جلال پیشواییان؛ ضدقهرمانی برای تمام فصول
جلال پیشواییان؛ ضدقهرمانی برای تمام فصول
- علی مصلح
- روزنامهنگار و منتقد سینمایی
منبع تصویر،
Fars
مرگ جلال پیشواییان در ۹۱ سالگی در جایی کیلومترها دور از وطن نمیتواند شمایل فراموش نشدنی او در تاریخ سینمای ایران را مخدوش کند. او بیشک یکی از نمادهای ماندگار جریان سینمای متفاوت ایران در سالهای قبل از انقلاب - موسوم به «موج نو» - است و این ماندگاری را به شیوهای دور از ذهن و متفاوت با همنسلانش به دست آورد؛ با نقش آفرینی در قالب خبیثترین شخصیتهای سینمایی که در برابر قهرمانهای اغلب عاصی و تنهای آن فیلمها قرار میگرفت و تراژدیهای هولناک و خونبار رقم میزد.
پیشواییان مانند تعدادی از بازیگران آن دوران از ورزش به سینما آمد. او جودوکار و بوکسور بود و ابتدای دهه ۱۳۴۰ و حدود یک دهه پیش از ظهور موج نوی سینمای ایران، اولین فیلمش را بازی کرد. «خداحافظ تهران» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان محصول سال ۱۳۴۵ نقطه عطف کارنامه او بود. فیلمی که مسعود کیمیایی در آن به عنوان دستیار کارگردان حضور داشت و او بود که سه سال بعد با سپردن نقش یکی از برادران آبمنگل در فیلم «قیصر» نقش پررنگی در شکلگیری شمایل سینمایی جلال پیشواییان بازی کرد.
از موج نو تا فیلمفارسی
«قیصر» را در کنار فیلم «گاو» (داریوش مهرجویی) آغازگر موج نو سینمای ایران میدانند، اما کارنامه جلال پیشواییان همزمان با افزایش تولید فیلمهای این جریان متفاوت - که واکنش فیلمسازان روشنفکر و تحصیلکرده آن دوران به سینمای تجاری موسوم به «فیلمفارسی» بود - پربارتر میشد.
"او جودوکار و بوکسور بود و ابتدای دهه ۱۳۴۰ و حدود یک دهه پیش از ظهور موج نوی سینمای ایران، اولین فیلمش را بازی کرد"به جز حضور مداوم در آثار کیمیایی، پیشواییان تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی همکاری با شاخصترین کارگردانان ایرانی از جمله علی حاتمی، امیر نادری، ناصر تقوایی، فریدون گله، کامران شیردل، رضا میرلوحی و پرویز صیاد را تجربه کرد که اتفاقی کمسابقه است.
ضمن اینکه کارنامه او محدود به فیلمهای موج نو نبود و او به عنوان چهرهای پرکار در انبوهی از فیلمهای فارسی و عامهپسند هم مقابل دوربین میرفت. این تنوع و پرکاری او که تقریبا همیشه نفش منفی بازی میکرد، کمتر برای بازیگران آن نسل تکرار میشد. او طی ۱۷ سال (۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷) در حدود ۷۰ فیلم سینمایی بازی کرد که آماری چشمگیر و نشانگر مقبولیت او به عنوان بازیگر نقشهای منفی است.
کیفیت بازی او در فیلمهای موج نو هرچند گاهی تکراری به نظر میرسید اما چشمگیر و به یادماندنی بود؛ همان چیزی که داستانهای اغلب تلخ سازندگان این آثار نیاز داشت. یک «بدمن» تمام عیار که زندگی و سرنوشت قهرمانهای فیلمها را تیره و تار میکرد یا به سمت پرتگاه میبرد. او به کمک ویژگیهای خاص چهرهاش و با آن چشمهای نافذ، ابروهای ضخیم، بینی پهن و صورت سنگیاش همیشه نماینده شر آشکار بود که گویی به شکل تقدیری ظاهر میشد و همهچیز را دراماتیکتر میکرد.
دوئلهای او با بازیگران مقابلش بخشی از مهمترین لحظات سینمای قبل از انقلاب را رقم زده است، مانند فصل زد و خورد سه نفره با زکریا هاشمی و سعید راد در فیلم «خداحافظ رفیق» ساخته امیر نادری که یکی از خشنترین و رئالیستیترین صحنههای درگیری تاریخ سینمای ایران است و با کشته شدن شخصیت جلال (جلال پیشواییان) به دست ناصر (زکریا هاشمی) در میان زبالهها به پایان میرسد.
دستانداز انقلاب
فعالیت جلال پیشواییان با وقوع انقلاب اسلامی دستخوش تغییر شد. طبیعی بود که او از نظر مدیران سینمایی جدید یکی از نمادهای «ابتذال» سینمای قبل از انقلاب باشد و حتی حضورش در فیلمهای متفاوت آن دوران حرفهاش را نجات ندهد. البته تا پیش از استقرار مدیرانی که معمار سینمای بعد از انقلاب شناخته میشوند، پیشواییان در دو فیلم مهم بازی کرد: «خط قرمز» مسعود کیمیایی که توقیف شد و هیچوقت نمایش عمومی نداشت و «سفیر» اثر تاریخی-مذهبی فریبرز صالح که هم در اکران موفق بود و هم بارها از تلویزیون پخش شد.
او در فیلمهایی مثل «تیغ و ابریشم» (باز هم در همکاری با کیمیایی) و «شیلات» ساخته رضا میرلوحی هم حضور داشت، اما در سال ۱۳۶۴ و بعد از تثبیت مدیریت جدید سینمای ایران متشکل از مثلث فخرالدین انوار-سیدمحمد بهشتی-محمدمهدی حیدریان به آلمان مهاجرت کرد و از سینما و بازیگری دور ماند.
گفتگو با چهرههای سیاسی، هنری و ادبی از تلویزیون فارسی بی بی سی.
برنامه ها
پایان پادکست
حدود یک دهه بعد کیمیایی با فیلم «تجارت» او را به سینما و به ایران برگرداند؛ فیلمی که در آلمان تولید شد و پیشواییان استثنائا در آن نقش منفی نداشت.
"«خداحافظ تهران» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان محصول سال ۱۳۴۵ نقطه عطف کارنامه او بود"پیشواییان بعد از بازگشت به ایران، از نیمه دهه ۱۳۷۰ بازیگری را ادامه داد و باز هم بیشتر در نقشهای منفی. او اگر در فیلمهای قبل از انقلاب او شمایل جاهل و لات و چاقوکش و از این قبیل داشت، در فیلمهایی که از دهه ۷۰ به بعد بازی کرد، منفی بودن او رنگ و بویی ایدئولوژیک هم میگرفت. مثل نقش بعثی در فیلمهای جنگی یا نقش ضد انقلاب و جاسوس در فیلمهای اکشن.
او البته سه بار دیگر هم با دوست قدیمیاش مسعود کیمیایی همکاری کرد؛ در فیلمهای «ضیافت»، «حکم» و «جرم». بیشتر فیلمهای دوره دوم کاری پیشواییان آثاری ضعیف و فراموش شدنی بودند و به جز سه همکاری با کیمیایی، تنها فیلم شاخصش «بیپولی» ساخته حمید نعمتالله بود که در آن نقشی کوتاه داشت.
جلال پیشواییان آخرین بار یک دهه پیش مقابل دوربین رفت و طی ده سال آخر عمرش - که بیشتر آن در آلمان گذشت - اثر چندانی از او در سینمای ایران نبود. برخی منتقدان سینمایی یا رسانهها گاهی از او به عنوان یکی از چهرههای ماندگار سینمای قبل از انقلاب یاد میکردند یا مصاحبههایی از او منتشر میشد. به همین دلیل نسل جدید سینماروهای ایران به سختی او را میشناسد.
سه سال پیش خبر درگذشت او در قالب شایعه پخش و سپس تکذیب شد و وقتی صبح روز شنبه ۲۰ آذر بار دیگر این خبر در شبکههای اجتماعی منتشر شد، رسانهها با شک و تردید با آن برخورد کردند. اما این بار خبر واقعی بود و جلال پیشواییان که نامش در تیتراژ ابتدایی بسیاری از فیلمهای مهم کارنامهاش بعد از بازیگران اصلی با عنوان «... و جلال» روی پرده سینما نفش میبست، به تیتراژ پایانی فیلم زندگیاش رسید و به تاریخ پیوست.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران