سریال خوبی قسمت ۷ هفتم

پندار - ۱۵ خرداد ۱۴۰۱

قبل از اینکه داملا و سینان به خانه مراد بروند، داملا به سینان می‌گوید که او صاحبان این خانه را می شناسد و قبلا با نسلیهان دوست بوده است. او ماجرا را برای سینان تعریف میکند، اما می‌گوید که با شوهر یکی از دوستانش در ارتباط بوده و برای همین با نسلیهان که مخالف بود به مشکل خورده است.

دم در، نسلیهان و مراد از دیدن داملا در کنار سینان شوکه می شوند. سینان پیشدستی کرده و می‌گوید که خودش همه چیز را میداند، اما او داملا را میخواهد و آنها باید به انتخاب او احترام بگذارند.

نسلیهان نیز باید با داملا خوب باشد.

نسلیهان و مراد می فهمند که داملا همه چیز را به سینان نگفته است، اما چیزی به روی سینان نمی آورند زیرا او به تازگی یک ماه سختی را پشت سر گذاشته و نسلیهان نمیخواهد که سینان دوباره ضربه بخورد.

سر میز شام سینان مست شده و با مراد به خاطر اینکه زندگی اش را خراب کرده دعوا میکند.

او سپس پیشنهاد می دهد که امشب در سوییت مهمان بمانند. داملا برای حرص دادن مراد قبول میکند.

روز بعد، شاهیکا به خاطر اینکه نسلیهان جواب تماس‌های او را نداده بود با نگرانی به خانه مراد می رود.

او با دیدن داملا به عنوان دوست دختر سینان عصبانی شده و با او دعوا میکند. سینان نیز عصبانی شده و می‌گوید که قصد دارد با داملا ازدواج کند.

او از داملا میخواهد که حاضر شود تا بروند‌‌.

نسلیهان که متوجه شده است داملا و سینان یکدیگر را در مطب کورای دیده و آشنا شده اند، با کورای تماس می‌گیرد تا به خانه شان برود‌.

این را هم ببینید:  بیوگرافی سرا کوتلوبی Sera Kutlubey بازیگر نقش داملا در سریال خوبی

کورای به آنجا رفته و تظاهر میکند که از اینکه داملا دوست دختر سینان شده است خبر نداشته است.

او به نسلیهان و شاهیکا می‌گوید بهترین کار این است که با سینان خوب باشند تا داملا مقابل چشمشان باشد تا بتوانند به سینان بفهمانند که داملا دختر مناسبی برای او نیست.

نسلیهان با سینان تماس میگیرد و از او میخواهد به شرکت بیاید تا با هم صحبت کنند‌.

"قبل از اینکه داملا و سینان به خانه مراد بروند، داملا به سینان می‌گوید که او صاحبان این خانه را می شناسد و قبلا با نسلیهان دوست بوده است"نسلیهان و شاهیکا و کورای به شرکت می روند.

مراد در این فاصله با داملا تماس میگیرد تا به دیدن او به هتل برود.

او در هتل به خاطر این کار داملا دعوا میکند و میگوید که میداند داملا هنوز عاشق او است و برای حرص دادن او با سینان است.

داملا برای اینکه مراد را حریص تر کند، چنین چیزی را انکار میکند.

سینان در بین راه از اینکه داملا را همراه خود نبرده است پشیمان شده و دوباره به سمت هتل می رود تا داملا را به شرکت ببرد تا خانواده‌اش از او عذرخواهی کنند.

بیشتر ببینید:

ماجرای سریال ترکی خوبی که به عنوان سیب ممنوعه جدید معروف شده…

۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱

سریال ترکی “خوبی” قسمت ۱ اول

۲۷ فروردین ۱۴۰۱

داملا سریع مراد را در اتاق پنهان میکند. سینان از داملا میخواهد که حاضر شود. او سپس به داملا پیشنهاد ازدواج میدهد.

داملا برای حرص دادن مراد قبول میکند. مراد حرفهای آنها را می شنود و عصبی می شود.

داملا و سینان به سمت شرکت می روند. نجاتی ، عموی داملا که به شرکت رفته تا سراغ مراد را بگیرد، از دور داملا را به همراه سینان می بیند و متوجه می شود که سینان پسر رییس شرکت است.

این را هم ببینید:  ماجرای سریال ترکی خوبی که به عنوان سیب ممنوعه جدید معروف شده است

در شرکت ، نسلیهان داملا را کنار کشیده و به او می‌گوید که به خوبی می‌داند قصد داملا به دست آوردن مراد است و برای همین امکان ندارد که با سینان ازدواج کند.

آنها پیش جمع می روند و سینان به شاهیکا و کورای و نسلیهان می‌گوید که او و داملا می‌خواهند ازدواج کنند.

شاهیکا متعجب و عصبی می شود.

اما نسلیهان به عمد می‌گوید که موافق است و حتی بهتر است تا پسفردا جشن عقد برگزار بشود و خودش تدارک را انجام می دهد.

نجاتی با داملا تماس می‌گیرد و می‌گوید که خبر دارد که او این بار با پسر رییس شرکت است و او باید برایش کار جور کند، وگرنه در مورد رابطه داملا و مراد به سینان و شاهیکا می‌گوید.

داملا به ناچار قبول میکند.

او به سینان می‌گوید که پدر دوستش به کار نیاز دارد و بهتر است او را به عنوان راننده استخدام کنند.

شاهیکا در شرکت از دستیارش می خواهد که در مورد عموی داملا تحقیق کند و به او خبر بدهد.

دستیار شاهیکا به او پرونده‌ نجاتی را می دهد و شاهیکا عکس او را میبیند.

داملا با کورای تماس گرفته و با عصبانیت میگوید که نسلیهان از نقشه او با خبر شده و برای همین اصرار به ازدواج او و سینان دارد.

کورای از او میخواهد که هرکاری میتواند بکند تا مراد را به سمت خودش بکشاند.

روز عقد، مراد با هارون ، پدر نسلیهان و شوهر سابق شاهیکا تماس میگیرد و به او خبر می دهد که سینان میخواهد با دختر بی ارزشی ازدواج کند و از او میخواهد که عصر به مراسم عقد بیاید و جلوی این اتفاق را بگیرد.

این را هم ببینید:  سریال خوبی قسمت ۶ ششم

عصر همه مهمانان در حیاط خانه مراد و نسلیهان جمع شده و داملا و سینان به مراسم می آیند. بعد از مراسم رقص، مراد پنهانی داملا را پشت خانه برده و با او به خاطر تصمیم ازدواج با سینان دعوا میکند.

کورای پنهانی از آنها فیلم می‌گیرد. شاهیکا نجاتی را که به عنوان راننده سینان است، میبیند و شوکه می شود. او به حیاط می رود و میخواهد به سینان بگوید که آن مرد عموی داملا است.

همان لحظه هارون به مراسم آمده و شاهیکا و نسلیهان و سینان از دیدن او شوکه می شوند. شاهیکا از حال رفته و داخل استخر می افتد.

.

منابع خبر

اخبار مرتبط

پندار - ۱۰ خرداد ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۱۶ بهمن ۱۴۰۰
پندار - ۱۵ خرداد ۱۴۰۱