ارگان های نظارتی ،ما به ازاء مسعود طلوعیِ زخم کاری در حوزه ی قراردادهای نفتی چه کسانی هستند؟
پخش قسمت جدید سریال زخم کاری مقارن شد با دریافت گزارش منتشر شده در ماهنامه میدان آزادی با تیتر به
نام فلر به کام پیمانکار،چطور دلارهای پروژه سر از برج های تهران در می آورد، راجع به مناقصه های نفتی و.. که یکی از همکاران فعال در حوزه محیط زیست و مسائل مرتبط با حوزه ی نفت و پتروشیمی برایم ارسال کرد، گزارش حاوی نکاتی است که بخش اندکی از آن را در قالب سریال زخم کاری در رقابت آقایان فرنهاد و طلوعی شاهدیم.
نکته ی قابل تامل آن است که مجموع مقررات و ضوابط حاکم بر حوزه ی مناقصات دولتی و قراردادهای دولتی مانندقراردادهای موصوف به پیمان مدیریت و... آنچنان گسترده و جامع است که در بین همکاران بنده و سایر افراد فعال در حوزه ی حقوق و قراردادها تعداد انگشت شماری به این امور تسلط دارند اما آنچه از حواشی این تیپ قراردادها به ذهن متبادر می شود یادآور ضرب المثل:
آفتابه لگن هفت دست شام وناهار هیچی است
آیا به راستی قواعد و مقررات حاکم بر قراردادهای دولتی و... در چنین پروزه هایی لحاظ می شود؟گزارش تنظیمی در ماهنامه ی موصوف پاسخ روشنی است به این پرسش
:
*طبق آمار شرکت ملی نفت ایران در سال ۱۳۹۵ مقدار بالقوه گازهای همراه برای جمعآوری در شرکتهای عملیاتی نفت روزانه نزدیک به ۴۳ میلیون مترمکعب (بیش از ۱۱۰ میلیون بشکه معادل نفت خام در سال) بوده است. لذا مسئولان دولت دوازدهم و در ادامه سیزدهم تصمیم جدی برای جمع آوری گازهای فلر گرفتند.
سوال این است که براساس چه مبنایی وقتی یک شرکت نمیتواند به تعهداتش عمل کند و پروژه بزرگ ملی را زمین می گذارد بازهم با او همکاری می شود؟ آیا این تعلل و سوء مدیریت به اجرای طرح مهم زیست محیطی و اقتصادی ایران ضربه نمیزند؟
دی ماه ۱۳۹۷ با دستور رئیس جمهور وقت (حسن روحانی) قرار شد با هدف تامین گازهای خوراک مورد نیاز به میزان ۲۰۰۰ میلیون استاندارد فوت مکعب طرح جمع آوری گازهای مشعل (طرح فلر) اجرا شود.
"شرکت پالایش گاز بیدبلند خلیج فارس بهعنوان سرمایهگذار بخش اعظم طرح جمعآوری گازهای مشعل شرق کارون اسفندماه ۱۴۰۰ هشت قرارداد EPCC با شرکتهای ایرانی منعقد کرد"شرکت پالایش گاز بیدبلند خلیج فارس بهعنوان سرمایهگذار بخش اعظم طرح جمعآوری گازهای مشعل شرق کارون اسفندماه ۱۴۰۰ هشت قرارداد EPCC با شرکتهای ایرانی منعقد کرد. قرارداد احداث ایستگاههای نمکزدایی و فشارافزایی مارون ۳ و ۵ و رامشیر با شرکتهای«پترونیر» و«صبا» و «خدمات مدیریت نورهان صنایع»، احداث خطوط جمعآوری و انتقال گاز طرح جمعآوری گازهای مشعل با شرکتهای «سکاف» و «سروش انرژی پویا»، احداث واحد نمکزدایی و فشارافزایی آغاجاری ۲ و نمکزدایی پازنان یک را با شرکتهای «پتروسازه مبین» و «مشاور پارس»، خطوط لوله گاز رگسفید ۱ و ۲، لوله مایعات انجیال ۱۲۰۰ و خط لوله گاز بیبیحکیمه به سیاهمکان و لختهگیر سیاهمکان را با شرکتهای «صنایع ماشینسازی کاوه» و «مهندسان مشاور ستیران»، احداث ایستگاه جدید تزریق گاز بیبیحکیمه و خطوط لوله مربوطه را با شرکتهای «پتروپایدار ایرانیان» و «پتروتدبیر پارس» و احداث ایستگاههای نمکزدایی و فشارافزایی آغاجاری ۱، ۳، ۴ و ۵ را با شرکت طراحی و مهندسی «صنایع پتروشیمی (پیدک)»، برقرسانی به ایستگاه رگسفید با شرکتهای «برق و تأسیسات داریان» و «مهندسی مشاور نیروی خراسان» و احداث پست برق ایثار و ورود و خروج خط هوایی تک مداره امیدیه ۲چغادک با «شرکت توسعه پستهای فشارقوی پارسیان»، امضا کرد. مجموع ارزش این هشت قرارداد که میان امیننژاد، و مدیران عامل شرکتها امضا شد، ۴۷۰ میلیون یورو(۲۸ هزار میلیارد تومان) است. مدیریت شرکت پالایش گاز بید بلند تصمیم بر آن گرفت که مدیریت اجرای طرح را به شرکت مدیریت توسعه صنایع پتروشیمی (پیدمکو) به مدیر عاملی صفرعلی بابایی و امضای حبیب الله بی طرف بعنوان رئیس هیات مدیره واگذار کند. اما اینکه این تصمیم بر اساس برگزاری مناقصه یا دستور خاص رخ داده هیچ سند و مدرکی در دست نیست!!
«حبیب الله بی طرف» عضو جبهه مشارکت اسلامی است که در کارنامه مدیریتی او استانداری یزد در دهه ۶۰، معاون وزیر نیرو در دولت آیتالله هاشمی، وزیر نیرو در دولت خاتمی و معاون وزیرنفت در دولت روحانی به چشم می خورد.
همچنین صفرعلی بابایی کارشناس ارشد مهندسی برق که از او در سایت شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس بعنوان مغز متفکر مدیریت پروژه پتروشیمی ایران نام برده شده که در ۲۰ مهرماه ۱۳۹۳ در دولت حسن روحانی بعنوان مدیرعامل شرکت توسعه صنایع پتروشیمی خلیج فارس منصوب شده بود. حبیب الله بیطرف و صفرعلی بابایی بعنوان مدیران اصلی شرکت مدیریت توسعه صنایع پتروشیمی بر اساس این قرارداد موظف و مکلف بودند تا این پروژه بزرگ ملی را در مدت ۳.۵ سال به سرانجام برسانند که حالا پس از گذشت حدود چند سال از این قرارداد ۲۷۵ میلیاردتومانی و دریافت بخش زیادی از مبلغ این قرارداد تا سال گذشته فقط ۲۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشتند که این به معنای عدم توانایی و مدیریت درست اجرای پروژه از سوی پیدمکو و عدم نظارت در اجرای مفاد قرارداد از سوی شرکت پالایش بید بلند است.
یکی از دلایل تعلل در اتمام پروژه ها را می توانیم به عدم انتخاب پیمانکاران حرفه ای با امتیاز بالا عنوان کنیم به نحوی که به عنوان مثال در انتخاب پیمانکار احداث واحد نم زدایی و فشارافزایی تحت عنوان پروژه ایستگاه جدید بی بی حکیمه یک، شرکت مهندسی و ساختمانی به نام «پناه صنعت پارت» که مدیریت آن برعهده شهرام غیاثی مقدم و ریاست هیات مدیره آن برعهده نورمحمد پناهی است برنده مناقصه می شوند در حالی که در این مناقصه شرکتهای غولی مانند شرکت چگالش، جهانپارس، پیدک شیراز و جندی شاپور هم با رزومه و امتیاز بسیار بالا مشارکت و حضور داشتند. اما در نهایت پناه صنعت پارت انتخاب می شود. چرا؟ چون قرارداد چربی بود و ۲هزار میلیارد تومان را نمی شود به هرکسی داد.
"مجموع ارزش این هشت قرارداد که میان امیننژاد، و مدیران عامل شرکتها امضا شد، ۴۷۰ میلیون یورو(۲۸ هزار میلیارد تومان) است"البته باید سازمان بازرسی در مورد آن ورود کند. پروژه فرعی دیگری از ۲۸ پروژه مورد نیاز طرح «فلر» تحت مدیریت «پیدمکو» با نام گروه پروژه های تعویض خطوط لوله انتقال گاز و گاز مایع به شرکت صنایع ماشین سازی کاوه به مبلغ قرارداد حدود ۷۰۰ میلیارد تومان (ارزی و ریالی) در تاریخ آذرماه ۱۴۰۰ واگذار شد. با بررسی سایت رسمی شرکت ماشین سازی کاوه (کاوه مبدل) میتوان گفت که این شرکت تاکنون هیچ پروژه احداث خط لوله ای انجام نداده و اگر هم انجام داده باشد هیچ مشخصات و رزومه ای در این سایت مشاهده نمیشود. حالا این سوال مطرح می شود که این شرکت بر اساس چه مبنایی به امتیاز مورد نیاز فنی و اجرایی مورد قبول در این پروژه دست یافته است؟ آیا این نکته که شرکت ماشین سازی کاوه با مشارکت شرکت خوشنام و با تجربه ستیران (شرکت ایرانی- فرانسوی) در مناقصه برنده شده درست است؟آیا شرکت ستیران در اجرای پروژه نقش محسوس دارد یا فقط به عنوان یک اهرم و ابزار از آن استفاده شده و سهم خود را دریافت کرده و رفته است؟ پرسشی که باید مدیران ستیران و پیدمکو به آن پاسخ دهند! آنچه در این پرونده جای سوال دارد آنکه بر چه مبنایی برگزاری مناقصات از سوی شرکت پیدمکو تحت فرمان و نظارت شرکت پالایش بید بلند به صورت محدود برگزار شد؟ با تمامی این انتقادات بازهم بخشی از اجرای طرح فلر اجرایی شد وحالا که دولت در حال جشن و پایکوبی برای موفقیت های اجرای طرح است اما خبرهای نه چندان خوبی به گوش می رسد. بعنوان مثال شرکت صنایع انرژی ایران به مدیریت اصغر عظیمی در اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ تاریخ قرارداد و انجام تعهداتش با شرکت پخش و پالایش بید بلند به پایان می رسد اما متاسفانه در انجام تعهداتش ناکام می ماند.
این شرکت موظف و متعهد بوده تا دو خط بزرگ مواصلاتی برای جمع آوری گازهای فلر رک سفید یک و رک سفید دو را بسترسازی کرده و اقدام به حفاری و لوله گذاری کند اما این کار را محقق نکرد در حالی که شنیده شده بخش زیادی از قرارداد خود را به دلار(حدود ۹ میلیون دلار) دریافت کرده است.
آنچه عینا از گزارش ماهنامه ی موصوف نقل شد بخشی از گزارش تحریر شده راجع به ایرادات وارد بر نحوه ی واگذاری پروژه های مطرح در حوزه ی پتروشیمی و گاز است که علاوه بر مخاطرات زیست محیطی،میلیاردها تومان از بودجه این مملکت در آن هزینه می شود.
دیدن اعداد و ارقام این قراردادها با تصویر کودکان کار و آنان که تا کمر در سطل زباله پی روزی هستند علاوه بر آنکه سبب شرمساری می شود، کاری می کند که دود از کله ی آدم بلند شود و هزاران علامت سوال دور سرت بچرخد که این حجم پول از جیب من و هموطنان من برداشت می شود و هموطن من مجبور است سه شیفت کار کند تا قوت لاموتی درآورد برای زن و بچه،البته اگر شغلی پیدا کند،اگر فرصت ازدواج پیدا کند،اگر.... آیا کسی پاسخگو هست؟!
امید است ارگان های نظارتی از جمله سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات حساب ریال به ریال بودجه های تعریف شده برای این پروژه ها را در آورد!انشاالله
*مطلب منتشر شده در هشتمین شماره ی ماهنامه ی میدان آزادی (شماره مجوز هیات نظارت بر مطبوعات۹۲۲۸۵) متن کامل گزارش را می توانید از طریق لینک ذیل دریافت کنید.
https://m-azadi.com/?p=1674
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران