تلخ‌ترین روز سازمان صدا و سیما چگونه رقم خورد؟

تلخ‌ترین روز سازمان صدا و سیما چگونه رقم خورد؟
باشگاه خبرنگاران
باشگاه خبرنگاران - ۱۶ آذر ۱۳۹۹

از سال ۸۴ بود که آذرماه هر سال تلخ‌ترین ماه سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی لقب گرفت.

به گزارش خبرنگار حوزه احزاب و تشکل‌های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان ، انگار زمان با تمام سنگینی خود نمی‌تواند بر روی برخی از حوادث سایه انداخته و آنها را از خاطر محو کند. یکی از همین حوادث برای رسانه ملی رخ داد. قرار بر این بود که در آذرماه سال ۱۳۸۴ رزمایشی تحت عنوان «عاشقان ولایت» در چابهار برگزار شود و دعوتنامه معرفی خبرنگار برای خبرگزاری‌های ایسنا، ایرنا، فارس، روزنامه‌های همشهری، کیهان و بخش‌های مختلف خبری صداو سیما ارسال شد؛ بنابراین تعدادی نفر از اهالی رسانه برای پوشش خبری این رزمایش عازم بندرعباس شده تا از آنجا به چابهار بروند.

سرانجام در تاریخ پانزدهم آذرماه سال ۱۳۸۴ یک فروند هواپیمای سی -۱۳۰ ترابری ارتش جمهوری اسلامی ایران با مدل C-۱۳۰ برای حضور در مانور بزرگ آبی خاکی عاشقان ولایت راهی جنوب کشور شد.

کاپیتان گوهری خلبان این پرواز قبل از پرواز متوجه شد که یکی از سیستم‌های ناوبری هواپیما (VOR) اشکال دارد؛ بعد از تعمیر سیستم؛ این هواپیما در ساعت  ۱۳:۲۴ دقیقه به پرواز در می‌آید، اما ناگهان ۸ دقیقه بعد از پرواز موتور شماره ۴ هواپیما هم دچار نقص فنی شده و خلبان بعد از خاموش شدن آن با اعلام وضعیت اضطراری قصد بازگشت به سمت تهران را می‌کند، اما هواپیمای C-۱۳۰ با یک موتور خاموش بیشتر از سه کیلومتر نتوانست ادامه دهد و سرانجام به هنگام نزدیک شدن به باند، با یک مجتمع مسکونی ۱۰ طبقه در منطقه مسکونی آذری برخورد و در شهرک توحید تهران سقوط کرد. بعد‌ها و پس از بازگشایی جعبه سیاه هواپیما تنها یک صدا از خلبان و مسافران هواپیما به گوش می‌رسید که آن هم فریاد «یاحسین» بود.

روایت لحظه‌های دردناک سقوط



یکی از راویان این حادثه در مصاحبه‌ای درباره آن روز گفته است: بدون اغراق این مهیب‌ترین صدایی بود که شنیدم؛ احساس کردم موجی عظیم به شیشه‌های خانه برخورد کرد و من تنها کاری که کردم دخترانم را در آغوش کشیدم.

" از سال ۸۴ بود که آذرماه هر سال تلخ‌ترین ماه سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی لقب گرفت"بسیار ترسیده بودیم و چند دقیقه بعد بسیاری از اهالی محل را در حال دویدن به سمت خیابان شمشیری مشاهده کردم. به کوچه آمدم و دود بسیار غلیظی را در آسمان دیدم، همسایه‌ها می‌گفتند که ساختمان مخابرات منفجر شده و همه به آن سمت می‌دویدند. چند دقیقه اول همه شوکه بودند و به آن سمت می‌دویدند، جمعیت زیادی خود را به آنجا رسانده بود و در خیابان‌های منتهی به سه‌راه آذری ترافیک سنگینی ایجاد شده بود،  وقتی به ساختمان مخابرات رسیدم متوجه شدم که آنجا سالم است و هواپیما روی یکی از بلوک‌های شهرک توحید سقوط کرده است. دود زیادی آنجا وجود داشت و کم‌کم خودرو‌های امدادی هم به محل رسیدند و ماموران پلیس از مردم می‌خواستند که از محدوده فاصله بگیرند.

او درباره شرایط منطقه در ساعت‌های بعدی هم گفت: خبر‌ها را از صداوسیما و بعضی از اهالی محل که آنجا بودند پیگیری می‌کردیم، واقعا خبر دردناکی بود، اهالی می‌گفتند یکی از ساکنان شهرک هنگام سقوط هواپیما در آسانسور جان خود را از دست داده است. خبری که بسیار ما را آزرده کرده بود، چند تکه شدن بدن برخی از اجساد بود، ساکنان شهرک توحید می‌گفتند که بوی گوشت سوخته در آنجا به مشام می‌رسید و اوضاع اصلا خوب نبود.

دیگر ساکن شهرک توحید از وحشت اهالی می‌گفت که ساکنان همه بلوک‌ها بیرون آمده و در محوطه ایستاده بودند، شعله‌های آتش از ساختمان بالا می‌رفت و فضا پر بود از فریاد مردم و آژیر ماشین‌های امدادی، اوضاع خوبی نبود و خاطرم هست که فردا و پس‌فردای آن روز در تهران بخاطر آلودگی هوا تعطیلی رسمی اعلام کردند.

آن خاطره هنوز از ذهنمان بیرون نرفته است. دروغ چرا، آن اوایل صدای هر هواپیمایی که در فرودگاه مهرآباد فرود می‌آمد تمام تن و بدنمان را می‌لرزاند و البته هنوز هم از صدای هواپیما وحشت داریم. برخی از ساکنان شهرک هم به همین دلیل خانه‌شان را حتی با قیمتی پایین‌تر فروخته و از آنجا رفتند و مدتی بعد هم طرح بازسازی و مرمت شهرک را ارائه کردند.

دنیا محل گذر است، سعی کنید دینتان رافدای دنیایتان نکنید



در این پرواز ۱۲۸ نفر شهید شدند که بیشتر این شهدای عزیز از کارکنان سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بودند. اسامی برخی شهدای رسانه‌ای این حادثه به  این شرح است:

علیرضا افشار، جواد فراهانی، محمود ایل‌ بیگی،

داریوش‌ شاهینی، محمود توران‌ پشتی، مجید عسگری، ابراهیم‌ بقائی، سید یحیی‌ مهدوی‌، حسن حیدری،

محمدرضا شادروح، حمیدرضا خیرخواه، علیزاده، حسن‌ نجفی، رمامی، تاجیک، سید هادی‌ حسینی، جلیل‌ حیدری‌زاده‌،

کاظم‌نژاد،

صادق نیلی و علیرضا برادران نجار،

اسماعیل عمرانی، حسن قریب، مسعود جان‌ نثاری‌ و امیر صحرائی،

کربلائی‌ احمد،

بابک‌ غیاثوند، میرزائی‌ و فریس‌آبادی‌،

نصرالله‌زاده، رحیمی، استوار سجاد اسعدی‌ و غلامرضا بیات، حسین‌ عرب‌ احمدی، مهدی‌ اناری، حسن‌ حیدری، محمدرضا احمدی، حبیب‌ اسدی، منصور محمودی، مهدی‌ یونسی، حسین‌ باباپورف حسین‌ خسروآبادی، سپهدار مهاجری‌ و مکی‌ آبادی، خداعفو عبدیانی، سیدحسن‌ شیرازی‌.

اما نیروی دریایی ارتش جمهوری‌ اسلامی‌ ایران هم شهدایی را در این پرواز تقدیم کرد که عبارتند از محمدعلی‌ بخشی، ناوبان‌ یکم‌ علی‌رضا ارسطوئیان، ناوبان‌ دوم‌ مهدی‌ صادقی، ناوبان‌ دوم‌ محمدباقر بابارشانی، مقصودی، روح‌الله‌ احمدوند، ناو استوار وظیفه‌ علی‌ علیزاده، قمصری، علیرضا خدادادی، مهناوی یکم‌ حسین‌ آزموده، ارمان‌ نسب، ستوان‌ بابایی، صفری، محمدیان، صوری، مهدی‌ ابراهیمی، حسین‌ مشکین، ناوسروان‌ علی‌اصغر سلیمانی، ستوان‌ یکم‌ قاسم‌ محمدی، محمدرضا سلیمانی، حجت‌الاسلام‌ محدث، سرتیپ‌ دوم‌ عباس‌ واعظی، خلبان کاپیتان بابک گوهری و کمک خلبان حسین جعفری.

یکی از این شهدا شهید کربلایی خداعفو عبدیان تصویربردار شبکه خبر بود که همسرش در بیان خاطراتش گفته است: آذر ماه سال ۸۴ به خاطر بیماری عمل کرده بودم، به دلیل اینکه کسی از آشنایان نزدیک ما نبود، دو هفته مرخصی گرفت که به خاطر مریضی من از بچه ها مراقبت کند. رفتن به مأموریت چابهار را با من در میان گذاشت و منتظر تأیید من بود، مثل اینکه جواب من برایش مهم بود.

گفتم: برو ، بعد از چند دقیقه گفت: سختِت نیست که تنهایی؟ گفتم: نه، مثل همیشه که مأموریت هستی تحمل می کنم، روز قبل از حادثه به تمام همکارانش جلوی درب سازمان صدا و سیما گفته بود بچه ها شاید من رفتم و برنگشتم، عصر همان روز کلی خرید کرده بود، گفت به خاطر اینکه هوا سرد است، نمی خواهم برای خرید کردن اذیت شوی.

" به گزارش خبرنگار حوزه احزاب و تشکل‌های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان ، انگار زمان با تمام سنگینی خود نمی‌تواند بر روی برخی از حوادث سایه انداخته و آنها را از خاطر محو کند"شب قبل از سفر، سفره شام را پهن کردیم، آن شب خیلی بی قرار بود، دوباره از من پرسید فردا که می خواهم بروم سختت نیست؟ گفتم اولین بار نیست که می خواهی بروی مأموریت. در فرازی از وصیت نامه این شهید آمده است: دادن صدقه، صله رحم، تقوای الهی، سنگ قبر ساده، مهریه سبک برای دخترم، نماز اول وقت، قرائت قرآن، احترام به بزرگ‌ترها را فراموش نکنید، چرا که دنیا محل گذر است و سعی کنید دینتان رافدای دنیایتان نکنید.

رسانه‌ای که همیشه مظلوم است؛ اما این بار مظلوم‌تر

در آن روزها فضای مجازی چندان پررنگ نبود؛ از همین رو اطلاعات و عکس‌های اندکی از آن حادثه باقی مانده است؛ محمود حریرچی، جامعه‌شناس در این باره گفته بود که واقعیت این است که افکار عمومی ما آن زمان مطالبه‌گری نکرد، یک سری مفاهیم هم انگار چندان برای جامعه تعریف نشده بود و مثلا جامعه توقع "تشکیل کمیته حقیقت‌یاب"، "گزارش ملی" و ... را نداشت، حتی مطالبه چندانی هم در مورد استعفا و پاسخگویی مسئولان مطرح نشد و خیلی زود این حادثه فراموش شد.

او با بیان اینکه رسانه‌ها وظیفه دارند به عنوان نمایندگان افکار عمومی پیگیر وضعیت این حادثه و دیگر حوادث باشند، ادامه می‌دهد: مسئولان هم نباید وظیفه خود را فراموش کنند، چند سال قبل این پرونده دوباره به جریان افتاد، اما گویا بازهم فراموش شده، افکار عمومی باید بداند که چه شد این حادثه رخ داد، اطلاع‌رسانی در مورد آن می‌تواند از وقوع حوادث مشابه هم در آینده جلوگیری کند و شهروندان هم نباید ناامید شوند که سازوکاری وجود دارد که آن‌ها را از رسیدن به حقوقشان محروم می‌کند.

پس از گذشت شش ماه از این حادثه یعنی در خردادماه سال ۸۵ ، دادسرای نظامی تهران علیه ۸ متهم شامل چهار نفر از کارکنان پایگاه هوایی مهرآباد و چهار نفر از کارکنان فرودگاه اعلام جرم کرد که پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه اول دادگاه نظامی یک تهران در سازمان قضائی نیرو‌های مسلح  سپرده شد. حالا سال ها از آن روزها می‌گذرد و شهدای آن روز در قطعه ۵۰ بهشت زهرا فارغ از دغدغه‌ و استرس‌های معمول خبر آرام گرفته‌اند؛ خبری‌هایی که خودشان تلخ‌ترین خبر رسانه ملی شدند.

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۱۶ آذر ۱۳۹۹