Sedaghatsiz, S01E134
Sedaghatsiz Serial Part ۱۳۴
درین با ولکان تماس میگیرد و از اینکه او قرار است با آسیه جلسه داشته باشد ابراز ناراحتی میکند و میگوید نمیخواهد دیگر ولکان را کنار آسیه ببیند. ولکان عصبانی میشود و میگوید او بیمارستان به پیشنهاد گونول خرید و اینکه آسیه رییس بیمارستان است به او ارتباطی ندارد و از اینکه درین مدام به آسیه پیله میکند خسته و کلافه شده. او از درین میخواهد که بس کند. سرجون به رستوران میرود و از خوشحالی نیل را بغل میکند و عکس سونوگرافی را به او نشان میدهد. نیل که ناراحت شده سعی دارد خودش را خوشحال نشان بدهد و سریع به بهانۀ کار به آشپزخانه میرود.
" Sedaghatsiz Serial Part ۱۳۴ درین با ولکان تماس میگیرد و از اینکه او قرار است با آسیه جلسه داشته باشد ابراز ناراحتی میکند و میگوید نمیخواهد دیگر ولکان را کنار آسیه ببیند"
جاویدان با آسیه تماس میگیرد و آسیه به عمد به او خبر میدهد که برای ریاست خیریه نامزد شده و تأکید میکند که جاویدان موضوع را به کسی نگوید. جاویدان بعد از قطع تماس سریع با گونول تماس میگیرد و خبر میدهد که آسیه رقیب او شده. گونول به شدت عصبانی میشود.
درین با اونور تماس میگیرد و از او میخواهد شب به جاییکه میگوید بیاید تا یکدیگر را ببینند. شب همه در مراسم سالگرد تأسیس خیریه هستند.
درین به عمد جلوی نیل در مورد رفتن جیران و سرجون به سونوگرافی صحبت میکند و نیل با خونسردی میگوید خبر دارد و تبریک میگوید. آسیه پیش ولکان میرود و در مورد جلسهای که قرار است برای طراحی بیمارستان داشته باشند صحبت میکند. درین از دیدن آنها حین صحبت عصبی میشود. اونور به درین پیغام میدهد و خبر میدهد که رسیده است. درین سریع به استقبال اونور میرود و مقابل همه او را معرفی میکند و میگوید اونور قصد دارد در پروژه خیریه کمک کند.
"ولکان عصبانی میشود و میگوید او بیمارستان به پیشنهاد گونول خرید و اینکه آسیه رییس بیمارستان است به او ارتباطی ندارد و از اینکه درین مدام به آسیه پیله میکند خسته و کلافه شده"اونور که جا خورده و در عمل انجام شده قرار گرفته حرفهای درین را تأیید میکند. ولکان با دیدن اونور عصبانی میشود. او درین را بیرون میبرد و با او دعوا میکند و میگوید نمیخواهد اونور را ببیند سپس دست درین را میگیرد و میرود.
بعد از مراسم رأیگیری نِوین برنده انتخابات را آسیه اعلام میکند. گونول به شدت حسادت میکند و عصبی میشود.
همه به آسیه تبریک میگویند. گونول به آسیه میگوید این پیروزی برای او موقتی خواهد بود. آسیه میگوید برعکس، این پیروزی برای او دائمی خواهد بود و دوران سلطنت او فرا رسیده است.
شب وقتی ولکان درین به خانه میروند ولکان به درین نزدیک میشود و او را میبوسد و میگوید نمیخواهد دیگر اونور را نزدیک او ببیند سپس با درین میخوابد. درین از اینکه نقشهاش عملی شده خوشحال میشود.
"سرجون به رستوران میرود و از خوشحالی نیل را بغل میکند و عکس سونوگرافی را به او نشان میدهد"روز بعد دریا طبق نقشۀ آسیه با ولکان تماس میگیرد و میگوید آسیه دیشب با دیدن اونور و صحبت با او مردد شده و تصمیم دارد دوباره با آراز باشد و میخواهد به انگلیس برود. ولکان از این قضیه عصبانی میشود. او با آسیه تماس میگیرد و میگوید میخواهد به انگلیس برود. ولکان میگوید شب برای دیدن فوتبال با علی قرار است به خانۀ آنها بیاید و با او در این مورد صحبت میکند.
آسیه به اتاق علی میرود و به او پیشنهاد میدهد که شب برای دیدن بازی فوتبال به خانۀ ولکان برود تا خانۀ جدیدش را هم ببیند.
علی قبول میکند و میگوید درین هم از او خواسته بود به خانهشان برود. آسیه به علی میگوید شب بههمراه دریا به آنجا برود.
درین با ولکان تماس میگیرد و خبر میدهد شب برای دیدن فوتبال به خانۀ آسیه میرود و دیر برمیگردد. شب آسیه علی را بههمراه دریا به خانۀ ولکان میفرستد. علی به درین میگوید برای دیدن فوتبال با ولکان آمده سپس به اتاق پیش زینب میرود.
"نیل که ناراحت شده سعی دارد خودش را خوشحال نشان بدهد و سریع به بهانۀ کار به آشپزخانه میرود"درین تعجب میکند. دریا به درین میگوید ولکان و آسیه میخواستند با هم تنها صحبت کنند و برای همین او علی را به آنجا آورد. درین به شدت عصبانی میشود و سریع حاضر میشود و از خانه بیرون میرود. دریا به آسیه پیغام میدهد و میگوید نقشه عملی شده و درین به سمت خانۀ او میآید.
ولکان به خانۀ آسیه میرود.
آسیه به عمد در را باز میگذارد. او لباس راحتی پوشیده و برای خودش و ولکان شراب میریزد. ولکان متعجب است و سراغ علی را میگیرد. آسیه میگوید نمیخواست علی در مورد تصمیم جدیدش فعلاً چیزی بشنود تا ذهنش درگیر نشود. آنها در سالن مینشینند و آسیه به عمد روی لباس ولکان شراب میریزد.
"جاویدان با آسیه تماس میگیرد و آسیه به عمد به او خبر میدهد که برای ریاست خیریه نامزد شده و تأکید میکند که جاویدان موضوع را به کسی نگوید"سپس میگوید لباسش را میشوید. او به ولکان کمک میکند و در حال باز کردن دکمههای پیراهنش است که درین وارد خانه میشود و با دیدن آنها در آن وضعیت شوکه میشود.
ممنون از اینکه با من همراه بودید، خدانگهدار.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران