ساسی مانکن: ساسی مانکن: من هم جایزه موسیقی گرمی میخواهم!

پندار - ۲۶ فروردین ۱۴۰۱

او یک پسر شوخ و شنگ و «کول» انتهای دهه شصت است؛ شبیه اغلب پسرهای انتهای دهه شصت. با‌‌ همان مزاح‌ها و آسان‌نگری‌ها و گرایشا به «فانی» و بامزه‌بودن. با گرایش به هر چه که «فان» است، بامزه و شاد است. با سر و وضع -اندکی اغراق شده- ولی کمابیش شبیه به تعدادی از پسرهای این سن و سالی پایتخت.

در ضمن تنظیم این گفت‌و‌گو، تعدادی از عکس‌های تولد او در صفحه شخصی‌اش، پیش رویم است. مهمانی «خز» داده و همه لباس‌های «خز» پوشیده‌اند؛ درست شبیه ادا و اطوار همسن و سال‌های خوشحالش! می‌گوید برای عکس مجله نباید نگران باشیم، او مو‌هایش را کوتاه کرده و حسابی «بچه مثبت» شده است.

"با سر و وضع -اندکی اغراق شده- ولی کمابیش شبیه به تعدادی از پسرهای این سن و سالی پایتخت.در ضمن تنظیم این گفت‌و‌گو، تعدادی از عکس‌های تولد او در صفحه شخصی‌اش، پیش رویم است"این گفت‌و‌گو مطلقا به معنای تائید موسیقی او نیست، بیشتر توضیح تکمیلی است درباره او و اینکه کیست، چه کاره است و از کجا می‌آید. صرفا پاسخ به یک کنجکاوی کلی است. از آنجا که شاید برای کسانی که مخاطب موسیقی او نیستند، علاقه‌ای ندارند و چه بسا متنفر هم هستند باز پیش آمده که به صورت اتفاقی، در گشت و گذارهایی در اینترنت یا فضاهایی از این دست، او را شنیده باشند.

– من اسم شما را نمی‌دانم. یعنی نمی‌دانم باید شما را به چه اسمی صدا کرد. آقای ساسی؟ آقای مانکن؟

ساسان

– شما خودتان این اسم را ترجیح می‌دهید؟

بله، بعضی‌ها هم به من می‌گویند؛ آقای مانکن.

– آقای مانکن خنده‌دار نیست؟

چرا، اصلا خوشم نمی‌آید!

– اگر خوشتان نمی‌آید، چرا اسم خودتان را گذاشته‌اید «ساسی مانکن»؟!

اول به این فکر نمی‌کردم که قرار است آقای مانکن صدایم کنند.

– پس ساسی مانکن از کجا آمد؟

با دوستانم دنبال یک اسم خاص می‌گشتیم؛ یک اسمی که با بقیه فرق داشته باشد.

فان باشد. ساسی مانکن به ذهن خودم رسید. بعد هم یک بهانه‌ای می‌شود برای اینکه خودم را لاغر نگه دارم. استعداد چاقی‌ام زیاد است و برای آنکه بتوانم کلیپ بیرون بدهم باید خودم را لاغر نگه دارم.

– این اولین مصاحبه شماست، درست است؟

بله، قبلا فقط درباره یک موضوعی به یک سایتی توضیح داده‌ام اما تا به حال درباره کار هنری‌ام با کسی و جایی مصاحبه نکرده‌ام.

– پس لطفا خودتان را معرفی کنید؛ هیچ اطلاع موثقی از شما در دست نیست.

من ساسان یافته هستم و الان برای اولین بار می‌خواهم تاریخ دقیق تولدم را جایی بگویم؛ من متولد ۲۷ آبان ۱۳۶۷ هستم. اهوازی و ساکن کرج.

– تحصیلاتتان در چه حدی است؟

دانشجو بودم، ول کردم.

– چه رشته‌ای؟

کامپیو‌تر نرم‎افزار، دانشگاه نواب قزوین.

– چرا ول کردید؟

– آهنگ‌ها که گرفت، ترم دوم بودم و دانشگاه را ول کردم.

دلیل خاصی داشت؟

– بله

شما از کنار این کار درآمدی هم دارید؟ اجراهای خصوصی دارید؟

– بله، البته این اجرا‌ها را دوست ندارم.

"مهمانی «خز» داده و همه لباس‌های «خز» پوشیده‌اند؛ درست شبیه ادا و اطوار همسن و سال‌های خوشحالش! می‌گوید برای عکس مجله نباید نگران باشیم، او مو‌هایش را کوتاه کرده و حسابی «بچه مثبت» شده است"منبع درآمد ندارم. منبع درآمد ما این است که برای خواننده‌ای شعر بگوییم یا با کسی بخوانیم ولی تا جایی که می‌دانم خواننده‌های مجاز هم اجرای خصوصی می‌روند.

– اصلا از کجا شروع کردید؟

من از بچگی می‌خواندم. بعدا هم دلی ترک ضبط می‌کردم. با دوستانم که رپر بودند کار می‌کردم. یک ترک که گرفت، دنبال کردم.

– کدام ترک؟

پارمیدا

– قبول دارید این‌هایی که شما می‌خوانید به هیچ‎وجه معنا ندارند؟

منظورتان از معنا چیست؟

– خیلی ساده یعنی کسی اصلا متوجه نمی‌شود شما چه می‌گویید!

اتفاقا بی‌معنا‌ترین شعر من هم معنا دارد.

شما این شعر‌ها را کی می‌گویید؟ درست قبل از اینکه وارد استودیو شوید تا آهنگ ضبط کنید؟

– خیر، اتفاقا این طور شعر گفتن خیلی هم سخت است.

حتی شعر برای ترانه‌های مجاز آنقدر سخت نیست که کار ما. آن‌ها یک چیزهای تکراری می‌گویند، شعر‌هایشان پر از کلمات تکراری است مثلا در وصف… چه می‌دانم، چشم و زمین و هوا و‌‌ همان داستان‌های تکراری. ولی مردم از ما چیزهای جدید می‌خواهند. مثلا روی این آهنگ  خط رو خط  من، کلی فکر شده. نشسته‌ام کلی فکر کرده‌ام که مثلا اگر خط روی خط بشود چه اتفاقی می‌افتد! صدا‌ها قاطی می‌شود و این‌ها.

"این گفت‌و‌گو مطلقا به معنای تائید موسیقی او نیست، بیشتر توضیح تکمیلی است درباره او و اینکه کیست، چه کاره است و از کجا می‌آید"من برای این آهنگ دو سال زحمت کشیدم.

– به غیر از این‌ها، چیزهای دیگر هم می‌توانید بخوانید؟

من هزار تا کار سنگین دارم. چند ماه دیگه، کار غمگین هم بیرون می‌دهم تا ببینید.

– آن‌ها معنی دارند؟

ساده‌ترین «تکست» من هم معنی دارد.‌‌ همان «نی ناش ناش» هم معنی دارد. حالا ممکن است معنای خاصی به آن شکل نداشته باشد. موزیکی که من می‌خوانم سه دقیقه فان است. من می‌گویم آن معنی‌دار‌ها باشند، ما هم باشیم.

مردم تصمیم می‌گیرند که کدام را گوش بدهند.

– پس یعنی به تکست‌هایتان ایراد نگیریم؟

ببینید، شعرهای من قافیه‌های با نمک دارند.

– بله بله، در این شک نیست! مثلا تا قبل از این هرگز «طالبی» و «جالبی» با هم قافیه نشده بودند!(این حرف باعث خنده ساسی مانکن شد)

– شما یک قافیه‌های عجیبی وارد ترانه فارسی کرده‌اید!

از طالبی و جالبی، بد‌تر هم هست. خب همین طالبی و جالبی هم معنا دارد!

– از این بد‌تر چی هست؟

من می‌گویم آدم‌ها باید از اعصاب‌خردی دربیایند. برای سه دقیقه غم و غصه یادشان برود.

-قافیه‌ها را می‌گفتید.

خیلی از چیزهایی که من گفتم تکیه‌کلام شد. مثلا «بزن زنگو»! یا «ساسی با تو خیلی هپیه، محلم نمی‌ذاره به بقیه»!

– این‌ها را در چه حال و هوایی می‌گویید؟

حال و هوای خاصی ندارم. تکست نوشتنم اینجوری است که خودش می‌آید.

"منبع درآمد ما این است که برای خواننده‌ای شعر بگوییم یا با کسی بخوانیم ولی تا جایی که می‌دانم خواننده‌های مجاز هم اجرای خصوصی می‌روند.– اصلا از کجا شروع کردید؟من از بچگی می‌خواندم"یک موقع‌هایی هم نمی‌توانم بنویسم. حال و هوا خیلی مهم نیست.

– شما تکست‌ها را می‌نویسید و خودتان هم می‌خوانید و…؟

شعر را خودم می‌گویم، ملودی را هم خودم می‌سازم. تنظیم ولی به حال و هوایم بستگی دارد. الان دارم با یک تنظیم‌کننده خیلی خوب کار می‌کنم. تنها کسی است که بهروز صفاریان از او تعریف می‌کند.

– ملودی را چطور می‌سازید؟ خودتان ساز خاصی بلد هستید؟

من ساز خاصی نمی‌زنم.

بدون آنکه ساز بلد باشم، ملودی می‌سازم. الان به تازگی معلم گیتار گرفته‌ام و کم‌کم دارم یاد می‌گیرم.

– این ایده‌ها از کجا می‌آیند. مثلا موشول اینا واقعا چه کسانی هستند؟ این چیز‌ها چطور به ذهن شما می‌رسد؟!

من گاهی اول شعر می‌نویسم و سوژه خودش می‌آید، گاهی هم اول سوژه‌ای دارم و بعد برایش شعر می‌نویسم. اسم آهنگ بعدی‌ام «عطسه» است. سوژه‌های من همه با هم فرق دارند.

"آن‌ها یک چیزهای تکراری می‌گویند، شعر‌هایشان پر از کلمات تکراری است مثلا در وصف… چه می‌دانم، چشم و زمین و هوا و‌‌ همان داستان‌های تکراری"می‌نشینم فکر می‌کنم و این سوژه‌ها می‌آیند توی سرم.

–  موشول‌اینا چطور به ذهن شما رسید؟

من قبلا برای  پارمیدا  شعر گفته بودم.

–  پارمیدا آدم خاصی است؟

نه والا، اسم دختر عمه‌ام است، همینطوری از این اسم استفاده کردم.

– بعد؟

دنبال یک اسم دیگر می‌گشتم، موشول‌اینا آمد تو ذهنم!

-پس شما یکی از کار‌هایتان ساختن این اسم‌های غریب است؟

اسم هم ساختیم دیگر… .

– بعد آن وقت در جایی خواندم که انتظار مجوز دارید؟

آره خب. می‌دانید چیست؟ خط قرمز یعنی چیزی که خوب و بد را از هم جدا می‌کند. اگر موسیقی ما بد است، چرا در فیلم‌های سینمایی‌ای که از ارشاد مجوز می‌گیرند، پخش می‌شود؟  پارمیدا  یا  گوشواره، در فیلم‌های مختلفی که مجوز گرفته‌اند پخش شده ولی موسیقی ما رد می‌شود.

– یعنی شما تا به حال این موسیقی را برای دریافت مجوز هم فرستاده‌اید؟

خیر

– اگر نفرستاده‌اید چرا غصه مجوز می‌خورید؟

یک نفر به ما گفت که به ما مجوز نمی‌دهند. حتی به کسانی که با ما می‌خوانند هم مجوز نمی‌دهند. این آقا که خودش تهیه‌‍کننده است، گفت اگر مجوز می‌خواهی باید اسم‌ات را عوض کنی، شش سال هم هیچی نخوانی.

رپ هم نباید بخوانی.

– خب رپ نخوانید.

من همه چیز می‌خوانم. اگر رپ نباشد، پاپ می‌خوانم. من راک و متال و همه چیز می‌خوانم.

– اگر بگویند کلا شما باید توی هیچ کدام از این سبک‌ها کار نکنید، کار دیگری بلد هستید؟

من کار سنتی و اسلو و شیش و هشت هم دارم!

– سنتی؟!

بله، من ترک سنتی هم جمع کرده‌ام. برای دوستانم هم می‌خوانم. به مشتری هم اگر بخواهد، می‌دهم ولی خودم نمی‌خوانم.

– پس حاضر هستید برای مجوز سبک عوض کنید؟

بله، می‌توانم پاپ بخوانم ولی آخر باید اسمم را هم عوض کنم.

– ولی توی این سال‌ها راحت بوده‌اید ظاهرا!

بی‌خیال!

– خودتان واقعا معتقدید کارتان قابل دفاع است؟

کاملا.

"نشسته‌ام کلی فکر کرده‌ام که مثلا اگر خط روی خط بشود چه اتفاقی می‌افتد! صدا‌ها قاطی می‌شود و این‌ها"صد در صد. دلیل دارم. ساسی مانکن دو سال است که نخوانده، دو سال است که آهنگ بیرون نداده با این حال همه دنبالش هستند. خیلی اتفاق‌ها برای من افتاد که برای کس دیگری نیفتاده است. پس من را دوست داشته‌اند.

سبکم قابل دفاع است. من از شش و هشت رپی ساسی مانکنی دفاع می‌کنم. طرف غم دارد، اعصابش خرد است، برای سه دقیقه این موسیقی را می‌شنود و اعصابش راحت می‌شود. من می‌گویم برای سه دقیقه مخش نمی‌رود تو تکست! چیز عجیب و غریب معنا دار نمی‌شنود.‌‌ همان دفعه اول هم که گوش می‌دهد همه چیز را متوجه می‌شود. این سبک سبک خوبی است فقط اگر ساسی مانکن بخواند.

"من برای این آهنگ دو سال زحمت کشیدم.– به غیر از این‌ها، چیزهای دیگر هم می‌توانید بخوانید؟من هزار تا کار سنگین دارم"مردم این سبک را فقط از ساسی مانکن قبول می‌کنند. اگر شش و هشت رپی از قدرت افتاده است، دلیلش آدم‌هایی است که این سبک را خراب کرده‌اند. همه توی ماشین‌ها آهنگ‌های من را گوش می‌دادند. اگر الان این سبک ضعیف شده، دلیلش این است که خودم نخوانده‌ام. خودم هم قوی‌اش می‌کنم.

– شما گویا در دنباله اهداف بلندپروازانه قصد دارید سبک «شش و نه» را هم جهان کنید.

تنها قصدی که برای مخاطب خودم داشتم مثلا وقتی گفتم «ساسی مانکن پروداکشن» یا «لایو رکورد» یا «شش و نه» این بود که بگویم من تو این سبک از همه کسانی که هستند یک پله بالاترم و این را هم باخودخواهی تمام می‌گویم.

– ولی شما دیگر در اوج نیستید.

در واقع داشتید فراموش می‌شدید.

بله، قبول دارم که دیگر در اوج «نی ناش ناش» نیستم ولی با همین ترک تازه‌ام دوباره بالا آمده‌ام. من دو سال نبودم، بعد از دوسال که در سایت فلان وارد شدم، ۱۲ هزار نفر من را لایک کردند. کار من از قبل هم بهتر می‌شود. دارم با بهترین تنظیم کننده و کارگردان کار می‌کنم. از ترک اسلو، ترنس، شش و هشت و دو و چهار و همه چی هم دارم.

"چند ماه دیگه، کار غمگین هم بیرون می‌دهم تا ببینید.– آن‌ها معنی دارند؟ساده‌ترین «تکست» من هم معنی دارد.‌‌ همان «نی ناش ناش» هم معنی دارد"خیلی هم مغرورم.

– چرا؟

چون من بین مجاز و غیرمجاز و خارج و داخل رو بورس‌ترین بوده‌ام و بعد از این هم بهترین ترک‌ها را می‌سازم. سال دیگر می‌فهمیم.

– موسیقی مورد علاقه خودتان چیست؟

رپ خیابانی و کار کسانی را هم گوش می‌دهم که دشمنان من هستند.

– چرا دشمن شما هستند؟

چون من بازارشان را خراب کرده‌ام. رپ من رفت تو خانه‌ها، خیلی جاهای دیگر هم رفت، ولی رپ آن‌ها به خانه‌ها نرفت. چون ساسی مانکن کسی است که فحش را از رپ بیرون آورد، چون من لس‌آنجلس را فید کردم.

– مثل اینکه لس آنجلسی‌ها از شما خوششان نمی‌آید؟

بله، مخصوصا شهرام شپره که خیلی ازش بدم می‌آید.

– حالا شما قرار است چه کار کنید؟ هدف و جاه‎طلبیتان چیست؟

حالا که جدایی نادر از سیمین جایزه گرفته، شاید من هم بتوانم آرزو کنم جایزه گرمی بگیرم!

– قصد ندارید از ایران بروید؟

خیلی‌ها این سوال را می‌پرسند. من نمی‌دانم چرا! اصلا دوست ندارم از ایران بروم.

یک درصد، یک ثانیه هم نمی‌خواهم. شاید دلم بخواهد برای مسافرت بروم ولی برای زندگی کردن، اصلا! تا آخر عمرم همینجا می‌مانم. حالا شاید هم نظرم عوض شد.

– تماس باید زیاد داشته باشید از آن طرف نه؟

من کلا خیلی تماس داشته‌ام از خارج کشور، برای آلبوم و کنسرت و آنجا ماندن، ولی فعلا که اینجا هستم.

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری میزان - ۲۳ اسفند ۱۳۹۹
رادیو زمانه - ۱۶ بهمن ۱۴۰۰
خبرگزاری دانشجو - ۱۱ بهمن ۱۴۰۰
رادیو زمانه - ۱۴ بهمن ۱۳۹۸
بی بی سی فارسی - ۱۷ بهمن ۱۳۹۹