رابطهی خودکشی و سرمایه اجتماعی/مهدیه گلرو
ماهنامه خط صلح – خودکشی در ایران و جهان۔ طبق آمار سازمان بهداشت جهانی سالانه یک میلیون نفر بر اثر خودکشی فوت میکنند و این یعنی در هر ۴۰ ثانیه یک نفر در دنیا بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهد. طبق خلاصه سالنامه پزشکی قانونی، در سال ۹۸، ۵۱۴۳ نفر خودکشی کامل داشتند که از این تعداد ۳۶۲۶ نفر از آنها مرد و ۱۵۱۷ نفر از آنها زن بودند، این درحالیست که در سال ۹۷ طبق این گزارش، ۵۱۰۱ نفر بر اثر خودکشی کامل فوت کردند.
طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۲ ، ۷۵٫۵ درصد از خودکشیهای جهان در کشورهای با درآمد متوسط و پایین به وقوع میپیوندد و ۲۴٫۵ درصد، مربوط به کشورهای با درآمد بالا است. با توجه به این که ۸۱٫۷ درصد از جمعیت جهان، در کشورهای با درآمد متوسط و پایین زندگی میکنند، اقدام به خودکشی در این کشورها، حدود سه برابر بیشتر از کشورهای با درآمد بالا است. بیشتر مرگ و میرهای ناشی از خودکشی، در کشورهای آسیایی رخ میدهد (۶۰ درصد خودکشیهای جهان، در منطقه آسیا صورت میگیرد.) و به گروه سنی (۲۴-۱۵) سال تعلق دارد. آمار جهانی بیانگر این است که نرخ خودکشی افراد بالای ۷۰ سال، سه برابر بیشتر از جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال است اما در ایران، جوانان ۷۰ درصد نسبت به سالمندان بیشتر خودکشی میکنند.
سرمایه اجتماعی چه ارتباطی با خودکشی دارد؟
از سال ۱۹۹۰، تأثیر سرمایه اجتماعی بر سلامت بهطور وسیعی بررسی شده است.
"با توجه به این که ۸۱٫۷ درصد از جمعیت جهان، در کشورهای با درآمد متوسط و پایین زندگی میکنند، اقدام به خودکشی در این کشورها، حدود سه برابر بیشتر از کشورهای با درآمد بالا است"نتایج حاصل از پژوهشهای اولیه نشان داد که ابعاد سرمایه اجتماعی(شبکهها، مشارکت اجتماعی، اعتماد و روابط متقابل)، بهطور مثبت و چشمگیری در حفظ و بهبود سلامتی تاثیر دارد.
به طور کلی، سرمایه اجتماعی مجموعه منابع بالقوهای است که با عضویت در شبکههای اجتماعی کنشگران و سازمانها بهوجود میآید. به عبارتی شامل روابط مبتنی بر اعتماد و بده بستان (معامله به مثل) در شبکههای اجتماعی است. استدلال سرمایه اجتماعی در ضعیفترین و معمولترین حالت آن، این است که سرمایه اجتماعی منبعی است که کنشگران میتوانند برای دستیابی به اهدافشان از آن استفاده کنند. سرمایه اجتماعی به عنوان مزایا و امتیازاتی است که بهوسیله گروههایی بهدست میآید که افراد در شبکههای خانگی و بیرون از آن عضو هستند.
همچنین، رابطه تعداد زیادی از مفاهیم با افسردگی ثابت شده است که در این میان ابعاد سرمایه اجتماعی نیز، نظیر اعتماد و افسردگی روانی، حمایت اجتماعی و اختلالات روانی، روابط اجتماعی و افسردگی به چشم میخورد. مطالعات نشان داده که ویژگیهای شبکههای اجتماعی و حمایتهای دریافتی افراد با افسردگی رابطه قوی دارد.
متغیرهای سرمایه اجتماعی تعمیم یافته ساختاری (میزان شرکت در انجمن ها و گروههای داوطلبانه) و سرمایه اجتماعی نهادی ساختاری (میزان شرکت در انتخابات) با خودکشی رابطه منفی دارند، به عنوان مثال در پژوهشی با شیوه پرسشنامه که بین ۳۸۴ زن در تبریز انجام شده نتایج نشان داد که متغیر سرمایه اجتماعی در تمامی ابعاد چهارگانه(حمایت خانواده پدری، حمایت خانواده پدر شوهری زن، حمایت دوستان و اعتماد بین زوجین)، با متغیر افسردگی، رابطه معنادار و معکوس داشته است.
همچنین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که، ۲۴ درصد تغییرات مرتبط به متغیر «افسردگی» توسط متغیرهای مستقل مورد استفاده تبیین شده است.
نمونههایی از سطح بالای سرمایه اجتماعی در جامعه:
– احساس مورد حمایت و کمک واقع شدن در شرایط مشکلات فردی و خانوادگی
– داشتن اعتماد به دیگران در هنگام پیشبرد فعالیتهای اجتماعی
– داوطلب شدن برای کار در موسسات خیریه
– کمک ودستگیری و نیکوکاری در قبال دیگران
– مشارکت در فرایندهای اجتماعی و رای دادن در انتخابات محلی و ملی.
– توجه به حمایت اجتماعی به افراد منزوی و جدا شده (isolated) و تقویت احساس همبستگی اجتماعی (solidarity community) یا چسبندگی اجتماعی.
سرمایه اجتماعی چه ارتباطی با افسردگی دارد؟
افسردگی یکی از انگیزههای اصلی خودکشی شناخته میشود.در افسردگی علاوه بر خُلق افسرده، کاهش انگیزه در انجام دادن فعالیتها نیز وجود دارد، به نحوی که سطح انرژی به طور چشمگیری کاهش یافته و فرد، بدون انجام هیچ کاری همواره احساس خستگی و فرسودگی میکند. افراد افسرده، همچنین نسبت به خود و زندگی خود، بیعلاقه هستند و اغلب، کمبودها و نارساییهای مختلفی را به خود نسبت میدهند. این افراد دچار تردید و دودلی هستند و اغلب مشکلاتی در تفکّر، تمرکز و یادآوری نشان میدهند.
سرمایه اجتماعی به عنوان یک سپر و عامل محافظتکننده، در پیشگیری از بروز افسردگی عمل میکند. بررسیها نشان میدهد که ارائه حمایتهای اجتماعی به زنان و افزایش اعتماد بین زوجین، در کاهش آثار منفی افسردگی موثر است و بهبود کیفیّت زندگی و ارتقای سلامت روانی را به همراه دارد. بهرهمندی از حمایتهای رسمی و غیر رسمی سبب میشود تا احساس سلامت در آنها افزایش یابد و از افسردگی کمتری رنج برند.
به اعتقاد برایان ترنر، سرمایه اجتماعی، افراد را در مقابل دورههای حاد افسردگی حمایت میکند، کاهش آن افراد را در برابر حالات روانی منفی آسیبپذیر میکند.
"بیشتر مرگ و میرهای ناشی از خودکشی، در کشورهای آسیایی رخ میدهد (۶۰ درصد خودکشیهای جهان، در منطقه آسیا صورت میگیرد.) و به گروه سنی (۲۴-۱۵) سال تعلق دارد"او معتقد است از جمله مهمترین عوامل تعدیلکننده میزان افسردگی، میتواند حضور یک دوست صمیمی یا روابط اجتماعی باشد. بر این اساس، میتوان تصور کرد که سرمایه اجتماعی میتواند به عنوان سپر و محافظی در برابر استرس، افسردگی، اضطراب و بیماریهای مختلف عمل کند. سرمایه اجتماعی از طریق همسایگی، به سه شیوه بر سلامتی افراد تاثیر میگذارد؛ از طریق رساندن خبرها و اطلاعات درباره سلامتی؛ افزایش هنجارهای سلامتی رفتار مانند فعالیت بدنی و حمایتهای عاطفی و ابزاری از سوی همسایگان که هر سه نیاز به حداقل هایی از اعتماد بین افراد دارد.
وضعیت اعتماد عمومی در ایران
اما اعتماد اجتماعی در جامعه ما در چه وضعیتی به سر میبرد. پژوهشهای فراوانی درباره اعتماد اجتماعی در گذشته صورت گرفته است. آنچه از مجموع این تحقیقات نمایان است، این است که اعتماد اجتماعی در بین مردم وضعیت مطلوبی ندارد.
به نظر محققان اعتماد در سطح میانی و نهادی یا عام را در حد متوسط و پایین تر از آن و در حال فرسایش ارزیابی کردهاند. برای مثال، مقایسه نتایج پژوهشی با عنوان پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان که در دو نوبت در سال های ۱۳۷۹ و ۱۳۸۲ انجام گرفته است، نشان میدهد شاخص اعتماد اجتماعی در بسیاری از زمینهها مطلوب نیست، بلکه یک روند کاهشی را نیز دنبال میکند.
در این میان و با کاهش سطح اعتماد و افزایش تنهایی در جامعه ایران به نظر میرسد مسئله خودکشی به یک بحران تبدیل شده است. جامعهای که با تبلیغ و تشویق حکومت به سمت یک جامعه فردگرا با در نظر گرفتن منافع شخصی پیش میرود که افراد امکان حضور در نهادهای مدنی و عضویت در گروههای مختلف را به خاطر سرکوب و سانسور از دست میدهند و این خود شرایط را بدتر میکند. حلقهها و شبکههای اجتماعی در دنیای مدرن در حال کاهش هستند و دولت ها تلاش میکنند شهروندان را به عضویت در شبکهها و انجمنها و گروههای مختلف تشویق کنند اما جمهوری اسلامی به دلیل ترس و نگرانی از اثرگذاری این نهادها آنها را سرکوب میکند و شهروندان تنها در دنیای مدن بدون حضور در شبکههای اجتماعی و برقرار ارتباط سپر سرمایه اجتماعی در برابر افسردگی را از دست میدهند و تبدیل به انسانهای تنها و بیدفاع در مقابل افسردگی میشوند. البته نباید این نکته را نیز فراموش کرد که در طی یک سال اخیر کرونا و خانهنشینی اجباری مردم نیز در سراسر جهان این مسئله را تشدید کرده است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران