یک گام به پس دو گام به پس

کلمه - ۲۴ اسفند ۱۳۹۸

چکیده :حصار و قرنطینه تجربه قرن های متمادیست .از ان زمان که کشتی جذامیان ، بیماران را به شیوه ای غیر انسانی بِه اعماق اقیانوس روانه میکرد تا همین امروز که هر تماس با بیمار کرونایی را در برخی کشورها حتی بدون علایم و بدون تست مثبت حداقل دو هفته ایزوله میکنند ( و تمام حقوق و مزایا را هم میپردازند ) جدا سازی و قرنطینه رمز تنازع بقا بوده است...

یک گام به پس دو گام به پس

بابک زمانی

شبحی نامریی داشت در میان ما ، در بخش در ای سی یو ، در درمانگاه و مطب در خیابان در کلاس و ….. جولان میداد و نمیدانستیم در محضر چه نیرویی مهیبی هستیم . هیچ احتیاطی نمیکردیم و زندگی بی خیال در حضور این هیولا ادامه داشت تا اینکه چند ین نَفَر از ما را به سمت خود کشید ناگاه نقاب از چهره شبح افتاد دیدیم در چه ضیافتی از ازدحام اشباح هستیم . چند گام پس بودیم ؟ خدا میداند .
انسان ، تنها در جمعی متشکل توانسته است در برابر مصایب طبیعت تاب بیاورد .هنوز هم احساس تعلق به گروه مهم ترین عامل ارام بخش در جریان بحران ها وخطرات است . گروهی که سمبل یگانگی اش یک فرد یا یک ستاد رهبری است ، مرکزی انقدر قوی که حمایتت کند انقدر بلند که دور تر راببیند و انقدرسر سخت که هر بی انضباطی را تنبیه کند ! أز هزاره ها پیش از تاریخ گروهی با چنین فرماندهی باقی میماند و موفق تر بود .ضرورت چنین مرکزی را هنوز هم احساس نکرده ابم و چند گام هم برای غیبتش عقبیم .

حصار و قرنطینه تجربه قرن های متمادیست .از ان زمان که کشتی جذامیان ، بیماران را به شیوه ای غیر انسانی بِه اعماق اقیانوس روانه میکرد تا همین امروز که هر تماس با بیمار کرونایی را در برخی کشورها حتی بدون علایم و بدون تست مثبت حداقل دو هفته ایزوله میکنند ( و تمام حقوق و مزایا را هم میپردازند ) جدا سازی و قرنطینه رمز تنازع بقا بوده است .

حتی شلوغ ترین اماکن را هم تعطیل نکردند .یکی دو گام هم اینجا پس رفتیم

سیستم لیمبیک ، محل تولید احساس ترس ، میلیون ها سال باعث تنازع بقا شده است .ترس انسان را در حالتی دفاعی میبرد ، تمهیدات فرار مهیا میکند و اقتصاد انرژی در بدن را طوری تنظیم میکند که مقابله با خطر و فرار امکان پذیر باشد .

"هیچ احتیاطی نمیکردیم و زندگی بی خیال در حضور این هیولا ادامه داشت تا اینکه چند ین نَفَر از ما را به سمت خود کشید ناگاه نقاب از چهره شبح افتاد دیدیم در چه ضیافتی از ازدحام اشباح هستیم "تصادفا درست برای اجتناب از همین ترس که مفید بودنش را نمیدانستند بود که وخامت اوضاع را انطور که باید و شاید اطلاع ندادند . ایا اگر تخمین دقیقی از میزان لازم ترس وجود میداشت عواقب نامطلوب ترس را تحت الشُعَاع قرار نمیداد ؟ یک گام دیگر هم پس رفتیم

بیمارستان های ما کفاف بیماران موجود را هم نمیدهند چگونه میخواهند این همه بیمار کرونایی را جا بدهند ؟ تاسیس بیمارستان های صحرایی بیمارستان های موقتی با احتمال شیوع بالای ویروس به عنوان یک اهمیت اجتناب ناپذیر بیشنهاد شد اما انسجامی برای انجام این امر بدیهی وجود نداشت .مجبور شدیم در حیاط بیمارستان ها بعد از سرایت واقعه چادر بزنیم

حساب تعداد پس رفتن ها هم از دست خارج شد!

حالا میگوییم ؛

احتمال خارج شدن مبتلایان از حد و حساب وجود دارد . بسیج ملی بدهید همه پزشکان و پرستاران و سایر علاقمندان را ابتدا به کار داوطلبانه بخواهید بعد بِه ترتیب اولویت نوبت کاری بگذارید وظیفه اصلی در مواجهه با سیل عظیم مبتلایان الان ساماندهی همین لژیون است. این ساماندهی مستلزم وقت و انرژی بسیاری است . بخصوص که همه چیز باید غیر حضوری و انلاین ساماندهی شود .

چرا برای جنگ انسان با انسان تمام کشور را بسیج میکنید اما برای جنگ انسان با طبیعت جنگی که هر انسانی فی ذاته در ان هم دخیل است هم در خطر ، فراخوان نمیدهید ؟ ایا پاسخ سخت طبیعت به منکران حقیقت به منکران دانش را ندیده اید ؟ شاید هنوز با پوست و گوشت تحربه نکرده اید !

گیریم که کرونا کنترل شد ایا چنین بسیجی به عنوان یک مانور به کار بحران های اینده نمی اید ؟

بسیج ملی اعلام کنید تا هر کس وظیفه خود را بداند ؛

-قطعا ان کس که هر شب نماز شب میخوانده و ارزوی خدمت به خدا و مخلوق میکرده در ارزوی این فرصت بی تاب بوده است و اول از همه ثبت نام میکند
– انکس که سالهاست این اشتیاق را به اثری روی پیشانی و ذکر ی دایم زیر لُب اشکار میکرده هم قطعا باید در صف باشد
– ان کس که سال هاست زمین و زمان به هم میبافد از درد وطن و تاریخ فرهنگ باستان و کوروش و داریوش ، هم قطعا باید برای اوایل صف بودن تلاش کند
– انکه عصاره وجودش با دفاع از منافع زحمتکشان تنیده شده هم در این رقابت و در این دیالکتیک طبیعت به دنبال جایگاهی برای خود خواهد بود تنها در این مصاف است که میتوان صدق و صداقت هر فرد یا هر گروهی را به قضاوت نشست وًنه از ادعاهای پیشین .

تکرار انتقادات پیش گفته راه بجایی نمیبرد و توجیه هیچ بی عملی ای نیست مهم ان است که ببینیم در محک تحربه و عمل چه کسی سربلند بیرون خواهد امد ؟ و چه کسی در او غش باشد !

منابع خبر

اخبار مرتبط