اشتراکات تاریخی و فرهنگی زمینه ساز تعامل سیاسی و اقتصادی بین کشورهاست
ایسنا/هرمزگان یک دانشآموخته علوم سیاسی گفت: تجربههای موفق جهانی نیز ثابت میکند اشتراکات تاریخی و فرهنگی مانند نوروز میتواند زمینههای تعامل سیاسی و اقتصادی بهتری را فراهم آورد.
دکتر مهدی ملاحی در گفت و گو با ایسنا، با بیان اینکه جغرافیای انسانی و فرهنگی شامل مطالعه چگونگی تعامل محیط فیزیکی با سنت های مردم است، افزود: جغرافیای فرهنگی یک شاخه فرعی از جغرافیای انسانی است، که به مطالعه مناطق و مناظر فرهنگی محیط زیست میپردازد و علل تفاوت فرهنگ ها و باورها و ارزشهای انسانی را درنواحی فرهنگی مورد بررسی قرار میدهد.
وی با اشاره به اینکه به عبارتی دیگر جغرافیای فرهنگی دانشی است که ارتباط و تعامل دو حوزه فرهنگ و جغرافیا و تأثیرات متقابل آن دو را مورد پژوهش و بررسی قرار میدهد، اضافه کرد: به طور مثال جغرافیا دو نفر را تصور کنید که در جغرافیای بسیار متفاوت زندگی می کنند. ایوب در یک جامعه در منطقه بیابان زندگی می کند، در حالی که ناصر در یک جزیره کوچک و سرسبز زندگی می کند. به نظر شما زندگی آنها چه تفاوتهایی با هم دارند؟
ملاحی ادامه داد: جغرافیا یعنی مطالعه زمین و افراد موجود در آن است. کلمه جغرافیا در لغت به معنای «زمین نویسی» است و این همان کاری است که بسیاری از جغرافیادانان انجام می دهند: آنها در مورد زمین می نویسند، و اینکه چگونه مردم زمین را تغییر می دهند، و چگونه زمین مردم را تغییر می دهد.
"ایسنا/هرمزگان یک دانشآموخته علوم سیاسی گفت: تجربههای موفق جهانی نیز ثابت میکند اشتراکات تاریخی و فرهنگی مانند نوروز میتواند زمینههای تعامل سیاسی و اقتصادی بهتری را فراهم آورد"در مثال جغرافیای فرهنگی به یاد داشته باشید که ایوب در بیابان زندگی می کند، در حالی که ناصر در یک جزیره زندگی می کند. روش های بزرگ شدن و کار و رفتارهایی که انجام می دهند بسیار متفاوت است.
وی با بیان اینکه فرهنگ مجموعه ای از رفتارها و سنت های گروهی از مردم است، تصریح کرد: به عنوان مثال، در برخی از فرهنگها مرسوم است که عروس در روز عروسی لباس سفید میپوشد، در حالی که در فرهنگ های دیگر، عروس لباس سبز میپوشد. جغرافیای فرهنگی شامل مطالعه چگونگی تعامل محیط فیزیکی با سنت های مردم است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: برای درک بهتر جغرافیای فرهنگی، اجازه دهید برای لحظه ای به ایوب و ناصر بازگردیم. ایوب در بیابان زندگی می کند. بسیاری از غذاهای فرهنگ او شامل گوشت یا شیر شتر است اما ناصر در یک جزیره زندگی می کند.
هیچ شتر در اطراف نیست، بنابراین برای مردم او خوردن گوشت شتر یا نوشیدن شیر شتر سنتی نیست. در عوض، ظرف غذاخوری آنها، ماهی زیادی در خود دارد. پس آنها توسط آب همراه با ماهی احاطه شده اند!
وی ادامه داد: برای فرهنگ صحرای ایوب داشتن ماهی به عنوان ویژگی اصلی در بسیاری از وعده های غذایی بسیار دیوانه کننده است، زیرا هیچ منبع بزرگی از آب همراه با ماهی در اطراف وجود ندارد. اما برای فرهنگ جزیره ناصر، ماهی یک چیز منطقی برای خوردن آنهاست. در همین حال، از آنجایی که شترهای زیادی در بیابان وجود دارد، منطقی است که غذاهای فرهنگی ایوب دارای گوشت و شیر شتر باشد.
"ایوب در یک جامعه در منطقه بیابان زندگی می کند، در حالی که ناصر در یک جزیره کوچک و سرسبز زندگی می کند"پس جغرافیای محل زندگی مردم بر شیوه های فرهنگی آنها در مورد غذا هم تأثیر گذاشته است.
ملاحی با بیان اینکه بنا به تعریف دیگر جغرافیای فرهنگی یعنی مطالعه فرهنگهای گوناگون در بستر مکان و در ارتباط با زمان با هدف شناخت همگونی ها و ناهمگونیهای فرهنگی یا تنوعات فضایی مکانی فرهنگها است، اظهار کرد: موقعیت جغرافیایی خاص که ویژگی های فرهنگی ساکنان را در نظر می گیرد، مانند زبان مشترک، تاریخ، آداب و رسوم یا حتی هنر.
وی بیان کرد: مطالعه فرهنگهای گوناگون در بستر مکان و در ارتباط با زمان با هدف شناخت همگونی های فرهنگی میتوان به عید نوروز اشاره کرد. جغرافیای پهناور نوروز و همزمانی آن با بهار گیتی در نیمکرهی شمالی یا اپاختری و پیشینهٔ باستانی آن و انگیزه و پافشاری این جشن بر مردمدوستی و مهرورزی در میان جهانیان، بانی نگرش و رویکرد ویژه سازمان ملل متحد و دیگر کشورها به نوروز است.
ملاحی عنوان کرد: جغرافیای فرهنگی جشن نوروز به مناطق جغرافیایی اطلاق میشود که نوروز در آن جشن گرفته میشود. امروزه علاوه بر ایران در کشورهای عراق، هند، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، آذربایجان، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، آلبانی، ترکیه، ترکمنستان، سوریه، گرجستان، پاکستان و مقدونیه شمالی جشن نوروز برگزار میشود. از این رو نیز دولت جمهوری اسلامی ایران قادر است استراتژی خود را بر مبنای تقویت منطقهگرایی و تعریف سیاست همسایگی و جغرافیای فرهنگی پیش برده و همچنان آن را به عنوان یک استراتژی بلندمدت در سیاست خارجی و دیپلماسی عمومی دنبال کند.
وی افزود: تجربههای موفق جهانی نیز ثابت میکند اشتراکات تاریخی و فرهنگی مانند نوروز میتواند زمینههای تعامل سیاسی و اقتصادی بهتری را فراهم آورد. به عنوان نمونه در فرهنگ نوروز، تفریح، طبیعت گردی، مسافرت و گردشگردی جایگاه ممتازی دارد و در این میان، تقویت گردشگری شهری با اولویت همکاری میان همسایگان میتواند پیشران دیپلماسی فرهنگی باشد.
این دانشآموخته علوم سیاسی بیان کرد: از این رو تقویت منطقه گرایی، به خصوص در جغرافیای فرهنگی، سیاستی راهبردی است و باید به عنوان اولویت و بلکه یک اصل مهم در دیپلماسی فرهنگی تلقی شود.
چنین سیاستی در سیاست خارجی ایران حتماً کلاننگر و جامعالاطراف است و تمام ابعاد همکاریهای فرهنگی و اقتصادی تا سیاسی و امنیتی و دفاعی - نظامی را در بر میگیرد.
وی با اشاره به اینکه هویّت هر تمدّن علاوه بر اندیشه و فرهنگ با مکان ظهور و رشد آن پیوند خورده است وجود عوامل مساعد طبیعی و جغرافیایی به همراه عوامل فکری و فرهنگی بستر تکوین یک تمدّن را فراهم می آورد، تصریح کرد: به اعتقاد برخی محقّقان، عامل جغرافیایی تمدّن به عنوان شرط لازم وقوع تمدّن در نظر گرفته می شود.
ملاحی با بیان اینکه نوروز از دیدگاه مقام معظم رهبری از طریق مولفه هایی میتواند در تحکیم انسجام اجتماعی و تقویت ارتباطات جمعی در عرصه تمدن نوین اسلامی موثر باشد، عنوان کرد: این مولفه ها شامل ایجاد همگرایی و هم افزایی ملتهای منطقه، گسترش صلح ارحام و رفع کدورتها و کینهها، تحکیم ارتباطات خانوادگی، حفظ ارزش های دینی و انقلابی، صدور ارزشهای والای فرهنگی به کشورهای غرب و تقویت غرور ملی، منجر به تقویت انسجام اجتماعی میشود.
وی در پایان گفت: ایران به لحاظ اهمیت جغرافیایی فرهنگی، انسانی، تاریخی و سیاسی در جهان اسلام با تقویت بخش سخت افزاری (علم و صنعت) و نرم افزاری خود(مانند حاکمیت سبک زندگی اسلامی) می تواند بستر و زمینه لازم جهت امکان تحقق تمدن نوین اسلامی را در آینده نزدیک فراهم کند.
انتهای پیام
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران