چرا ناشران مخالف برگزاری نمایشگاه در شهر آفتاباند؟
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: روز چهارشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۱ خبری منتشر شد مبنی بر اینکه در جلسه شورای عالی ترافیک با حضور شهردار تهران، تصمیم گرفته شده تا نمایشگاه بینالمللی شهر آفتاب به عنوان محل برگزاری نمایشگاه کتاب در سال جاری باشد. پیش از آن، پرویز سروری در جریان پنجاه و هشتمین جلسه شورای شهر تهران بر ضرورت برگزاری نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب تاکید کرده بود.
سروری در آن جلسه گفته بود: «اگر لازم باشد نامه نگاری با معاونت اول ریاست جمهوری انجام و این دغدغه منتقل خواهد شد؛ باید تلاش کنیم که در این دوره نمایشگاه حتماً در شهر آفتاب برگزار شود که اگر غیر از این باشد در بر همین پاشنه خواهد چرخید و شهر آفتاب عملاً از خاصیت خود خارج خواهد شد.»
سوال مهم اینجاست که آیا «شهر آفتاب» فقط برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران طراحی و ساخته شده است؟ یعنی شهرداری این هزینه گزاف را متحمل شده تا صرفاً سالی یک نمایشگاه در آن برگزار شود و اگر چنین اتفاقی
نیفتد این مکان از خاصیت خود خارج خواهد شد؟ در شرایطی که بسیاری از نمایشگاههای مربوط به صنایع تولیدی در مجموعه نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار میشود، آیا ضرورت دارد که نمایشگاه کتاب تهران را به شهر آفتاب انتقال داد؟ فراموش نکنیم که در دورهای هم که نمایشگاه در شهر آفتاب برگزار شد، عمده ناشران از شرایط کلی برگزاری در این مجموعه ناراضی بودند.
پس از انتشار خبر مصوبه شورای عالی ترافیک مسئولان برگزاری نمایشگاه کتاب و مسئولان مربوطه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به آن واکنش نشان داده و بر برگزاری نمایشگاه کتاب در مصلی تهران تاکید کردند. همچنین تنی چند از ناشران و اهالی قلم نیز به این امر واکنش نشان دادند. از جمله رضا حیرانی مدیر نشر ورا که مجموعه شهر آفتاب را به دلیل کامل نبودن زیرساختهایش و همچنین دوری از شهر و نبودن امکانات درست حمل و نقل در شرایط کرونایی پایتخت، مکان مناسبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب ندانست. شیوا مقانلو، مترجم پرکار و رماننویس مطرح این سالها نیز پس از انتشار خبر برگزاری نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب در صفحه خود در اینستاگرام نوشته بود که از حضور در شهر آفتاب خودداری کرده و با نمایشگاه کتاب خداحافظی میکند.
اگر شهر آفتاب محل مناسبی برای برگزاری نمایشگاه است، چرا نمایشگاههای صنعتی را آنجا برگزار نمیکنند؟ از سال ساختش تاکنون صرفاً چند نمایشگاه را که تعدادشان شاید به تعداد انگشتان دست هم نرسد، آنجا برگزار کردهاند اما پس از مخالفتهای مسئولان برگزاری سیوسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با انتقال آن به شهر آفتاب، برخی مسئولان شهری اعلام کردند که نمایشگاه کتاب از سال آینده (۱۴۰۲) باید به شهر آفتاب منتقل شود.
"در شرایط کرونایی اگر مخاطبان نمایشگاه با مترو به شهر آفتاب بیایند فاجعهای رخ داده و کرونا چهارنعل خواهد تاخت"در قالب پروندهای به بررسی این انتقال میپردازیم. در نخستین شماره پای سخنان تنی چند از فعالان عرصه نشر نشستهایم.
* مسئولان شهری دیواری کوتاهتر از فرهنگ پیدا نمیکنند؟
رضا حیرانی، مدیر نشر ورا درباره برگزاری نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب به مهر گفت: به طور کل معتقدم که در شرایط فعلی برگزاری نمایشگاه چه در مصلی و چه در شهر آفتاب اشتباه بزرگی است. فضای مصلی تهویه مناسبی ندارد و قطعاً موجب گسترش کرونا میشود. رویدادهای جانبی نمایشگاه هم شرایط را بدتر میکند. هنوز ما با معضل کرونا دست و پنجه نرم میکنیم و یک اشتباه ممکن است دوباره فجایع بهداشتی و از دست رفتن جان مردم را تکرار کند.
وی افزود: کاش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به جای برگزاری نمایشگاه فکری به حال وضعیت کاغذ میکرد.
اکنون که من و شما مشغول صحبت هستیم، کاغذ به بندی یک میلیون تومان رسیده است و ما ماندهایم که اصلاً توان شرکت در نمایشگاه را داریم یا خیر؟ این را هم در نظر داشته باشید که برگزاری دو دوره نمایشگاه مجازی در دو سال گذشته کتابفروشیهای محلی را بیچاره کرده است و کاش به جای برگزاری نمایشگاه جشنوارههای فصلی برای فروش کتاب در کتابفروشیها اضافه میشد.
حیرانی ادامه داد: جشنوارههای فصلی فروش کتاب هم به نفع کتابفروشان است و هم به نفع ناشران. صحیح این است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حمایتهای خود طوری برنامهریزی کند که تضاد منافع میان صنفهای مختلف پیش نیاید.
مدیر نشر ورا در بخش دیگری از سخنان خود درباره مجموعه شهر آفتاب گفت: این مجموعه چه در شرایط کرونایی و چه زمانی که کرونا ریشهکن شود، به هیچ عنوان برای برگزاری نمایشگاه کتاب مناسب نیست. در شرایط کرونایی اگر مخاطبان نمایشگاه با مترو به شهر آفتاب بیایند فاجعهای رخ داده و کرونا چهارنعل خواهد تاخت. اگر هم بخواهند با اتومبیل شخصی بیایند، قیمت تمام شده خریدشان بیشتر از کتابفروشیها میشود. چرا باید کتابفروشیهای راسته انقلاب و کریمخان را رها کنند و برای خرید کتاب در ترافیک بمانند و به نمایشگاه بیایند؟ در دورههایی که نمایشگاه در شهر آفتاب برگزار شده بود مسئولان شهری تبلیغات بسیاری را مبنی بر تخصیص امکانات حمل و نقل و… به نمایشگاه داده بودند، اما این تبلیغات صرفاً تبلیغات بود و در واقعیت صورت حقیقی به خود نگرفت و امکانات در دسترس مخاطبان واقعاً ناچیز بود.
حیرانی در بخش دیگری از سخنان خود یک سوال مهم را به این شرح مطرح کرد: اگر شهر آفتاب محل مناسبی برای برگزاری نمایشگاه است، چرا نمایشگاههای صنعتی را آنجا برگزار نمیکنند؟ از سال ساختش تاکنون صرفاً چند نمایشگاه را که تعدادشان شاید به تعداد انگشتان دست هم نرسد، آنجا برگزار کردهاند.
"اگر هم بخواهند با اتومبیل شخصی بیایند، قیمت تمام شده خریدشان بیشتر از کتابفروشیها میشود"مسئولان شهری دیواری کوتاهتر از فرهنگ پیدا نمیکنند؟ سوال این است که آیا شهر آفتاب صرفاً برای برگزاری رویدادهای فرهنگی ساخته شده؟ اگر پاسخ مثبت است آیا مطالعهای در زمینه مکانیابی آن صورت گرفته است؟ آیا از اهالی فرهنگ و از مردم برای صرف این هزینه هنگفت نظرخواهی شده است؟
* شهر آفتاب و مشکلات زنان شاغل در صنعت نشر
حامد ابراهیمپور، مدیر مسئول انتشارات آنیما نیز درباره مجموعه شهر آفتاب و امکان برگزاری نمایشگاه کتاب در سالهای آینده در این مجموعه گفت: اشتباه است که نمایشگاهی فرهنگی مانند نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب برگزار شود. نه سال آینده و نه هیچ سال دیگری. مهمترین دلیل هم دوری مسافت است. بسیاری از مخاطبانی که در مرکز شهر حضور دارند، شاغل هستند و خانوادهدار که حضور آنها در شهر آفتاب سخت است. همچنین بسیاری از کسانی که وسیله شخصی ندارند، چطور امکان حضور در شهر آفتاب را پیدا میکنند؟
غرفههای نمایشگاهی معمولاً کوچک است و نمیتوان در آنها کتاب انبار کرد.
وقتی نمایشگاه در مرکز شهر باشد، در صورت تمام شدن یک کتاب سریع میتوان آن را شارژ کرد و از انبارها کتاب را به مصلی رساند، اما در شهر آفتاب چنین کاری امکان پذیر نیست وی افزود: شهر آفتاب در منطقهای فرهنگی قرار ندارد. خارج از شهر است. غرفهداران که باید صبح زودتر از مخاطبان بیایند و شب دیرتر از آنها نمایشگاه را ترک کنند، چطور امکان رفت و آمد با مترو را خواهند داشت؟ حمل و نقل کتابها برای ناشران بسیار سخت است. غرفهها معمولاً کوچک است و نمیتوان در آنها کتاب انبار کرد. وقتی نمایشگاه در مرکز شهر باشد، در صورت تمام شدن یک کتاب سریع میتوان آن را شارژ کرد و از انبارها کتاب را به مصلی رساند، اما در شهر آفتاب چنین کاری امکان پذیر نیست.
ابراهیمپور ادامه داد: نمایشگاه معمولاً تا ۹ شب طول میکشد و در این ساعت دیگر هوا تاریک است.
"بسیاری از مخاطبانی که در مرکز شهر حضور دارند، شاغل هستند و خانوادهدار که حضور آنها در شهر آفتاب سخت است"بسیاری از غرفهداران و فروشندگان کتابها از بانوان هستند. آنها چطور میتوانند به منازل خود برگردند که صبح دوباره بتوانند به شهر آفتاب بیایند؟ نمیدانم چرا مسئولانی که شهر آفتاب را برپا کردند یا مدام اصرار دارند که نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب برگزار شود به این نکات مهم توجهی نکرده و نمیکنند؟ همین امسال بسیاری از خانمهای پرسنل فروش به من و ناشران دیگری گفتند که اگر نمایشگاه در شهر آفتاب باشد، ما شرمندهایم و نمیتوانیم کار را قبول کنیم.
مدیر مسئول انتشارات آنیما در ادامه با اشاره به این نکته ایرادات شهر آفتاب محدود به دوری مسافت نمیشود، گفت: شهر آفتاب مشکلات دیگری هم دارد، اما همین دوری مسافت ایراد اصلی آن است. امکانات و ساختارش نیز گویا هنوز مناسب نیست. فراموش نمیکنیم سالی را که با یک باران کوچک، سیل نمایشگاه را برد و خسارت بسیاری به ناشران وارد آمد. واقعیت را بخواهید به نظر من مصلی هم مکان خوبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب نیست، اما حداقل اینکه معضل دوری مسافت را ندارد.
این دوری مسافت هم ناشران و هم مخاطبان را اذیت میکند.
وی اضافه کرد: یک نفر کارمند یا کارگر را در نظر بگیرید که از صبح تا بعدازظهر باید در محل کار خود در تهران حاضر باشد. قاعدتاً او باید بعد از ساعت اداری برای بازدید از نمایشگاه اقدام کند. اگر در مصلی باشد به راحتی خود را به آنجا خواهد رساند، اما اگر نمایشگاه در شهر آفتاب برگزار شود، فکر میکنید این شهروند با خستگی حاصل از کار روزانهاش برای بازدید از نمایشگاه اقدام میکند؟ یا حاضر است روز تعطیل خود را به این امر اختصاص دهد؟ من محل نمایشگاههای بینالمللی تهران را به مصلی ترجیح میدهم، چرا که بهر حال کاربری مصلی هم چیز دیگری است، اما برای برگزاری نمایشگاه کتاب واقعاً مصلی به شهر آفتاب ارجحیت دارد.
* معضلاتی که هم برای خریداران کتاب است و هم برای ناشران و غرفهداران
مهدی خندان، فعال صنعت نشر، نیز گفت: با توجه به سابقه برگزاری نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب، میتوان دلایل برگزار نشدن این رویداد در شهر آفتاب در سالهای آینده را به خوبی احصا کرد. نخستین دلیل عدم دسترسی راحت چه برای مراجعه کنندگان و چه برای غرفهداران است. اگر این موارد را که میگویند دسترسی شهر آفتاب از طریق اتوبانهاست و ساختارهای آن بر اساس استانداردهای بینالمللی نمایشگاهی ساخته شده، هم بپذیریم، بازهم دسترسیها سخت است.
وی افزود: من اصلاً نمیخواهم وارد ساختار شهر آفتاب و مقایسه آن با استانداردهای جهانی محوطههای نمایشگاهی بشوم، اما مسئله دسترسی برای غرفهدار چه ماشین بیاورد چه نیاورد، چه در لحظه یکی از کتابهایش در نمایشگاه تمام شود، حتی پیش از شروع یعنی زمانی که میخواهد امکاناتش را برای برپا کردن و تجهیز غرفه به محوطه بیاورد و کتابها را به نمایش بگذارد، مشکلساز است.
"همچنین بسیاری از کسانی که وسیله شخصی ندارند، چطور امکان حضور در شهر آفتاب را پیدا میکنند؟غرفههای نمایشگاهی معمولاً کوچک است و نمیتوان در آنها کتاب انبار کرد"تمام اینها دردسرهای عظیمی است که ناشر و غرفهدار را با آن مواجه است.
نمایشگاه معمولاً تا ۹ شب طول میکشد و در این ساعت دیگر هوا تاریک است. بسیاری از غرفهداران و فروشندگان کتابها از بانوان هستند. آنها چطور میتوانند به منازل خود برگردند که صبح دوباره بتوانند به شهر آفتاب بیایند؟ نمیدانم چرا مسئولانی که شهر آفتاب را برپا کردند یا مدام اصرار دارند که نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب برگزار شود به این نکات مهم توجهی نکرده و نمیکنند؟ خندان ادامه داد: مسئول نشر و غرفهدار نمیتواند نیروهایش را با مترو به شهر آفتاب بفرستد، چرا که آنها پس از طی این مسافت کاملاً خسته میشوند. به خاطر دارم که وقتی نیروها صبح به غرفه ما در شهر آفتاب میرسیدند کاملاً خسته بودند. ترافیک صبحگاهی پایتخت بچهها را مجبور میکرد که با مترو طی مسافت کنند.
حتی اگر اتومبیلهای شخصی را هم میآوردند باید آن را فرسنگها دورتر از غرفهها در پارکینگ میگذاشتند و حال یا پیاده و یا اگر شانس میآوردند، اتوبوسها یا ماشینهایی را که به نمایشگاه میآمدند، سوار میشدند. همین مسافت و درگیری را در طول روز برای مخاطبان نمایشگاه درنظر بگیرید که حال آنها به هر طریقی از جمله متروی شلوغ خود را به نمایشگاه میرسانند و بعد از خرید قرار است با چند کیسه کتاب بازگردند. رسماً هم خودش و هم کیسههای خریدش له میشوند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که هیچ وسیلهای بجز متروی شلوغ برای دسترسی به شهر آفتاب نیست، گفت: این سطحیترین و معمولیترین چیزی است که در وهله اول با آن مواجه خواهیم شد. حال میتوان لایههای دیگر را هم بررسی کرد. مثلاً کسی را که شب دیرش شده و میخواهد برگردد، با چه مشکلاتی مواجه میشود؟ غرفهدار پس از اتمام کار چطور میخواهد در آن وضعیت خسته برگردد؟ یک روز یا دو روز که نیست ،۱۰ روز این وضعیت برای غرفهدار ادامه دارد.
خندان گفت: این وضعیت را مقایسه کنید با مصلی تهران که غرفهداران حتی میتوانند پیاده به آن رفت و آمد کنند و اگر مشکلی پیش آید در لحظه میتواند با یک پیک آن را برطرف کند.
"غرفهداران که باید صبح زودتر از مخاطبان بیایند و شب دیرتر از آنها نمایشگاه را ترک کنند، چطور امکان رفت و آمد با مترو را خواهند داشت؟ حمل و نقل کتابها برای ناشران بسیار سخت است"اگر مخاطبان هم دچار مشکلی شدند در لحظه میتوانند با یک پیک آن را برطرف کنند. به سطح شهر و امکاناتی مانند بیمارستان به راحتی دسترسی دارند. در ساختار مصلی و محوطهاش پیاده روی و استراحت در آن طاقت فرسا نیست. کلاً همینکه در مرکز شهر است احساس امنیت را برای غرفهداران، فروشندگان کتابها و مخاطبان به همراه میآورد.
این فعال صنعت نشر درباره وضعیت سازه شهر آفتاب گفت: فاصله زیاد بین غرفهها، امکاناتش در آن موقع – اکنون نمیدانم که امکانات شهر آفتاب را آپدیت کردهاند یا خیر – خود سالنها وضعیت مشخصی نداشتند. جدا بودن غرفهها با تخصصی برگزار کردن تفاوت ماهوی دارد.
پخش بودن سالنها معضل بزرگی است. اینکه شما یک سالن را به فقط کتابهای روانشناسی یا فقط کتابهای هنر اختصاص دهید که تقریباً میشود مشابه چیزی که در نمایشگاه بینالمللی برگزار میشد، تفاوت دارد با ساختار نامنظم شهر آفتاب. نمایشگاه کتابی که در شهر آفتاب برگزار میشد، یک شکست کامل بود. نظم و دست بندی نداشت. مخاطب سردرگم بود و نمیدانست کجا برود.
"فراموش نمیکنیم سالی را که با یک باران کوچک، سیل نمایشگاه را برد و خسارت بسیاری به ناشران وارد آمد"مخاطبی که پس از یک سفر دو تا سه ساعتی شهری با خستگی فراوان به نمایشگاه رسیده، حال باید برای خرید کتابها مسافتهای زیاد بین غرفهها را هم طی کند. به دلیل فاصله زیاد سالنها و غرفهها، مخاطب یا نمیرفت و یا اگر حتی آن مسافتها را طی هم میکرد، نمیتوانست غرفه مورد نظر خود را پیدا کند.
خندان اضافه کرد: اکنون سالهاست که نمایشگاه کتاب در مصلی برگزار میشود. اکنون مخاطبان وجب به وجب مصلی را میشناسند و با نقشههای آن آشنایی دارند و به راحتی میتوانند غرفههای مدنظر خود را پیدا کنند. سرویس دهی درست به مخاطب این است که اولاً نمایشگاه در جایی برگزار شود که مخاطب با آن مأنوس است و در ادامه همین مکانی که مخاطب با آن مأنوس است، آپدیت و بروز شود. درست است که برگزاری نمایشگاه در مصلی باعث ترافیک در آن منطقه میشود.
اما فراموش نکنیم که در صورت انتقال به شهر آفتاب همین ترافیک به مترو منتقل میشود. در مترویی که چه بسیار کارمندها و دیگران را روزانه جابجا میکند و ما میخواهیم همین ترافیکی را که دوست نداریم در خیابان رخ دهد و به چشم نیاید، به مترو منتقل کنیم. ترافیک اطراف مصلی صرفاً برای طیف محدودی است، چرا که مخاطبان هم با مترو، هم با پیک، هم با تاکسی و هم به صورت پیاده میتوانند خود را به مصلی برسانند، اما شهر آفتاب مهمترین وسیله دسترسیاش مترو است، بنابراین همه خطوط مترو شلوغ خواهد شد. شما برای دسترسی راحت به مصلی و حل مسئله ترافیک این منطقه پنج راه حل دارید در مقابل یک راه حل مترو برای شهر آفتاب، حال برگزاری نمایشگاه در کدام محل بهتر است؟
* مصلی با همه کمبودهایش مکان بهتری برای برگزاری نمایشگاه کتاب است
فرشید ابراهیمی، ناشر، روزنامهنگار و پژوهشگر عرصه تاریخ نیز در این بار گفت: در آسیبشناسی انتقال نمایشگاه کتاب به مجموعه شهر آفتاب، نباید معضلِ دوری راه و رفت و آمد نوجوانان و دانشآموزان و در نتیجه خانوادهها را فراموش کرد. حال آنکه برای بهرهگیری از ناوگان شهری تنها امکانِ واقعی و بازدید از نمایشگاه که بتوان با اطمینان بر روی آن حساب کرد، خط متروست که آن هم در آن بازه زمانی به دلیل هجوم مخاطبان و فاصله چشمگیر ایستگاهها با جایگاه برگزاری، تقریباً ناکارآمد میشود.
وی افزود: از سویی دیگر، ناهمخوانی ساعتهای برگزاری با ساعات اداری و مراجعهی کارمندان، در کنار مسئله دوری راه، نیرو و توان چندانی برای علاقهمندان و مراجعان نمایشگاه باقی نمیگذارد تا خود را به شهر آفتاب برسانند و بار دیگر بازگردند.
در شهر آفتاب به ناچار بسیاری از برنامههای جنبی به دلیل بعد مسافت و همچنین کمبود امکانات رفاهی، تعطیل خواهند شد.
"واقعیت را بخواهید به نظر من مصلی هم مکان خوبی برای برگزاری نمایشگاه کتاب نیست، اما حداقل اینکه معضل دوری مسافت را ندارد"اهالی قلم و شخصیتهای فرهنگی هم این پیشزمینه ذهنی را دارند که اگر به شهر آفتاب بروند، از حضورشان استقبال چندانی نمیشود، بنابراین برنامه دیدار با مخاطبانشان را بعدها به برگزاری جشنی در یک کتابفروشی موکول میکنند ابراهیمی ادامه داد: همچنین نبود پارکینگ کارآمد و سازماندهی شده، یکی دیگر از کمبودهای مجموعه شهر آفتاب است که بر دیگر دشواریهای شرکتکنندگان میافزاید. تجربه بهرهبرداری از این مجموعه در سالهای گذشته نشان میدهد که نبود فضای مناسب و کافی برای پارکینگِ خودروها، سبب شده تا مراجعان به ناچار، کیلومترها دورتر خودروی خود را در جای دیگری قرار دهند و پیاده خود را به جایگاه برگزاری برسانند. با توجه به شرایطِ گفته شده و با دیدگاه و داوری منصفانه میتوان پذیرفت که مصلای تهران، با همه کمبودها، در حال حاضر اولویتی بیشتری را نسبت به مجموعه شهر آفتاب در راستای ارائهی خدمات فرهنگی و عرضه کتاب دارد.
* شهر آفتاب ناشران کوچک را نابود میکند
مهیار محمودی، کتابفروش و فعال در صنعت نشر درباره مشکلات برگزاری نمایشگاه کتاب در مجموعه شهر آفتاب گفت: برگزاری نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب، زیان بزرگی را به ناشران کوچک وارد میکند. ناشران کوچک در شهر آفتاب محو و فید میشوند و دیده نمیشوند. نمیتوان از کنار این مقوله به سادگی گذشت که رفتن نمایشگاه از مصلی به شهر آفتاب به خاطر کمبود فضاهای ارتباطی، دور بودن از شهر حتماً باعث تقلیل مخاطب میشود.
امکانات دسترسی به نمایشگاه در مرکز شهر نظیر مترو و دیگر شاکلههای حمل و نقل عمومی اهمیت بسیاری دارد، امکاناتی که شهر آفتاب از آن محروم است.
وی افزود: تقلیل مخاطب روی نشرهای کوچک اثر میگذارد. ناشران بزرگ در طول سال فروش خودشان را دارند، کتابفروشیها سفارشهای خوبی به ناشران بزرگ میدهند، اما نشرهای کوچک تمام امیدشان و تمام تلاشی که در طول سال میکنند، به خاطر دیده شدن در همین ۱۰ روز نمایشگاه کتاب تهران است. به نظر من رفتن نمایشگاه از مرکز شهر که مخاطب بیشتری از آن بازدید میکند، به جایی خارج از شهر، انگیزه را از این ناشران برای ادامه فعالیت میگیرد.
محمودی ادامه داد: چند دوره پیش که نمایشگاه در شهر آفتاب برگزار شده بود، در یکی از روزها باران شدیدی آمد و به برخی از سالنها و البته چادرهایی را که برای بخش آموزشی گذاشته بودند، آب بسیاری نفوذ کرد و خسارتهای بسیاری به ناشران وارد آمد. نمیتوان از این نکته به سادگی گذشت که کمبود امکانات نمایشگاهی و رفاهی در شهر آفتاب بیداد میکند. این را بگذارید در کنار معضل ترافیک و مدت زمان رفت و برگشت.
این فعال صنعت نشر در ادامه با اشاره به این نکته برگزاری نمایشگاه در مصلی هم باعث ترافیک در مرکز شهر میشود، گفت: ایجاد ترافیک در مرکز شهر هنگام برگزاری نمایشگاه در مصلی را نمیتوان انکار کرد، اما در شهر محدودیتهای تردد موسوم به زوج و فرد و محدوده طرح ترافیک وجود دارد و میتوان با برنامه ریزی صحیح این معضل را مدیریت کرد.
"این دوری مسافت هم ناشران و هم مخاطبان را اذیت میکند.وی اضافه کرد: یک نفر کارمند یا کارگر را در نظر بگیرید که از صبح تا بعدازظهر باید در محل کار خود در تهران حاضر باشد"کما اینکه اگر نمایشگاه در تهران باشد، خود مردم هم میتوانند برای بازدید از نمایشگاه برنامهریزی کنند که در چه ساعاتی برای بازدید به نمایشگاه بروند. مردم به این بلوغ رسیدهاند که چه ساعتی را برای بازدید از نمایشگاه انتخاب کنند. فراموش نمیکنم که در دوره قبل صبحهای بسیار پویایی در نمایشگاه داشتیم، اما در آخرین سالی که نمایشگاه در شهر آفتاب برگزار شد، ما به هیچ عنوان صبحهای پویایی در نمایشگاه نداشتیم و تازه از ساعات یک تا دو بعدازظهر نمایشگاه شروع میشد و مخاطبان آرام آرام میآمدند. آن سال در شهر آفتاب من مسئول غرفه نشر بزرگی هم بودم. در یکی دو روز اول ما گمان داشتیم که اصلاً نمایشگاه تمام شده است، چرا که مخاطبی به نمایشگاه نمیآمد.
* در شهر آفتاب امکان برگزاری برنامههای جنبیِ نمایشگاه کتاب نیست
محمودی بخش دیگری از سخنان خود را به کاهش اجباری برنامههای جنبی نمایشگاه کتاب در صورت برگزاری این رویداد در شهر آفتاب اختصاص داد: نکته دیگر در کاهش برنامههای جنبی نمایشگاه، در صورتی برگزاری در شهر آفتاب، است.
بهرحال در نمایشگاه رونمایی از کتابهای تازه منتشر شده صورت میگیرد، دورههای قصهخوانی چه در حوزه پراهمیت کتاب کودک و چه در حوزه بزرگسال وجود دارد و بسیاری برنامههای دیگر که اگر نمایشگاه به شهر آفتاب برود، این برنامهها کنسل خواهند شد. دسترسی به شهر آفتاب برای بسیاری از مادرها و کودکها سخت است. آنها نمیتوانند فرزندان خود را به این رویداد فرهنگی بیاورند، بنابراین رشد فرهنگی آنها مختل خواهد شد.
وی اضافه کرد: پس در شهر آفتاب به ناچار بسیاری از برنامههای جنبی به دلیل بعد مسافت و همچنین کمبود امکانات رفاهی، تعطیل خواهند شد. اهالی قلم و شخصیتهای فرهنگی هم این پیشزمینه ذهنی را دارند که اگر به شهر آفتاب بروند، از حضورشان استقبال چندانی نمیشود، بنابراین برنامه دیدار با مخاطبانشان را بعدها به برگزاری جشنی در یک کتابفروشی موکول میکنند، چرا که کتابشان بهتر دیده خواهد شد و امکان دیدار با مخاطبان بیشتری را پیدا میکنند. پس نمایشگاه شهر آفتاب عملاً بدون برنامههای فرهنگی جنبی خواهد بود.
مسئول نشر و غرفهدار نمیتواند نیروهایش را با مترو به شهر آفتاب بفرستد، چرا که آنها پس از طی این مسافت کاملاً خسته میشوند.
"تمام اینها دردسرهای عظیمی است که ناشر و غرفهدار را با آن مواجه است.نمایشگاه معمولاً تا ۹ شب طول میکشد و در این ساعت دیگر هوا تاریک است"به خاطر دارم که وقتی نیروها صبح به غرفه ما در شهر آفتاب میرسیدند کاملاً خسته بودند. ترافیک صبحگاهی پایتخت بچهها را مجبور میکرد که با مترو طی مسافت کنند. حتی اگر اتومبیلهای شخصی را هم میآوردند باید آن را فرسنگها دورتر از غرفهها در پارکینگ میگذاشتند وی در بخش دیگری از سخنان خود مصلی را بهترین مکان برای برگزاری نمایشگاه خواند و ادامه داد: به دلیل اینکه نمایشگاه تقریباً در فصل گرمی برگزار میشود، باید بپذیریم که مصلی از همه لحاظ بهترین مکان برگزاری برای نمایشگاه است. من خاطرم هست که حتی پارکینگ ناشران شهر آفتاب گنجایش این را ندارد که تمام ناشران طبق ساعت مشخص خودشان رفت و آمد کنند و ما شاهد ترافیکهای شدید و معطلیهای یک تا دو ساعته آن هم فقط برای ناشران بودیم.
محمودی گفت: پس اگر بخواهم صحبتهایم را جمعبندی کنم باید بگویم که ناشران کوچک در شهر آفتاب مشکلات بسیاری خواهند داشت. با کاهش برنامههای جنبی مخاطبان کمتری به نمایشگاه میآیند، مخاطبانی که همین الان هم روی چندان خوبی به کتاب نشان نمیدهند و ما داریم فرصت نمایشگاه را با انتقال آن به مکانی دور از شهر، از این مخاطبان میگیریم.
در نهایت اینکه در شهر آفتاب ناشران خارجی هم گوشهنشین خواهند بود، این در صورتی است که ما برای قویتر کردن ارتباطات سیاسی بویژه با کشورهای همسایه باید سعی کنیم تا ناشران آنها را به نمایشگاه کتاب تهران بکشانیم. نکته مهم این است که حتی با بهبود زیرساختها در شهر آفتاب، به دلیل همین دوری مسافت، نباید نمایشگاه در شهر آفتاب برگزار شود.
این فعال صنعت نشر در پایان گفت: تا اینجا همه صحبتهای من مبنی برای برگزار نکردن نمایشگاه در شهر آفتاب به صورت کلی بود. یعنی هیچ سالی و هیچ دورهای نباید نمایشگاه را در شهر آفتاب برگزار کرد. اما چند روز پیش مسئولان شهری گفتند که امسال نمایشگاه باید در شهر آفتاب برگزار شود. نکته این است که در این دوره نمایشگاه مجازی و حضوری توأمان است.
"به خاطر دارم که وقتی نیروها صبح به غرفه ما در شهر آفتاب میرسیدند کاملاً خسته بودند"هرچند بسیاری از ناشران این نیروی کار را ندارند که همزمان در دو وجه حضوری و مجازی حضور داشته باشند، این نکته را هم نباید فراموش کرد که در خرید حضوری بن و تخفیف نمایشگاهی لحاظ نمیشود. در این صورت آن مخاطبی که در خانه خود نشسته است میگوید که وقتی کتاب را با تخفیف خریداری میکنم و آن را در منزل تحویل میگیرم، چرا باید به نمایشگاه کتاب بروم؟ حال اگر نمایشگاه در شهر آفتاب برگزار میشد، آیا آن مخاطبی که منزلش در نیاوران بود برای خرید به شهر آفتاب میرفت؟ قطعاً خیر. ضرر این وضعیت باز هم برای ناشران کوچک است.
* سخن پایانی
از سخنان طرفهای گفتوگو در این گزارش چنین برمیآید که مجموعه شهر آفتاب برای هرکاری مناسب باشد برای برگزاری نمایشگاههای فرهنگی که نیاز به حضور عامه مخاطبان دارند، مناسب نیست. صحبت از برگزاری نمایشگاه کتاب در این مجموعه قطعاً کلامی است بدون مطالعه و بدون در نظر گرفتن نیازهای صنعت نشر ایران و اهالی کتابخوان. البته که میتوان نمایشگاههای تولیدات دیگر صنایع را که قاعدتاً مخاطب عام ندارند در شهر آفتاب برگزار کرد.
این تقاضا را البته میتوان به دیگر فعالان این عرصه نیز تسری داد. هومان حسن پور رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در سال ۱۳۹۸ (پیش از شیوع کرونا) زمانی که نام شهر آفتاب برای برگزاری نمایشگاه سال ۱۳۹۹ مطرح شده بود، گفته بود که ناشران و فعالان صنعت نشر، مصلی را به شهر آفتاب ترجیح میدهند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران