قسمت پنجاه محکوم

پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱

   

سریال محکوم قسمت پنجاه 50Mahkoom Serial Part ۵۰


باریش به خانه ساشا می‌رود و به پاشا که دستانش بسته شده، می‌گوید باید با خط خودش با فیرات تماس بگیرد تا ساشا بتواند موقعیت مکانی او را ردیابی کند و محل آن‌ها را پیدا کند. پاشا به ناچار با فیرات تماس می‌گیرد و ساشا موقعیت مکانی او را پیدا می‌کند. باریش و ساشا از آنجا بیرون می‌روند. آن‌ها سوار ماشین می‌شوند و به آدرس مورد نظر می‌رسند. آن‌ها به دیواری می‌رسند که روی آن نوشته شده: ما کجاییم؟ هنوز معلوم نیست.

"پاشا که دستانش را با چاقوی کوچکی که به همراه داشته باز کرده به میخانه می‌رود و خودکاری که پیدا کرده را به فیرات می‌دهد"باریش با دیدن این نوشته به شدت عصبانی می‌شود. 

فیرات و دوستانش در میخانه نشسته‌اند. پاشا که دستانش را با چاقوی کوچکی که به همراه داشته باز کرده به میخانه می‌رود و خودکاری که پیدا کرده را به فیرات می‌دهد. او یادش می‌آید فیرات به او گفته بود که به هیچ وجه از آنجا با او تماس نگیرد و اگر تماس گرفت به معنی این است که گیر افتاده است. فیرات خودکار را روشن می‌کند اما باریش صدای قبلی را پاک کرده و با طعنه گفته زرنگ بازی کافیه، بیا اینم مدرک! فیرات به شدت عصبانی می‌شود.

باریش به خانه می‌رود؛ بوگه با گریه و داد و فریاد به او می‌گوید که می‌داند او زن فیرات را کشته و می‌گوید فیرات همه چیز را تعریف کرده است. باریش جا می‌خورد و می‌گوید او به خاطر به دست آوردن بوگه و جان تمام این کارها را کرده است.

بوگه از اینکه باریش قاتل مادر نازلی است به شدت عصبانی شده و نمی‌تواند این موضوع را هضم کند. 

جمره پیش فیرات می‌رود و پرونده کالبد شکافی ساواش را برای او می‌برد. فیرات می‌بیند که در پرونده نوشته شده باریش استفاده مداوم از عینک داشته است. او می‌گوید باریش احتمالا به دلیل همین نوشته، دکتر پزشکی قانونی را کشته است. جمره می‌گوید همه قتل‌ها با یک ماشین سنگین اتفاق افتاده است. فیرات می‌گوید باید آن کامیون را پیدا کنند. 

بکیر پیش فیرات می‌آید و به او یک ساک می‌دهد و می‌گوید وسایلی که می‌خواست را به همراه آدرس خانه ساواش آورده است.

"او یادش می‌آید فیرات به او گفته بود که به هیچ وجه از آنجا با او تماس نگیرد و اگر تماس گرفت به معنی این است که گیر افتاده است"ساشا با باریش تماس می‌گیرد و می‌گوید یک نفر آزمایشی انجام داده و دی ان ای متعلق به باریش بوده است. باریش نگران می‌شود و می‌گوید شاید یک نفر چاقو را پیدا کرده باشد. ساشا می‌گوید اگر این چنین بود فیرات این کار را می‌کرد و تا به حال باریش را دستگیر کرده بودند. باریش می‌گوید شاید اثر خون هنگام کشتن فردا باشد! ساشا می‌گوید امکان ندارد و او تمام خانه را پاکسازی کرده است. ذهن باریش درگیر می‌شود. 

حاجی و پاشا طبق خواسته فیرات کامیون را پیدا می‌کنند و به خانه صاحب کامیون می‌روند تا آن را بخرند.

پیرمرد می‌گوید کامیون در اصل مال پسر اوست و باید صبر کنند تا پسرش به خانه بیاید و از او در مورد فروش کامیون سوال کنند. وقتی پسر پیرمرد به خانه می‌رسد، حاجی و پاشا با دیدن لباس پلیس او شوکه و دستپاچه می‌شوند؛ آن‌ها می‌گویند برای کارهای ساختمانی نیاز به کامیون دارند و کامیون آن‌ها را پسندیده‌اند و قصد دارند آن را گرانتر بخرند. مرد راضی می‌شود و پول را می‌گیرد و کارت شناسایی می‌خواهد. حاجی بهانه می‌آورد که کارت شناسایی در ماشین است و پاشا را به دنبال آن می‌‌فرستد. همان لحظه در اخبار عکس حاجی پخش می‌شود و او سریع از آن خانه فرار می‌کند.

"باریش جا می‌خورد و می‌گوید او به خاطر به دست آوردن بوگه و جان تمام این کارها را کرده است"او و پاشا سریع سوار کامیون می‎شوند و می‌روند. 

فیرات و جمره به خانه ساواش می‌روند و شروع به تجسس می‌کنند تا اثری علیه باریش برای قتل فردا پیدا کنند. فیرات زیر میز یک لکه خون پیدا می‌کند و از آن با وسایلی که بکیر برایش در ساک آورده بود، نمونه برداری می‌کند. باریش و ساشا وارد حیاط خانه می‌شوند. فیرات و جمره سریع در آشپزخانه پنهان می‌شوند. باریش وارد خانه می‎شود و بوی عطر فیرات را حس می‌کند و به آشپزخانه می‌رود.

باریش چاقوی آشپزخانه را برمی‌دارد و به سمت فیرات می‌گیرد. 

جمره با ساک می‌خواهد فرار کند اما ساشا به او حمله می‌کند. جمره اسپری فلفل به صورت ساشا می‌زند و فرار می‌کند. فیرات هم به سمت جنگل پشت خانه می‌رود و باریش با اسلحه او را تعقیب می‌کند. او فیرات را به داخل یک قبر آماده هل می‌دهد. باریش می‌خواهد فیرات را بکشد اما همان لحظه جمره با چوب به سر باریش می‌زند و او را توی قبر می‌اندازد و با فیرات فرار می‌کند. 

رفیع و سینیور در ماشین هستند.

"بوگه از اینکه باریش قاتل مادر نازلی است به شدت عصبانی شده و نمی‌تواند این موضوع را هضم کند. جمره پیش فیرات می‌رود و پرونده کالبد شکافی ساواش را برای او می‌برد"آن‌ها طبق خواسته سینیور جمره را تعقیب کرده بودند و در مورد رفتن آن‌ها به خانه ساواش با خبر بودند. سینیور به رفیع می‌گوید صبر می‌کند تا ساواش فیرات را نابود کند و بعد او ساواش را نابود خواهد کرد. ساواش با سینیور تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد حالا که جنازه را تحویل گرفته، آن را به فیرات ندهد. سینیور می‌گوید آن‌ها با هم در یک سمت هستند و فیرات دشمن مشترک آن‌ها است. 

پایان قسمت ۵۰

دیدگاه‌ها


برای آن‌که از قافله پندار (خبر و سرگرمی) عقب نمانید کلیک کنید و به تلگرام بیایید.
قسمت بعدی - سریال محکوم قسمت پنجاه و یک ۵۱ قسمت قبلی - سریال محکوم قسمت چهل و نه ۴۹ Next Episode - Mahkoom Serial Part ۵۱ Previous Episode - Mahkoom Serial Part ۴۹.

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری میزان - ۲۸ دقیقه قبل
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۴ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۱۹ خرداد ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۰ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱