جنگ روایت‌ها؛ از حادّواقعیت شدن تا ربایش افکارعمومی

جنگ روایت‌ها؛ از حادّواقعیت شدن تا ربایش افکارعمومی
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۱۶ تیر ۱۳۹۹

به گزارش خبرنگار مهر کنفرانس بین‌المللی «آوردگاه کرونا؛ مقایسه آثار تفکر اسلامی و تفکر غربی بر عملکرد دولت‌ها و ملت‌ها» روز گذشته در دانشگاه تهران برگزار شد و سه یادداشت علمی برتر این رویداد تقدیر شد.

۱: «جنگ روایت‌ها؛ از حادّواقعیت شدن تا ربایش افکار عمومی» معصومه نصیری

۲: «از بحران کرونا تا دلیل تشکیل اجتماع ایرانی» سیدجواد طاهایی

۳: «کروناویروس سنگ محک جدی برای مبانی اخلاق مدرن و اخلاق اسلامی» حسین مطلبی کربکندی و سیدجمال قریشی

اساتیدی از دانشگاه‌های دوبلین، ییل، تربیت مدرس، تهران و… تجربیات و دستاوردهای علمی و تجربی جهان درباره کرونا را به اشتراک گذاشته و بر ضرورت آینده‌پژوهی در این زمینه زمینه تاکید کردند.

زندگی دیجیتالی شده، بی‌اعتباری عقل ابزاری و سیاست‌های نئولیبرالی، زیر سوال رفتن عنصر هژمون غرب، قرار گرفتن جهان در کفه یکسان ترازو و مشاهده خروجی متناقض با آنچه توسط رسانه‌ها حقیقت‌نمایی شده است و… از اهم موارد مورد بحث در این رویداد بود.

مهر متن یادداشت منتخب اول این کنفرانس بین المللی را منتشر می‌کند:

جنگ‌روایت‌ها به عنوان شاخه‌ای مهم از جنگ شناختی و رسانه‌ای در تلاش برای تصاحب ذهنیت‌ها جهت تغییر عینیت‌هاست. برای تحقق این هدف یک میانجیِ پرقدرت به نام «رسانه» به عنوان ابزاری بلامنازع تولید معنا کرده و با بازنمایی و برجسته‌سازی، به خلق یا تعمیق تصاویر ذهنی مخاطبان پرداخته و روایت‌هایی را بازتولید می‌کند که در راستای جلب نظر افکار عمومی برای پذیرش مفاهیم القا شده رسانه‌ای است.

در میانه‌ای این نبرد، کسانی پیروز قلمداد می‌شوند که از توان بالاتری برای غالب‌ساختن روایت‌هایشان برخوردار باشند و بدانند در این زمینه روایت‌کنندگان اولیه، فاتحان این نبرد بدون جنگ هستند. با این توصیف در زمینه ساخت روایت و فراواقعیت‌سازی رسانه‌ای، دفاع هم نوعی شکست محسوب می‌شود و رفتار مبتنی بر هوشمندی، شکست رقیب پیش از حمله است.
آنچه نباید از نظر دور داشت این است که برای توفیق در ساخت روایت و فراواقعیت‌سازی رسانه‌ای باید ضمن توفیق در "ساخت معنا"، روایت ساخته شده را "کنترل" و "تثبیت" کرد. در این تئوری شکل‌دهی به ترجیحات، سلایق، تفکرات و بینش افراد جوامع گوناگون بدون توجه به کنترل و تثبیت روایت و فراواقعیت‌های رسانه‌ای محقق نمی‌شود. از همین روست که طراحان مدل‌های نوین نبرد رسانه‌ای بر این باورند «هرگاه بتوانیم طوری عمل کنیم که دولت‌مردان و مردم کشورهای دیگر آنطور فکر کنند که ما می‌خواهیم، جنگ را برده‌ایم».

"با این توصیف در زمینه ساخت روایت و فراواقعیت‌سازی رسانه‌ای، دفاع هم نوعی شکست محسوب می‌شود و رفتار مبتنی بر هوشمندی، شکست رقیب پیش از حمله است"(جوزف نای ۲۰۱۰)

سیاستگذاران رسانه‌ای در دنیا بر این مهم واقف هستند که برای ورود به میدان روایت‌ها و ساخت فراواقعیت‌های رسانه‌ای چه در سطح دفاع و چه مهم‌تر از آن، در سطح تهاجم، نیازمند مهارت ساخت معنا و تغییر جهت افکارعمومی به سوی دیگری هستند که لزوماً این سوی دیگر، سوی واقعیت و حقیقت نیست و چه بسا در تقابل با آن و در خدمت قلب حقیقت نیز قرار بگیرد. این ساخت در دو مرحله ساخت «اَبَر روایت» یا «روایت کلان» و ساخت «خرده روایت‌ها» و "تکرار" و "تعمیم" آنها رخ می‌دهد.

با این مقدمه و با نگاهی به اَبَررخداد شیوع «کرونا» به عنوان چالشی جهانی در نگاهی به عملکرد رسانه‌ای رسانه‌های دنیا خصوصاً معارضان جمهوری اسلامی ایران درخواهیم یافت آنها با «هراس آفرینی»، «بازنمایی رسانه‌ای»، «مدیالیتی رسانه‌ای» و … سعی در ساخت روایتی خاص که منتهی به «حادواقعیت شدن» این بیماری و توان کشور در مدیریت آن نزد اذهان عمومی بود، کردند تا از این طریق ضمن فریب افکار عمومی چه در سطح منطقه‌ای و چه در سطح جهانی، عاملان و مسببان را در جایگاه مدعیان قرار دهند.

ردپای «حادواقعیت» را شاید بتوان در نظریات فلسفی ژان

بودریار
به عنوان یکی از نظریه پردازان پسامدرنیته یافت که سعی در بیان جابه‎جایی جایگاه حقیقت و مجاز یا واقعیت و غیرواقعیت داشته است. اساساً این مفهوم که از آن به عنوان فراواقعیت نیز یاد می‌شود به تشریح و توصیف مولفه‌ها و نشان‌هایی می‌پردازد که واقعی‌تر از واقعیت به نظر می‌رسند و این یعنی تصاویر و روایت‌های رسانه‌ای ارائه شده به مردم، گونه‌ای از واقعیت‌های حادّ شده هستند که سبب می‌شوند مباحث به‌گونه‌ای دیگر و با ضریبی متفاوت در ذهن مخاطب رمزگشایی و فهم شوند. بودریار، واقعیت‌های حادّ را زیاده‎روی در «تأثیر واقعیت» تعبیر می‌کند و معتقد است واقعیت‌های حادّ، نسخه‌های بدلی هستند که آن‎قدر به اصل خود شبیه هستند که اصل در برابر آن‌ها بی‎اهمیّت می‌شود یا اهمیّت خود را به کل از دست داده یا تغییر شکل و معنا می‌یابد.

آنچه نباید از نظر دور داشت این است که اکثریت قریب به اتفاق ما کرونا به یک پدیده‌ی نوظهور را از دریچه‌ی رسانه و روایت‌گری آن شناخته‌ایم و این همچنان رسانه‌ها هستند که شناخت ما را از این واقعیت شکل می‌دهند؛ شناختی که بدون شک از فیلتر ذهن و نیت گردانندگان رسانه‌ها گذر کرده و به واقعیت رسانه‌ای شده تبدیل می‌شود و دیگر معنی واقعیت محض را ندارد.

با این رویکرد روایت‌سازان و فراواقعیت‌سازان رسانه‌ای سعی در ساخت تصاویری دستکاری شده و با پوسته‌های نزدیک به واقعیت دارند تا افکارعمومی را در راستای معانی جدید و البته غیرواقعی سوق دهند. این معانی فراواقعی با فرابحران‌سازی کرونا تا قلب واقعیت برای چرخاندن نوک پیکان تقصیر از سمت متهمان به درگیران این رخداد، سانسور برخی اخبار و بزرگنمایی برخی دیگر، استخدام کلیدواژه‌های منحرف کننده افکار عمومی و… صورت می‌گیرد.

همین رویکرد رسانه‌ای سبب می‌شود که بی بی سی تیتر بزند «ایران دومین قربانگاه کرونا در جهان بعد از چین» اما تیتر نزند «انگلستان دومین قربانگاه کرونا در جهان بعد از آمریکا» یا در راستای تحقق فراواقعیت رسانه‌ای عامل شیوع این بیماری در برخی کشورها را یک ایرانی معرفی کند حتی در کشوری مانند بحرین که سال‌ها قبل ورود اتباع خود به ایران و بالعکس را ممنوع کرده است، یا برای اعلام آمار مبتلایان و فوت‌شدگان کرونا در ایران، از تصاویر اماکن مذهبی برای تأثیر بر ناخودآگاه مخاطبان جهت پذیرش واقعیت حاد شده و ایجاد تنفر نسبت به دین و اماکن دینی بهره گیری کند، یا با به‌کارگیری و انتشار اخبار جعلی و اطلاعات گمراه‌کننده از «گورهای دسته جمعی» در قم سخن به میان آورد که وجود خارجی ندارند اما گورهای دسته جمعی واقعی در آمریکا را «مقبره دسته جمعی» خوانده و روایتی دیگر بسازد.

در جنگ روایت‌ها و ساخت فراواقعیت‌ها درباره کرونا، رسانه‌های خارج از کشور سعی در وارونه‌نمایی مفاهیم و موضوعات داشتند.

بمب‌باران اطلاعاتی ناظر بر کمبود اقلام بهداشتی پیشگیری از بیماری کرونا در ایران، اعلام تعداد فوت شدگان و مبتلایان بدون ذکر آمار بهبودیافته‌گان، بازسازی تصاویری از افرادی که گوشه و کنار شهر بر روی زمین افتاده‌اند در راستای ساخت خرده‌روایت بی‌کفایتی سیستم بهداشت و درمان کشور آنهم در جهت تحقق کلان روایت ناکارآمدی و عدم توفیق جمهوری اسلامی ایران در صیانت از شهروندانش در برابر کرونا و… از جمله اقدامات رسانه‌ای صورت گرفته است.
آنچه دارای اهمیت است این است که در عصر اینفودمی‌ها و همه‌گیری اطلاعات، در میانه‌ی نبرد رسانه‌ای تمام عیار تلاش‌های فراوانی برای ساخت کلان روایت ایران ناتوان و دارای مشکل با به خدمت گرفتن خرده‌روایت‌های گوناگون رسانه‌ای مورد اشاره، در راستای حرکت برای ساخت «حاد واقعیت» صورت گرفته است. مبنای اصلی نیز در ساخت روایت‌های رسانه‌ای در جنگ روایت‌ها توسل به شایعات، اخبار جعلی، اطلاعات گمراه‌کننده و تعمیم جز به کل است تا جایی که یک خبر یا تصویر مبنای تفسیر و ترسیم کلیتی در کشور می‌شود.

جنگ روایت‌ها علیه ایران در هنگامه‌ی کرونا در حوزه ساخت کلان روایت‌ها با «القای بی‌اعتنایی حکومت» به مردم و تأخیر در بستن امکان زیارتی و توقف برخی پروازهای هوایی، «پنهان‌کاری حکومت» در اعلام شیوع کرونا در کشور به بهانه برگزاری انتخابات و «عدم صداقت» در بیان دقیق آمار، «بی‌برنامگی و ناتوانی حکومت» برای ساماندهی وضعیت رخ داده و… پیگیری شد که در این زمینه «خرده‌روایت‌هایی» همچون تمسخر اعتقادات و باورهای مذهبی و ساخت کلیپ‌هایی مانند لیس زدن ضریح‌های مطهر توسط برخی افراد که ردپایشان در فرقه شیعه انگلیسی قابل شناسایی بود، بی‌اعتمادسازی مردم نسبت به یکدیگر و ترسیم حس بدبینی اجتماعی با بزرگنمایی و برجسته‌سازی اخبار کمبودهای اقلام مورد نیاز برای پیشگیری و احتکارهای صورت گرفته، دوقطبی سازی بین مذهب و علم و سعی برای بی‌اثر جلوه دادن اثرات دعا و رفتارهای مذهبی، ساخت لطیفه‌های مختلف و مهندسی افکار عمومی با کمک حوزه سرگرمی برای ساخت روایت ایرانی منزوی، ناتوان، مفلوک و دارای مردمان بی‌فرهنگ و… ساخته و پرداخته شد.

با این وصف شکی در اینکه در جنگ روایت‌ها تصاویر، کنار کلمات و عنوان‌سازی‌ها، در خدمت القای مفهومی خاص به مخاطب قرار می‌گیرند و سبب ساخت فراواقعیات رسانه‌ای و اساساً مدیالیتی‌ها (reality media) هستند، وجود ندارد.

کرونا البته برخی نداشته‌های ما مثل سیاست‌گذاری رسانه‌ای برای مواقع بحران و هم‌افزا نبودن رسانه‌ها برای مقابله با جنگ رسانه‌ای، جنگ روایت‌ها و جنگ شناختی یادآوری کرد. یادآوری کرد که در جنگ‌های پیش روی جهان، برنده کسی است که بهترین روایت‌ها را می‌سازد و می‌تواند معناسازی کند. ما دریافتیم برای موفقیت در جنگ روایت‌ها باید بتوانیم روایت‌هایی بسازیم که مبتنی بر تجربه زیسته افراد بیشتری در جامعه هدف باشد؛ این رویکرد باعث غلبه و پیروزی روایت ما می‌شود. همچنین یادآوری کرد در ساختن یک روایت رسانه‌ای موفق دو عنصر زمان و جذابیت دارای جایگاهی تعیین کننده هستند.

نظام‌های رسانه‌ای موفق‌تر هستند که بتوانند به سرعت و بدون از دست دادن زمان، نخستین روایت‌ها را برای افکار عمومی خود و جهان ساخته و آن را هنرمندانه و جذاب پردازش کرده و بازنشر دهند.

منابع خبر

اخبار مرتبط