سیدالرئیس تورکستان و فلات ایران
ترکیه به مثابه خلف امپراطوری عثمانی که همواره در غیریتی جنگطلبانه و رقابتی سرسختانه با حکومتهای حاکم بر فلات ایران قرار داشته است، پا را از دعاوی فرهنگی بالاتر برده و به وضوح طرح سخنان تعرضطلبانه را در دستور کار خود قرار داده است.
اگر پیشتر مشاهیر فکری کشور ما را مصادره میکرد و در استانبول خانه فرهنگ فارابی افتتاح میکرد و برای خواجه نظامالملک همایش برگزار میکرد، اکنون به فکر مصادره سرزمینهای ایرانی افتاده و قدم در راهی گذاشته که اگر روبروی آن ایستادگی نشود، به مقصد خوبی نخواهد رسید! نخستینبار در سرمقالهای با عنوان «راهزنان سیاستنامه» در شماره نهم سیاستنامه بود که جواد طباطبایی خطر امپراطوری در حال تشکیل نوعثمانی را ذیل نقد برگزاری هزاره خواجه نظامالملک طوسی در ترکیه تذکر داد.
شعرخوانی رجب طیب اردوغان که در آن از جدایی در جان آذربایجان سخن رفته بود، مصداق محرز بلندپروازی او در این زمینه است. واقعیت این است که سیدالریٔیس تورکستان بیش از آنکه عامدانه تاریخ فلات ایران را نادیده گرفته باشد، جهل خود را به آرمان مصطفی کمال و جمهوری جدید ترکیه نشان داده است. بیپروایی اردوغان در سخنسرایی درباره جدایی دو سوی ارس، عبور از مرز ملیگرایی مکتب آتاتورکیسم و پیوستن به رویای پوسیده خلافت عثمانی است.
مصطفی کمال با علم به به این پوسیدگی بود که بنیان جمهوری ترکیه را گذاشت و اینک کسی میراثخوار او شده که راه و نام خصم او را پیگرفته است. آتاتورکی به اساس ایران آگاه بود و در یکی از مذاکرات خود با محمدعلی فروغی، شاهنامه را بنیان و اساس و سابقهای برای ایران میدانست و همزمان وظیفه خود را دست وپا کردن یک بنیان و اساس و سابقه برای ترکیه متولد شده از مردار خلافت عثمانی معرفی میکرد. ترکیه به مثابه کشوری جدید، بیاساس، بیبنیاد و بیسابقه، شایسته دیکتاتورهای مصلحی چون مصطفی کمال است تا تاریخ دوره جدید خود را بسازد.
کسانی همچون اردوغان نه تنها توان دستوپاکردن این اساس را جهت ایجاد وحدت ملی ندارند، بلکه با بازگشتی به عثمانیگری، احیای امپراطوری مستبدانهای را در سر میپرورانند که حوزهای برای تامین منافع غیرعمومی باشد.
"واقعیت این است که سیدالریٔیس تورکستان بیش از آنکه عامدانه تاریخ فلات ایران را نادیده گرفته باشد، جهل خود را به آرمان مصطفی کمال و جمهوری جدید ترکیه نشان داده است"مایه تاسف است که حاکمان جمهوری گویا آذربایجان که اجدادشان جز سلحشورترین جنگجویان ایرانی در مواجهه با زیادهخواهی عثمانی بودهاند، امروز پشت به اساس و بنیان و سابقه خود کرده و اجازه رجزخوانی یک نوعثمانی در آذربایجان، سرزمین آتش جاویدان دادهاند. چه اردوغان بداند چه نداند و چه الهام علیاف بخواهد چه نخواهد، پیوستن دو سوی ارس به یکدیگر، واقعیتی ایرانی است نه رویایی تورکی. بدین معنا که اگر بخواهد مرزی برداشته شود و اتصالی ایجاد شود، بازو باید به بدن بازگردد نه بدن به بازو.
* نویسنده و روزنامهنگار حوزه اندیشه
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران