از حمله «ارزشی‌ها» به مهدوی‌کیا تا معادلات جدید در منطقه

رادیو فردا - ۸ دی ۱۴۰۰

حملات «نیروها و رسانه‌های ارزشی» نزدیک به هسته سخت قدرت به مهدی مهدوی‌کیا، بازیکن سرشناس سابق تیم ملی ایران همچنان ادامه دارد، موج حمایت از او در برابر این حملات هم در این میان رو به گسترش بوده است.

«جرم» مهدوی‌کیا از نظر رسانه‌ها و محافل نزدیک به هسته سخت قدرت این است که در یک بازی دوستانه میان ستارگان فوتبال جهان و ستارگان فوتبال جهان عرب در دوحه (قطر) پیراهنی از فیفا را به تن کرده که تصویر پرچم همه کشورهای عضو فیفا، شامل اسرائیل بر آن نقش بسته بود.

نشستن مهدوی‌کیا روی همان نیمکتی که آورام گرانت سرمربی سابق چلسی و کمک‌مربی آرسن ونگر که تابعیت اسرائیلی دارد هم بر آن نشسته بود از دیگر «جرم‌های» مهدوی‌کیا در نظر «نیروهای ارزشی» است.

روزنامه وطن امروز، از تندروترین نشریات اصولگرایان در بیان تهدید‌آمیزی نسبت به مهدوی‌کیا نوشته است: «زدن اسطوره فوتبال ایران برای ما دردناک است اما باید پذیرفت ما خطوط قرمزی داریم و آرمان‌هایی بسیار والاتر». منظور از «آرمان‌های والاتر» نابودی اسرائیل است؛ شعار و رویکردی که عمرش به درازای خود جمهوری اسلامی است و بخش بزرگی از مصائب و معضلاتی که در مناسبات خارجی ایران شکل گرفته با آن مرتبط دانسته می‌شود.

هم بازی یادشده در روز ۱۷ دسامبر و هم بازی جام ملت‌های عرب در قطر که فینالش میان تونس و الجزایر یک روز بعد برگزار شد، جزیی از برنامه‌های فیفا برای تدارکات و گرم‌کردن بازار مسابقات جام جهانی سال آینده میلادی در قطر است.

میزبانی که حرف و حدیث زیادی برانگیخته است

این اولین بار است که جام جهانی فوتبال در یک کشور خاورمیانه برگزار می‌شود. انتخاب قطر به عنوان محل این بازی‌ها از همان سال ۲۰۱۰، با حرف و حدیث‌هایی از بروز فساد و زدوبند و رأی‌خری از سوی حاکمان ثروتمند قطر و همراهی و همدستی فیفا در این رابطه توأم بوده است.

بحث استثمار و رفتارهای مغایر با حقوق بشر دولت قطر با کارگران خارجی دست‌اندرکار ایجاد مراکز و استادیوم‌های لازم برای این بازی‌ها هم گاه و بی‌گاه به تیتر اول رسانه‌های جهان بدل شده است. تحقیق روزنامه گاردین از مرگ ناشی از فشار کار و گرمازدگی ۶۵۰۰ نفر از این کارگران خبر می‌دهد. عفو بین‌الملل رقمی بیش از دو برابر این رقم را واقعی می‌داند.

"میزبانی که حرف و حدیث زیادی برانگیخته است این اولین بار است که جام جهانی فوتبال در یک کشور خاورمیانه برگزار می‌شود"

بیشتر در این باره:

اعتراض به وضعیت حقوق بشر در قطر در میان تیم‌های جام جهانی فوتبال رو به گسترش است

زمان بازی‌ها را هم که همیشه تابستان بوده به خاطر گرمای قطر در اقدامی بی‌سابقه به زمستان منتقل کرده‌اند که باز این اقدام نیز با اعتراضات و انتقاداتی همراه بوده است.

تخمین زده می‌شود که قطر مجموعاً ۲۰۰ میلیارد دلار برای برگزاری بیست و دومین جام جهانی فوتبال هزینه کند، تقریباً ۱۰ برابر آنچه که میزبان دور قبلی بازی‌ها، یعنی روسیه هزینه کرد.

قطر که حالا با پترودلارهای خود یکی از بازیگران اصلی در مناقشات سیاسی منطقه و نیز در بازار انرژی و اقتصاد بین‌المللی است، حضور و سرمایه‌گذاری در ورزش را هم مکملی برای این بازیگری یافته است. سرمایه‌گذاری قطر در فوتبال جهان البته به جام جهانی سال آینده محدود نمی‌شود، بلکه مالکیت این کشور بر دو باشگاه بزرگ فوتبال اروپا هم جزیی از تلاش حاکمان آن برای در سایه‌ قراردادن ساختار بسته و عقب‌مانده حکومت خود، ارائه سیمایی مدرن و به‌روز، سرمایه‌گذاری برای دوران پسانفت و نیز محملی‌ برای جذب چهره‌های معروف و سلبریتی برای مأموریت‌های مختلف در گستره فوتبال و سرانجام تأثیرگذاری بر افکار عمومی و صحنه سیاسی و اجتماعی اروپا و کل غرب به شمار می‌رود.

با توجه به این که امارات و بحرین و عربستان هم وارد معاملات و حمایت‌های بعضاً میلیاردی مربوط به باشگاه‌های معروف فوتبال جهان شده‌اند، داشتن موقعیتی مناسب در این رقابت‌ها هم از دیگر انگیزه‌های شیخ‌‌نشینان در تمرکز بر تجارت بزرگی به نام فوتبال است.

«روایت قطر» از یک جهان پراکنده

قطر کوشیده است برگزاری جام ملت‌های عرب و بازی دوستانه ستاره‌های عرب و جهان در دو هفته پیش را به محملی برای یادآوری و اشاره پرمعنا به برگزاری جام جهانی در سال بعد در این کشور بدل کند و بگوید که مهمانداری این رقابت بین‌المللی «نوعی از نمایندگی و نمایش توان و تاریخ کل جهان عرب» است. این کلام دائم بر زبان مقام‌های ارشد قطر جاری بوده است که «این عمدتاً غربی‌ها بوده‌اند که تاریخ ما را روایت کرده‌اند... حالا خودمان قصد داریم که با این بازی‌ها تاریخ جهان عرب را روایت کنیم.»

قطر در راستای موجه‌سازی این «نمایندگی» تا حد ممکن در تلاش بوده است اختلافات و تنش‌ها با کشورهای دیگر منطقه را کاهش دهد.

عربستان و امارات و بحرین هم با توجه به میزبانی یک رویداد مهم جهانی در قطر و نیز وضعیت متأثر از اپیدمی کرونا و نیز دستیابی به موقعیتی بهتر در رویارویی ژئوپلتیک با کشورهای مانند ایران و ترکیه اختلافات خود با قطر را که سال ۲۰۱۷ با قطع رابطه با این کشور به اوج رسید کاهش داده‌اند. در همین راستا، محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان در گرماگرم بازی‌های جام ملت‌های عرب از قطر دیدار کرد.

بیشتر در این باره:

آیا افغانستان به نخستین کشور تحت نفوذ قطر تبدیل می‌شود؟

بهره‌بری از تجارت و معاملات جنبی جام جهانی مثل قرار دادن امکانات در اختیار تیم‌ها برای اردوی تدارکاتی یا تأمین اقامتگاه برای هواداران پرشمار تیم‌های حاضر در جام جهانی یا ... هم از دیگر انگیزه‌های سه کشور همسایه قطر در پایین‌کشیدن فتیله اختلافات بوده است. ایران هم برای اینکه از نمد بازی‌ها در قطر کلاهی برای خود دست و پا کند، بحث ایجاد هتل و امکانات اقامت برای هواداران تیم‌ها در جزیره قشم را مطرح کرده که فعلاً در حد حرف باقی مانده است.

البته مدعای قطر درباره «نمایندگی» جهان عرب بدون بحث و نقد نمانده است. ۲۲ کشور عرب از موریتانی تا عمان و ۴۲۰ میلیون جمعیت آنها به لحاظ سیاسی و جبهه‌گیری در جهان، درک و فهم از اسلام و نیز نوع ساختارهای حکومتی متفاوت و متضادتر از آن هستند که بتوان از یک کل واحد و دارای اشتراکات اساسی درباره آنها صحبت کرد.

برای مثال، در حالی که امارات و بحرین و سودان و مراکش در سال‌های اخیر مناسبات تنگاتنگی با اسرائیل در زمینه‌های مختلف برقرار کرده‌اند و نگرانی مشترک از رویکردهای جمهوری اسلامی عاملی مهم در این نزدیکی عنوان می‌شود، در تهران همچنان از اعمال فشار بر ورزشکاران ایرانی برای ترک رقابت‌هایی که بازیکنان اسرائیلی روبه‌روی آنها هستند کوتاه نمی‌آیند.

"تحقیق روزنامه گاردین از مرگ ناشی از فشار کار و گرمازدگی ۶۵۰۰ نفر از این کارگران خبر می‌دهد"و در حالی که خود تیم‌های ورزشی فلسطینی‌ کم و بیش از رویارویی با تیم‌های اسرائیلی ابایی ندارند، در همین بازی دوستانه اخیر میان ستاره‌های فوتبال جهان و ستاره‌های جهان عرب سه بازیکن الجزایری با این عنوان که مربی طرف مقابل، آورام گرانت با تابعیت اسرائیلی است، از ورود به زمین سرباز زدند.

یک روز بعدتر هم مربی تیم ملی الجزایر که با پیروزی بر تونس قهرمان جام ملت‌های عرب شد، این پیروزی را «به ملت فلسطین و به خصوص اهالی غزه» تقدیم کرد. این در حالی است که کشوری دیگر در جهان عرب حالا سهام‌دار یک باشگاه معروف فوتبال اسرائیل است. سال گذشته، حدوداً در همین ایام جهان با این خبر روبه‌رو شد که شیخ حمد بن‌خلیفه آل‌نهیان، یک کلان‌سرمایه‌دار و از مهره‌های بانفوذ خاندان حاکم امارات با خرید ۵۰ درصد از سهام یکی از مهم‌ترین تیم‌های فوتبال اسرائیلی، به یکی از مهره‌های مهم در عرصه فوتبال اسرائیل بدل شده است.

سیاسی‌‌ترین جام جهانی؟

در مجموع با تدابیر امنیتی شدید در قطر انتظار نمی‌رود که بازی‌های جام جهانی در این کشور بسان اروپا با خطری از سوی کله‌طاس‌ها و هولیگان‌ها روبه‌رو باشد، بلکه مناقشات سیاسی در کشورهای منطقه و درک و دریافت‌های متفاوت نسبت به اقلیت‌های اجتماعی و جنسی می‌تواند مسئله‌ساز شود. از همین حالا دولت قطر آوردن و نشان‌‌دادن هر گونه علامت و پرچمی مربوط به گروه‌های شورشی در سوریه، یا کردهای این کشور و کشورهای همسایه یا بربرها در الجزایر را ممنوع اعلام کرده است.

بیشتر در این باره:

گزارشی تازه از «پرداخت پول» برای برگزاری جام جهانی در قطر

این دولت اما برای واکنش‌نشان دادن به اظهارات برخی از مفسران ورزشی در رسانه‌های خود یا بازیکنان تیم‌های مصر و اردن و ... در جریان بازی‌های جام ملت‌های عرب علیه همجنسگرایان و اقلیت‌های جنسی دیگر که در کشورهای اروپایی موجی از اعتراض و انتقاد برانگیخت چندان توجه و حساسیتی نداشته است.

برگزاری جام جهانی در قطر، با توجه به نزدیکی این کشور به ایران و عربستان شاید محملی هم باشد که برای اولین بار هواداران تیم‌های ملی این دو کشور که هر دو به جام جهانی راه یافته‌اند به صورت گسترده با هم رودررو شوند، محملی برای تفاهم و تنش‌زدایی بیشتر از پایین یا موجبی برای تشدید تنش؟

هر چه که هست بازی جام جهانی در قطر با همین مقدمات شاید سیاسی‌‌ترین بازی تاریخ این جام بشود و به کل زمامداران و مردم این منطقه به این یا آن اندازه ضرورت تغییر و تحول در مناسبات داخلی و خارجی را گوشزد کند؛ از جمله به هسته سخت قدرت در ایران که حالا در راستای پنهان‌کردن ورشکستگی سیاست منطقه‌ای خود حمله فضاحت‌آمیز به چهره نامدار فوتبال ایران را دنبال می‌کند.

نظرات طرح شده در این یادداشت، الزاماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.

منابع خبر

اخبار مرتبط