لزوم ائتلاف حاکمیت و خانوادهها در خصوص حجاب/ تابستان، زنان چطور بیرون خواهند آمد؟
استانداردهای متفاوت گشت ارشاد از ۱۵ سال پیش تاکنون، دستاندازی «بروکراتیک» و غیرضروری به حوزه حجاب، سیاستهایی که فاصله مردم و حکومت در حوزه حجاب را بیشتر کرد و در مقابل مدارا کردن حکومت با مساله حجاب و بدحجابی از سال ۸۸ به بعد و تلاش مخالفان نظام برای تبدیل مساله حجاب به نقطه ضعف جمهوری اسلامی ازجمله مسائلی است که در اولین بخش میزگرد «حجاب نماد حاکمیت، ابزار اعتراض» منتشر شد.
به گزارش ایسنا، میزگرد «حجاب نماد حاکمیت، ابزار اعتراض» با حضور بهاره آروین جامعه شناس و عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس و سینا کلهر جامعه شناس و معاون فرهنگی وزیر ورزش و جوانان برگزار شد که مشروح بخش اول آن منتشر و بخش دوم نیز روی خروجی ایسنا قرار گرفت.
در بخش نخست این میزگرد که متن کامل آن را میتوانید اینجا بخوانید، بهاره آروین با اشاره به تحولات تدریجی جامعه ایرانی در حوزه حجاب و پس از انقلاب اسلامی، تصریح کرده بود که برخوردهایی نظیر گشت ارشاد نه تنها نتوانست جامعه را به استاندارد تعیین شده در حوزه حجاب نزدیک کند، بلکه باعث شد از استانداردهای تعیین شده دورتر هم شویم.
به زعم وی در یک وجه میتوان گفت شاهد «دست اندازی بروکراتیک» حکومت در عرصه حجاب هستیم و در وجه دیگر شاهد مبارزه نمادین حکومت در این حوزهایم. به این معنا که حکومت میخواهد به لحاظ نمادین این سیگنال را به جامعه بدهد که «من موضوع حجاب را رها نکردهام».
آروین معتقد است که «بوروکراسی» در تداوم این برخوردهای ناکارآمد در حوزه حجاب بیتاثیر نیست که ربطی هم به ایدئولوژی حکومت به طور خاص ندارد بلکه بوروکراسی موجود، این ایدئولوژی را دستمایه افزایش قدرت، حوزه اختیارات و بودجه خود قرار میدهد.
سینا کلهر اما معتقد است خدمتی که حجاب به توسعه زن ایرانی، سواد زن ایرانی و حضور اجتماعی او به ویژه در اوایل انقلاب اسلامی کرده است را نمی توان کتمان کرد.
به گفته وی، در گذر زمان، سیاست گذاری در حوزه حجاب به نقطهای می رسد که میان حکومت و بخشی از مردم فاصله ایجاد می شود و جامعه کم کم روشهای مداخله در پیش گرفته شده برای حجاب را نمی پذیرد.
به زعم کلهر درواقع میتوان گفت سیاست گذاری در حوزه حجاب از سال ۸۸ به بعد تمام شده و از آن سال به بعد جمهوری اسلامی با مساله حجاب و بد حجابی در حال «مدارا» بوده است، اما مشکل آنجاست که «رقیب» و حریف و به معنای دقیقتر «مخالفان نظام» دست از سر جمهوری اسلامی بر نمی دارند و تلاش می کنند مساله حجاب را تبدیل به نقطه ضعف جمهوری اسلامی کنند.
در ادامه بخش دوم و پایانی گفتگو با بهاره آروین و سینا کلهر در میز گرد «حجاب نماد حاکمیت، ابزار اعتراض» را میخوانید:
آروین: مقاومتی که حکومت را از موضع خود به عقبنشینی وادار میکند
به گزارش ایسنا، بهاره آروین جامعه شناس و عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس با تاکید بر اینکه حجاب در جامعه ایران اقتضایی است، توضیح داد: در واقع حتی قبل از انقلاب اسلامی نیز خانمها برای رفتن به محافلی نظیر ختم و مسجد حجاب سر می کردند. در برخی مکانها حجاب داشتند و در برخی جاها حجاب نداشتند. خیلی از دختران معتقد حتی سر کلاس و در حضور معلم آقا حجاب نداشتند.
"کار عجیبی است که شما برای تمام آحاد زنان یک جامعه چنین اجباری را ممکن کنی و این آن وجهی است که من معتقدم این وجه تاریخی در دیدگاه معترضان نادیده گرفته می شود"حجاب خیلی اقتضایی و متناسب با فرهنگ بود و مرزهای فرهنگی خود را داشت. کار عجیبی است که شما برای تمام آحاد زنان یک جامعه چنین اجباری را ممکن کنی و این آن وجهی است که من معتقدم این وجه تاریخی در دیدگاه معترضان نادیده گرفته می شود. این امر نادیده گرفته می شود که اصلا چطور می شود حکومت این کار را انجام دهد اگر پشتوانه جامعه را نداشت؟. بنابراین در نقطه آغاز این اتفاق افتاد چراکه انقلاب اسلامی واقعا یک انقلاب فراگیر اجتماعی با پشتوانهای از حمایت مردم بود که در آن این احساس که «من هرآنچه بتوانم را محقق می کنم» ایجاد شد. به طوری که به نظر من سرمایه اجتماعی جامعه و حکومت در نقطه انقلاب و جنگ در بیشترین حالت خود بود.
اما آنچه در نقطه اکنون مهم است آن است که چرا امروز این سرمایه و اعتماد اجتماعی متقابل تا این حد افول کرده است؟. درواقع مقاومتی در جامعه شکل میگیرد که آرام آرام حکومت را به عقب نشینی وادار می کند.
این جامعه شناس نحوه پوشش را تابع عرف فرهنگی در جامعه ایران دانست که به تدریج برایش استاندارد تعریف شده است و تصریح کرد: به طوری که حتی خانم هایی که حجاب سر ندارند، در مهمانیهای مختلف و بنا بر اینکه چه کسانی در آن مهمانی حضور دارند، آشنا هستند یا غریبه، استانداردهای پوشش متفاوتی را اعمال می کنند. این امر حتی در خانوادههایی که اعتقادی به حجاب ندارند نیز دیده می شود. هر خرده فرهنگی در جامعه ایران استاندارد خاص خود را در زمینه پوشش زنان و مردان دارد. زمانی فرهنگ مردم جامعه خیلی همسو با هم شد اما به تدریج ما خیلی متکثر شدیم و این تنوع و تکثر حتی کسانی که اصطلاحا کم حجاب و بد حجاب بودند نیز دیده شد.
"این امر نادیده گرفته می شود که اصلا چطور می شود حکومت این کار را انجام دهد اگر پشتوانه جامعه را نداشت؟"همین امر بود که باعث شد بگوییم خب این ماده قانونی درباره حجاب را چطور اجرا کنیم؟، عرف دقیقا چیست و با معیار چه کسی سنجیده می شود؟.
حجاب مهسا امینی با عرف جامعه ایران چه فاصلهای داشت؟
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به ناکارآمدی گشت ارشاد، یادآور شد: اساسا گشت ارشاد نمی توانست کارآمد باشد چراکه هیچ معیار عینی برای برخورد با نوع حجاب نداشت. روشن ترین مثالش همین مرحوم مهسا امینی بود که هر کسی عکس او را دید گفت این حجاب با عرف جامعه ایران چه فاصله ای دارد؟. من به یک معنا تمام اتفاقی که شش ماهه اول سال افتاد و وقایعی که به شهریور ۱۴۰۱ منتهی شد را معطوف به حجاب نمی دانم. گرچه به نظرم در این برهه زمانی اخیر، دشمنان جمهوری اسلامی بسیار انگیزه مند بودند تا از نمد اعتراضات کلاهی را برای خود دست و پا کنند؛ اما اعتراضات خیلی گسترده بود، برای مثال یک ماه قبل از آن، برخورد ون گشت ارشادی را داشتیم که مادر خطاب به مامور می گفت دخترم مریض است و واکنشهای مردم نسبت به این امر و حمایت از مادر نیز زیاد بود.
استانداردهای حوزه حجاب تغییر کرده است
وی عنوان کرد: عرف جامعه ایران بسیار متکثر است و مردم عرف عمومی را هم خودشان نگه می دارند. آیا الان که گشت ارشاد نداریم همه خانم هایی که به حجاب اعتقاد ندارند روسری از سر برداشتهاند؟.
مگر در شهرستانها که ما اصلا گشت ارشاد نداریم افراد روسری از سر برداشتند؟. توهم اینکه حجاب را جمهوری اسلامی اساسا حفظ کرده باعث شده جمهوری اسلامی در رودربایستی و منازعه نمادین حوزه حجاب بیفتد و تصور کند «بالاخره من باید یک کاری برای حجاب هرچند کاری پر هزینه و بیثمر باشد انجام دهم چراکه من مسئول حجاب در جامعه شمرده می شوم»؛ این تصور درحالی است که جمهوری اسلامی نه مسئول حجاب جامعه است و نه باید مسئول شمرده شود. مسئول حجاب مردم جامعه حاکمیت نیست بلکه عرف جامعه است. کما اینکه حاکمیت در این موضوع هرچقدر جلوتر آمده و فشار بیشتری آورده است همیشه شکست خورده و سنگ روی یخ تر شده است. نمیدانم این اندیشه و این هراس که «اگر من حجاب را ول کنم معلوم نیست شرایط حجاب به کجا رود» از کجا سرچشمه می گیرد؟.
"بنابراین در نقطه آغاز این اتفاق افتاد چراکه انقلاب اسلامی واقعا یک انقلاب فراگیر اجتماعی با پشتوانهای از حمایت مردم بود که در آن این احساس که «من هرآنچه بتوانم را محقق می کنم» ایجاد شد"استانداردهای حوزه حجاب به تدریج و نا محسوس تغییر کرده و امر خلاف عرف نیز همیشه با نگاه های مردم محدود شده است.
این جامعه شناس با تایید این حرف سینا کلهر که در ابتدای انقلاب حجاب ابزار مشارکت زنان بود، به نقش بوروکراسی در بسط یافتن مداخلات غیر ضروری در حوزه حجاب نیز اشاره و تصریح کرد: در زمان پهلوی بسیاری از خانواده ها حتی تلویزیون نداشتند و یا به خاطر فضای دانشگاه ها اجازه تحصیل به فرزندان دختر را نمی دادند. این حضور زنان لحظهای امکان پذیر شد که زن مبارز انقلابی که پیش از انقلاب هیچ بازنمایی فرهنگی و رسانهای در عرصه رسمی نداشت، به مدد انقلاب اسلامی در عرصه فرهنگ و رسانه بازنمایی شد. بازنمایی این شکل از زن و حضورش در عرصه عمومی در زمان انقلاب تا حدی به واسطه سیاست های حجاب تسهیل می شود. ما این بازنمایی را قبل از انقلاب نداریم و بعد از انقلاب نیز به مدد حجاب این بازنمایی تسهیل و امکان پذیر شد اما مشکل این است که به دلیل وجود بوروکراسی فاسد و ناکارآمد، مداخلات در عرصه حجاب روز به روز گستردهتر و غیر ضروریتر شد که روایت آن را آقای کلهر مفصل شرح دادند.
حجاب به پشتوانه جامعه ظهور یافت اما ...
آروین با بیان اینکه بوروکراسی از هر چیزی از جمله ایدئولوژی برای توجیه ادامه مداخله خود در امور فرهنگی اعم از حجاب استفاده می کند، افزود: حجاب ربطی به حکومت اسلامی نداشته بلکه به علت پشتوانه جامعه ظهور پیدا کرد بعد از آن اما جامعه کم کم استانداردهای خود را تغییر داد و این بوروکراسی ناکارآمد نیز خلاقیت و انعطاف لازم را نداشت تا این مداخله را رها کند. به ویژه در عرصه فرهنگ و هنر، جامعه قوی تر است و این بوروکراسی باید مداخله را رها میکرد ولی چرا رها نمیکند؟، چون نمیخواهد بودجه و تشکیلات خود را منحل کند.
مداخله حکومت در امر حجاب به خودش ضرر میزند و جامعه را بیاعتماد میکند
وی تاکید کرد: حکومت باید عرصههایی که بی جهت به آنها دست اندازی کرده است را به جامعه بازگرداند.
با این دست اندازی ها تنها بی اعتمادی و ضعف سرمایه اجتماعی خود و جامعه را پر رنگ کرده و از سوی دیگر عرصه فرهنگ و هنر را از تکثر ثمربخش خود تهی کرده است. از همین رو شاهد دو قطب رادیکال، یک رادیکالیسم در بین معترضان و دیگری در بین سیاستهای فرهنگی حکومت هستیم. از این رو من با آقای کلهر موافقم که واقعیت جامعه تا این حد رادیکال نیست و خیلی هم متنوع و متکثر است. بنا بر اینکه افراد کجا می روند، کدام محله شهر و چه شهری می روند استانداردها ی پوشش برایشان فرق می کند. بله در حال حاضر گروه های مختلفی داریم که استانداردهای مختلفی برای پوشش دارند و ممکن است در عرصه عمومی با دیگر گروه ها دچار تضاد شوند اما اتفاقا خود این گروهها بهتر می توانند با یکدیگر کنارآیند تا زمانی که حکومت می خواهد مداخله می کند.
"به طوری که به نظر من سرمایه اجتماعی جامعه و حکومت در نقطه انقلاب و جنگ در بیشترین حالت خود بود"این مداخله حکومت هم به خودش ضربه می زند و هم بیاعتمادی مردم جامعه نسبت به او را فزاینده می کند و هم برای عرصه فرهنگ و هنر پیامدهایی دارد که آنها را از شکوفایی و تکثر و استانداردسازی عرفی خاص خود باز می دارد.
تکثر فرهنگی در خصوص حجاب را به رسمیت بشناسیم
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه حکومت طی این سالها برای حجاب عقب نشینی در عرصه واقعیت و مداخله رادیکال در عرصه نمادین داشته است، اظهار کرد: به نظر من اگر واقع بینانه نگاه کنیم بحث حجاب در جمهوری اسلامی نماد ایدئولوژیک و حیثیتی نیست چراکه حتی در بین متولدین سالهای اولیه انقلاب که در دهه شصت و در فضای جامعه و رسانهای یکدست جامعه پذیر شدند، تنوع زیادی در سبکهای دین داری میبینیم. همین الان در برخی خانوادهها برداشتن روسری به یک سری تضادهای درون خانوادگی دامن زده است. هنوز برخی خانوادهها به این راحتی از حجاب عقب نشینی نمی کنند اما در عین حال برخی خانوادهها نیز حامی فرزندان برای برداشتن حجاب هستند. ما این تکثر فرهنگی را باید به رسمیت بشناسیم.
حمایت و جلوداری هنرمندان و ورزشکاران در اعتراضات اخیر، اتفاقی و بیراهه نیست
این جامعه شناس تاکید کرد: در واقع ورود بوروکراسی در حوزه حجاب جامعه به دلیل و بر مبنای ایدئولوژیک نیست اما از ایدئولوژی به خوبی تغذیه می کند. ورود و مداخله گسترده بوروکراسی به عرصه فرهنگ و هنر و رسانه، بیماری فراگیر ما در عرصه فرهنگ و رسانه است.
تنها راه خروج از این بیماری نیز این است که بگوییم اگر حکومت می خواهد مداخله کند الگوی ایجابی خود را ادامه دهد اما برخورد سلبی را باید رها کند. با توجه به اینکه سفره پر خرج بوروکراسی به لحاظ بودجه و امکانات را به این راحتی ها نمی توان جمع کرد؛ میتوان این سفره را با الگوی ایجابی نگه داشت اما الگوی سلبی دیگر هیچ ضرورتی ندارد. اینکه هنرمندان و ورزشکاران ما جلودار اعتراضات اخیر بودند اتفاقی و بیراهه نیست. علتش این است که قشر فرهنگی و ورزشکار و هنرمند ما بیشترین هزینهها را از ممنوعیتهای نمادین جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگ و رسانه متقبل شدهاند.
مردم با شعارهای آن طرف آبی هم مخالفت کردند
وی با تاکید بر اینکه باید به جامعه بازگردیم، اشاره کرد: بازگشت به جامعه به این معنا است که ما به تدریج در عرصه فرهنگ و هنر فرمان را به دست جامعه بدهیم. باور کنیم این سیاست های فرهنگی که ۴۰ سال است مبتنی بر محدودیت و ممنوعیت جلو برده ایم فقط دستمان را از جامعه کوتاه کرده است.
"اما آنچه در نقطه اکنون مهم است آن است که چرا امروز این سرمایه و اعتماد اجتماعی متقابل تا این حد افول کرده است؟"در حال حاضر از آن طرف آب برای مردم ما شعار می نویسند اما کسانی که با حکومت مخالف هستند با آن شعارهای آن طرف آبی هم مخالف هستند. خود را نه در رادیکالیسم حکومت و نه در رادیکالیسم آن طرف آب نمی بینند.
تحولات فرهنگی را میتوانیم بیسر و صدا جلو ببریم
این جامعه شناس ادامه داد: حکومت اگر می خواهد جامعه به دامن رادیکالیسم آن طرف آب نیفتد ناگزیر است از رادیکالیسم خود در عرصه نمادین به تدریج کوتاه آید. برای مثال اگر ورزشکاری که خودخواسته با اسرائیل مسابقه نمی دهد را تشویق می کنیم اما از آن طرف اگر خانم ورزشکاری بدون روسری نیز در مسابقات جهانی مسابقه داد، او را از عرصه ورزش حذف نکنیم. به مدد جنبش اخیر این پتانسیل وجود دارد که تحولات فرهنگی بی سر و صدا پیش روند. جنبش اخیر انرژی را متمرکز و این تحول را جلو انداخت و تسریع کرد.
حتی این سازگاری را اکنون در حکومت هم می توان دید. تغییر زمانی رخ می دهد که بستر و امکان آن فراهم شده باشد. به نظر من همه آن مواردی که آقای کلهر گقتند عقب نشینی حکومت از موضع سفت و سخت حجاب بوده است و این امر چیزی را که امروز با آن موجه هستیم، ممکن کرده است.
تصور اینکه «اکنون زمستان است و اگر تابستان شود زنان چطور بیرون خواهند آمد؟»، اشتباه است!
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس با یادآوری اینکه زمانی فرمانده نیروی انتظامی معتقد بود چکمه مصداق تبرج است اما اکنون خانمهایی را در سطح شهر می بینیم که روسری ندارند اما مصداق تبرج نیستند، عنوان کرد: خانمی که در سطح جامعه رفت و آمد دارد بیش از آنکه نگران گشت ارشاد باشد، نگران برخی مردهای غریبه ای است که ممکن است به دلیل نشانههایی در پوشش به او به چشم بد نگاه کنند از این رو زن با وجهی از پوشش بیرون می آید که تا حدی احساس امنیت کند. این احساس امنیت در محلها و مکان های مختلف متفاوت است. شاید در بخشهایی از شهر افراد احساس امنیت دارند و حتی در برخی محوطه شهرکها زنها حتی پیش از وقایع اخیر هم بدون حجاب و مانتو ظاهر می شدند بنابراین این تصور رادیکالیسم که «اکنون که زمستان است زنان با این وضع بیرون می آیند اگر تابستان شود زنان چطور بیرون خواهند آمد؟» اتفاق نمی افتد، نه به دلیل اینکه جمهوری اسلامی مستقر است بلکه به دلیل اینکه اینجا جامعه ایران است و زنان مختلف استانداردهای فرهنگی متفاوتی برای پوشش خود در محیط های مختلف اداری، تحصیلی و غیره در نظر میگیرند.
آروین افزود: هر خانمی متعلق به یک قشر و خرده فرهنگ خاص است و این امر را با یک استاندارد خاصی برای پوشش خودش نمایش می دهد.
"زمانی فرهنگ مردم جامعه خیلی همسو با هم شد اما به تدریج ما خیلی متکثر شدیم و این تنوع و تکثر حتی کسانی که اصطلاحا کم حجاب و بد حجاب بودند نیز دیده شد"از سوی دیگر این استانداردهای زنان متفاوت خیلی از هم دور نیست چراکه ما در جامعه در کنار هم زندگی می کنیم و افراد جامعه در نقطه متعادل خوبی کنار هم می ایستند.
کلهر: زن مبارز ایرانی دست پرورده خود انقلاب اسلامی است
به گزارش ایسنا، در ادامه این میزگرد سینا کلهر، جامعه شناس و معاون فرهنگی وزیر ورزش و جوانان به بیان ادامه سخنان خود پرداخت و با بیان اینکه زن مبارز ایرانی سوژه و دست پرورده خود انقلاب اسلامی است، توضیح داد: کمتر به این امر توجه میشود که زن مبارز سوژه خود انقلاب اسلامی و تربیت شده همین انقلاب اسلامی است. این معترضانی که میبینیم خود تربیت شده انقلاب اسلامی هستند اما سیاستی که انقلاب اسلامی در حوزه مسائل زنان تعریف کرد پا به پای سوژه او یعنی زن مبارز انقلابی جلو نیامده است. در سال ۶۹ مهم ترین بندهای قانون برنامه توسعه اول گسترش سراسری مدارس دختران و نیز اشتغال بانوان بود. از سوی دیگر در جامعه دائما تبلیغ شد که زن مبارز انقلابی بر اقشار دیگر از جمله زن خانهنشین ترجیح دارد. از همین رو من جنبش زن زندگی آزادی را واکنشی به تحمل ناپذیری این سوژه یعنی زن مبارز انقلاب اسلامی که دست پرورده انقلاب اسلامی است، می دانم.
نمی توانیم با زن تحصیل کرده امروز با هر زبانی که خواستیم سخن بگوییم
وی ادامه داد: به تعبیر گافمن می توان گفت زن انقلابی مبارز پشت صحنه ای ندارد که استراحت کند، نقشها را زمین بگذارد و عاطفه زنانه را بتواند ابراز کند؛ بعد از انقلاب این زن را به رسمیت نشناختیم و نه تنها به رسمیت نمی شناسیم بلکه تحقیرش می کنیم، برای مثال زن خانه دار زن تحقیر شده است.
در همین ۴۰ سال انقلاب زن خانهدارمدام تحقیر شده است. جمهوری اسلامی از ایدهاش درباره بانوان کوتاه نمی آید و آنها را زنانی شجاع، فعال در تمامی عرصهها و مبارز و انقلابی می داند، در خانه همسر و مادر خوب است و در جامعه فعال و مشارکت جو، اما به موازات همین امر سیاست، بیان و گفتار حاکم بر نظام پیش نمیرود. ما نمی توانیم با زن تحصیل کرده حاضر در سیاست، محیط علمی و دانشگاهی و... با هر زبانی که خواستیم سخن بگوییم. چراکه این زن شجاع، مبارز و انقلابی تمام رفتار و گفتار ما را ارزیابی می کند.
این جامعه شناس تصریح کرد: انقلاب سوژه خود یعنی زن مبارز را تولید و تربیت کرده است، من البته شخصا با چنین سوژه ای مساله دارم و همان طور که عرض کردم تبدیل شدن به این سوژه فشار روانی طاقت فرسایی را بر زنان وارد می کند.
"همین امر بود که باعث شد بگوییم خب این ماده قانونی درباره حجاب را چطور اجرا کنیم؟، عرف دقیقا چیست و با معیار چه کسی سنجیده می شود؟"در هر حال این سوژه باید در خدمت رشد و پیشرفت جامعه و اصلاح آن قرار میگرفته اما سیاست ما نتوانسته پا به پای آن پیش رود. برای مثال این وحشتناک است که ۷۵ درصد تحصیل کردگان زن در جامعه ما به خانه باز میگردند. اگر قرار بر بازگشت به خانه بود چرا او را به دانشگاه کشاندیم و به ابزارهای انتقادی او را تجهیز کردیم؟. انقلاب، زن مبارز و آگاه و شجاع تربیت کرد و حکومت نیز این را دائما تکرار می کند اما در حوزه سیاست و قاعده گذاری کمتر کار کرده است. در همان حال این را باید بدانیم که زن شجاع، آگاه و تحصیل کرده خودش نوع پوشش را انتخاب می کند چراکه سوژهگی و فردیت او به حدی قدرتمند است که اساسا تحت هیچ شرایطی نمی توان به او چیزی را تحمیل کرد.
او به قدری آگاه است که متوجه تبعیضهای جامعه سنتی بین زن و مرد و انبوه فشارهایی که جامعه به او تحمیل کرده است. او اکنون مطالبه به رسمیت شناختن دارد، مطالبه دیده شدن، شنیده شدن و توجه از موضع برابر و یکسان با مردان دارد.
معاون فرهنگی وزیر ورزش و جوانان در ادامه سخنان خود در واکنش به سخنان بهاره آورین در خصوص نقش بوروکراسی در مداخله در امر حجاب، تاکید کرد: من قبول ندارم مساله بوروکراسی است. به نظرمن بحث نیروی اجتماعی و جریان اجتماعی است. این نیرو و جریان اجتماعی فهمی از دین دارد و برای حاکمیت آن تلاش می کند و بوروکراسی را به خدمت می گیرد. این جریان اجتماعی است که از قضا بسیار قدرتمند است و البته تلاش می کند از نیروی بروکراسی برای پیش بردن هدفش استفاده می کند.
نتایج گزارشهای سازمانهای مختلف در ترویج حجاب: «سرکار گذاشتن حاکمیت»!
وی تصریح کرد: تنشی که ازسال ۷۶ بین این جریان و جریان حاکم بر کشور برای کنترل بر بوروکراسی ایجاد شد، بسیار شدید بود.
"روشن ترین مثالش همین مرحوم مهسا امینی بود که هر کسی عکس او را دید گفت این حجاب با عرف جامعه ایران چه فاصله ای دارد؟"در این میان بروکراسی هم سعی کرده تا حد ممکن از این کشمکش دور شود . اگر از سال ۸۰ تا حدود ۹۸ یعنی قریب به دو دهه گزارشهای سازمانهای مختلف در ترویج حجاب را نگاه کنیم و متوجه می شویم نتیجه تمام آن گزارشها یک کلمه است «سر کار گذاشتن حاکمیت» . بوروکراسی حتی حرف حجاب را هم نزده است. از زد و خرد بین این دو جریان در نهایت آنکه مقاومت بیشتری برای استفاده از بوروکراسی داشته همان جریانی است که تفسیر خاص از فضای عمومی جامعه دارد شاید چون انگیزه بیشتری دارد و آرمانی تر و ایدئولوژیک تر به قضیه نگاه می کند و مدام تغذیه می شود. بوروکراسی با حضور او به لحاظ اقتصاد سیاسی منتفع می شود یعنی بودجه و امکانات می گیرد اما با این حال در داخل دستگاههای دولت دوگانگی مطلق را هم می بینیم؛ به طوری که بخشی از کارمندان و کارشناسان اداری به لحاظ زیست فردی، اعتقادی و دیدگاهی اعتقادی به حجاب ندارند و پیگیری نمی کنند.
کلهر در عین حال خاطر نشان کرد: از سوی دیگر به نظرم همان جریان با تفسیر خاص که گاهی با بر چسب تحجر هم معرفی می شود نیز باید دیده شود.
بزرگترین مشکل نخبگان دانشگاهی این است که این جریان را به رسمیت نمی شناسد . به جای اینکه این فهم دینی و این جریان اجتماعی به رسمیت شناخته شود، تمسخر و تحقیر شده است و از آن به عنوان نماد تحجر و عقب ماندگی یاد شده است . این در حالی است که جامعه نخبگانی و فهم طبقه متوسط را هم باید لحاظ می کرد. اگربا این جریان فرهنگی به جای متحجر خواندن، گفتگو می شد، حساسیت های دینی او درک و لحاظ می شد، آن جریان نیز احساس توهین و هتک حرمت به باورهایش نمی کرد، چه بسا و چه بسا اگر دقیق تر اتفاقات دو دهه اخیر را مرور کنیم این نادیده گرفتن و احترام نگذاشتن و درک نکردن باعث تند شدن فضا و افزایش فاصله و شکاف شده است.
این جامعه شناس معتقد است که اگر جامعه و مخصوصا طبقه متوسط تفکیک فضای عمومی و خصوصی را به رسمیت بشناسد و حوزه عمومی را بزرگتر بداند و بین پوشش درون فضای خصوصی و خانه با پوشش فضای عمومی تفاوت قائل شود و در عین حال حکومت نیز تعریفش از حوزه عمومی را دقیق تر و البته مضیق تر کند می توانیم در حوزه حجاب به یک نقطهای برسیم که بهینه و مطلوب جامعه است. هر دو طرف ماجرا باید در قلمرو خود بازتعریف جدیدی انجام دهند.
جامعه نیازمند اصلاح از سوی مصلحان و عالمان
معاون فرهنگی وزیر ورزش و جوانان در عین حال با بیان اینکه لزوما تمام انتخاب های جامعه و همه مسیرهایی که جامعه می رود درست نیست، خاطر نشان کرد: جامعه نیز در عین حال نیاز به اصلاح از سوی مصلحان و عالمان دارد.
"من به یک معنا تمام اتفاقی که شش ماهه اول سال افتاد و وقایعی که به شهریور ۱۴۰۱ منتهی شد را معطوف به حجاب نمی دانم"ممکن است انتخاب جامعه در پوشش هم درست نباشد اما این اصلاح را باید مصلحان اجتماعی انجام دهند. در برخی موارد جامعه اصالت ندارد اما راه اصلاح این عدم اصالت، اعمال قدرت از بیرون جامعه نیست بلکه از درون خود بدنه جامعه است. مصلح نیز همیشه داخل مردم زندگی کرده و مرجع میان مردم بوده است. مردم هم باید بدانند درست نیست در فضای عمومی هر رفتار و اقدامی را می خواهند انجام دهند. ما باید فضای عمومی را به رسمیت بشناسیم وبین فضای خصوصی و عمومی تفاوت قائل باشیم.
اگر جامعه فضای عمومی را به رسمیت بشناسد این امکان در حاکمیت ایجاد می شود که دایره فضای عمومی را مضیق تر تعریف کند تا در نهایت از تنش دور شود.
وی افزود: باید در گفتارمان درباره حجاب تحول بنیادین صورت گیرد و رویکردمان به حضور اجتماعی زن باز گردد. به این معنا که اگر من از پوشش صحبت می کنم از باب این است که نمی خواهم زن از صحنه اجتماع خارج شود و دوباره بازگردد به پستوی خانه بلکه می خواهم صحنه عمومی را برای مشارکت و حضور اجتماعی زن نگه دارم. این تغییر گفتار هم باید با زبان و بیان درست انجام شود.
گفتار اجتماعی و آشتی بین حکومت و بخش معترض
کلهر با بیان اینکه پس از انقلاب اسلامی تحربه های بزرگی در حوزه ایجاد فضای عمومی سالم برای حضور و مشارکت اجتماعی زنان داشتیم، با ذکر مثالی، عنوان کرد: برای نمونه تفکیک واگنهای مترو یکی از این موارد است که در برخی از کشورهای اروپایی برای کاهش تعرض به زنان از این روش استفاده شده است. اینکه زنان می توانند بدون محدودیت وارد تمام واگن های مترو شوند اما در عین حال تعدادی از واگنها را مخصوص بانوان قرار دادیم تا تنها زنان آنجا حاضر شوند، خود تجربه ای در حوزه ایجاد فضای عمومی امن برای زنان است. این گشایش برای خانمها و کمک برای حضور آنها در صحنه جامعه است.
"استانداردهای حوزه حجاب تغییر کرده است وی عنوان کرد: عرف جامعه ایران بسیار متکثر است و مردم عرف عمومی را هم خودشان نگه می دارند"این گفتار اجتماعی است که به مشارکت زنان برمیگردد ومی تواند آشتی بین حکومت و بخش معترض جامعه را رقم بزند. البته نباید این امر را نادیده گرفت تا زمانی که بیان و زبان ما تغییر نکند حتی اگر تمام قوانین برداشته شوند باز هم چالش جامعه و حکومت در موضوع ححاب باقی خواهد ماند.
می توان در مساله حجاب با جامعه کنار آمد
وی تصریح کرد: ما نمی توانیم تمرکز بین المللی را بر موضوع حجاب نادیده بگیریم. به شکل سازمان یافته روی حجاب کار می شود و مساله سیاسی شده است. سیاستی که از نظر ما با شعار آزادی پوشش زن در واقع به دنبال انقیاد زن است. باید این متغیر را هم لحاظ کنیم که وقتی بازیگر بیرونی در صحنه وجود دارد همه چیز طبق چیزی که فکر می کنیم پیش نمیرود.
حکومت با جامعه می توانست مصالحه کند اگر بازیگر بیرونی می گذاشتند. بنابراین نباید تهاجم فرهنگی را نادیده گرفت. در حال حاضر هم می توان در مساله حجاب با جامعه کنار آمد و با او راه رفت اما ما دیدیم که چطور در برهههایی سیاست وارد این ماجرا شده و اجازه نداده است تصمیم گیرنده، تصمیم درست و مهم را بگیرد چراکه آن عامل خارجی همواره می خواهد ما را در نقطه ضعف نگه دارد.
آروین: "زندگی" زن را در خانه محدود کردیم
به گزارش ایسنا، در ادامه بهاره آروین در خصوص سخنان سینا کلهر گفت: به نظر من وجه اجتماعی و فرهنگی این جنبش اخیر یعنی جنبش "زن زندگی آزادی" پر رنگتر از وجه سیاسی است. البته شما در پس زمینه نیروی خارجی که به فکر براندازی است را میبینی اما هجوم سیاسی آن لزوما به آن پیوسته نیست چراکه حرف این جنبش "زندگی آزادانه زن در عرصه عمومی" است و می گوید خود زن تعیین می کند چطوردر عرصه عمومی زندگی کند. شما می گویید باید مرز بین عرصه خصوصی و عمومی را بپذیریم اما جامعه میگوید که جامعه امن تر از آنچه شما اوایل انقلاب فکر می کردید هست یا به هر حال امنتر شده است و جامعه خودش بر مبنای استاندارد عرفی خودش تعیین می کند زن در عرصه عمومی چطور ظاهر شود.
وی تصریح کرد: ما "زندگی" زن را در خانه محدود کردیم و گفتیم زن مگر برای وجوهی خاص نظیر تحصیل در دانشگاه، اشتغال و...
"آیا الان که گشت ارشاد نداریم همه خانم هایی که به حجاب اعتقاد ندارند روسری از سر برداشتهاند؟"از خانه بیرون نیاید و باقی وجوه را در خانه نگه دارد اما جنبش اخیر می گوید زنان در عرصه عمومی نیز حضور آزادانه می خواند و بحث ما این است آیا حجاب برای این زندگی آزادانه همچنان ضروری است؟. من می گویم خیر ضروری نیست چراکه استانداردهای فرهنگی هر جامعه و شهر خودش تعیین می کند که زن در چه سطحی از زندگی آزادانه باشد. مرزهای آزادی را خود افراد تعیین می کنند. البته برخی اقشار واقعا از این تعاملات مردم آزار می بینند اما عرصه جامعه خودش باید به نقطه تعادل برسد. ما باید از این
ما باید از اینکه اقشار با فرهنگهای مختلف وارد گفتوگو و همزیستی مسالمت آمیز شوند استقبال کنیم و به جای دامن زدن به تعارض، زمینه گفتوگو و همزیستی را فراهم کنیم.
حکومت باید در بحث حجاب با خانوادهها ائتلاف کند
این جامعه شناس با اشاره به حضور اقشار مختلف فرهنگی در جامعه که ممکن است باورها و سبک زندگی یکدیگر برایشان خوشایند نباشد، یادآور شد: مردم می توانند به هم تذکر دهند اما مردم مجری اعمال قانون نیستند و حکومت باید روی این بایستد که هرکسی نمی تواند قانون اجرا کند.
حکومت باید بگوید من مکانیزم جامعه را برای استانداردسازی می پذیرم. حضور آزادانه زن در عرصه عمومی هدف این جنبش اخیر است. زنان خواه ناخواه به استاندارد عرفی جامعه بها میدهند و جامعه از آنچه حکومت می فهمد در این زمینه قدرتمند تر است. بله زمانی حکومت پشتش را به جامعه داد و حجاب را قانونی کرد اما الان نمی شود در مقابل استاندارد جامعه مقاومت کرد. حکومت باید در بحث حجاب با خانواده ها ائتلاف کند چراکه در عرصه حجاب خانواده قدرتمندتر است.
کلهر: اتفاقات اخیر دوباره جامعه را دو قطبی کرد و بهم ریخت
به گزارش ایسنا، سینا کلهر نیز در پایان این میز گرد اظهار کرد: خواست اصلی این اتفاقات اخیر و جنبش "زن زندگی آزادی" این است که عرصه خصوصی به عرصه عمومی آید یا حداقل حکومت کاری به کار کسانی که این عرصهها را مجزا نمی پندارند، نداشته باشد.
"کما اینکه حاکمیت در این موضوع هرچقدر جلوتر آمده و فشار بیشتری آورده است همیشه شکست خورده و سنگ روی یخ تر شده است"نباید فراموش کرد جامعه از مدت ها قبل به همگرایی رسیده است. از سال ۸۸ به بعد به جای اینکه جمعیت قطبهای جامعه افزایش یابد، قطب ها از هر دو سر طیف جمعیت خود را از دست داده است و دو سر قطب نیز به حداقل رسیدهاند. اولین جایی که این همگرایی اثرگذاشته است در برخوردهای گشت ارشاد بوده است. هیچ عجیب نیست که زمانی موافقت با گشت ارشاد ۷۶ درصد بوده و سپس به ۳۶ درصد رسیده است . اتفاق اجتماعی در نگرش به تعامل ها رخ داده است.
با این حال اتفاقات اخیر دوباره جامعه را دو قطبی کرده است. من برخلاف خانم آروین به حل مسالمت آمیز این مناقشه خوش بین نیستم و فکر می کنم سهم عامل خارجی بیشتر از اینهاست و این عامل تمام تلاشش را می کند تا نگذارد این مصالحه صورت گیرد. به نظرمن نیز سیاست ما باید با خانواده ائتلاف کند و به جامعه بازگردد و از طریق خود جامعه اصلاح لازم را انجام دهد. اگر ما به دنبال مصالحهایم، مصالحه در پذیرش تفکیک فضای خصوصی با فضای عمومی و رعایت هنجارهای فضای عمومی از سوی جمعیت معترض و باز تعریف و تحدید قلمرو این فضا از سوی حاکمیت است.
انتهای پیام
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران