فعالیت فرهنگی؛ «انبوه» یا «هوشمندانه»/ اجتناب از کمیت زدگی

فعالیت فرهنگی؛ «انبوه» یا «هوشمندانه»/ اجتناب از کمیت زدگی
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۱۶ آبان ۱۳۹۹

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی است که مهدی جمشیدی عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی در مورد سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری در مورد ویژگی‌های کار فرهنگی نوشته‌اند:

آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانیِ اخیرِ خویش فرمودند: گاهی «حجمِ» کارِ فرهنگی در دستگاه‌ها زیاد است، درحالی‌که فعّالیّتِ فرهنگی، باید «هوشمندانه» باشد؛ یعنی باید بدانیم در هر جا، به «کدام کارِ فرهنگی» نیاز است و آن کار را انجام بدهیم (آیت‌الله خامنه‌ای، در سخنرانی به‌مناسبتِ سالروزِ ولادتِ پیامبرِ اعظم و امام صادق، ۱۳ آبان ۱۳۹۹).

«کمّیّت‌زدگی» در فعّالیّتِ فرهنگی، یک منطق و رویکردِ ناصواب است؛ یعنی این‌که تصوّر کنیم که هر اندازه «حجمِ کارِ فرهنگی»، بیشتر باشد، به‌طورِ ضروری، موفّق‌تر نیز خواهیم بود، برداشتِ ساده‌انگارانه‌ای است. در نگاهِ کمّیّتی، بی‌اعتنا به اولویّت‌ها و ترجیح‌ها، حجمِ انبوهی از کارهای فرهنگی صورت می‌گیرند، درحالی‌که چه‌بسا این کارها، موجبِ «تغییرِ وضعِ فرهنگی» نشوند و چنان «بی‌اثر» و «بی‌خاصیّت» باشند که گویا کاری انجام نشده است. در مقابلِ «کمّیّت‌اندیشیِ فرهنگی»، رویکردی قرار دارد که در آن، انتخاب‌های فرهنگی بر شناختِ «موقعیّتی» و «تاریخ‌مندِ» جهانِ فرهنگی مبتنی است. ازاین‌رو، به‌جای آن‌که در چهارچوبی «یکنواخت» و «عام»، حرکت کنیم، به «خلاء‌ها و نیازهای کنونی» می‌نگریم و «کاستی‌ها و نقصان‌های هر موقعیّت» را می‌یابیم و آن‌گاه، توانِ خویش را صرفِ انجامِ این قبیل کارهای فرهنگی می‌کنیم.

همین مضمون، در روایاتِ اسلامی آمده است؛ چنان‌که گفته شده عمل و کار بدونِ عنصرِ شناخت و بصیرت، نه‌فقط مفید نخواهد بود، بلکه ضررهایی را در پی خواهد داشت: الْعَامِلُ عَلَی غَیْرِ

بَصِیرَةٍ

کَالسّائِرِ
عَلَی غَیْرِ

الطّرِیقِ

لَا

یَزِیدُهُ

سُرْعَةُ

السّیْرِ

إِلّا

بُعْداً
؛ هر که بدونِ بصیرت عمل کند، مانندِ کسی است که بیراهه می‌رود؛ پس هر چند شتاب کند، از هدف دورتر گردد (ابی‌جعفرمحمّدبن‌یعقوب کلینی، اصولِ کافی، ج ۱، ترجمۀ سیّدجواد مصطفوی، ص ۵۴، روایتِ ۱).

مَنْ عَمِلَ عَلَی غَیْرِ

عِلْمٍ

کَانَ
مَا یُفْسِدُ

أَکْثَرَ

مِمّا

یُصْلِحُ
؛ کسی‌که ندانسته، عملی انجام دهد، خراب‌کردنش از درست‌کردنش بیشتر است (همان، ص ۵۵، روایتِ ۳). افزون بر این، حتّی در قلمروِ دین‌داری نیز، کمّیّتِ آن دسته از اعمالِ دینی که فارغ از عقلانیّت و معرفت باشند، کم‌ارزش شمرده شده‌اند: إِذَا

رَأَیْتُمُ

الرَّجُلَ
کَثِیرَ الصَّلَاةِ کَثِیرَ الصِّیَامِ

فَلَا

تُبَاهُوا
بِهِ حَتَّی تَنْظُرُوا

کَیْفَ

عَقْلُهُ
؛ چون مردی را پُرنماز و روزه دیدید، به او ننازید تا این‌که بنگرید عقلش چگونه است (همان، روایتِ ۲۸، ص ۳۱).

احاطه و اشرافِ راهبردی و هوشمندانه یافتن نسبت به اوضاع و احوالِ فرهنگی، همانندِ آن است که کسی بر بالای کوهی قرار بگیرد و از آنجا، پیچ‌وخم‌ها و فرازونشیب‌های راه را مشاهده کند و به‌این‌واسطه، مبتنی بر بینش و معرفت، عمل کند و از خطا و انحراف، در امان بماند:

چون برآیم بر سرِکوهِ بلند / آخرِ عَقبه [۱] ببینم هوشمند

پس همه پستی و بالاییِ راه / دیده‌ام را وا نماید هم اله

هر قدم، من از سرِ بینش نِهَم / از عِثار [۲] و اوفتادن

وا

رهم

تو ببینی پیشِ خود یک دو سه گام / دانه بینی و نبینی رنجِ دام

(مثنویِ معنوی، دفترِ سوّم، بیت‌های ۱۷۵۱-۱۷۵۴).

هوشمندی در فعّالیّتِ فرهنگی یعنی شناختِ موقعیّت‌ها و منزل‌ها و آغاز و انجامِ کار؛ یعنی دریافتنِ گلوگاه‌ها و گردنه‌های تعیین‌کننده؛ یعنی بر بلندی نشستن و یک طرحِ کلّی و همه‌جانبه درافکندن؛ یعنی رسیدن به حدّ اعلای خودآگاهیِ تاریخی و فهمِ مسئولیّت‌های اساسی در نسبتِ با زمان؛ یعنی چون نمی‌توان همۀ گزینه‌ها را انتخاب کرد، بهینه‌ترین‌ها را برگزید و به‌کار بست؛ یعنی نقشه‌های دشمن دیدن و متناظرِ با آنها، خویش را بازسازی‌کردن و جلوی منافذِ رسوخ را گرفتن؛ و ….

"در مقابلِ «کمّیّت‌اندیشیِ فرهنگی»، رویکردی قرار دارد که در آن، انتخاب‌های فرهنگی بر شناختِ «موقعیّتی» و «تاریخ‌مندِ» جهانِ فرهنگی مبتنی است"پس به «کثرت‌ها» و «فراوانی‌ها» بسنده نکنیم و نپنداریم که «کمّیّت‌ها» و «انبوهه‌ها»، به جهانِ فرهنگیِ ما در برابرِ تعرض و تهاجمِ فرهنگیِ تمدّنِ غربی، مصونیت می‌بخشند.

پی نوشت:

[۱]. راهِ سختِ کوهستانی، گردنه.

منابع خبر

اخبار مرتبط

دیگر اخبار این روز

خبرگزاری مهر - ۱۶ آبان ۱۳۹۹
خبرگزاری مهر - ۱۶ آبان ۱۳۹۹
خبرگزاری مهر - ۱۶ آبان ۱۳۹۹