در دنیای امروز حکمرانی بدون فضای مجازی میسر است؟

در دنیای امروز حکمرانی بدون فضای مجازی میسر است؟
خبرگزاری دانشجو
خبرگزاری دانشجو - ۱۹ آبان ۱۴۰۲

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، روابط‌عمومی اندیشکده مطالعات توسعه و فرهنگ، در گفتگو با محمدصادق نصرالهی؛ دانشیار دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) به بحث در خصوص لزوم توجه به حکمرانی و سیاست‌گذاری در فضای مجازی و حدود و ثغور آن پرداخت.

الزامات و ضرورت‌های حکمرانی فضای مجازی چیست؟

برای پاسخ به چرایی ضرورت حکمرانی فضای مجازی ابتدا باید به سه سطح از حکمرانی توجه کنیم:
اول حکمرانی در فضای مجازی از این لحاظ اهمیت دارد که امروزه فضای مجازی یکی از مهم‌ترین ساحت‌های اجتماعی بشر است، همچنین شاخص میزان وقت‌گذاری افراد در این فضا نشان از اهمیت آن دارد. علاوه‌براین، ضریب تأثیری که در حوزه‌های مختلف اعم از سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی دارد نیز قابل توجه است. به‌عنوان نمونه سیاست‌ها، پویش‌ها و کمپین‌ها در فضای مجازی اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند یا در بحث‌های امنیتی موج‌آفرینی‌هایی که در بحران‌زایی مشاهده می‌شود، عمدتاً در فضای مجازی پدید می‌آید. در حوزه فرهنگ نیز سبک زندگی و فرهنگ مجازی شکل‌گرفته قابل توجه است. در حوزه اقتصادی نیز شاهد هستیم که جمعیت قابل توجهی از فضای مجازی امرار معاش می‌کنند و در کنار این موضوع، رمزارز به پدیده مهمی تبدیل شده است.

"علاوه‌براین، ضریب تأثیری که در حوزه‌های مختلف اعم از سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی دارد نیز قابل توجه است"این بحث‌ها حکایت از آن دارد که فضای مجازی همه ساحات را در بر می‌گیرد؛ لذا به‌عنوان پدیده و بازیگر مهم اجتماعی از آن یاد می‌شود.

مبحث دوم؛ حکمرانی از طریق فضای مجازی به نوبه خود قابل توجه است؛ زیرا فضای مجازی می‌تواند ابزاری تسهیل‌گر برای سایر حوزه‌های حکمرانی ما باشد. به‌عنوان مثال در موضوع اخذ مجوز‌های کسب‌وکار، که امروزه در سامانه یکپارچه صدور مجوز انجام می‌شود، بسیاری از فساد‌ها و اطاله‌ها محدود شده است. اساساً ادبیات دولت الکترونیک و دولت مجازی در این عرصه مطرح می‌شود.

در نهایت نیز با توجه به اینکه امروزه حکمرانی در فضای مجازی و حکمرانی از طریق فضای مجازی اهمیت یافته و درهم تنیده شده است، می‌توان از مفهوم حکمرانی در عصر فضای مجازی سخن گفت. این بدین معناست که بدون توجه به فضای مجازی در این عصر نمی‌توان «حکمران» خوبی بود. امروزه در مقوله حکمرانی، فضای مجازی، محورِ همه تصمیم‌گیری‌هاست.

نقشی که فضای مجازی در حکمرانی ملی و جهانیِ کشور آمریکا ایفا می‌کند قابل توجه است. فضای مجازی در چین نیز به‌عنوان کشوری پیشتاز نقشی برجسته دارد؛ بنابراین می‌توان اظهار داشت که فضای مجازی تبدیل به یک ستون زندگی شده است که در سطح کلان هم اثرگذاری زیادی دارد.

نقش و حدود دخالت دولت در این عرصه چگونه تعیین می‌شود؟

ما در اینجا چند تقسیم‌بندی را می‌توانیم مطرح کنیم: مقسم اول بحث سیاست‌گذاری، قانون‌گذاری و مقررات‌گذاری است که دولت در کدام یک ورود کند. تقسیم‌بندی دیگر ناظر به تصدی‌گری و تولی‌گری دولت است. به نظر می‌رسد ما در حوزه فضای مجازی در تقسیم‌بندی اول و از دید کلان باید سیاست‌گذار یا نهایتاً قانون‌گذار باشیم و فضای مقررات‌گذاری باید به سمت بخش خصوصی برود، زیرا این فضا یک فضای متغیر و سیال است و حاکمیت این امکان را ندارد که همواره بتواند به مسائل مختلف ورود کند؛ بنابراین باید یکسری ریل‌گذاری‌های کلی را انجام دهد که محدوده حرکت فعالان و بازیگران را مشخص سازد. در مورد تقسیم‌بندی دوم نیز نباید متصدی باشد بلکه باید متولی باشد؛ بدین معنی که نظارت، هدایت و راهبری کند؛ لذا من وارد جزئیات شدن حاکمیت را مطلوب نمی‌دانم.

"در حوزه اقتصادی نیز شاهد هستیم که جمعیت قابل توجهی از فضای مجازی امرار معاش می‌کنند و در کنار این موضوع، رمزارز به پدیده مهمی تبدیل شده است"به‌طور مثال حوزه حمل و نقل نمونه خوب و موفقی از اعمال حاکمیت ماست که چند شرکت خصوصی در حال فعالیت هستند و دولت بر آن‌ها نظارت می‌کند؛ در همان حال که فضا را ضدانحصاری کردیم، دولت نظارت هم دارد. اما جایی که دولت پایه کنشگری و اپراتوری ماجرا بوده، آنجا خراب شده است برای مثال در فضای پیام‌رسان‌های داخلی چنین اتفاقی افتاده است. بستر‌ها و سکو‌های شبکه اجتماعی و پیام‌رسان‌ها که خصولتی هستند قواعد بازی را به هم زده‌اند و اگر اینگونه نبود روند بهتری را طی می‌کرد.

ضرورت اعمال فیلترینگ را به‌صورت کلی چگونه ارزیابی می‌کنید و آیا خللی در حکمرانی فضای مجازی ایجاد می‌کند؟

فیلترینگ در همه جای عالم هست؛ در آمریکا هم فیلترینگ نسبت به حاج قاسم یا نسبت به کپی‌رایت اعمال می‌شود. دو بحث در فیلترینگ مطرح است؛ یکی شدت، ضعف و تعیین دایره محتوای مجرمانه و بحث بعدی شیوه اجرای فیلترینگ است که ما در هردو مورد ضعف داریم.

از نظر من فیلترینگ قطعاً موثر است. با وجود اینکه بعضی از انتقادات مانند اینکه فیلترینگ موجب رشد استفاده از فیلترشکن می‌شود را قبول دارم، اما آمار و شاخص‌های مختلف نشان می‌دهد، فیلترینگ منجر به کاهش و افول استفاده از یک شبکه اجتماعی می‌شود.

این واقعیتی است که در مورد تلگرام و اینستاگرام تجربه کردیم. پس فیلترینگ به‌عنوان یک راهکار موثر در «کوتاه‌مدت» قابل پذیرش است.

اما این به معنای نقد نداشتن من نیست. یکی از این نقد‌ها در حوزه شیوه اعمال فیلترینگ است؛ که ما متمرکزترین شیوه اعمال فیلترینگ را داریم. یعنی فیلترینگ در یک نقطه توسط یک مرجع یا حداکثر دو مرجع اعمال می‌شود که این الزاماتِ بسیار جدی فنی و سیاسی دارد. ما در این فیلترینگ هیچ یک از بخش‌های خصوصی، خانواده‌ها و سازمان‌ها را دخیل نکردیم؛ که این غلط است.

"به‌عنوان مثال در موضوع اخذ مجوز‌های کسب‌وکار، که امروزه در سامانه یکپارچه صدور مجوز انجام می‌شود، بسیاری از فساد‌ها و اطاله‌ها محدود شده است"این موضوع در خانواده اهمیت بیشتری می‌یابد. فرهنگ مجازی خانوادگی در غرب این است که خانواده نسبت به فرزند اعمال محدودیت می‌کند که امروز در ایران این موضوع برعکس شده است. این شیوه متمرکز باعث می‌شود، ظرفیت‌های ما به‌صورت کامل فعال نشود.

مرز فیلترینگ محتوا در حوزه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نامشخص است که ممکن است محل تسویه‌حساب‌های نظری و جناحی واقع شود. من به نظرم اصل موضوع این است که ما اگر یک دایره محتوایی محدود، اما واقعی را فیلتر کنیم بهتر است از اینکه دایره نامحدودی را همراه با راه دورزدن‌ها فیلتر کنیم. برای مثال در حال حاضر فیلترشکن‌ها به راحتی کار می‌کنند که یکی از دلایل آن وسیع بودن فیلترینگ ما است.

فیلتر شبکه‌های اجتماعی و بعضی از سایت‌های خبری باعث شده، قشری از جامعه نیاز‌هایی داشته باشند که با فیلترینگ این سوال‌ها بی‌پاسخ می‌ماند.

پیشنهاد شما برای نحوه اعمال حکمرانی کارآمد در فضای مجازی چیست؟

حکمرانی در فضای مجازی نیازمند فهمی درست از فضای مجازی است که این فهم بدون شناخت، تحقق و شکل‌گیری کلان‌داده در کشور امکان‌پذیر نیست و باید به‌صورت جدی کنشگران داخلی و بخش خصوصی را در ارائه خدمات پایه‌ای و عمومی فعال کنیم. از نظر من پروژه‌های موفق ما در خصوص حکمرانی فضای مجازی بیشتر شده است؛ برای مثال در حوزه حمل و نقل یا در حوزه مسیریابی به حکمرانی صحیح رسیده‌ایم. اما در چند حوزه هنوز فاصله داریم. به‌عنوان نمونه موتور جستجو و پیام‌رسان شبکه اجتماعی از جمله مسائل بااهمیت و پرکاربردی است که ضرورت دارد تلاش‌هایی در خصوص اعتماد مردم به نمونه‌های داخلی صورت پذیرد، تا در این فضا فعالیت کنند و مقوله کلان‌داده محقق شود. مبحث کلان‌داده به‌مثابه چاه نفت است، یعنی چشمه جوشانی است که می‌شود از آن استفاده و بازفرآوری کرد و خدمات و محصولات مختلف ارائه کرد و این همان معنایی است که ما می‌توانیم از فضای مجازی فهم کنیم.

نهایتاً اینکه امروزه دیپلماسی بدون فضای مجازی میسر نیست.

این دو مقوله کاملاً از یک سنخ هستند و اگر شما پلتفرم جهانی و اجتماعی داشته باشید، هم حکمرانی داخلی را دارید و هم اعمال سیاست خارجی را به‌راحتی می‌توانید انجام دهید.

منابع خبر

اخبار مرتبط

رادیو زمانه - ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
رادیو زمانه - ۲۱ آذر ۱۴۰۱