بررسی خیز دولت برای افزایش قیمت بنزین در گفتگو با هادی حق‌شناس، استاندار سابق گلستان/ متین مصطفایی

هرانا - ۱۱ مهر ۱۴۰۲

    خانه  > slide, سایر گروهها  >  بررسی خیز دولت برای افزایش قیمت بنزین در گفتگو با هادی حق‌شناس، استاندار سابق گلستان/ متین مصطفایی

  •  خبر اختصاصی
  •  تاریخ : ۱۴۰۲/۰۷/۱۱
  •  دسته : slide,سایر گروهها
  •   لینک کوتاه :
  •  کد خبر : ۸۶۴۹
چاپ خبر

بررسی خیز دولت برای افزایش قیمت بنزین در گفتگو با هادی حق‌شناس، استاندار سابق گلستان/ متین مصطفایی

ماهنامه خط صلح _ موضوع گرانی بنزین این روزها دوباره در فضای عمومی کشورمان مطرح شده است. بر اساس انتظارات قبلی، مسئولان دولتی با قدرت هرچه تمام‌تر هرگونه افزایش در قیمت این کالای استراتژیک را تکذیب کرده، اما مطابق تجربیات گذشته، نگرانی افکار عمومی در خصوص گرانی بنزین چندان هم بی‌دلیل نیست.

از سوی دیگر، اقتصاد ایران با مجموعه‌ای از تناقضات ساختاری در خصوص نرخ بنزین روبه‌رو است. از یک طرف افزایش قیمت بنزین باعث گرانی سایر اقلام شده و ناآرامی‌های گسترده‌ی اجتماعی و امنیتی را به دنبال دارد و از سوی دیگر، ارزان بودن قیمت بنزین در مقایسه با همسایگان ایران باعث شده تا قاچاق سوخت از ایران افزایش یافته و نوعی ناهنجاری در اقتصاد کشور شکل دهد. دولت هم با کسری بودجه گسترده‌ای مواجه است و همواره نیم نگاهی به نرخ بنزین و افزایش آن دارد. همه‌ی این گزاره‌ها، تناقضاتی هستند که دولت با آن‌ها روبه‌رو است.

"دولت هم با کسری بودجه گسترده‌ای مواجه است و همواره نیم نگاهی به نرخ بنزین و افزایش آن دارد"برای بررسی بیش‌تر این موضوع و پاسخ به مسائل و تناقضات مرتبط با قیمت سوخت و انرژی در کشور با دکتر هادی حق‌شناس اقتصاددان، استاندار سابق گلستان و نماینده‌ی دوره‌ی هفتم مجلس شورای اسلامی به گفتگو نشستیم.

آیا راه‌حل مصرف غیربهینه‌ی سوخت در کشور افزایش قیمت است؟

افزایش قیمت حامل‌های انرژی به ویژه بنزین در تضاد کامل با شعار سال یعنی «مهار تورم و رشد تولید» قرار دارد. ما نمی‌گوییم قیمت بنزین افزایش پیدا نکند، اما طبعاً پیش‌شرط آن این است که درآمد سرانه‌ی مردم هم افزایش پیدا کرده باشد. قاطبه مردم مشاغلی دارند که از افزایش قیمت بنزین به صورت مستقیم آسیب خواهند دید.

برخی از چهره‌های سیاسی اخیراً قیمت بنزین در کشور‌های همسایه را مثال زده‌اند. آیا آن‌ها در مورد تفاوت درآمد سرانه‌ی ۲۲ هزار دلاری در ترکیه با درآمد سرانه‌ی ۶ هزار دلاری در ایران هم سخن خواهند گفت؟

افزایش قیمت بنزین در صورتی از سوی مردم و کارشناسان دلسوز قابل قبول است که افزایش درآمد سرانه‌ی مردم را نیز به همراه داشته باشد. طبیعتاً نرخ بنزین برای اقشار مرفهی مانند حزب «مؤتلفه» که از افزایش آن حمایت می‌کنند، مهم نیست، اما ضربه‌ای کاری به معیشت مردم وارد خواهد کرد.

طبق آمار‌های رسمی خود آقایان، قریب ۴۰ -۵۰ درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند.

در چنین شرایطی باید به دنبال راهکار‌های جدید بود، نه افزایش قیمت حامل‌های انرژی. یکی از راه‌حل‌های مؤثر در کاهش تورم برقراری ارتباط با دنیا است. طبیعتاً مسائلی مانند جنگ با اسرائیل به کاهش تورم و بهبود وضعیت اقتصادی در کشورمان کمک نمی‌کند.

افزایش قیمت بنزین تأثیری سریع و آنی بر روی همه‌ی قیمت‌ها بر جای می‌گذارد؛ از قیمت مواد غذایی، حمل و نقل تا کتاب دانشجو و نرخ خدمات از افزایش قیمت بنزین متأثر خواهد شد. افزایش قیمت بنزین علاوه بر تأثیر مستقیم یک تأثیر روانی قوی نیز بر جای می‌گذارد. در حال حاضر ما در همین میانه‌ی سال با کسری بودجه ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی روبه‌رو هستیم، این رقم در کنار عدم تحقق درآمد ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی، تأثیر تورمی قابل ملاحظه‌ای خواهد داشت و جمع آن به ۷۰۰ هزار میلیارد تومان می‌رسد.

در این بستر اقتصادی، افزایش قیمت بنزین پیامد‌های اجتماعی بسیار گسترده‌تری به همراه خواهد داشت.

"ما نمی‌گوییم قیمت بنزین افزایش پیدا نکند، اما طبعاً پیش‌شرط آن این است که درآمد سرانه‌ی مردم هم افزایش پیدا کرده باشد"هم‌چنین قرائن و شواهد نشان می‌دهد که سال جاری از نظر اقتصادی سال بسیار سختی خواهد بود. علی‌رغم شعار‌ها به نظر نمی‌رسد که ما در آتیه نزدیک شاهد کاهش تورم باشیم، زیرا دولت سازوکار‌های لازم برای تحقق این امر را در نظر نمی‌گیرد، یکی از ملزومات کاهش تورم تلاش واقعی برای رفع تحریم‌ها و آشتی با جهان است.

وضعیت فعلی که ما مثلاً به کشور عراق التماس کنیم تا از ۵ میلیارد دلار بدهی به ما ۵۰۰ میلیون دلار را پرداخت نمایید و آن‌ها نیز در نهایت تنها با اجازه‌ی ایالات متحده این کار را انجام دهند، نشان‌دهنده‌ی وضعیت بحرانی اقتصادی است که در آن قرار داریم، چون جهان را قبول نداریم. در داخل نیز بالاخره آستانه‌ی تحمل مردم هم حدی دارد و باید این مسئله را در نظر گرفت.

آیا افزایش قیمت انرژی به جهت‌دهی به سمت مصرف کم‌تر کمک می‌کند و آیا جلوی قاچاق سوخت را می‌گیرد؟

موضوع این است که چه کسی بنزین را مصرف می‌کند. بنزین‌خواری نداریم که مردم هر روز یک قاشق بنزین بخورند؛ ماشین‌ها بنزین مصرف می‌کنند. منابع مختلفی مثل رئیس شرکت ملی و پالایش یا رئیس اتحادیه‌ی جایگاهداران و سازمان ملی استاندارد تأیید می‌کنند که خودرو‌ها در ایران ۳ تا ۴ برابر استاندارد بین‌المللی مصرف سوخت دارند.

بخش عمده‌ای از مصرف بنزین ما به خودروها و موتورهای عقب‌افتاده و قدیمی آن‌ها و هم‌چنین تکنولوژی عقب‌مانده برمی‌گردد که الان متأسفانه در تمام شهرهای ما جولان می‌دهند؛ از پراید گرفته تا بقیه خودروهایی که در داخل تولید می‌شوند. حتی خیلی از ماشین‌هایی که مونتاژ می‌شوند هم کیفیت لازم را ندارند.

حالا این پرسش مطرح می‌شود که آیا در شرایط کنونی، راهکار افزایش قیمت بنزین است؟ معتقدم که راهکار افزایش قیمت نیست، چون قبل از این‌که بخواهند قیمت‌ها را افزایش دهند، باید واردات خودرو کاملاً آزاد شود. اگر دولت راست می‌گوید و واقعا می‌خواهد این معضل را حل کند، باید تعرفه‌ی واردات خودرو را در پایین‌ترین حالت خود قرار دهد، به‌طوری که تعرفه‌ها برای خودروهای هیبریدی و برقی صفر شود و سپس افزایش قیمت بنزین را اعمال کند. باید شرایطی ایجاد شود که خودرویی که در ۱۰۰ کیلومتر ۱۰ لیتر بنزین مصرف می‌کند با ماشینی که در همان مقدار کیلومتر ۳ لیتر مصرف می‌کند جایگزین شود. در چنین شرایطی دیگر قیمت بنزین آن‌قدر چشم‌گیر نخواهد بود.

من فکر می‌کنم دولت هر عددی را اعلام کند ما باز هم شاهد چنین امری خواهیم بود.

"قاطبه مردم مشاغلی دارند که از افزایش قیمت بنزین به صورت مستقیم آسیب خواهند دید.برخی از چهره‌های سیاسی اخیراً قیمت بنزین در کشور‌های همسایه را مثال زده‌اند"نباید اول از مصرف‌کننده افزایش قیمت را شروع کنید، بلکه باید ابتدا زمینه‌ها و تکنولوژی لازم در حوزه‌ی خودرو را ایجاد کرد و پس از انجام افزایش واردات و جایگزین شدن خودروهای کم‌مصرف و هیبریدی و برقی در کشور، پس از ۲ سال نسبت به افزایش قیمت اقدام شود؛ در غیر این صورت، افزایش قیمت بنزین بدون انجام دادن این اقدامات بیهوده و بی‌نتیجه خواهد بود. بنابراین این تفکر که افزایش قیمت بنزین همه‌ی مشکلات را حل می‌کند غلط است. مثل این می‌ماند که بگوییم قیمت گوشت را افزایش می‌دهیم و همه چیز حل خواهد شد، درحالی که مردم سو‌ءتغذیه می‌گیرند.

حالا سوال شما را این طور تکمیل می‌کنم؛ که آیا در تمام چهاردهه‌ی گذشته وقتی دولت بنزین را گران کرد، به جز در همان مقاطع اولیه‌ی افزایش قیمت بنزین، در مصرف بنزین صرفه‌جویی شد؟ یا قاچاق کاهش یافت؟ و اگر بنزین را گران کنیم، باز نباید بعد از چند وقت گران‌تر کنیم و این چرخه تا کجا ادامه می‌یابد؟

همه‌ی این پرسش‌های مهم ناشی از سیاست‌های پولی و مالی غلط در کشور است. متغیرهای پولی ما دچار مشکل است. چرا باید اقتصاد ما همواره تورم دو رقمی داشته باشد؟ چرا هیچ مسئولی دنبال اصلاح نظام پولی نیست و همه مدام می‌گویند باید بنزین گران شود؟ بنابراین تا زمانی که نظام پولی ما اصلاح نشود، این چرخه ادامه دارد و قیمت بنزین هر چندسال یک‌بار باید افزایش یابد و یک شوک بزرگ به جامعه وارد شود.

مردم از یک‌سو محکوم‌اند که بنزین گران بخرند و از سوی دیگر از خودروهایی استفاده کنند که مصرف سوختشان بالاست.

حالا اگر قیمت بنزین را بالا می‌برند به مردم اجازه دهند که از خودروی خارجی استفاده کنند، نه این‌که اگر کسی بخواهد خودروی خارجی وارد کند، به اندازه‌ی پول خودرو مجبور باشد که هزینه‌ی گمرک بدهد.

من می‌گویم هر وقت قدرت مصرف‌کننده‌ی ایرانی در طول دو-سه‌سال تثبیت شد، مسئولان حق دارند قیمت بنزین را مطابق افزایش معمول تورم بالا ببرند. اگر در کشورهای خارجی مردم قیمت بنزین را بالاتر می‌پردازند، تنبیه تورمی، خودرویی و پالایشگاهی نمی‌شوند.

با توجه به تناقضات موجود در رابطه با مصرف بنزین، ساختار اجرایی چگونه می‌تواند این تناقضات را حل کرده و به نفع اقتصاد و معیشت ایرانیان از آن‌ها بهره‌برداری نماید؟ 

به‌طور کلی سیستم و برنامه‌ی اقتصادی ایران با الگوهای موجود در جهان تفاوت دارد و نمی‌توان نسخه‌های جهانی را برای اقتصاد ایران، تکرار کرد. طی یک سال گذشته، قیمت اکثر کالاها در ایران چند برابر شده است. مثلاً قیمت روغن خوراکی ناگهان از ۹ هزار تومان به بالای ۱۲٠ تومان رسیده است. منشاء تأمین این کالاها هم مهم نیستند، هم کالاهای وارداتی و هم اقلام تولید داخل با افزایش قیمت چند برابری مواجه شدند.

"هم‌چنین قرائن و شواهد نشان می‌دهد که سال جاری از نظر اقتصادی سال بسیار سختی خواهد بود"برخلاف ادعاهای مطرح شده هم، دولت سیزدهم هرگز نتوانسته در برابر نوسانات قیمتی در بازارهای مختلف ایستادگی کند. اگر دولت اتوریته و شناخت درستی بر بازارها داشت و از ظرفیت‌های علمی و تخصصی کشور بهره می‌برد، می‌توانست بخشی از این نوسانات را مهار کند.

ابزارهای نظارتی حاکمیت، مثل تعزیرات، سازمان بازرسی، شورای رقابت، اتحادیه‌ها و غیره به هیچ‌وجه نتوانستند نظارت درستی بر بازارها داشته باشند. برخی سوداگران، کالاها را با دلار ۲۸۵٠٠ تومانی (همان دلار ۴۲٠٠ تومانی قدیم) وارد می‌کردند، بعد اقلام را با نرخ ارز آزاد به فروش می‌رساندند. عده‌ای دیگر پا را از این هم فراتر گذاشته و ارز دریافتی برای ورود کالاها را مستقیما در بازار آزاد به فروش رسانده و سودهای نجومی و هزاران میلیارد تومانی به جیب می‌زدند.

در خصوص بنزین هم یک چنین روندی حاکم است؛ بنزین علی‌رغم این‌که کالایی استراتژیک است، اما به انحای مختلف قاچاق می‌شود. برخی از کامیون‌ها، در روز روشن بنزین قاچاق می‌کنند؛ گروهی دیگر باک‌های اضافی تعبیه می‌کنند و سوخت خارج می‌کنند.

حتی کولبران هم اقدام به خروج سوخت می‌کنند. پرداخت یارانه‌های سوختی مستمر به تاکسی‌های اینترنتی و تاکسی‌های عادی هم بسیار بالاست؛ در شرایطی که این یارانه‌های سوختی داده می‌شود تا نرخ حمل و نقل در جامعه بالا نرود. اما تاکسی‌های اینترنتی در ایران هر زمان که اراده می‌کنند، نرخ خود را افزایش می‌دهند. چرخه‌ی معیوبی که برآمده از سوءنظارت دولت است که زیان‌های آن نصیب مردم می‌شود.

دولت می‌تواند (و باید) با احداث پمپ‌بنزین‌های ویژه در مناطق مرزی امکان قاچاق سوخت را مسدود کند. از سوی دیگر، نهادهای نظارتی باید احیاء شوند و کارایی آن‌ها افزایش یابد.

"بنزین‌خواری نداریم که مردم هر روز یک قاشق بنزین بخورند؛ ماشین‌ها بنزین مصرف می‌کنند"در خصوص بنزین تخصیص داده شده به ناوگان حمل و نقل هم باید نظارت بیش‌تری صورت گیرد. این اصلاحات بخشی از هدررفت منابع دولت را پوشش می‌دهد و باعث بهبود کیفی خدمات ارائه شده به مردم می‌شود. اما آیا مشکل دولت حل می‌شود؟

ریشه‌ی اصلی مشکلات اقتصادی ایران در کسری دهشتناک بودجه نهفته است. تحریم‌ها و سوءمدیریت‌های داخلی باعث شده تا هر سال بودجه ایران با کسری بزرگ‌تری ارائه شود. بر اساس برخی روایت‌ها حجم کسری در بودجه ۱۴٠۲ حتی تا ۶٠٠ هزار میلیارد تومان هم رسیده است.

وقتی یک چنین کسری وجود داشته باشد، دولت به هر دستاویزی چنگ می‌زند تا این کسری را جبران کند.

در حال حاضر، دولت به اندازه‌ای کمبود منابع دارد که حتی مالیات کارتخوان‌ها و نقل و انتقالات بانکی را تا حد ممکن بالا برده است. اما مردان اقتصادی کابینه به خوبی می‌دانند که دست بردن در نرخ بنزین به این راحتی‌ها نیست. کوچک‌ترین تصمیمی در این زمینه، تکانه‌های بزرگ سیاسی، اجتماعی، امنیتی و غیره را در پی دارد. آخرین نمونه‌اش در سال ۹۸ رخ داد که جامعه را در ناآرامی فرو برد. بر این اساس که اخبار گران شدن بنزین هرازگاهی منتشر و بعد از مدت زمانی تکذیب می‌شود.

"منابع مختلفی مثل رئیس شرکت ملی و پالایش یا رئیس اتحادیه‌ی جایگاهداران و سازمان ملی استاندارد تأیید می‌کنند که خودرو‌ها در ایران ۳ تا ۴ برابر استاندارد بین‌المللی مصرف سوخت دارند"چرخه‌ای تکراری که هیچ کس نمی‌داند انتهای آن چه خواهد شد.

 

جدی‌ترین نگرانی در رابطه با طرح «افزایش قیمت بنزین» تأثیر شدید آن بر تورم داخلی است. با توجه به این مسئله، اقدامات عاجل پیش روی دولت جهت «رفع مشکلات حوزه‌ی انرژی» در کشور چیست؟

طبق گفته‌ی مسئولان، میانگین مصرف بنزین در حال حاضر روزانه ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیون لیتر است. این در حالی است که عنوان می‌شود در سال جاری رکورد مصرف ۱۴۲ میلیون لیتر هم به ثبت رسیده است. در مورد دلایل افزایش مصرف بنزین در کشور، چند عامل نقش دارد. یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار، خودروهای غیراستاندارد و فرسوده است.

آمارها نشان می‌دهد در ایران حدود ۲۹ میلیون خودرو وجود دارد که بیش از ۵ میلیون این رقم، خودروی فرسوده است و علاوه بر آن، ۱۰ میلیون موتورسیکلت هم در سطح کشور تردد می‌کنند.

قبل از کرونا مصرف بنزین در کشور ۸۷ میلیون لیتر بوده که بعد از کرونا میانگین مصرف روزانه به ۱۲۰ میلیون لیتر است و در مناسبت‌هایی مانند تاسوعا و عاشورا رکورد بالای ۱۴۰ میلیون لیتر هم ثبت شد.

ما هر سال ۱.۵ میلیون تولید خودرو داریم که تقریباً معادل ۵ میلیون لیتر افزایش مصرف بنزین داریم اما در ۳ تا ۴ سال اخیر در حالی که باید نهایتاً ۱۵ میلیون لیتر افزایش مصرف داشتیم، میانگین مصرف نسبت به قبل به دوبرابر رسیده است که علت اصلی آن، به کیفیت پایین خودروها و کیفیت بنزین و هم‌چنین، قاچاق بنزین و فرآورده‌های آن برمی‌گردد.

در حال حاضر، بخش مهمی از حمل و نقل کالاهای ما با کامیون‌هایی انجام می‌شود که به دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ میلادی تعلق دارند و هر ۱۰۰ کیلومتر ۶۰ لیتر بنزین می‌سوزانند در حالی که غالب کشورهای دنیا امروز ریل‌محور هستند و جابه‌جایی و انتقال کالاها از مسیر دریایی یا ریلی صورت می‌گیرد.

ناترازی‌ میزان تولید و مصرف بنزین که امروز در کشور به وجود آمده است در فصلی مانند زمستان حدود ۲۰ میلیارد دلار ضرر اقتصادی ناشی از آلودگی هوا را به دنبال دارد که افزون بر آن، آمار بالای مرگ و میر را هم سبب می‌شود. بر این اساس، حال که از نخستین خودروهای هیبریدی و برقی رونمایی شده است برای این‌که این خودروها جایگزین خودروهای فعلی شوند، باید هم دولت، هم مجلس و همه‌ی دستگاه‌ها دخیل شوند و بودجه خوبی برای این امر مهم اختصاص یابد تا در یک بازه‌ی ۱۰ تا ۱۵ ساله به چنین هدفی دست یافت.

در شرایط فعلی هم در حوزه برق، هم آب، و هم انرژی از جمله بنزین شاهد بحران مصرف هستیم، در ایران در یک سال معادل ۱۵۰ میلیارد دلار هزینه‌ی نفت و گاز و انرژی می‌شود، در حالی که با اتخاذ سیاست بهینه‌سازی و مدیریت مصرف می‌توان سالانه میلیاردها تومان در بخش انرژی صرفه‌جویی کرد. برای نمونه، تولید هر کیلو وات ساعت برق با سوخت مایع ۱۶ سنت و با گاز طبیعی ۱۰ سنت هزینه دارد اما تولید یک کیلو وات برق از انرژی تجدیدپذیر بین ۳ تا ۵ سنت است. پس اگر ما بتوانیم حداقل ۱۰ درصد برق را با انرژی تجدیدپذیر تولید کنیم، سالی میلیاردها تومان صرفه‌جویی داریم.

رفع مشکلات حوزه‌ی انرژی به اقدام عاجل نیاز دارد وگرنه مشکلات در این بخش عمق بیش‌تری پیدا خواهد کرد. در این زمینه باید دولت، مجلس و همه‌ی سازمان‌های کشور بسیج شوند.

برای نمونه برای حل مشکلات ناترازی انرژی باید یک کارگروه یا کمیسیون مشترکی به ریاست معاون اول رئیس جمهوری و وزارتخانه‌های درگیر در این قضیه مثل نفت و راه و شهرسازی وزارت صنایع و حتی سازمان‌های دیگر مانند سازمان بهینه‌سازی مصرف سوخت تشکیل شود.

مطالب مرتـبط

    • شناسایی صد و بیست هزار کودک کار در کشور
    • نقض گسترده حقوق زنان؛ لایحه جدید تعزیرات و تشدید مجازاتهای سقط جنین
    • خودکشی یک کودک کار ۱۰ ساله در ارومیه
    • تداوم اعتراضات مردمی، جو امنیتی و اختلال در اینترنت؛ مردم گلپایگان در خیابان
    • تداوم اعتراضات مردمی و فضای امنیتی در برخی از شهرها

برچسب ها: افزایش قیمت بنزین اقتصاد اقتصاد ایران ایران بنزین تورم رکود اقتصادی قیمت دلار گرانی گرانی بنزین متین مصطفایی مشکلات اقتصادی هادی حق شناس

بدون نظر



نظر بگذارید

منابع خبر

اخبار مرتبط

تابناک - ۲۵ بهمن ۱۳۹۹