تیم امید جوجه اردک زشت فوتبال ماست!
سپهر ستاری: تیم امید ایران با شکست مقابل ازبکستان از صعود به جام ملتهای زیر ۲۳ سال آسیا بازماند و شانس حضور در المپیک پاریس را هم از دست داد. شاگردان رضا عنایتی در شرایطی وداع زودهنگامی با مسابقات مقدماتی داشتند که خیلیها انتظار داشتند این نسل از تیم امید بتوانند به نیم قرن ناکامی فوتبال ایران در رسیدن به المپیک پایان دهند ولی در نهایت سرنوشتی مشابه دورههای قبلی رقم خورد. اتفاقی که حذف امیدها را تلختر از همیشه کرد این بود که آنها تنها به دلیل دریافت کارت زرد بیشتر نسبت به مالزی شانس صعود به جام ملتها را از دست دادند.
جلال چراغپور، کارشناس و مربی فوتبال در گفتگو با خبرآنلاین درباره حذف تیم امید صحبتهای جالبی را مطرح کرده که در ادامه میخوانید:
تیم ملی امید باز هم نتوانست به المپیک برسد. چرا این دوره هم ناکام بودیم؟
یک تعریف کلیشهای برای حذف شدن امید وجود دارد. این تیم امید هر چهار سال ابتدا همه را امیدوار کرده و بعد حذف شده، نزدیک ۴۸ سال است که این اتفاق رخ میدهد.
"سپهر ستاری: تیم امید ایران با شکست مقابل ازبکستان از صعود به جام ملتهای زیر ۲۳ سال آسیا بازماند و شانس حضور در المپیک پاریس را هم از دست داد"همیشه هم قبل مسابقات یک امیدواری به وجود میآورند که این دفعه فرق دارد ولی در عمل با تفاوتهایی که در فوتبال وجود دارد، مواجه میشویم. تفاوتهایی که ما از آنها غافل هستیم. هر بار که امیدهای کشورها باهم بازی میکنند، ما متوجه میشویم که یک سری چیزها نطفهاش در امیدها گذاشته شده و یکی دو سال دیگر آن وارد فوتبال بزرگسالان هم میشود. در یک تحلیل فیفا ۵ فاکتور سریعتر شدن، قویتر شدن، بهتر شدن تکنیک، هوش، مهارتهای میدانی مثل پرش و تکل وچود دارد. این را فیفا گفته است.
کشورها این فاکتورها را به آموزش پایهها تزریق میکنند. برای این کار با تحولاتی که در فوتبال به وجود میآید بلافاصله کلاسهای مدرن برای مربیان میگذارند. به طوری که مربیان آنها سنتی و قدیمی نشوند. مدل مربیگری و تمرین و نگرش به آمادگی جسمانی عوض میشود. تعریف هوش فوتبال از هوش بیرون عوض میشود.
"این تیم امید هر چهار سال ابتدا همه را امیدوار کرده و بعد حذف شده، نزدیک ۴۸ سال است که این اتفاق رخ میدهد"انتخاب وضعیت و ساختار تصمیم تبدیل به گونهای از هوش تبدیل میشود و فوتبالیستهای جدید متولد میشوند. امثال گاوی میآیند که در ۱۷ سالگی عضو تیم ملی هستند.
ما حتی در لیگ برتر هم بازیکن ۱۷ ساله نداریم که فیکس تیمی باشد.
در اروپا شما مثلا هلند را ببینید میانگین سنیاش ۲۲ سال و ۹ ماه است. کاپیتان ۲۳ سال دارد. آن وقت در فوتبال ما پر از بازیکن ۳۴ ساله است.
وقتی سن بازیکنان میرود معنیاش این است که اجازه نمیدهند جوانان بالا بیایند. یعنی جوانها پیر شدهاند و هنوز به بلوغ فوتبالی نرسیدهاند. سن شکوفایی آنها بالا میرود. تمام دورانی که علی دایی مهاجم نوک تیم ملی بود انواع مهاجمان مثل فراز فاطمی، ادموند بزیک، عنایتی و ... آمدند و بازیکنان خوبی هم بودند ولی بازی نکردند و رفتند.
"همیشه هم قبل مسابقات یک امیدواری به وجود میآورند که این دفعه فرق دارد ولی در عمل با تفاوتهایی که در فوتبال وجود دارد، مواجه میشویم"چون یک نفر ۱۲ سال بازی میکرد خب به بقیه فرصت نرسید. حالا این اتفاق برای کل تیم ملی رخ داده است. چون میگویند لیگ ما بازیکن در اندازه تیم ملی کم تولید کرده. مثلا دفاع چپ تیم ملی باید تا ۳۶ سالگی بازی کند. درحالی که امثال کارلوس و مالدینی در یک سنی کنار رفتند تا بازیکنان جوان با عضلات تازهتر و فکر برتر و مهارت بدنی بهتر بیایند.
خب ما همه اینها را کنار گذاشتهایم.
چه کسی کنار گذاشته است؟ مقصر این مسئله فدراسیون است یا مربیان؟
کمیته آموزش فدراسیون فوتبال. وقتی کمیته آموزش کلاس برگزار میکند و به مربی تازهکار میگوید برو ۲ سال با بچهها کار کن، او خیال میکند بچه آزمایشگاه است. در هلند مربی ۵۵ ساله وقتی بازنشسته میشود به رده پایه میرود.
ولی ما همیشه مربیان ضعیف و بیتجربه را به رده پایه میبریم.
در نتیجه در اوج بیسوادی سمت بچهها میرویم. مربی که مدرک D دارد اصلا تعریفی از تکنیک و تاکتیک ندارد.
نکته عجیب این بود که ما به دلیل کارت زرد بیشتر حذف شدیم و چند مورد این کارتها به دلیل اعتراض بود!
اگر شما بازیهای جوانان را ببینی، اکثرا با دعوا تمام میشود. همین لیگ یک و دو ما این شکلی است.
"هر بار که امیدهای کشورها باهم بازی میکنند، ما متوجه میشویم که یک سری چیزها نطفهاش در امیدها گذاشته شده و یکی دو سال دیگر آن وارد فوتبال بزرگسالان هم میشود"بازیکنان پرخاشگری را یاد میگیرند و جزو اخلاق ثانویهشان میشود. این را با خودشان به ردههای بالا میبرند. حتی بازی با بلغارستان بازیکن ما توپی که برای حریف است را به اوت میزند. خب او نماینده اخلاق ورزشی ماست. شما که تیمت هم جلوست.
یعنی این هم به ضعف در پایهها برمیگردد؟
تربیت یک پروسه مستمر است و تزریقی نیست.
در آلمان و هلند و انگلیس پایهها به شدت مدرن و پیشرفته هستند. در ایران ولی رده پایه محل درآمد است. باشگاهها به مربیان میگویند خودتان هزینه را جور کنید و آنها از اولیا میگیرند.
مشابه این داستانها در بازی ایران – ژاپن هم رخ داد. به نظرتان تصمیماتی شبیه به اقدام قلعهنویی برای خط زدن کنعانیزادگان میتواند موثر باشد؟
این مثل علم پزشکی است. کسی که جراحی میکند و چشمش را درمیآورد آیا بیناییاش درست میشود؟ نه.
"در یک تحلیل فیفا ۵ فاکتور سریعتر شدن، قویتر شدن، بهتر شدن تکنیک، هوش، مهارتهای میدانی مثل پرش و تکل وچود دارد"در جامعهشناسی هم همینطور است و صورت مسئله را پاک میکنند. مسئله این است که یک رفتار اجتماعی را از ریشه حل کنیم نه اینکه پاک کنیم.
به نظر شما کادر فنی نمیتوانست مسئله را مدیریت کند و ما کمتر کارت زرد بگیریم؟
کسی فکر نمیکرد ما به ازبکستان ببازیم و تفاضل گل ما با مالزی هم مساوی شود. یک تئوری هم وجود دارد که اگر به داور پرخاش کنی و عصبانی نگاه کنی او تحت تاثیر قرار میگیرد.
کیفیت تیم امید از نظر فنی را چطور ارزیابی کردید؟
غنای فنی ما خیلی پایین بود. این رده سنی نیاز به مربی دارد که فوتبال را کامل بشناسد. از آمادگی جسمانی تا روانشناسی و استراتژیهای دفاعی و هجومی را بداند.
یک تئوریسین باشد و مراحل مختلف را گذرانده باشد. این برای عنایتی زود بود و خودش را درگیر این مسئله کرد. ضمن اینکه تیم امید مثل کوه یخ میماند و کمی از آن از آب بیرون است. بقیه آن زیر آب است. شما در تیم امید بازیکنانی که بخواهی را در اختیار نداری، زمان نداری، اجازه تغییر پست بازیکن نمیدهند.
"برای این کار با تحولاتی که در فوتبال به وجود میآید بلافاصله کلاسهای مدرن برای مربیان میگذارند"مربی امید نمیتواند خلاقیت به خرج دهد و در کارش دخالت میکنند که مبادا بازیکن خراب شود.
تیم امید ما یک سال هم بلاتکلیف بود. ازبکستان در همین ۶ ماه ۸ بازی دوستانه داشته ولی ما کلا با ۴ بازی وارد مسابقات شدیم. مربی هم ۵ ماه بالا سر تیم بود. این ضعف فدراسیون نیست؟
چرا موافقم ضعف فدراسیون است. به نظرم تیم امید جوجهاردک زشت فوتبال ما است!
انتخاب رضا عنایتی را در قیاس با گزینههایی مثل مهدویکیا که قبلا بود یا محرم نویدکیا که اسمش مطرح شد چطور دیدید؟
اینجا را من باید از آقای عنایتی دفاع کنم.
ما انواع و اقسام مربیان را آوردیم. مشکل امید همان است که که گفتم. بلوغ زیستی دیرهنگام فوتبال ما که دلیلش نوع آموزش و نوع مربی و کمیته آموزش فدراسیون فوتبال است.
راهکار شما برای شکوفایی نسلهای بعدی امید چیست؟
راهکار من فردی نیست و گروهی است. یک راهکار کلان سازمانی لازم است. انقلاب لازم است و آموزش و تمرینات باید زیرساختی تغییر کند.
"انتخاب وضعیت و ساختار تصمیم تبدیل به گونهای از هوش تبدیل میشود و فوتبالیستهای جدید متولد میشوند"بنیان کمیته آموزش باید تغییر کند. اتاق کمیته آموزش طوری است که ۳ نفر در آن جا نمیشوند. این کمیته باید ساختار و محتوایش عوض شود. نسل جدید تحصیلکرده با زبان تخصصی فوتبال باید از سرچشمه فوتبال را بیاورند. نه اینکه از AFC دوره بگذارند..
ژاپن کار درستی کرد و AFC را دور زد و خودش نسل نویی از مربیان را پرورش داد و کره هم این کار را میکند.
نتیجهاش هم موفقیتهای اخیر با مربی داخلی است.
اسپانیا و ترکیه و آلمان را برده است. ۴ گل زده یعنی از حادثه و سانتر و داور و VAR رد شدهای.
بیشتر بخوانید:
-
روایت مجری تلویزیون از صحبتهای جالب مرحوم حجازی درباره قلعهنویی
-
حسرت المپیک ابدی شد!
-
عکس| خطونشان رونالدو برای پرسپولیسیها در آستانه سفر به ایران
-
حمله هواداران استقلال به رای فدراسیون و تاج؛ به نفع پرسپولیس است
-
واکنش علی دایی به احتمال دیدار با رونالدو
۲۵۸ ۲۵۸
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران