۱۲:۰۰ گلایه های سعادتمند ادامه دار است ؛ چرا فرهاد مجیدی استعفا داد؟

مدیرعامل سابق استقلال همچنین در خصوص حواشی فینال جام حذفی و رابطه اش با فرهاد مجیدی هم توضیحاتی را ارائه کرده است.

احمد سعادتمند، مدیرعامل سابق باشگاه استقلال در خصوص حواشی مربوط به فینال جام حذفی، مذاکره با آندره آ استراماچونی و الکس نوری انجام داده است.

فرهاد مجیدی، بعد از اینکه جام حذفی از دست رفت، گفت که جانشین من در تهران است و در رم نیست. مظورش این بود که شما عزمی برای آوردن استراماچونی نداشتید.

شما می توانید از تمام کسانی که کاندید مربیگری استقلال بودند، سوال کنید. که من، عوامل من، از طرف من، از طرف باشگاه، حتی به آن ها یک زنگ هم زده نشده است. ما با هیچ مربی داخلی صحبت نکردم. با هیچ کس صحبت نکردم و فرهاد مجیدی را نیز دوست دارم.

"مدیرعامل سابق استقلال همچنین در خصوص حواشی فینال جام حذفی و رابطه اش با فرهاد مجیدی هم توضیحاتی را ارائه کرده است"به او علاقه مند هستم. در این ۵ ماهی که با هم کار کردیم، هرچه خواست انجام دادم. هر شرایطی که برای تیم خواست را اجرا کردم و خیلی تلاش کردم که فرهاد بتواند کارش را انجام بدهد. اما برداشت او اشتباه بود. فکر می کنم کخ خودش نیز متوجه شده است.

واقعا برداشتش درست نبود، اینکه من بر اساس مصوبه، یک ماه و نیم پیش یک سفری رفتم، زمانی که اصلا نمی دانستیم نتیجه بازی سپاهان چه خواهد شد، حتی تاریخش مشخص نبود تاریخش را بعدا سازمان لیگ اعلام کرد و دلیلی نداشت که من بروم و تیم را به هم بزنم. ایشان حالا آمد و یک بار استعفا داد. من بلافاصله دعوتش کردم که باهم ناهار بخوریم که ایشان به ما افتخار نداد و گفت من با چنین کسی ناهار نمی خورم. این حس برتری جویی، حس خوبیه ولی باید هم محترمانه باشد، هم منطقی باشد. خیلی تلاش کردم بیاید و کارش را انجام دهد ولی ایشان در همان تفکری بود که چون از روز اولی که من آمدم، این را گفتند به او که فلانی آمده تا تو را بردارد.

"مظورش این بود که شما عزمی برای آوردن استراماچونی نداشتید.شما می توانید از تمام کسانی که کاندید مربیگری استقلال بودند، سوال کنید"اصلا چنین چیزی نبود. من دلیلی ندارد که دروغ بگویم. من دیگر سمتی ندارم. به هیچ وجه در هیچ کدام از سلول های مغزی من این تفکر نبود. حتی بهش گفتند که جانشینش کیست و با چه کسی صحبت کرده است.

او می توانست کارش را ادامه دهد و با قدرت هم ادامه دهد. یک وقت من می روم از آقای استراماچونی تخفیف بگیرم، می بینیم در تخفیف این مسئله مطرح می شود که با آمدنش تخفیف به ثبت می رسد. این هم باز نوعی تخفیف است. ولی شرطی که ما برایش گذاشتیم چیست؟ شرط این است که مربی ما خدای نکرده در کارش موفق نباشد. ضمن اینکه من می خواستم بعد از آن نیز با مجیدی ادامه دهم.

"هر شرایطی که برای تیم خواست را اجرا کردم و خیلی تلاش کردم که فرهاد بتواند کارش را انجام بدهد"این تفکری بود که غلط بهش القا کردند که من برای آن نیز مدرک دارم. که آن مدرک را متاسفانه نمی توانم نشان بدهم. ولی قرار است من در این پنج ماه و نیم، یک کتاب بنویسم. خاطرات ۵ ماه ام در استقلال. آنجا همه مدارک را می گذارم.

حالا شاید سال بعد یا دو سال بعد شود، چون نمی خواهم که آرامش تیم را بهم بریزم. آن جا هوادار می فهمد که چه اتفاقی افتاد.

در این که شاید یک سوتفاهمی بوده است شکی نیست، ولی خودتان هم در آن برنامه ورزش و مردم به این داستان دامن زدید دیگر. شما می توانستید سفرتان به ایتالیا را بهتر مدیریت کنید.

چگونه مدیریت می کردم؟ شما بگویید؟

شما علنا آمدید و گفتید که من حق دارم هرکس که بخواهم را به استقلال بیاورم، خب، قبول ولی شما خودتا را جای سرمربی بگذارید.

سال گذشته آقای شفر سرمربی بود یا نه؟ با کی مذاکره کردند بعد از شفر؟ قبل از اینکه شفر برود. شما جواب مرا بدهید.

با استراماچونی.

نه نه. با فرهاد مجیدی بود.

"من بلافاصله دعوتش کردم که باهم ناهار بخوریم که ایشان به ما افتخار نداد و گفت من با چنین کسی ناهار نمی خورم"هنوز استرا پرونده ش باز بود. با چه کسی مذاکره کردند؟ چه کسی مربی شد؟ فرهاد مجیدی. ایرادش کجا بود؟ چرا کسی آن موقع ایرادی نگرفت؟ چرا کسی دکوراسیون تیم را به هم نزد؟ چرا کسی نگفت تو باعث شدی ما ببازیم؟ من به عنوان مدیر عامل استقلال حق دارم. من امسال پوستم کنده شد. شاکله تیم را برای اولین بار حفظ کردیم.

بعد از سال ها. من اگر بودم نمی گذاشتم علی کریمی برود. به شما قول می دهم. وقتی شاکله تیم را حفظ می کنم، باید یک مربی بزرگ هم بالای سرش بگذارم. اگر مربی بتواند بیاید، جام حذفی را در بیاورد، هیچ عقل سلیمی عوض نمی کند.

"خیلی تلاش کردم بیاید و کارش را انجام دهد ولی ایشان در همان تفکری بود که چون از روز اولی که من آمدم، این را گفتند به او که فلانی آمده تا تو را بردارد"حتی اگر قرار باشد خسارت چند میلیون یورویی به استراماچونی داده شود. کسی اصلا جرئت نمی کند که عوضش کند. نه هیچ عقل سلیمی و نه هیچ کس جرئت می کند. ولی وقتی نتیجه نگیرد، حق من است. ما باشگاهی بودیم که لیگ فشرده برگزار شد.

جام حذفی برگزار شد. جام باشگاه های آسیا برگزار شد. فرصت نفس کشیدن نداشتیم. من باید بروم مذاکره کنم، تخفیف بگیرم. باید بروم برای تیمی که شاکله اش را حفظ کردم یک مربی خوب پیدا کنم.

"یک وقت من می روم از آقای استراماچونی تخفیف بگیرم، می بینیم در تخفیف این مسئله مطرح می شود که با آمدنش تخفیف به ثبت می رسد"من دنبال ستاره سوم بودم.

پس تایید می کنید که فرهاد مجیدی به عنوان یک مربی کامل قبول نداشتید.

من تایید می کنم که فرهاد مجیدی را به عنوان یک مربی قبول داشتم و اگر در کارش این استعفاها را نمی داد و کارش را محکم انجام می داد و نتیجه می گرفت، کسی نمی توانست عوضش کند.

نه خب شما می گویید با این ستاره هایی که نگه داشتم، می خواستم ستاره سوم را نگه دارم. یعنی تایید می کنید که فرهاد مجیدی گزینه مناسبی نبود؟

فرهاد مجیدی چند ساله مربی است؟ در این یک سال اگر می آمد جام حذفی قهرمان می شد و جام باشگاه های آسیا نتیجه خوب می گرفت، نشان می داد که یک مربی است که می تواند کار کند. با او ادامه می دادیم.

آن اتفاقاتی که افتاد، من قبول دارم که فرهاد می توانست خویشتن دار تر باشد، ولی شما هم بپذیرید که آن جو جام حذفی که فرهاد بعد از دربی استعفا کرد، خیلی جو آرامی نبود. چه بسا در یک فضای آرام تر، استقلال می توانست تراکتور را ببرد.

ببینید آن برنامه ورزش و مردم، کی اتفاق افتاد؟ بعد از استعفای فرهاد بود. استعفا داده بود و گفته بود که من اصلا بر نمی گردم و آن بیانیه ها و داستان ها.

به من تهمت زده شد. هیچ کدام صحت نداشت. من هیچ وقت در صحبت هایم یادم نمی آید علیه فرهاد مجیدی صحبت کرده باشم. همیشه هم گفتم که دوستش دارم و به او اعتقاد دارم. فرصت دادم به او که برود و نتیجه را در بیاورد.

"ولی شرطی که ما برایش گذاشتیم چیست؟ شرط این است که مربی ما خدای نکرده در کارش موفق نباشد"حالا همه می گویند که جام حذفی را تو از ما گرفتی. یعنی من بازی کردم؟ من مربی گری کردم؟ من در نیم ساعت ۳ گل خوردم؟

من می گویم که اگر موفقیت تیم سه قسمت کنیم بین مدیریت، مربی  و بازیکن، شما همان قسمت خودتان در این بخش را خوب انجام ندادید و مربی هم قسمت خود را اشتباه انجام داد.

من رفتم ایتالیا در شرایط کرونایی. بعضی ها می گویند رفتی آن جا تفریح کردی. من یک روز طول کشید تا به آنجا برسم. چه تفریحی می توانی بکنی که از هتل هم نمی توانی بیرون بیایی.

دو روزه رفتم و برگشتم. مثل خیلی ها نرفتم قطر و دبی و استانبول و … یک هفته ۱۰ روز بمانم. بعد من ۵۰ و چند کشور دنیا رفتم. نیاز به تفریح ندارم. همه رویداد های مهم دنیا را دیدم.

"آن جا هوادار می فهمد که چه اتفاقی افتاد.در این که شاید یک سوتفاهمی بوده است شکی نیست، ولی خودتان هم در آن برنامه ورزش و مردم به این داستان دامن زدید دیگر"من ۴ بار ایتالیا رفتم. تمام شهرهایش را هم رفتم. فقط و فقط یک سفر که براساس مجوز هیئت مدیره، نامه سرکنسول، دعوتنامه فدریکو و داریو، مجوز وزارت امور خارجه، باید می رفتم و رفتم، باعث شد که جام حذفی از دست برود.

اگر فرهاد مجیدی روز اول به شما نمی گفت کارمند و آن بیانیه ها، شما اینقدر گازانبری رفتار می کردید با او؟

مگر اینگونه با او رفتار کردم. مگر او را عزل کردم؟ خودش استعفا داد. فقط گفت چون شما رفته بودید سفر.

بپذیرید که شما علاقه نداشتید با او کار کنید.

چرا علاقه نداشتم؟ اگر من علاقه نداشتم، مگر غیر از این است که سرمربی تیم باید به دفتر باشگاه بیاید؟ کی رفت سراغ او؟ من رفتم.

فرهاد جان چیز دیگری از من نشنیده است. یک مصاحبه بیاورید که من علیه او حرف زده باشم. اصرار کردن که یک بیانیه دادند که کارمند نباید باشد و یک آدم پولدار باید بیاید. آدم های پولدار که آمدند و قرض دادند. دیرکرد می خواهند.

"ایرادش کجا بود؟ چرا کسی آن موقع ایرادی نگرفت؟ چرا کسی دکوراسیون تیم را به هم نزد؟ چرا کسی نگفت تو باعث شدی ما ببازیم؟ من به عنوان مدیر عامل استقلال حق دارم"باشگاه را بدهکار کردند.

تلاشی کردید که این اختلاف کمرنگ شود؟

چیکار باید می کردم؟ من رفتم سراغش. دیگر چه تلاشی؟ یک زمانی شما می گویی که می خواهم بگذارم در کار مربی. مثلا زمین تمرین می خواهم، توپ می خواهم، لباس، پرواز چارتر. این ها را در اختیارش نگذارم. این می شود در کارش گذاشتن.

من همه چیز را برایش انجام دادم. چیزی نبود که بخواهد و من انجام ندادم.

یک شایعه هم پیش آمد که شما امیدوار بودید در مشهد استقلال جام بگیرد و با وساطت وزیر ورزش با او آشتی کنید. چنین چیزی بود؟

من آرزویم بود که آنجا جام را می گرفتیم. نه با کسی قهر بودم. نه دنبال آشتی کنان بودم.

"با او ادامه می دادیم.آن اتفاقاتی که افتاد، من قبول دارم که فرهاد می توانست خویشتن دار تر باشد، ولی شما هم بپذیرید که آن جو جام حذفی که فرهاد بعد از دربی استعفا کرد، خیلی جو آرامی نبود"من دنبال منابع باشگاه بودم.

آقای خلیل زاده در یک مصاحبه گفتند که شما دوست نداشتید استقلال قهرمان جام حذفی شود. واقعا به نظر شما چرا استقلال قهرمان جام حذفی نشد؟

اولا که من این را نشنیدم، دوما هر عزیزی که تهمت زده است خودش باید پاسخگو باشد. دلایل زیادی داشت که ما نتیجه نگرفتیم. دلایلش این بود که خودمان جو را به هم زدیم. آقای مجیدی نباید استعفا می داد.

برای چه استعفا داد؟ من برای سفر از هیئت مدیره مجوز گرفتم. از سرمربی تیم مجوز بگیرم و بروم سفر؟ من برای شفر هم همین کار را کردم. طلب شفر دی ماه گذشته باید پرداخت می شد. چون یک ددلاین خورد برای رای نهایی و باشگاه هم اعتراضی نکرد، آمد شد ۱۳ فروردین. اسنادش هست.

"چه بسا در یک فضای آرام تر، استقلال می توانست تراکتور را ببرد.ببینید آن برنامه ورزش و مردم، کی اتفاق افتاد؟ بعد از استعفای فرهاد بود"آخرین زمان پرداخت مطالباتش بود. من ۱۶ فروردین آمدم. من رفتم مذاکره کنم و تخفیف بگیرم. در مذاکره برای تخفیف، علاقه استراماچونی برای برگشت به ایران بوده است که با این برگشت، خیلی اتفاقات دیگر رخ می داد که نشد.
این درست است که ۲ عضو هیئت مدیره استقلال به شما توصیه کردند که برای آسیا فرهاد را برگردانید؟ چنین توصیه ای به شما شد؟

در هیئت مدیره نقطه نظرات زیاد بوده است.

شما دل تان نمی خواست این اتفاق رخ دهد؟

مشکلی نداشتم من. مربی بود.

نه آن موقع که استعفا داد.

نه من بعد از استعفا، حتی بعد از جام حذفی، رسما هست.

اعلام کردم که برگردد و بیاید سر تمرین برای باشگاه های آسیا. مشکلی نداشتم.

برسیم به آسیا. شما آن دوره می خواستید خیلی سریع الکس نوری را بیاورید در آسیا برای استقلال، یا برای فصل جدید او را می خواستید؟

نه می خواستم او روی نیمکت بشیند. بعد از اینکه قطعی شد و آقای مجیدی نمی خواست بیاید، من سه جلسه ویدیو کال با او گذاشتم که همه می گویند دروغ است و خودش زنده است و می تواند بگوید. با نماینده رسمی اش، آقای کیارش، صحبت کردیم.

"باشگاه را بدهکار کردند.تلاشی کردید که این اختلاف کمرنگ شود؟چیکار باید می کردم؟ من رفتم سراغش"چند تا ویدیو کال هم با ایشان داشتیم و حتی ایشان آمد ایران. نماینده رسمی اش آمد دفتر ما و نشستیم و پیش نویس را تنظیم کردیم که آن را آوردم و اینجا هست. تمام این صحبت های ما رد و بدل شد. رقم قراردادش و تمام این مواردی که بود، همه را صحبت کردیم. به نتایج خوبی هم رسیده بودیم.

حتی سر رقم قراردادش با هم صحبت داشتیم.

آن چرا نشد؟

انشالله بعدا در موردش صحبت می کنیم.

همان دلیلی بود که استراماچونی نشد؟

احتمالا. من این را بگویم. خیلی از عزیزان تلاش کردند که به هوادار بگویند که سعادتمند شما را سر کار گذاشت و دروغ گفت به شما و با احساسات شما بازی کرد. در بیانیه هیئت مدیره هم هست. ولی واقعا اینطوری نبود.

"چیزی نبود که بخواهد و من انجام ندادم.یک شایعه هم پیش آمد که شما امیدوار بودید در مشهد استقلال جام بگیرد و با وساطت وزیر ورزش با او آشتی کنید"یعنی اگر یک هزارم درصد چه در نیت من، چه در قلبم، چه در فکرم، چه در عزمی که برای این کار داشتم، اگر یک هزارم درصد این در ذهن من خطور می کرد که بخواهم هوادار را سر کار بگذارم، همان روز استعفا می دادم.

شما بعد از استراماچونی دیگر کاملا متوجه شدید که نمی توانید مربی خارجی بیاورید و قرارداد دلاری بیاورید. چطور شد که رفتید سراغ الکس نوری؟ آن که معلوم بود نمی شود.

اولین سوالی که از نوری پرسیدیم، این بود که پاسپورت ایرانی داری؟ گفت بله. گفت شناسنامه ایرانی داری؟ گفت بله. پدرم استقلالی است، خودمم استقلال را دوست دارم. یک بار که ویدیو کال داشتیم، پشت فرمون بود که گفتم بزن کنار و بعد ایستاد و صحبت کردیم.

الکس اصلا ایرانی است. پیشنهادات خوبی هم به او داده بودند ولی گفت اگر ایران بیایم فقط به استقلال می روم. روی رقم کمی بحث داشتیم و جلسه طولانی شد که بعد نماینده اش تشریف آوردند. پرداخت پولش هم قرار بود از طریق یکی از هواداران، اینجا ریال بدهیم و ایشان یورو بدهد. مشکلی روی پرداخت قراردادش نداشتیم.