توقیف نفتکشها و دوگانگیهای سیاست آمریکا در قبال جمهوری اسلامی
تبلیغ بازرگانی
روزنامۀ لیبراسیون مورخ پنجم سپتامبر یادآوری میکند که حدود هجده ماه قبل، برخی سازمانهای غیردولتی در آمریکا هشدار دادند که نفتکش «سوئز راجان» با اجرای «مانورهای گمراهکننده»، مشغول انتقال نفت خام ایران است. طی ماهها، این کشتی در نزدیکی سنگاپور باقی ماند و سرانجام در ماه آوریل گذشته عازم خلیج مکزیک شد و در سواحل تگزاس لنگر انداخت. به گفتۀ کارشناسان، این کشتی و محمولۀ آن توسط آمریکا توقیف شده، اما واشنگتن این موضوع را رسماً تأیید نکرده است.
اما خبرگزاریهای جمهوری اسلامی از «تخلیۀ نفت دزدیدهشدۀ ایران در تگزاس» خبر دادند. بیش از دو هفته قبل خبرگزاری مهر نوشت: «هفتههاست که دادستان فدرال آمریکا دستور حراج محمولۀ نفت ایران به شرکتهای آمریکایی را صادر کرده، اما خبرگزاری رویترز میگوید محموله نفت خام ایران که آمریکا آن را مصادره کرده در سواحل تگزاس باقی مانده و نمیتواند تخلیه شود، زیرا به خاطر تهدید ایران به اقدام متقابل، هیچ شرکتی تمایلی برای خرید و تخلیه آن نداشت.»
لیبراسیون این موضوع را تأیید میکند و مینویسد: نفتکش «سوئز راجان» طی ماهها بلاتکلیف ماند، زیرا شرکتهای آمریکایی در خرید محمولۀ ٨٠٠هزار بشکهای آن تردید داشتند، چرا که مایل نبودند خشم ایران را در خلیج فارس دامن بزنند. فرزین ندیمی، تحلیلگر امور دفاعی و امنیتی در موسسۀ واشنگتن یادآوری میکند که به تلافی توقیف «سوئز راجان»، جمهوری اسلامی ایران نیز نفتکش «ادونتیج سوئیت» را که عازم آمریکا بود، در ماه آوریل گذشته توقیف کرد.
واقعیت ماجرا اینست که ایران و آمریکا در یک سلسله تلافیجوییهای متقابل، نفتکشها را توقیف کردهاند: ایران کشتیهای تجاری به مقصد ایالات متحده را توقیف میکند و آمریکا هم به سراغ کشتیهایی میرود که نفت خام صادراتی ایران را حمل میکنند.
"طی ماهها، این کشتی در نزدیکی سنگاپور باقی ماند و سرانجام در ماه آوریل گذشته عازم خلیج مکزیک شد و در سواحل تگزاس لنگر انداخت"صحنۀ اصلی این وقایع نیز تاکنون خلیج فارس و تنگۀ هرمز بوده است.
سرنوشت «سوئز راجان»
به نوشتۀ لیبراسیون، سرانجام در روز بیستم اوت (۲٩ مرداد)، نفتکشی به نام «ام آر فرات» (MR Euphrates)، در کنار «سوئز راجان» پهلو گرفت: این به معنای انتقال محموله از یک کشتی به کشتی دیگر است. چند روز بعد، «امآر فرات» محمولۀ خود را در بندر هیسوتون تگزاس تخلیه کرد. با اینحال دولت آمریکا در این مورد سکوت کرده، زیرا نفتکش «سوئز راجان» از نگاه دستگاه قضایی آمریکا «مشکلدار» است و محمولۀ آن نیز باید قاعدتاً «پلمب» شده باشد.
اما در تهران، وزارت امور خارجه کاردار سفارت سوئیس را احضار، و اعتراض شدید خود را نسبت به توقیف محمولۀ نفت توسط آمریکا ابراز کرد. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه گفت: «توقیف نفت ایران غیرسازنده است و دولت آمریکا از یک سو علاقه خود را به گفتگوهای مستقیم برای احیای برجام نشان میدهد و از سوی دیگر تحریمهای جدید اعمال میکند و محموله نفت را توقیف میکند.»
اگرچه موج اعتراضات ایرانیان در یک سال اخیر و همچنین فروش پهپاد به روسیه باعث شدت گرفتن تنش میان تهران و واشنگتن شد، ولی با اینحال طی چند ماه اخیر نشانههایی از «پیشرفتهای دیپلماتیک» میان دو کشور دیده شده است. بارزترین نشانهها، آزاد شدن برخی پولهای ایران و در مقابل، خروج چند گروگان دوتابعیتی از اوین است.
حتی گفته میشود که مقامات آمریکایی به طور خصوصی و غیررسمی اعتراف کردهاند که برخی تحریمها در مورد صدور نفت ایران را کاهش دادهاند.
صادرات نفت ایران بیشتر میشود
بررسیهای همۀ مؤسسات کارشناسی نشان میدهد که میزان تولید و صادرات نفت ایران در ماههای اخیر افزایش داشته است. بر این اساس، طی ماه میلادی گذشته (اوت)، ایران روزانه ۱٫٨۵ میلیون بشکه و حتی در برخی روزها ۲٫۲ میلیون بشکه نفت خام صادر کرده که در مقایسه با ماه ژانویه، ۶٠٠هزار بشکه افزایش نشان میدهد.
مسلماً چین همچنان مشتری اصلی این صادرات است. به نوشتۀ لیبراسیون، ایران مثل روسیه، نفت خود را ارزانتر میفروشد تا بتواند بهرغم تحریمها به صادرات ادامه دهد. به گفتۀ کارشناسان، طی سالها، روشهای گوناگونی برای دور زدن تحریمها ابداع شده، اما «قواعد بازی» را در این زمینه، جمهوری اسلامی ساخته و روسیه بسیار از آن «الهام گرفته است.»
ورود بیشتر نفت ایران به بازار جهانی میتواند به نفع آمریکا نیز باشد، زیرا تا اندازهای از گران شدن سوخت جلوگیری میکند، آنهم در شرایطی که واشنگتن با افزایش تورم و گرانی بنزین دست به گریبان است
به طور خلاصه لیبراسیون معتقد است که آمریکا توانایی سختگیری بیشتر در مورد تحریم نفت ایران را دارد، اما فعلاً چندان تمایلی به این کار نشان نمیدهد.
در ورای همۀ این کشاکشها، پروندۀ اتمی و تلاشها برای تجدید توافق با ایران مشاهده میشود. از نظر دیپلماتهای آمریکایی اگر برجام را طرح یا «پلان A» و استراتژی فشار حداکثری را «پلان B» بدانیم، اینک «پلان C» به اجرا گذاشته شده که به معنای حفظ وضعیت موجود و پرهیز از بحران است، به امید آن که در آینده فرصتی برای تغییر شرایط به دست آید.
لیبراسیون نتیجه میگیرد که در کارزار آینده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، جو بایدن مسلماً نخواهد توانست در حوزۀ سیاست خارجی از بُرد در پروندۀ ایران سخن بگوید.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید
اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران