چند نکته درباره حملات اخیر به ظریف/ خسته بودن مردم یک دلیلی دارد
علی نصری کارشناس روابط بین الملل در یادداشتی نوشت: اول اینکه جناب علیزاده، قصد «تهمت و افترا» به شما را نداشتم بلکه برخورد سیاسی/جناحی شما و برنامه «ثریا» و روزنامه ایران در تفسیر یک ویدئوی تقطعشده از ۲ ساعت جلسه دکتر ظریف، و نتیجهگیری شما از آن، را نقد کردم.
دکتر ظریف در جلسهای ۲ ساعته، از منظر «حقوق بینالملل» - که موضوع جلسه بود - با استفاده از استدلالات حقوقی به طور خلاصه از «مشروعیت مقاومت» مردم فلسطین، «حق مقاومت در برابر اشغال خارجی و سلطه بیگانه»، «حق طبیعی دفاع مشروع»، «محدود نبودن حق دفاع مشروع به دولتهای عضو ملل متحد»، تشبیه رژیم صهیونسیتی به سیستم آپارتاید آفریقا جنونی و تشبیه وضعیت کرانه باختری با «بانتوستان»ها و نوار غزه با «زندان رو باز»، تاکید بر ارتکاب جرم «نسلکشی» توسط اسرائیل با استناد به سخنان وزیر دفاع و سایر مقامات رسمی رژیم صهیونسیتی، «غیرنظامی» نبودن شهرکنشینان مناطق اشغالی، «گروگان» بودن هزاران زندانی فلسطینی در اسرائیل، عدم برخورداری نیروی اشغالگر از «حق دفاع مشروع»، و فروریختن تصویر «شکستناپذیری» و «مظلومیت» اسرائیل، سخن گفت.
دکتر ظریف در جلسه مذکور، با زبان حقوقی و استدلالات سیاسی و با استناد به تجارب حرفهایاش، کل پروپاگاندای امروز اسرائیل در رسانههای غربی و مجامع بینالمللی را که تماماً بر «حق دفاع مشروع» اسرائیل استوار است و با تکیه بر آن همه مباحث را به سمت مقوله «propotionality» (تناست) در واکنش به عملیات هفتم اکتبر، منحرف میسازد - را واژگون میکند و به جای آن تمامی حقوقی که اسرائیل برای خود قائل است را از آنِ فلسطین میخواند.
شما و برنامه «ثریا» و روزنامه ایران، چشمتان را به روی همه این استدلالات میبندید و یک ویدیوی ۳۰ ثانیهای - در بخش پرسش و پاسخ جلسه - را از متن همه این سخنان جدا کردید و با تفسیری محیرالعقول از آن نتیجه گرفتید که ظریف سیگنال داده «تفنگ ما خالی است»! و به نوعی به اسرائیل گرا داده تا به ایران حمله نظامی کند! و باز هم نتیجه گرفتید که اگر دولت بدست روحانی و ظریف بود امروز مردم ایران قتل عام میشدند و کودکان ایرانی در انکوباتورهای بدون سوخت جان میباختند!
جناب علیزاده، اگر شما به وحدت ملی یا به گفته خودتان «آرایش جنگی» علیه اسرائیل معتقد هستید، جا داشت که استدلالات حقوقی دکتر ظریف در آن جلسه را به زبانهای انگلیسی و عربی و فرانسه زیرنویس میکردید و در مقابل پروپاگاندای رسانهای غربی قرار میدادید، نه اینکه در حین جنگ، از رسانه ملی کشور و تلویزیون اینترنتی و شبکههای اجتماعی، چنین القا کنید که وزیر خارجه و رئیسجمهور سابق کشور هیچ عزمی در دفاع از تمامیت ارضی و امنیت کشور ندارند و اگر روزی طیف سیاسی آنها دوباره بر مستند دولت نشست، چراغ سبزی برای حمله نظامی شما به ایران خواهد بود!
یعنی شما با این تقطیع و تحریف و تفسیر غلط از جمله وزیر خارجه سابق کشور و ترویج آن از رسانه ملی، ناخواسته به دشمن سیگنال میدهید که اگر جناحی که در انتخابات گذشته بیش از ۲۰ میلیون رای داشته، در انتخابات بعدی مجدداً توفیق پیدا کند، هم دولت و هم هواداران آن با گل و شیرینی از نظامیان بیگانه استقبال خواهند کرد!
جناب علیزاده، «خسته» بودن بخش غیرقابل اغماضی از مردم ایران از مسئله فلسطین دقیقا رابطه مستقیمی دارد با همین شیوه شما و جریان موسوم به «ارزشی» یا «انقلابی» در استفاده ابزاری از آرمان فلسطین برای به حاشیه راندن و حذف بخش عظیمی از جامعه ایران - و نمایندگان فکری آنها - از تمام عرصههای سیاسی و رسانهای و فرهنگی کشور!
شما در عمل به عموم مردم (از جمله به متخصصین روابط بینالملل) میگویید «هیچکس حق ندارد به غیر از استفاده از ادبیات رسمی ما - با چاشنی نظامیگری - از آرمان و مردم فلسطین دفاع کند»! حال اینکه خود در لندن میبینید چگونه تظاهرکنندگان از هر حزب و گروه و اندیشه، در خیابانها میآیند تا از یک ملت مظلوم دفاع کنند! اما این انحصارطلبی و خودکامگی و «خالصسازی» عدهای در ایران که در سایر عرصههای اجتماعی نیز به شدت مشهود و آزاردهنده است، بخش زیادی از مردم را از آرمان فلسطین خسته کرده! و انکار این واقعیت تلخ، سر در برف فرو کردن است.
جناب علیزاده، حتماً کتاب The Great War for Civilization رابرت فیسک را خواندهاید. او که در طی ۵۰ سال به عنوان گزارشگر جنگی، تمام جنگهای نیمه دوم قرن بیستم را به طور حضوری از هر دو سوی جبههها پوشش داده، در مورد سربازان ایرانی در جنگ ایران و عراق مینویسد: «هنوز تکاندهندهترین تصویری که در ذهنم نقش بسته و هرگز ترکم نمیکند، تصویر سربازان جوانان ایرانی شیمیایی شده است که در پُشت وانتی نشستهاند و با یک دست در دستمالهایشان خون و خلط سرفه میکنند و در دست دیگرشان قرآن گرفته و میخواندند و مشتاقانه به سوی همان میدانهای مرگ بازمیگردند.»
جناب علیزاده، این همان قدرت «مردمی» است که دکتر ظریف ضرورت اهمیت بخشیدن به آن را گوشزد میکند؛ و رابرت فیسک را با ۵۰ سال سابقه گزارشگری جنگی در بهت و حیرت فرو میبرد، ایران را یکتنه و با دست خالی در برابر ارتش صدام حسین و همه ابرقدرتهای جهانی و سلاحهای شیمیاییشان پیروز میگرداند، و برخلاف ادعای برخی تحلیلگران که خود را «رئالیست» میخوانند - بدون آنکه کمترین درکی از مولفههای متخلف «قدرت» داشته باشند - کوچکترین مغایرتی با ضرورت افزایش قدرت موشکی و پهپادی و سایر تکنولوژیهای نظامی مورد نیاز کشور ندارد.
ما اگر از منظر صرف نظامی، قادر به رقابت با آمریکا با بودجه نظامی سالانه ۸۰۰ میلیارد دلار نباشیم (که نیستیم)، و اگر بُرد موشکهای ما حتی به ۱۰ هزار کیلومتریِ خاک آنها هم نرسد (که نمیرسد)، اما معتقدیم که در حوزه «معنایی» این پتانسیل را داریم که همه کاستیهای قدرت نظامیمان در مقابل آمریکا، اسرائیل یا هر متجاوز دیگری را جبران کنیم. اگر مردم را «داشته باشیم» و این «داشته» گرانقیمت را در کنار قدرت موشکی و همه دستآوردهای نظامی امروزمان قرار بدهیم، همان خاصیت بازدارندگی مطلوبی که مورد نظر همه ماست، بدست خواهد آمد.
"اگر مردم را «داشته باشیم» و این «داشته» گرانقیمت را در کنار قدرت موشکی و همه دستآوردهای نظامی امروزمان قرار بدهیم، همان خاصیت بازدارندگی مطلوبی که مورد نظر همه ماست، بدست خواهد آمد"اما اگر مردم را نداشته باشیم و آنها را از خود برانیم - همانطور که شما بخش مهمی از آنها را (ولو با نیت خیر) میرانید - یا اگر فقط در نهایت صرفاً بخواهیم روی جمعیتی که «هسته سخت» حامیان نظام میخوانند حساب کنیم - معادله قدرت میان ما و آمریکا به موشکهای ۱۲۰۰ کیلومتر ما در مقابل موشکهای قارهپیما آنها، خاک ما در مقابل پایگاهها نظامی آنها، توان نقطهزنی ما در مقابل قدرت تخریب بمبهای چند صد تُنی و کلاهکهای هستهای آنها، محدود خواهد شد!
جناب علیزاده، ویرانیطلبان خارجنشین و رسانههای فارسیزبان و صفحات «فارسی» وزارت خارجه و ارتش و نهادهای امنیتی اسرائیل در شبکههای اجتماعی، به اندازه کافی برای دو قطبیسازی، تفرقهافکنی، گسترده کردن شکافهای اجتماعی و سیاسی، سرمایهگذاری میکنند. عدهای هم در داخل کشور که رسماً جامعه را به «خودی» و «غیرخودی» تقسیم کردهاند و سند کشور را به نام خودشان زدند و «غیرخودی» را به پاسپورت گرفتن و رفتن دعوت میکنند و حتی تاب حضور چند دقیقه یک «غیرخودی» در یک برنامه صدا و سیما - چه برسد به کرسیهای مجلس و دولت - را ندارد. «آرمان فلسطین» تنها یکی از قربانیان این شکاف عمیق اجتماعی و سیاسی در جامعه امروز ماست.
شما که به نظر میرسد عمیقأ دغدغه امنیت و منافع ملی دارید، طریق «لاتفرقوا» پیشه کنید و وارد بازی ویرانیطلبان خارجی و انحصارطلبان داخلی نشوید.
۳۱۱۳۱۱
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران