درباره زندهیاد حسین سرشار، بازیگر و خواننده
فیلم پدر اما به شکل شگفتانگیزی، زاویه نگاه این بیماران را به دنیای پیرامون و آدمها نشان میدهد. زاویه نگاهی که ما از آن بیخبریم و نمیدانیم در مغز و حافظه بیماران مبتلابه آلزایمر زمان گذشته، حال و آینده چگونه در هم ادغام میشود و فرد گیج و منگ نمیداند چگونه این زمانها را از هم تفکیک کند و کارهای روزمره خود را انجام دهد. این منگی و سردرگمی همه زندگی بیماران آلزایمری را تحتالشعاع قرار میدهد و برای همین است که آنها در اولین روزهای درگیر شدن با آلزایمر راه خانه خود را گم میکنند.
این روزها همه آنها که فیلم پدر را دیدهاند، درگیر بازی درخشان آنتونیهاپکینز در نقش مردی هستند که زمانها در مغزش ادغام شدهاند و او سردرگم است و همه آنها که این فیلم را دیدهاند در گوشه ذهنشان به یاد میآورند که زندگی بیماران مبتلابه آلزایمر چقدر سخت است، آنها در زمان گم میشوند و نه خودشان را پیدا میکنند و نه دیگران را.
اینها را نوشتم و از فیلم پدر مابهازا آوردم تا برسم به زندهیاد حسین سرشار؛ بازیگر و خوانندهای که دچار آلزایمر شد و راه خانهاش را گم کرد و دچار مرگ تلخی شد، خیلی تلخ. مردی که همه عمر با صدایش که در جهانکمنظیر بود و در ایران بینظیر گوش مردمان را با صداها ، آواها و آوازهای خوب آشنا کرده بود. مرگ او آنقدر تلخ بود که دوستان و نزدیکانش تمایلی به یادآوری آن ندارند.
"فیلم پدر اما به شکل شگفتانگیزی، زاویه نگاه این بیماران را به دنیای پیرامون و آدمها نشان میدهد"
هیچکس فکر نمیکرد حسین سرشار باآنهمه مهربانی، خلاقیت و با آن مغز که هرروز بهروز میشد و آوازها و ترانههای زیادی در حافظهاش بود، روزی از خانه بیرون برود و راهش را گم کند، تصادف کند و برای همیشه از این دنیا برود.
بیشتر مردم حسین سرشار را با فیلم «اجارهنشینها» به یاد میآورند. در این فیلم بود که سرشار توانایی صدا و تخصصش را که اپرا بود در کنار توانایی بازیگریاش به نمایش گذاشت و برای همیشه در ذهن مردم ثبت شد.
اجارهنشین ها به کارگردانی داریوش مهرجویی به گفته بسیاری از منتقدان هنوز هم بهترین فیلم کمدی بعد از پیروزی انقلاب است. فیلمی که هارون یشایایی، تهیهکننده پیشکسوت سینما آن را تهیهکرده است.
شریف بود، خیلی شریف
یشایایی درباره مرحوم حسین سرشار میگوید: دوستی آقای مهرجویی با مرحوم سرشار خیلی دیرینه بود،آنها یکدیگر را از زمان تحصیل و کار در ایتالیا میشناختند. برای فیلم اجارهنشینها آقای مهرجویی بهترین بازیگران سینمای ایران را انتخاب کرد، بازیگران توانمندی که از همه خلاقیت و تجربه خود برای بازی در این فیلم استفاده کردند. آقای سرشار هم یکی از این بازیگران بود.
خلاق، توانمند، خوشاخلاق و بسیار حرفهای. در فیلم «ایایران» به کارگردانی آقای تقوایی هم زندهیاد سرشار بازی کرد که من تهیهکنندهاش بودم. بهجز صبوری، نظم و خوشاخلاقی از او چیز دیگری بهیاد ندارم. یادم میآید آن زمان دخترش کم سن و سال بود. او روزی چند بار به خانه تلفن و با دخترش صحبت میکرد.آن زمان گوشی تلفن همراه نبود اما هیچچیزی نمیتوانست مانع ارتباط آنها شود.
"مردی که همه عمر با صدایش که در جهانکمنظیر بود و در ایران بینظیر گوش مردمان را با صداها ، آواها و آوازهای خوب آشنا کرده بود"عجیب به دخترش دلبسته بود و او را دوست داشت. من اصلا دوست ندارم، نوع مرگ آقای سرشار را به یاد بیاورم و آن را دوباره مرور کنم. او شریف بود، بسیار شریف و مردمدار، نمیدانم چه شد که دچار چنین مرگ تلخی شد. یکبار از خانه بیرون رفت و گمشد و در آبادان پیدایش کردند و بار دیگر که از خانه بیرون رفت، تصادف کرد و درگذشت.
بازیگران باعث موفقیت اجارهنشین ها شدند
هارون یشایایی درباره موفقیت اجارهنشینها میگوید: به نظرم توانمندی آقای مهرجویی اولین دلیل موفقیت این فیلم بود. بازیگرانی به این فیلم دعوت شدند که همه عالی بودند.
به نسبت جمعیت ایران در سالی که فیلم اکران شد و قیمت بلیت سینماها هنوز هم اجارهنشینها پربینندهترین و پرفروشترین فیلم سینمای بعد از انقلاب است. ما اول کار تصمیم نداشتیم فیلم پرفروش بسازیم بلکه تصمیم ما این بود فیلمی خوب تولید کنیم تا مردم را بخنداند و آنها راضی از سینما بیرون بیایند. استقبالی که از فیلم شد همه ما را شگفتزده کرد. بارها فیلم را با مردم دیدیم و شاهد خندههای از تهدل مردم بودیم. سکانسی که عباسآقا (زندهیاد انتظامی) با اکبر عبدی دعوایش میشود و عباسآقا کلنگ برمیدارد و آقای عبدی استانبولی...
"برای فیلم اجارهنشینها آقای مهرجویی بهترین بازیگران سینمای ایران را انتخاب کرد، بازیگران توانمندی که از همه خلاقیت و تجربه خود برای بازی در این فیلم استفاده کردند"سالن سینما از خنده منفجر شد. مشابه این سکانسها در فیلم کم نیست. سکانسی که عباسآقا روی پشتبام میرود و میبیند زندهیاد سرشار آنجا را تبدیل به باغچه کرده و واکنشش بینظیر بود.
این را هم اضافه کنم که در زمان اکران اول این فیلم برخی برداشتهای سیاسی از اجارهنشینها کردند و آن آپارتمان را تمثیلی برای ایران دانستند و ... که خیلی زود این موج فروکش کرد، چون همه متوجه شدند نه آقای مهرجویی و نه من و نه بازیگران فیلم دیدگاههای تند سیاسی نداشتیم و فقط تصمیم ما این بود که فیلمی شاد و مفرح بسازیم. به نظرم این جریان بعد از موفقیت فیلم در گیشه شکل گرفت تا فیلم زمین بخورد اما این اتفاق نیفتاد و اجارهنشینها هنوز هم یکی از درخشانترین و بهترین فیلمهای سینمای ایران است.
خاموشی زودهنگام صدای خاص
دکتر محمد سریر، آهنگساز و موسیقیدان درباره مرحوم حسین سرشار میگوید: یکی از استعدادهای درخشان موسیقی ایران بود.
بهعنوان سولیست در ایتالیا تحصیلکرده بود. در اپراهای زیادی در این کشور آواز خوانده و به چهرهای سرشناس تبدیلشده بود. بعد از پایان تحصیل به ایران برگشت. آن زمان تالار رودکی را برای اجرای اپرا در نظر گرفته بودند و حسین سرشار در این اپراها اجراهای درخشانی داشت. با پیروزی انقلاب اما اپراها تعطیل شدند و او دیگر نتوانست آواز بخواند.
"در فیلم «ایایران» به کارگردانی آقای تقوایی هم زندهیاد سرشار بازی کرد که من تهیهکنندهاش بودم"برای حضور در عرصه هنر در چند فیلم بازی کرد اما واقعیت این است برای او که تخصصش اپرا و صدایش عالی بود، این مقدار کم حضور آنهم در رشتهای که تخصصش نبود، ناگوار بود. از آن آدمهایی هم نبود که از ایران برود و در کشورهای دیگر کارش را ادامه بدهد. در ایران ماند و بهنوعی بازنشسته شد اما این خانهنشینی برنامهای نبود که او برای خودش ترسیم کرده باشد. بهمرور دچار زوال عقل شد...زندهیاد سرشار مرد نازنین و بامحبت و توانمندی بود که دچار مرگ تلخی شد و همه را با رفتن خود متأسف کرد.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران