توماس فریدمن: فکر می‌کردم پوتین فقط به اوکراین حمله کرده‌است؛ اشتباه می‌کردم!

توماس فریدمن: فکر می‌کردم پوتین فقط به اوکراین حمله کرده‌است؛ اشتباه می‌کردم!
خبر آنلاین
خبر آنلاین - ۱۳ خرداد ۱۴۰۱

توماس فریدمن ستون نویس معروف آمریکایی در تازه ترین مقاله خود که پس از بازگشت از اجلاس جهانی داووس در خصوص جنگ اوکراین نوشته است به اشتباهات بزرگ پوتین در حمله به اوکراین اشاره کرده است:

توماس فریدمن:

از زمانی که روسیه در تاریخ ۲۴ فوریه به اوکراین حمله کرد بی وقفه در مورد جنگ در آن کشور نوشته ام، اما اعتراف می‌کنم که آمدن به اروپا و ملاقات با سیاستمداران و دیپلمات‌ها در اینجا لازم بود تا به طور کامل آن چه را که رخ داده درک کنم. ببینید، من فکر می‌کردم "ولادیمیر پوتین" به اوکراین حمله کرده است. من اشتباه می‌کردم. پوتین به اروپا حمله کرده است.

او نباید این کار را می‌کرد. این می‌تواند بزرگ‌ترین اقدام احمقانه در اروپا از زمان حمله هیتلر به روسیه در سال ۱۹۴۱ میلادی باشد.

"این می‌تواند بزرگ‌ترین اقدام احمقانه در اروپا از زمان حمله هیتلر به روسیه در سال ۱۹۴۱ میلادی باشد"زمانی که به این سوی اقیانوس اطلس رسیدم این موضوع را کاملا درک کردم. از دور حمله به اوکراین کار آسانی به نظر می‌رسید و احتمالا پوتین نیز با همین ساده نگری به موضوع نگاه می‌کرد که در نهایت اروپا با تهاجم تمام عیار روسیه که در تاریخ ۲۴ فوریه علیه اوکراین آغاز شد کنار خواهد آمد همان طور که اروپا با بلعیدن شبه جزیره کریمه اوکراین در سال ۲۰۱۴ کنار آمده بود، قطعه سرزمینی دورافتاده که در آن با مقاومت کمی روبرو شد و امواج شوک محدودی را به راه انداخت.

با این وجود، این طرز فکر و برداشت را می‌توان این گونه بیان کرد: اشتباه، اشتباه و اشتباه. این تهاجم با گلوله باران بی رویه ساختمان‌های آپارتمانی و بیمارستان‌های اوکراینی توسط سربازان روس، کشتن غیر نظامیان، غارت خانه‌ها، تجاوز به زنان و ایجاد بزرگترین بحران پناهجویان در اروپا از زمان جنگ جهانی دوم به طور فزاینده‌ای تکرار یورش هیتلر علیه سایر کشورها این بار در قرن بیست و یکم را به ذهن متبادر می‌سازد. حمله هیتلر علیه اروپا در سپتامبر ۱۹۳۹ میلادی با یورش آلمان علیه لهستان آغاز شد. تهدید اخیر پوتین به استفاده از تسلیحات هسته‌ای را به آن بیافزایید.

او هشدار داد هر کشوری که در جنگ او مداخله کند را با "عواقبی که هرگز ندیده است" مواجه خواهد ساخت. این تهدید توضیح دهنده همه چیز است.

این رویکرد نشان می‌دهد که چرا در عمل دولت آلمان یک شبه رویکرد ۸۰ ساله بیزاری‌اش از درگیری و حفظ کوچک‌ترین بودجه دفاعی ممکن را کنار گذاشت و در عوض افزایش عظیم هزینه‌های نظامی و برنامه‌های ارسال تسلیحات به اوکراین را اعلام کرد. این رویکرد نشان می‌دهد که چرا سوئد و فنلاند یک شبه بیش از ۷۰ سال بیطرفی را کنار گذاشتند و درخواست عضویت در ناتو را ارائه دادند. این توضیح می‌دهد که چرا در عمل لهستان یک شبه از بازی با "ویکتور اوربان" نخست وزیر ضد مهاجر و پوپولیست مجارستان دست کشید و مرزهای خود را به روی بیش از دو میلیون پناهنده اوکراینی باز کرد و در عین حال خود را به یک پل زمینی حیاتی برای ارسال تسلیحات ناتو به اوکراین تبدیل کرد.

این رویکرد توضیح می‌دهد که چرا اتحادیه اروپا در عمل و یک شبه سیاست سال‌ها عدم وضع تحریم اقتصادی علیه روسیه را لغو کرد و یک موشک تحریم اقتصادی دقیق را درست به سوی مرکز اقتصاد پوتین شلیک نمود.

در مجموع، آن چه من فکر می‌کردم حمله روسیه تنها به اوکراین بود این در حالیست که حمله او به یک زلزله اروپایی تبدیل شده است یا آن گونه که "یوشکا فیشر" وزیر خارجه سابق آلمان می‌گوید به یک بیداری و سپس همه چیز تغییر کرد. فیشر به من گفت: "وضعیت قبلی باز نخواهد گشت.

"او هشدار داد هر کشوری که در جنگ او مداخله کند را با "عواقبی که هرگز ندیده است" مواجه خواهد ساخت"شما شاهد یک تغییر عظیم در اروپا در پاسخ به روسیه هستید نه بر اساس فشار آمریکا، بلکه به این دلیل که تصور تهدید روسیه امروز کاملا متفاوت است: ما می‌دانیم که پوتین تنها درباره اوکراین صحبت نمی‌کند بلکه درباره همه ما و راه مان صحبت می‌کند: آزادی". فیشر افزود:"چه بخواهیم و چه نخواهیم اروپای مدرن اکنون در حالت تقابل با روسیه قرار دارد. روسیه دیگر بخشی از نظم صلح اروپایی نیست. اکنون اعتماد به پوتین به طور کامل از دست رفته است".

آیا جای تعجبی دارد که چرا اروپا دیگر به پوتین اعتمادی ندارد؟ ارتش پوتین به طور سیستماتیک شهرها و زیرساخت‌های اوکراین را تخریب می‌کند. هدف روسیه نه تحمیل یک حکومت روسی بر شهرها، مزارع و جوامع اوکراین بلکه محو و پاک کردن آن مناطق از ساکنان است تا با استفاده از زور، ادعای پوتین مبنی بر آن که اوکراین یک کشور واقعی نیست را به واقعیت تبدیل کند.

در مجمع جهانی هفته گذشته اقتصاد داووس من با "آناتولی فدوروک" شهردار بوچا در اوکراین مصاحبه کردم شهری که روسیه در آن متهم به ارتکاب قتل تعداد زیادی غیرنظامی و رها کردن اجساد آنان در خیابان‌ها برای پوسیدگی یا انباشتن در یک گور دسته جمعی در حیاط کلیسای شهر پیش از بیرون کشاندن نیروهای روس از آنجا بوده است.

فدوروک به من گفت: "ما ۴۱۹ شهروند صلح جو داشتیم که به روش‌های مختلف به قتل رسیدند. ما هیچ زیرساخت نظامی در شهرمان نداشتیم. مردم بی دفاع بودند. سربازان روسی دزدی کردند، تجاوز کردند و مشروب می‌نوشیدند و مست می‌کردند. من واقعا متعجب هستم که این اتفاق در قرن بیست و یکم رخ داده است".

اگر این مرحله "شوک" جنگ بود و هنوز هم ادامه دارد مرحله "هیبت" چیزی است که من در بین مقام‌های اروپایی در داووس و برلین تشخیص دادم.

"این رویکرد نشان می‌دهد که چرا سوئد و فنلاند یک شبه بیش از ۷۰ سال بیطرفی را کنار گذاشتند و درخواست عضویت در ناتو را ارائه دادند"به صراحت بگویم در حالی که به نظر می‌رسد ایالات متحده آمریکا در حال از هم پاشیدن است "ایالات متحده اروپا" متشکل از ۲۷ عضو اتحادیه اروپا با تعدادی دیگر از کشورهای اروپایی و اعضای ناتو با دور هم جمع شدن برای ایجاد یک مشت به منظور جلوگیری از تهاجم پوتین همگان و بیش از همه خودشان را مبهوت کرده‌اند. شما تقریبا می‌توانید اتحاد اتحادیه اروپا را احساس کنید. مقام‌های آن می‌گویند:"وای! ما آن مشت را زدیم؟ این مشت ماست"؟!

اتحادیه اروپا از ماه فوریه پنج بسته تحریمی علیه روسیه اعمال کرده است تحریم‌هایی که نه تنها به شدت به روسیه آسیب می‌زند بلکه برای اتحادیه اروپا نیز گران تمام می‌شود. کشورها از نظر کسب و کار دچار ضرر می‌شوند یا هزینه‌های بالاتر را برای تامین مواد خام خواهند پرداخت. بسته ششم تحریم که روز دوشنبه با آن موافقت شد حدود ۹۰ درصد از واردات نفت از روسیه از سوی اتحادیه اروپا را تا پایان سال جاری کاهش می‌دهد.

طبق مفاد تحریم‌های تازه اسبر بانک بزرگ‌ترین بانک روسیه از سوئیفت سیستم پیام رسان بانکی حیاتی جهانی کنار گذاشته می‌شود.

شاید چشمگیرترین موضوع آن باشد که تعدادی از پناهجویان اوکراینی در کشورهای اتحادیه اروپا آن کشورها را بدون گلایه چندانی ترک می‌کنند و مایل به بازگشت به اوکراین هستند. در حالی که مردان اوکراینی برای دفاع می‌جنگند کشورهای اروپایی می‌توانند دست کم زنان، کودکان و سالمندان آنان را در خود جای دهند.

ماتئوش موراویسکی نخست وزیر لهستان به من گفت: "به آنان همان مراقبت‌های بهداشتی، کمک هزینه برای نگهداری فرزندان و کمک برای تحصیل ارائه می‌شود که لهستانی‌ها از آن برخوردار هستند. چرا که نه؟ آنان مشغول کار هستند و مالیات می‌دهند. تنها حقی که آنان ندارند حق رای دادن است". موراویسکی گفت پوتین فکر می‌کرد اتحادیه اروپا به سرعت تحت فشار او دچار گسیختگی و از هم پاشیدگی می‌شود، اما او اشتباه می‌کرد.

"فیشر افزود:"چه بخواهیم و چه نخواهیم اروپای مدرن اکنون در حالت تقابل با روسیه قرار دارد"اروپا اکنون بسیار متحدتر از قبل از جنگ اوکراین است.

پوتین، با مشاهده همه این موارد باید از خود بپرسد: "آیا این مشتی است که من می‌بینم که از اتحادیه اروپا به سمت‌ام می‌آید؟ نمی‌شود! نه، صبر کن. همینطور است! اینجا چه خبره! فکر می‌کردم آلمان را با بنزین ارزانی که از من خریداری می‌کند در جیب‌ام دارم. من هرگز تصور نمی‌کردم که آنان به این طریق بر سر اوکراین متحد شوند و حمله من به اوکراین را حمله به خود و همه کشورهای اروپایی قلمداد کنند".

با این وجود، دقیقا همین اتفاق رخ داد. با این وجود، بسیاری در اتحادیه اروپا می‌پرسند تا چه زمانی می‌توانند این مشت دردناک را حفظ کنند. این یک سوال مشروع است.

موراویسکی می‌گوید: "پوتین روی خستگی غرب حساب باز می‌کند. او می‌داند که زمان بسیار بیشتری دارد، زیرا دموکراسی‌ها در مقایسه با رژیم‌های خودکامه صبر کم‌تری دارند".

درست است. برخی از رهبران اتحادیه اروپا در حال حاضر بایدن را تشویق می‌کنند تا با پوتین تماس گرفته و شرایط آتش بس را بررسی کند. نیروهای پوتین در شرق و جنوب اوکراین، اکنون ارتش اوکراین را در تقاطع‌های استراتژیک مختلف با رگبار راکت‌ها و توپخانه‌های سنگین در هم می‌کوبند. آن‌ها نیازی به دقیق بودن ندارند و تنها باید نیروهای اوکراینی را با حجم عظیم حملات خود تحت تاثیر قرار دهند.

امیدوارم اوکراینی‌ها بتوانند به قدری موضع خود را حفظ کنند تا تسلیحات پیشرفته‌تر غربی به اوکراین برسند و تحریم‌های اتحادیه اروپا نیز آسیبی جدی بر اقتصاد روسیه وارد سازد به طوری که اوکراینی‌ها اهرمی واقعی در برابر پوتین در هر راه حلی از طریق مذاکره در اختیار داشته باشند.

"اکنون اعتماد به پوتین به طور کامل از دست رفته است".آیا جای تعجبی دارد که چرا اروپا دیگر به پوتین اعتمادی ندارد؟ ارتش پوتین به طور سیستماتیک شهرها و زیرساخت‌های اوکراین را تخریب می‌کند"تا زمانی که پوتین در مسکو قدرت دارد اعتماد به روسیه در مورد اوکراین بسیار دشوار خواهد بود. من شنیدم که هیچ کس از تغییر رژیم حمایت نمی‌کند، اما هم چنین شنیده‌ام که هیچ کس نمی‌گوید غرب بدون تغییر رژیم در روسیه امکان داشتن رابطه‌ای عادی با آن کشور را خواهد داشت. این موضوع نشان می‌دهد مادامیکه پوتین بر روسیه حکمرانی می‌کند ما حتی در صورت پای میز مذاکره رفتن نیز با آن کشور مشکل خواهیم داشت. با این وجود، پوتین مشکلی است که مردم روسیه و نه ما باید با آن برخورد کنند.

نیویورک تایمز

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبر آنلاین - ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
صدای آلمان - ۲۲ اسفند ۱۳۹۹