داستان کوتاه نهادی اجماعساز که خیلی زود از عرش به فرش رسید
به گزارش خبرنگار احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،حکایت از مدتها قبل از انتخابات ۱۴۰۰ شروع شده بود؛ حکایت جمعی که قرار بود برای انتخابات و آینده جریان اصلاحات تصمیم گیر باشند و اجماع ایجاد کنند و رای بیاورند و پیروز شوند، اما نشد آنچه باید میشد.
عمر کوتاه یک نهاد تازه تاسیس
بهمن ماه سال ۱۳۹۹ بود که سرانجام و پس از کش و قوسهای فراوان نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان در جهت وحدت این جریان در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ شکل گرفت. موضوعی که فرج کمیجانی رئیس دورهای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در پنج بهمن اعلام کرد و درباره آن گفته بود طی روزهای آینده با دعوت از دبیران کل احزاب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و ۱۵ نفر منتخب، اولین جلسه نهاد اجماع ساز تشکیل شده و نسبت به انتخاب هیات رئیسه و تقسیم کار میان اعضای ۴۶ نفره، تعیین کارگروههای تخصصی برای تدوین منشور مشترک و آئین نامههای لازم برای این نهاد اجماع ساز اقدام خواهد شد.
علی محمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزارن در توضیح بیشتر این نهاد بیان کرد که این نهاد اجماع ساز چیزی بین پارلمان اصلاحات و شورای هماهنگی خواهد بود. افراد حقیقی هم کمک میکنند تا تصمیماتی گرفته شود که با جو جامعه همخوانی داشته و موجب جلب اعتماد جامعه شود.
این نهاد که البته هنوز از راه نرسیده موجی از انتقادات را همراه خود می دید حالا قرار بود پس از نهادهایی نظیر سرا (طرح «سامانه رأیسنجی اصلاحطلبان» برای تعیین تکلیف لیستهای انتخاباتی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس ۹۸)، پارلمان اصلاحات (نهادی برای اجماع اصلاح طلبان در انتخابات ۹۸ که البته صرفا در حد صحبت باقی ماند) و شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان (سازوکار انتخاباتی اصلاحطلبان که در ترکیبی از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات به عنوان یک شورای واحد برای انتخابات مجلس شورای اسلامی در ۷ اسفندماه ۹۴ تشکیل شد) یک نهاد تازه به نام نهاد اجماع ساز یا همان ناسا که در نهایت هم به جبهه اصلاحات ایران تبدیل شده بود متولد شد.
نهادی که در انتخابات ریاست جمهوری اگرچه نامزد رسمی معرفی نکرد، اما بهزاد نبوی به عنوان رئیس آن طی بیانیهای ضمن تشکر از محسن مهرعلیزاده به دلیل انصراف از رقابتها اعلام کرد که به عبدالناصر همتی رای خواهد داد. حمایتی که در نهایت توانست ۲ میلیون و خردهای رای به سبد اصلاح طلبان اضافه کند.
و حالا حسین مرعشی درباره این نهاد تازه تاسیس که پیش از این صحبت از تداوم آن بود گفته است: «قرارمان در این جبهه پیش از این بر مبنای ادامه کار بود، اما باید باز هم در این رابطه بحث کنیم و بعد تصمیم بگیریم».
علاوه بر این علی تاجرنیا فعال اصلاح طلب هم درباره آن گفته است که «نهاد اجماعساز برای مأموریتی در مدت انتخابات ریاستجمهوری و شوراها تشکیل شده بود و عملا با پایانیافتن انتخابات، کارایی و نقش آن تمام شده است؛ بنابراین این نوع نهاد ادامه فعالیت نخواهد داشت».
نهادی که چندان هم اجماع ساز نبود
پایان کار ناسا موضوعی بود که زمینه های اعتراض روزنامه اصلاح طلب شرق را هم فراهم کرد و این روزنامه در مقاله ای نوشته است که حالا باید بررسی کرد که اصلا ماهیت وجودی نهاد اجماعساز چه بوده است؟ نهاد اجماعساز اصلاحطلبان (جبهه اصلاحات ایران) در واقع شکل دیگری از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بود که به دلیل مشکلاتی که در ساختارهای تصمیمگیری آن شورا و انتقادهایی که به نقش اعضای حقیقی در آن وجود داشت، با ساختاری منسجمتر و حزبمحوری بیشتر آغاز به کار کرد تا دو هدف را پیگیری کند؛ آنکه مرتبط با انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ شیوه اجماع بر سر نامزد واحد را تعیین کند و بر اساس رأی اکثریت اعضا، نامزد جبهه اصلاحات به مردم معرفی شود که چارتهای ساختاری برای نیل به اجماع به وجود آمد، اما به دلیل ردصلاحیت گسترده نامزدهای اصلاحطلب عملا هرگونه ابتکار عمل از جبهه اصلاحات ایران گرفته شد تا در نهایت نظر این نهاد، عدم ارائه نامزد شود و متعاقبش برخی احزاب به صورت مستقل از عبدالناصر همتی حمایت کنند. در واقع نهاد اجماعساز عملا نتوانست آن برنامههایی را که در نظر داشت، پیش ببرد و از سر ناچاری به سمت انفعال انتخاباتی رانده شد؛ چه آنکه اگر با نامزدهای موجود، یعنی همتی و مهرعلیزاده هم کنش حداکثری از خود نشان میداد، عملا نمیتوانست تغییری در نتیجه انتخابات رقم بزند.
سیدهادی خامنهای دیگر فعال اصلاح طلب هم در گفت و گویی بیان کرده است که «در همین انتخابات اخیر هم نهاد اجماعساز نهتنها اجماعی نساخت که اختلافساز هم بود.
"عمر کوتاه یک نهاد تازه تاسیس بهمن ماه سال ۱۳۹۹ بود که سرانجام و پس از کش و قوسهای فراوان نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان در جهت وحدت این جریان در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ شکل گرفت"شرط اول ترمیم رابطه ما اصلاحطلبان با بدنه اجتماعیمان این است که اولا به صورت جدی گذشته خود را نقد کنیم. ثانیا در این مسیر صادقانه رفتار کنیم تا مردم به این باور برسند که آنچه میگوییم ریاکاری، تظاهر و تبلیغات نیست».
چاره کار چیست؟
و حالا چه شخصیتهای اصلاح طلب بخواهند و چه نخواهند انگار عمر این نهاد تازه تاسیس هم پس از یک ماه به سر آمده است و به آلبوم خاطرات سایر نهادهای این جریان پیوسته است، اما به نظر میرسد که در این میان شاید بد نباشد که جریان اصلاح طلب از این فرصت استفاده کرده و فارغ از اینکه اشکال خود را در میان نهادهای متعدد جستجو کند به این جملات علی صوفی وزیر دولت اصلاحات بیاندیشد که «جریان اصلاحات سرمایه اجتماعی اش آسیب دیده، یعنی مردمی که با یک جمله "تکرار می کنم" آقای خاتمی، آن گونه به میدان می آمدند و نتیجه انتخابات را رقم می زدند الان آن شور را ندارند همه اینها باید بازسازی شود.»
موضوعی که محمدعلی وکیلی فعال اصلاح طلب هم در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان به آن اشاره کرده و درباره آن گفته است که درحال حاضر بهترین فرصت برای جریان اصلاح طلب وجود دارد که اصلاحاتی درون خود انجام داده و مسیری که طی کرده را آسیب شناسی کند.
این فعال سیاسی در ادامه تشریح کرده که باید بال چپ اصلاح طلب یعنی اصلاح طلبی براساس خط امام باز تعریف شود؛ در گذشته جناح چپ قدیم که بعدا نامش بال چپ اصلاح طلبی شد یک عناصر گفتمانی داشت که در جامعه محبوبیت خود را به دست آورده بود. آن عناصر گفتمان صورت بنایش بر گفتمان جمهوری اسلامی بود، اما ما در طول زمان و در تغییرات گرفتار جا به جایی در گفتمان خود شدیم و به نوعی به بهم ریختگی گفتمانی رسیدیم. در حال حاضر هم باید این بازسازی بر مبنای همین صورت بندی گفتمانی انجام شود.
و او در پایان یک سوال هم از شخصیتهای این جریان پرسیده و گفته است که اصلاح طلبان باید مشخص کنند که اصلاح طلب در جمهوری اسلامی هستند و یا اصلاح طلب بر جمهوری اسلامی؟ حالا باید دید اصلاحات می تواند از این شکست درس بگیرد و پلی برای پیروزی در آینده بسازد یا در غم همین شکست می ماند.
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران