داستان فرمانده احمد و مینی که سرنوشت را رقم زد

داستان فرمانده احمد و مینی که سرنوشت را رقم زد
باشگاه خبرنگاران
باشگاه خبرنگاران - ۳۱ فروردین ۱۴۰۰

به  گزارش  خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، ۲۹ فروردین ماه تا سوم اردیبهشت ماه که به پاس حماسه‌آفرینی‌های نیروی زمینی ارتش  به نام هفته ارتش نام‌گذاری شده، یادآور زحمات ارتش جمهوری اسلامی ایران در همه عرصه‌های رزمی، ارتقای توان رزمی، حفظ تمامیت ارضی، مردم‌یاری و بسیاری از زمینه‌های نقش‌آفرینی کرده است. حوزه مقابله با ویروس کرونا آخرین حوزه‌ای است که ارتش و سایر نیرو‌های مسلح برای مردم یاری و کمک به مردم کشورمان وارد عمل شدند و با تولید ماسک و مواد ضد عفونی کننده و ضد عفونی معابر فعالیت‌های مهمی را انجام داده اند.

امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در روز‌های پیش از پیروزی انقلاب سخنان بسیاری درباره پیوند ارتش با مردم در مبارزه با رژیم ستمشاهی دارند. ایشان در یکی از سخنرانی‌های خود در تاریخ ۱۵ شهریورماه سال ۵۷ خطاب به ارتش می‌فرمایند؛ «من از ارتش محترم ایران سپاسگزارم که در راهپیمایی عظیم تهران و سایرشهرستان‌ها به روی مردم وطنخواه خویش که از ستمکاری پنجاه ‏سالۀ دودمان پهلوی به جان آمده‏ اند، آتش نگشودند و دست خود را به جنایت بزرگی که کار همیشگی فرمانروایان است آلوده نکردند. من، در این موقع حساس که کشور و وطنمان در لب پرتگاه و بر سر دو راهی سقوط یا استقلال واقع شده است، دست خود را به سوی نیرو‌های زمینی، هوایی ودریایی وفادار به اسلام و وطن دراز می‏‌کنم و برای حفظ استقلال و بیرون آمدن از یوغ اسارت و ذلت، از آنان استمداد می‏‌کنم.‌ای سربازان غیور که برای وطن و کشور خود فداکاری می‏‌کنید! بپاخیزید! ذلت و اسارت بس است! پیوند خود را با ملت عزیز استوارتر کنید و فرزندان و برادران برومند خود را برای هوای نفس یک خاندان چپاولگر به خاک و خون نکشید. بر گویندگان و نویسندگان است که در روشن شدن افکار برادران نظامی خود هر چه بیشتر کوشا باشند و ملت ایران باید به آنان احترام گذارد؛ آنان برادران ما هستند.»

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی نیز روز ۵ مهرماه سال ۱۳۷۶ در دیدار نیرو‌های حاضر در مانور ذوالفقار درباره ارتش گفتند: «همه جهانخواران، همه متجاوزان، همه رژیم‌های بددل و همه مستکبرانی که قصدشان تجاوز و زیاده‌طلبی است، بدانند که ایران اسلامی با این ملت، با این جوانان، با این امکانات، با این ارتش، با این سپاه، با این نیرو‌های مسلّح عزیز و سرافراز و با این توانایی در ساخت، هیچ‌گاه در مقابل هیچ قدرتی تسلیم نخواهد شد.

جا دارد که امروز ارتش جمهوری اسلامی ایران را «حزب‌اللَّه» بنامیم؛ ارتش حزب‌اللَّه.

"احمد در خانواده‌ای به دنیا آمد که بسیار به شئونات اسلام مقید بودند، او ۳ خواهر و ۳ برادر داشت که در مجموع باعث شده بود تا خانواده‌ای آن‌ها یک خانواده شلوغ و پرجمعیت باشد"«الا انّ حزب‌اللَّه هم‌المفلحون» (۱). حزب خدا مفلح و رستگار است. حزب خدا غالب و پیروز است. هر چه می‌توانید، در این خطِّ حزب‌اللّهی جلو بروید. حزب‌اللَّه، یعنی کسی که هم از امکانات خداداد بهترین استفاده را می‌کند - از دانش استفاده می‌کند، از خرد و اندیشه استفاده می‌کند، از نیرو‌های انسانی استفاده می‌کند، از ابتکار و تجربه استفاده می‌کند، از تجربه هشت سال دوران دفاع مقدس بیشترین استفاده‌ها را می‌کند - و هم ارزش‌های انسانی و الهی را که اسلام به او آموخته است، گرامی می‌دارد و آن را مایه پیشرفت خود به حساب می‌آورد و به آن تکیه می‌کند و با آن سرافراز است.

 

در این گزارش می‌خواهیم با یکی از شهدای نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران به نام امیر سرلشکر شهید احمد نراقی آشنا شویم.

شهید احمد نراقی که بود؟

امیر سرلشکر شهید احمد نراقی یکی از شهدای نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران است که در تاریخ اول تیرماه سال ۱۳۳۹ در خانواده‌ای مومن و متعهد چشم به جهان گشود. احمد در خانواده‌ای به دنیا آمد که بسیار به شئونات اسلام مقید بودند، او ۳ خواهر و ۳ برادر داشت که در مجموع باعث شده بود تا خانواده‌ای آن‌ها یک خانواده شلوغ و پرجمعیت باشد. احمد از همان سنین کودکی به کار کردن مشغول شد و فقط تنها هدفش تأمین مخارج تحصیل بود تا باری از دوش خانواده بردارد. او به هیچ وجه از پدرش خرجی نمی‌گرفت و در دوران دبیرستان تا دیروقت کار می‌کرد.

دوران دبیرستان احمد با دوران اوج گرفتن مبارزات مردمی ضد رژیم ستمشاهی مصادف شده بود و او نیز همانند سایر مردم به راهپیمایی‌ها می‌رفت و انزجار خود از ظلم ستمشاهی را اعلام می‌کرد.  او پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت‌های خود را گسترش داد و این فعالیت‌ها را در مسجد ادامه می‌داد.

"احمد از همان سنین کودکی به کار کردن مشغول شد و فقط تنها هدفش تأمین مخارج تحصیل بود تا باری از دوش خانواده بردارد"احمد که از همان دوران نوجوانی به فرایض واجب خود مقید بود، اهل مسجد و همیشه در نماز جمعه و جماعت شرکت می‌کرد و در محافل عبادی و عرفانی حضوری فعال داشت. با تشکیل بسیج و سپاه پاسداران عضو بسیج محله شد و به فعالیت‌های فرهنگی در پایگاه سپاه مالک اشتر مشغول شد و از فعالان فرهنگی بود.

احمد تحصیلات دبیرستان خود را به پایان رساند و توانست تا دیپلم علوم تجربی خود را در اول مهرماه سال ۱۳۶۰ دریافت کند. به دلیل علاقه به ارتش از طریق شرکت در کنکور ورودی دانشگاه افسری ارتش به استخدام آن درآمد. او پس از گذراندن دوره سه ساله دانشکده افسری توانست تا در اول مهرماه سال ۱۳۶۳ با درجه ستوان دومی در رسته مهندسی فارغ التحصیل شود. دوره مقدماتی را در مرکز آموزش مهندسی بروجرد و در گروه ۴۱۱ بروجرد گذراند و در همان شهر به خدمت ادامه داد.

او در پاسخ کسانی که او را از عضویت در ارتش نهی می‌کردند می‌گفت: «اگر من و امثال من به ارتش ملحق نشویم چه کسی از این کشور پاسداری و حفاظت کند؟ یک کشور به ارتش و سپاه و بسیج احتیاج دارد.»

از خصایص اخلاقی قابل تحسین وی این که شهید شب‌ها همیشه با وضو می‌خوابید، با کسی بلند صحبت نمی‌کرد، بسیار گشاده رو و خندان بود، صبوری در رفتار او موج می‌زد و ناراحتی خود را بروز نمی‌داد. در نامه هایش همیشه بر صله ارحام و نماز اول وقت تأکید و احوالات فامیل را جویا می‌شد و همیشه از همه طلب بخشش و حلالیت می‌کرد.

با شروع جنگ تحمیلی وی بار‌ها در جبهه‌های حق علیه باطل حضور داشت. در سال ۱۳۶۵ به همت خانواده اش پیمان مقدس ازدواج را منعقد ساخت که ثمره شش ماه زندگی مشترک او تنها یک دختر است که هیچ گاه دستان پرمهر پدر را احساس نکرد. عاقبت این ارتشی دلاور و فداکار در حالی که فرمانده عملیات بود در تاریخ ۲۳ آبان ماه سال ۱۳۶۵ در منطقه قصر شیرین، طی برخورد با مین به فیض شهادت نائل شد و خالصانه به سوی معبودش پر گشود و پیکر پاکش در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

خاطراتی از شهید احمد نراقی

مادر شهید سرلشکر احمد نراقی درباره این شهید بزرگوار می‌گوید: شهید احترام خاصی برای پدر و مادر خود قائل بود به طوری که امکان نداشت حرفمان را نادیده بگیرد، وقتی به سن ازدواج رسید برای او دختری از خانواده آشنا انتخاب کردیم و او هم، چون انتخاب خانواده بود مخالفتی نکرد.

پدر شهید نیز احمد را چنین وصف می‌کند: شهید فرزندی هم داشته، اما دست تقدیر به گونه رقم خورد که عشق به فرزند را فدای عشق به اسلام و وطن کند. برای زنده نگه داشتن یاد شهید و فرهنگ شهادت باید هدف آنان را زنده نگه داشت، نباید فراموش کرد که جوانان این مرزو بوم جانشان را برای چه در کف دست گرفته بودند.

«معصومه نراقی» خواهر شهید سرلشکر نراقی نیز چنین تعریف می‌کند: نوشتن خلاصه زندگی تمام شهدا کار چندان ساده‌ای نیست.

" او پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت‌های خود را گسترش داد و این فعالیت‌ها را در مسجد ادامه می‌داد"آن‌ها طوری زندگی کردند که واقعا دوست داشتند که آن طور باشند. از همان زمان کودکی طالب علم و یادگیری بود. دوست داشت همیشه پای منبر بزرگان بنشیند. خیلی ساده زندگی می‌کرد به هیچ وجه اهل تجملات و مادیات نبود. اصلا به مال دنیا و حرف‌های دنیا اهمیت نمی‌داد.

از سن نوجوانی وارد بسیج شد و واقعا به آن عشق می‌ورزید.

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط