یک نگاه؛ چرا «انقلاب مهسا» همین حالا هم «پیروز» شده است؟
یک نگاه؛ چرا «انقلاب مهسا» همین حالا هم «پیروز» شده است؟
- امیر پیام
- بیبیسی
کنفرانس دو روزه «گذار به مردمسالاری در ایران» با حضور حدود ۱۰۰ چهره دانشگاهی، فعال حقوق بشر و کارآفرین و سرمایهگذار طی روزهای ۲۵ و ۲۶ مارس در دانشگاه استنفورد - حومه سانفرانسیسکو - برگزار شد
آخر هفته گذشته برای پوشش کنفرانس «گذار به مردمسالاری در ایران» به دانشگاه استنفورد کالیفرنیا سفر کردم و ضمن پوشش این رویداد در حاشیه آن با چند شرکتکننده سرشناس گفتگو کردم که بخشهایی از آن را در تلویزیون و شبکههای اجتماعی بیبیسی فارسی طی روزهای گذشته مشاهده کردید.
در این مجموعه یادداشتها بنا دارم بخشهایی از این گفتگوها که فرصت مخابره و انتشار آنها در هنگام برگزاری کنفرانس مهیا نشد را بازگو کنم.
یادداشت زیر را کمال آذری، محقق تاریخ، نویسنده کتاب «ایران محور امید» و مالک تاکستان آذری در شمال سانفرانسیسکو، همزمان با کنفرانس گذار برایم فرستاد. آقای آذری در این یادداشت میگوید چرا از نظر او «انقلاب مهسا» نه تنها متوقف نشده بلکه با ایجاد تغییرات بنیادین در جامعه ایران، موفق و ماندگار شده است.
آیا انقلاب زن، زندگی، آزادی تمام شده است؟
کمال آذری
توضیح تصویر،
کمال آذری، محقق تاریخ و نویسنده کتاب «ایران محور امید» است
در ۶ ماه گذشته، ایران شاهد جنبش اجتماعی قدرتمندی بوده که به انقلاب زن، زندگی، آزادی شهرت یافته و هدف آن به چالش کشیدن ساختارهای مردسالارانهای بوده که شالوده حکمرانی در جامعه ایرانی را بنا نهاده است.
"در این مجموعه یادداشتها بنا دارم بخشهایی از این گفتگوها که فرصت مخابره و انتشار آنها در هنگام برگزاری کنفرانس مهیا نشد را بازگو کنم"در حالی که پروفسور یراوند آبراهامیان (در مصاحبه اخیر با یورونیوز فارسی) این بحث را مطرح کرده که این انقلاب که از نظر او بیشتر جنبه سیاسی داشته به پایان رسیده، (از نظر من) این تحلیل یک واقعیت را نادیده میگیرد و آن این است که این یک انقلاب اجتماعی هم بود.
تمایز میان انقلاب اجتماعی و سیاسی بسیار مهم است. یک انقلاب سیاسی به دنبال تغییر قدرت و ساختار حکومت است و اغلب در پی سرنگون کردن رژیم حاکم یا دولت وقت است. این در حالی است که یک انقلاب اجتماعی در پی متحول کردن جامعه، فرهنگ و ساختارهای اقتصادی است که به زندگی افراد شکل میدهند. انقلاب «زن، زندگی، آزادی» یک انقلاب اجتماعی است چرا که در پی به چالش کشیدن هنجارها و ارزشهای به شدت ریشهدار مردسالارانه و متحول کردن اثرات آن در ساختار حکومت در جامعه ایران است.
این ساختارها به شدت در تار و پود جامعه و فرهنگ ایرانی ریشه دارد و بر همه جنبههای زندگی مردم ایران تاثیر دارد. انقلاب مهسا به دنبال به چالشکشیدن این ساختارها است و راهکاری که برای رسیدن به آن برگزیده، توانمندکردن زنان و افراد جامعه است تا نقش فعالتری در اجتماع خود و در جامعه ایرانی ایفا کنند.
برنامهای که در آن مهمانان برنامه به پرسشهای چالشی مربوط به جامعه امروز پاسخ میدهند
پادکست
پایان پادکست
این جنبش به دنبال ایجاد مساوات و عدالت برای همه ایرانیان بر مبنای آزادی فردی است. البته چنین تغییری آسان نخواهد بود چرا که ساختارهای مردسالارانه در جامعه ایرانی عمیق و از سوی بخش اصولگرا و سنتی جامعه ایران و همچنین حکومت به شدت مورد حمایت است.
کشمکش برای احیای حقوق زنان، آزادیهای فردی و حقوق بشر در ایران، تنها با تغییر رژیم و اصلاح قوانین و سیاستها ممکن نیست بلکه چنین تغییری باید در نحوه تفکر و رفتار افراد جامعه هم پدید آید.
"یادداشت زیر را کمال آذری، محقق تاریخ، نویسنده کتاب «ایران محور امید» و مالک تاکستان آذری در شمال سانفرانسیسکو، همزمان با کنفرانس گذار برایم فرستاد"
انقلابهای اجتماعی برای شکلدادن و تغییر عمیق در باورها و ارزشهای جامعه و ایجاد رفتارهای نو به زمان بیشتری نیاز دارند. به همین علت هم این جنبش با چالشهای جدی روبروست؛ چه سرکوب از سوی حکومت و چه مقاومت از سوی نیروهای محافظهکار و اصولگرای جامعه ایران.
با وجود همه این چالشها، انقلاب «زن، زندگی، آزادی» همین حالا هم دستاوردهای بسیار مهمی داشته است. این روزها زنان در ایران توانستهاند آزادی و فرصتهای بیشتری نسبت به قبل از این انقلاب به دست آورند و حضور آنها در عرصه علنی جامعه ایران هم بسیار نمایانتر شده است. این جنبش توانسته آگاهی را نسبت به ضرورت عدالت اجتماعی و برابری جنسیتی بالا برده و بسیاری از ایرانیان را به مشارکت برای احیای حقوق زنان مشتاق کند.
بر همین اساس، اگرچه انقلاب مهسا برای رسیدن به اهداف خود در مقایسه با یک انقلاب سیاسی به زمان بیشتری نیاز دارد، اما اثرات اجتماعی آن عمیقتر و میراث آن پایدارتر خواهد بود به طوری که نسلهای آینده هم از دستاوردهای آن سود خواهند برد.
آنچه کمال آذری از آن به عنوان «نمودهای اثربخشی» اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» یاد میکند در تصاویری که نوروز امسال از نقاط مختلف ایران مخابره شده است هم به چشم میخورد. تصاویری که کلاژی از آنها در کنفرانس گذار هم برای حاضران به نمایش گذاشته شد.
تصاویری که در آنها زنان و دختران بدون حجاب اجباری در اماکن عمومی دیده میشوند و آن طور که شاهدان عینی همچون «انسیه» از تهران میگوید: «نکته مهم نه بدون روسری رفتن ما به خیابان، بلکه واکنش مردم و به ویژه مردان به ماست که در بسیاری از موارد عاری از قضاوت و خشم و حتی در برخی مواقع حمایتگر و تحسینآمیز است».
خبر مرتبط:
- تصاویری از ایران در آستانه آغاز سال جدید خورشیدی؛ «بیا گل ریحون دارم ...»
- وزارت کشور ایران حق انتخاب زنان درباره «حجاب» را رد کرد
- امیر پیام
- بیبیسی
آخر هفته گذشته برای پوشش کنفرانس «گذار به مردمسالاری در ایران» به دانشگاه استنفورد کالیفرنیا سفر کردم و ضمن پوشش این رویداد در حاشیه آن با چند شرکتکننده سرشناس گفتگو کردم که بخشهایی از آن را در تلویزیون و شبکههای اجتماعی بیبیسی فارسی طی روزهای گذشته مشاهده کردید.
در این مجموعه یادداشتها بنا دارم بخشهایی از این گفتگوها که فرصت مخابره و انتشار آنها در هنگام برگزاری کنفرانس مهیا نشد را بازگو کنم.
یادداشت زیر را کمال آذری، محقق تاریخ، نویسنده کتاب «ایران محور امید» و مالک تاکستان آذری در شمال سانفرانسیسکو، همزمان با کنفرانس گذار برایم فرستاد. آقای آذری در این یادداشت میگوید چرا از نظر او «انقلاب مهسا» نه تنها متوقف نشده بلکه با ایجاد تغییرات بنیادین در جامعه ایران، موفق و ماندگار شده است.
آیا انقلاب زن، زندگی، آزادی تمام شده است؟
کمال آذری
در ۶ ماه گذشته، ایران شاهد جنبش اجتماعی قدرتمندی بوده که به انقلاب زن، زندگی، آزادی شهرت یافته و هدف آن به چالش کشیدن ساختارهای مردسالارانهای بوده که شالوده حکمرانی در جامعه ایرانی را بنا نهاده است. در حالی که پروفسور یراوند آبراهامیان (در مصاحبه اخیر با یورونیوز فارسی) این بحث را مطرح کرده که این انقلاب که از نظر او بیشتر جنبه سیاسی داشته به پایان رسیده، (از نظر من) این تحلیل یک واقعیت را نادیده میگیرد و آن این است که این یک انقلاب اجتماعی هم بود.
تمایز میان انقلاب اجتماعی و سیاسی بسیار مهم است. یک انقلاب سیاسی به دنبال تغییر قدرت و ساختار حکومت است و اغلب در پی سرنگون کردن رژیم حاکم یا دولت وقت است. این در حالی است که یک انقلاب اجتماعی در پی متحول کردن جامعه، فرهنگ و ساختارهای اقتصادی است که به زندگی افراد شکل میدهند. انقلاب «زن، زندگی، آزادی» یک انقلاب اجتماعی است چرا که در پی به چالش کشیدن هنجارها و ارزشهای به شدت ریشهدار مردسالارانه و متحول کردن اثرات آن در ساختار حکومت در جامعه ایران است.
این ساختارها به شدت در تار و پود جامعه و فرهنگ ایرانی ریشه دارد و بر همه جنبههای زندگی مردم ایران تاثیر دارد. انقلاب مهسا به دنبال به چالشکشیدن این ساختارها است و راهکاری که برای رسیدن به آن برگزیده، توانمندکردن زنان و افراد جامعه است تا نقش فعالتری در اجتماع خود و در جامعه ایرانی ایفا کنند.
این جنبش به دنبال ایجاد مساوات و عدالت برای همه ایرانیان بر مبنای آزادی فردی است. البته چنین تغییری آسان نخواهد بود چرا که ساختارهای مردسالارانه در جامعه ایرانی عمیق و از سوی بخش اصولگرا و سنتی جامعه ایران و همچنین حکومت به شدت مورد حمایت است.
کشمکش برای احیای حقوق زنان، آزادیهای فردی و حقوق بشر در ایران، تنها با تغییر رژيم و اصلاح قوانین و سیاستها ممکن نیست بلکه چنین تغییری باید در نحوه تفکر و رفتار افراد جامعه هم پدید آید.
انقلابهای اجتماعی برای شکلدادن و تغییر عمیق در باورها و ارزشهای جامعه و ایجاد رفتارهای نو به زمان بیشتری نیاز دارند. به همین علت هم این جنبش با چالشهای جدی روبروست؛ چه سرکوب از سوی حکومت و چه مقاومت از سوی نیروهای محافظهکار و اصولگرای جامعه ایران.
با وجود همه این چالشها، انقلاب «زن، زندگی، آزادی» همین حالا هم دستاوردهای بسیار مهمی داشته است. این روزها زنان در ایران توانستهاند آزادی و فرصتهای بیشتری نسبت به قبل از این انقلاب به دست آورند و حضور آنها در عرصه علنی جامعه ایران هم بسیار نمایانتر شده است. این جنبش توانسته آگاهی را نسبت به ضرورت عدالت اجتماعی و برابری جنسیتی بالا برده و بسیاری از ایرانیان را به مشارکت برای احیای حقوق زنان مشتاق کند.
بر همین اساس، اگرچه انقلاب مهسا برای رسیدن به اهداف خود در مقایسه با یک انقلاب سیاسی به زمان بیشتری نیاز دارد، اما اثرات اجتماعی آن عمیقتر و میراث آن پایدارتر خواهد بود به طوری که نسلهای آینده هم از دستاوردهای آن سود خواهند برد.
آنچه کمال آذری از آن به عنوان «نمودهای اثربخشی» اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» یاد میکند در تصاویری که نوروز امسال از نقاط مختلف ایران مخابره شده است هم به چشم میخورد. تصاویری که کلاژی از آنها در کنفرانس گذار هم برای حاضران به نمایش گذاشته شد.
تصاویری که در آنها زنان و دختران بدون حجاب اجباری در اماکن عمومی دیده میشوند و آن طور که شاهدان عینی همچون «انسیه» از تهران میگوید: «نکته مهم نه بدون روسری رفتن ما به خیابان، بلکه واکنش مردم و به ویژه مردان به ماست که در بسیاری از موارد عاری از قضاوت و خشم و حتی در برخی مواقع حمایتگر و تحسینآمیز است».
خبر مرتبط:
- امیر پیام
- بیبیسی
آخر هفته گذشته برای پوشش کنفرانس «گذار به مردمسالاری در ایران» به دانشگاه استنفورد کالیفرنیا سفر کردم و ضمن پوشش این رویداد در حاشیه آن با چند شرکتکننده سرشناس گفتگو کردم که بخشهایی از آن را در تلویزیون و شبکههای اجتماعی بیبیسی فارسی طی روزهای گذشته مشاهده کردید.
در این مجموعه یادداشتها بنا دارم بخشهایی از این گفتگوها که فرصت مخابره و انتشار آنها در هنگام برگزاری کنفرانس مهیا نشد را بازگو کنم.
یادداشت زیر را کمال آذری، محقق تاریخ، نویسنده کتاب «ایران محور امید» و مالک تاکستان آذری در شمال سانفرانسیسکو، همزمان با کنفرانس گذار برایم فرستاد. آقای آذری در این یادداشت میگوید چرا از نظر او «انقلاب مهسا» نه تنها متوقف نشده بلکه با ایجاد تغییرات بنیادین در جامعه ایران، موفق و ماندگار شده است.
آیا انقلاب زن، زندگی، آزادی تمام شده است؟
کمال آذری
در ۶ ماه گذشته، ایران شاهد جنبش اجتماعی قدرتمندی بوده که به انقلاب زن، زندگی، آزادی شهرت یافته و هدف آن به چالش کشیدن ساختارهای مردسالارانهای بوده که شالوده حکمرانی در جامعه ایرانی را بنا نهاده است. در حالی که پروفسور یراوند آبراهامیان (در مصاحبه اخیر با یورونیوز فارسی) این بحث را مطرح کرده که این انقلاب که از نظر او بیشتر جنبه سیاسی داشته به پایان رسیده، (از نظر من) این تحلیل یک واقعیت را نادیده میگیرد و آن این است که این یک انقلاب اجتماعی هم بود.
تمایز میان انقلاب اجتماعی و سیاسی بسیار مهم است. یک انقلاب سیاسی به دنبال تغییر قدرت و ساختار حکومت است و اغلب در پی سرنگون کردن رژیم حاکم یا دولت وقت است. این در حالی است که یک انقلاب اجتماعی در پی متحول کردن جامعه، فرهنگ و ساختارهای اقتصادی است که به زندگی افراد شکل میدهند. انقلاب «زن، زندگی، آزادی» یک انقلاب اجتماعی است چرا که در پی به چالش کشیدن هنجارها و ارزشهای به شدت ریشهدار مردسالارانه و متحول کردن اثرات آن در ساختار حکومت در جامعه ایران است.
این ساختارها به شدت در تار و پود جامعه و فرهنگ ایرانی ریشه دارد و بر همه جنبههای زندگی مردم ایران تاثیر دارد. انقلاب مهسا به دنبال به چالشکشیدن این ساختارها است و راهکاری که برای رسیدن به آن برگزیده، توانمندکردن زنان و افراد جامعه است تا نقش فعالتری در اجتماع خود و در جامعه ایرانی ایفا کنند.
این جنبش به دنبال ایجاد مساوات و عدالت برای همه ایرانیان بر مبنای آزادی فردی است. البته چنین تغییری آسان نخواهد بود چرا که ساختارهای مردسالارانه در جامعه ایرانی عمیق و از سوی بخش اصولگرا و سنتی جامعه ایران و همچنین حکومت به شدت مورد حمایت است.
کشمکش برای احیای حقوق زنان، آزادیهای فردی و حقوق بشر در ایران، تنها با تغییر رژيم و اصلاح قوانین و سیاستها ممکن نیست بلکه چنین تغییری باید در نحوه تفکر و رفتار افراد جامعه هم پدید آید.
انقلابهای اجتماعی برای شکلدادن و تغییر عمیق در باورها و ارزشهای جامعه و ایجاد رفتارهای نو به زمان بیشتری نیاز دارند. به همین علت هم این جنبش با چالشهای جدی روبروست؛ چه سرکوب از سوی حکومت و چه مقاومت از سوی نیروهای محافظهکار و اصولگرای جامعه ایران.
با وجود همه این چالشها، انقلاب «زن، زندگی، آزادی» همین حالا هم دستاوردهای بسیار مهمی داشته است. این روزها زنان در ایران توانستهاند آزادی و فرصتهای بیشتری نسبت به قبل از این انقلاب به دست آورند و حضور آنها در عرصه علنی جامعه ایران هم بسیار نمایانتر شده است. این جنبش توانسته آگاهی را نسبت به ضرورت عدالت اجتماعی و برابری جنسیتی بالا برده و بسیاری از ایرانیان را به مشارکت برای احیای حقوق زنان مشتاق کند.
بر همین اساس، اگرچه انقلاب مهسا برای رسیدن به اهداف خود در مقایسه با یک انقلاب سیاسی به زمان بیشتری نیاز دارد، اما اثرات اجتماعی آن عمیقتر و میراث آن پایدارتر خواهد بود به طوری که نسلهای آینده هم از دستاوردهای آن سود خواهند برد.
آنچه کمال آذری از آن به عنوان «نمودهای اثربخشی» اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» یاد میکند در تصاویری که نوروز امسال از نقاط مختلف ایران مخابره شده است هم به چشم میخورد. تصاویری که کلاژی از آنها در کنفرانس گذار هم برای حاضران به نمایش گذاشته شد.
تصاویری که در آنها زنان و دختران بدون حجاب اجباری در اماکن عمومی دیده میشوند و آن طور که شاهدان عینی همچون «انسیه» از تهران میگوید: «نکته مهم نه بدون روسری رفتن ما به خیابان، بلکه واکنش مردم و به ویژه مردان به ماست که در بسیاری از موارد عاری از قضاوت و خشم و حتی در برخی مواقع حمایتگر و تحسینآمیز است».
خبر مرتبط: