جینا لولوبریجیدا ستارۀ سینمای ایتالیا ملقب به «زیباترین زن جهان» درگذشت
تبلیغ بازرگانی
جینا لولوبریجیدا از ستارگان سینمای جهان در قرن بیستم، که در کنار بازیگری در زمینۀ عکاسی و مجسمه سازی نیز فعالیت داشت، روز دوشنبه ۱۶ ژانویه، در سن ۹۵ سالگی در کلینیکی در پایتخت ایتالیا درگذشت.
جینا لولوبریجیدا که در دهه های ١۹۵۰ و ۱۹۶٠ میلادی یکی از برجسته ترین بازیگران زن در اروپا به شمار می رفت، دارای نشان ملی شایستگی از سوی دولت ایتالیا و نشان شوالیۀ لژیون دونور از کشور فرانسه بود.
این هنرمند ایتالیایی در تاریخ ۴ ژوئیه ۱۹٢۷ با نام اصلی «لوییجیا لولوبریجیدا» در شهر سوبیاکو به دنیا آمد؛ در نوجوانی و زمانی که جنگ جهانی دوم کشورش را تحت تأثیر قرار داده بود، نقاشی و مجسمه سازی را فراگرفت و مدتی با نام مستعار «دیانا لوریس» به عنوان مدل عکاسی فعالیت می کرد.
جینا لولوبریجیدا
AP - Massimo Sambucetti
او سپس تحصیلات خود را در آکادمی هنرهای زیبای رم ادامه داد و پس از آنکه استعداد او در زمینۀ بازیگری توسط عکاسان کشف شد، نخستین نقش آفرینی خود در یک فیلم سینمایی را در سال ١۹۴۵ تجربه کرد.
جینا لولوبریجیدا سپس در مسابقات دختر شایسته در ایتالیا شرکت کرد و توانست در سال ۱۹۴٧ رتبۀ دوم را در رقابتهای «دختر شایستۀ رم» به دست آورد و همچنین در جایگاه سوم در مسابقات «دختر شایستۀ ایتالیا» قرار گیرد.
نخستین نقش آفرینی مهم او در سینما در سال ١۹۵٠ در فیلم «میس ایتالیا» رقم خورد اما موفقیت جهانی وی در هنر هفتم با فیلم های «فانفان لاتولیپ» و «مهرویان شب» در سال ۱۹۵۲ آغاز شد.
جینا لولوبریجیدا در پشت صحنۀ فیلمی در رم
ASSOCIATED PRESS - Jim Pringle
این هنرمند ایتالیایی با نقش آفرینی در کنار بازیگرانی چون هامفری بوگارت و جنیفر جونز در فیلم «شیطان را بران» به کارگردانی جان هیوستون در سال ۱۹۵۳، در سینمای هالیوود نیز درخشید.
جینا لولوبریجیدا همچنین در سال ۱۹۵۵ به خاطر نقش آفرینی در فیلم «زیباترین زن جهان»، با این لقب در دنیای هنر شناخته میشد.
جینا لولوبریجیدا در مونیخ
© HERBERT LIST / MAGNUM PHOTOS
اما شهرت جهانی جینا لولوبریجیدا با ایفای نقش «اسمرالدا» در کنار آنتونی کویین در فیلم «گوژپشت نتردام» در سال ۱۹۵۶، رقم خورد.
همچنین نقش آفرینی این بازیگر ایتالیایی در فیلم «سپتامبر بیا» در برابر راک هادسن بازیگر آمریکایی در سال ۱۹۶۱ نیز با تحسین منتقدان روبرو شد.
جینا لولوبریجیدا در کنار راک هادسن
AP - Remo Nassi
جینا لولوبریجیدا در بیش از ۷۰ فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخت که به غیر از آثار یاد شده، می توان به فیلم هایی چون «زنی از رم»، «نان، عشق و فانتزی»، «هرگز نه اینقدر کم»، «نان، عشق و حسادت»، «سلیمان و ملکه سبا»، «همبسترهای عجیب»، «سروانتس»، «یک نوامبر زیبا»، «ونوس امپراطوری»، «شب به خیر خانم کمپبل» و «شاه بی بی سرباز»، اشاره کرد.
جینا لولوبریجیدا در کنار فرانک سیناترا در فیلم «هرگز نه اینقدر کم»
AP
جینا لولوبریجیدا در دهه ۷۰ میلای فعالیت جدی خود را در زمینۀ عکاسی آغاز کرد و از مشاهیر فرهنگی، هنری و سیاسی، همچون پل نیومن و سالوادور دالی عکس گرفت و هنگامی که برای انجام یک رپورتاژ عکاسی به کوبا رفته بود، موفق به گفتگوی اختصاصی با فیدل کاسترو شد و دوازده روز مهمان او بود.
جینا لولوبریجیدا در سال ۱۹۷۳ منتخبی از آثار عکاسی خود را در مجموعه ای با نام «ایتالیای من» (Italia Mia) منتشر کرد.
جینا لولوبریجیدا در کنار مجسمه ساز ایتالیایی جاکومو منتزو در رم، در این عکس او مجموعه آثار منتشر شدۀ عکاسی خود را در دست دارد
© AP
او در سال ۱۹۸۶ رییس هیأت داوران جشنواره برلیناله شد ودر دهه ۹۰ میلادی به مجسمهسازی روی آورد و مجسمههای ساختۀ خود را به نمایش گذاشت.
جینا لولوبریجیدا همچنین مدتی به عنوان سفیر یونیسف مشغول به کار بود و در سال ۱۹۹۹ تلاشی ناموفق برای کسب یکی از کرسیهای ایتالیا در پارلمان اروپا داشت که از سوی حزب چپ میانه دموکراتهای ایتالیا در این انتخابات نامزد شده بود. همچنین تلاش او برای رسیدن به سنای ایتالیا ناکام ماند.
جینا لولوبریجیدا در نمایشگاهی از مجسمه های خود در موزه پوشکین در مسکو
AP - Alexander Zemlianichenko
جینا لولوبریجیدا همچنین برندۀ جوایز سینمایی زیادی بود که از میان آنها می توان به دریافت جایزۀ گلدن گلوب در سال ۱۹۶۱ به عنوان «ستارۀ محبوب جهان» و دریافت جایزه از جشنوارۀ برلیناله در سال ۱۹۸۶ به پاس یک عمر فعالیت هنری، اشاره کرد.
این بازیگر ایتالیایی همچنین در سال ۱۹۹۵ موفق به دریافت جایزۀ ویژۀ جشنوارۀ کارلوویواری به پاس «نقش آفرینی منحصر به فرد در سینمای جهان»، شد.
جینا لولوبریجیدا در کنار گرگوری پک و ویتوریو دسیکا
© AP
او در سال ۱۹۵۴ جایزۀ «روبان نقره ای» را در ایتالیا، به عنوان بهترین بازیگر زن برای نقش آفرینی در فیلم «نان، عشق و فانتزی» به دست آورد
جینا لولو بریجیدا پنج بار نیز توانست جایزۀ «داوید دی دوناتلو» مهمترین جایزۀ سینمایی ایتالیا را به دست آورد.
او نخستین بار در سال ۱۹۵۶ جایزۀ «داوید دی دوناتلو» را به عنوان بهترین بازیگر زن، برای ایفای نقش در فیلم «زیباترین زن جهان» به دست آورد و سپس در سال ۱۹۶۳ برای بازی در فیلم «ونوس امپراطوری» این جایزۀ معتبر سینمایی را به دست آورد.
جینا لولوبریجیدا به هنگام دریافت جایزه داوید دی دوناتلو
AP - ALESSANDRA TARANTINO
جینا لولوبریجیدا پس از آن، در سال ۱۹۶۹ برای نقش آفرینی در فیلم «شب بخیر خانم کمپبل» موفق به دریافت جایزۀ «داوید دی دوناتلو» به عنوان بهترین بازیگر زن شد و سپس در سال ۱۹۸۶ نشان طلایی شهر رُم در مراسم اهدای جوایز سینمایی «داوید دی دوناتلو» به او اهدا شد.
جینا لولوبریجیدا همچنین در سال ۱۹۹۶ جایزۀ ویژۀ «داوید دی دوناتلو» به پاس یک عمر فعالیت هنری را دریافت کرد و در سال ۱۹۹٧ نیز جایزۀ بین المللی «فلایانو» به او اهدا شد.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید
اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید
جینا لولوبریجیدا، یکی از بزرگترین هنرپیشههای اروپایی در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۵۰ در ۹۵ سالگی درگذشت.
این هنرپیشه ایتالیایی که اغلب از او به عنوان «زیباترین زن جهان» نام برده میشد، سابقه حضور در فیلمهایی مانند گوژپشت نتردام، بندباز، سلیمان و ملکه سبا را در کارنامه داشت.
جینا لولوبریجیدا با شماری از ستارههای کلاسیک تاریخ سینما مانند همفری بوگارت، فرانک سیناترا، راک هادسن و ارول فلین همکاری کره بود.
فعالیت حرفهای خانم لولوبریجیدا در دهه ۱۹۶۰ رو به افول گذاشت و او وارد دنیای عکاسی و سیاست شد.
او که به «لو لو» شهرت داشت، یکی از آخرین بازماندههای عصر طلایی سینما بود که یک بار همفری بوگارت در موردش گفته بود: «کاری کرده که مرلین مونرو مثل شرلی تمپل به نظر برسد.»
جولیا کیتانی، وکیل جینا لولوبریجیدا به خبرگزاری رویترز گفت که موکلش در کلینیکی در شهر رم ایتالیا درگذشت.
در پشت دوربین هم در حالی که هوارد هیوز، غول صنعت فیلمسازی بارها از او خواستگاری کرده بود، ماجرای دشمنی طولانی او با سوفیا لورن، دیگر هنرپیشه ایتالیایی معروف بود.
یک زندگی پرماجرا
لوییجینا لولوبریجیدا ۴ ژوئیه ۱۹۲۷ به دنیا آمد. او دختر یک تولید کننده مبلمان بود که دوران نوجوانیاش با بمباران کشورش در جنگ جهانی دوم همراه بود. او سپس در دانشکده هنرهای زیبای رم در رشته مجسمهسازی تحصیل کرد.
یک استعدادیاب به او پیشنهاد داد که در چینهچیتا که آن زمان بزرگترین مرکز فیلمسازی ایتالیا و اروپا بود، تست دهد.
اما جینا لولوبریجیدا علاقهای به این پیشنهاد نداشت: «اولین باری که برای ایفای یک نقش به من پیشنهاد شد، رد کردم. در نتیجه آنها گفتند که هزار لیره به من میدهند. برای این که دست به سرشان کنم گفتم که قیمت من یک میلیون لیره است، اما آنها قبول کردند.»
سال ۱۹۴۷ او در رقابتهای دختر شایسته ایتالیا شرکت کرد و سوم شد و دو سال بعد از آن با میلکو اسکوفیچ، دکتری اهل اسلوونی، ازدواج کرد.
اسکوفیچ، چند عکس با بیکنی از زن جدید و کماکان گمنامش گرفت که هزاران کیلومتر دورتر چشم ثروتمندترین مرد جهان در هالیوود را گرفت.
دلباختگی
هیوز رئیس یک شرکت فیلمسازی بزرگ در هالیوود بود. او ۲۰ سال از لولوبریجیدا بزرگتر بود و به داشتن روابط خارج از ازدواج با بزرگترین ستارههای زن هالیوود مانند مارلین دیتریش، ریتا هیورث و آوا گاردنر شهرت داشت.
هیوز دنبال جینا لولوبریجیدا گشت و به او پیشنهاد داد برای بازی در سینما تست دهد. او قبول کرد که همراه شوهرش راهی آمریکا شود. در روز سفر مشخص شد که هیوز فقط برای یک نفر بلیت فرستاده است.
هیوز حتی وکلای طلاق را هم به فرودگاه فرستاده بود و بعد هم او را در یک هتل لوکس با منشی و راننده مستقر کرد و سپس بارها از او خواستگاری کرد.
هیوز همه چیز را چیده بود و حتی آزمون بازیگری هم یک سکانس در مورد پایان ازدواج بود.
این سفر سه ماه طول کشید و هیوز هر روز او را ملاقات میکرد. برای فرار از دست خبرنگاران آنها یا در رستورانهای ارزان غذا میخوردند یا روی صندلی عقب ماشین هیوز.
رفتار هیوز واقعا گستاخانه بود اما لولوبریجیدا گفت که از توجهی که به او میشد، لذت میبرد. او بعدا گفت: «او حسابی قد بلند و جذاب بود؛ به مراتب بیشتر از شوهر خودم.»
قبل از بازگشت به رم، هیوز قراردادی هفت ساله پیش روی او گذاشت که استخدامش را برای سایر شرکتهای هالیوودی بسیار گران میکرد، لولوبریجیدا گفت: «آن را امضا کردم چون میخواستم به خانه برگردم.»
هیوز تسلیم نشد. وکلای او، لولوبریجیدا را تا صحرای الجزایر که او در آن فیلمبرداری داشت، تعقیب کردند. شوهر لولوبریجیدا با این دلباختگی یک دههای کنار آمد. او حتی با وکلای هیوز تنیس هم بازی کرده بود.
ستاره سینما
پس از دست رد زدن به سینه هالیوود، لولوبریجیدا در سینمای فرانسه و ایتالیا مشغول به کار شد و در فیلمهایی مانند میس ایتالیا و نان، عشق و فانتزی بازی کرد.
اولین فیلم او به زبان انگلیسی شیطان را بران به کارگردانی جان هیوستون بود. با نقشی که او در آن فیلم مقابل همفری بوگارت در ساحل آمالفی ایتالیا بازی کرد، راه بازی مقابل شماری از بزرگترین هنرپیشههای مرد تاریخ سینما باز شد.
در شمشیرهای متقاطع با ارول فلین همبازی شد و در گوژپشت نتردام با آنتونی کویین. او یک سلبریتی جهانی بود که در مراسم استقبالش در آرژانتین ۶۰ هزار نفر از جمله خوان پرون، رئیسجمهوری این کشور، حاضر شدند.
لولوبریجیدا برای بازی در نقش یک یتیم مقابل ویتور گاسمن، یکی از بهترین هنرپیشههای ایتالیایی جوایز مختلفی برد و در فیلم بندباز و در مرکز یک مثلث عشقی با بازی برت لنکستر و تونی کورتیس حضور یافت.
لولوبریجیدا در فیلم عاشقانه جنگی «هرگز نه اینقدر کم» که در میانمار و تایلند فیلمبردای شد با فرانک سیناترا همبازی شد؛ هرچند که از او خوشش نیامد و بعدا گفت: «کوچکترین طنزی نداشت.»
فیلم بعدی با فاجعه همراه شد. در حالی که دو سوم فیلم سلیمان و ملکه سبا فیلمبرداری شده بود، تایرون پاور، هنرپیشه نقش اول مرد در یکی از صحنههای شمشیربازی در مادرید دچار حمله قلبی شد.
یک روایت میگوید که او در ماشین لولوبریجیدا و در راه بیمارستان درگذشت. روایت دیگر میگوید که او در رختکن درگذشت و سپس در حالی که دستمالی روی آروارهاش بسته بودند که از افتادن چانهاش جلوگیری شود، به بیرون از استودیو «راه برده شد.»
اصل ماجرا هرچه که بود، یول براینر جایگزین بازیگر درگذشته شد. فیلم در سال ۱۹۵۰ با یک صحنه سکس گروهی به نمایش درآمد؛ صحنهای که البته در آن هم به طور کامل لباس به تن داشتند.
راک هادسن و سوفیا لورن
او در سال ۱۹۶۰ برای پرداخت مالیات کمتر و قولهایی که راجع به وضعیت قانونی شوهر اهل یوگسلاوی خود گرفته بود، راهی کانادا شد. یک مجله این سفر را «قاطعترین استدلال در مورد سیاستها مهاجرت لیبرال» نامید.
حرفه او به عنوان هنرپیشه کمی خلوت شده بود اما او هنوز فرصت برای همبازی شدن با ستاره محبوبش، راک هادسن، داشت.
آنها در کمدیهای رومانتیک سپتامبر بیا و همبسترهای عجیب همبازی شدند. پس از یک عمر دست رد زدن به سینه هیوز و بسیاری از مردان مطرح هالیوود، این بار هادسن بود که حاضر به قبول رابطه نشد.
او یک بار به خبرنگاری گفت: «به محض این که راک هادسن عشق من را رد کرد، فهمیدم که همجنسگراست.»
او البته در مصاحبههای دیگر با قطعیت کمتری سخن گفت: «من نگفتم او همجنسگرا است و بعدا مردم این حرف را تغییر دادند. او در سکانسهای عاشقانهای که باهم داشتیم، کاملا عادی رفتار میکرد.»
دشمنی او با سوفیا لورن هم به جاهای بامزهای کشید.
لورن یک بار گفته بود که «خوش سر و سینهتر» از لولو بریجیدا است. لولوبریجیدا هم در جواب گفته بود که لورن فقط میتواند نقش زنان دهاتی را بازی کند نه خانمهای اشرافی را. او گفته بود: «فرق بین ما فرق بین یک اسب خوب مسابقه با یک بز است.»
لولوبریجیدا مدتی کوتاه رابطهای خارج از ازدواج با کریستین بارنارد، نخستین جراحی که عمل پیوند قلب انجام داد، برقرار کرد و این به معنای پایان ازدواجش بود.
طلاق به تازگی در ایتالیا قانونی شده بود و او از نخستین کسانی بود که از آن بهره برد.
لولوبریجیدا گفت: «زن ۲۰ ساله مانند یخ است. در ۳۰ سالگی گرم است و در ۴۰ سالگی داغ. در حالی که مردها افت میکنند ما بهتر میشویم.»
او کشته مردههای زیادی داشت. یکی از این افراد رینیه، شاهزاده موناکو بود که آن موقع با گریس کلی ازدواج کرده بود. لولوبریجیدا یک بار مدعی شد: «او میخواست در خانهاش و مقابل چشم همسرش با من لاس بزند و طبیعتا جواب من منفی بود.»
آخرین فیلم مهم او «شاه، بیبی، سرباز» بود که با دیوید نیون در سال ۱۹۷۲ همبازی شد. این فیلم با تنشهای زیادی همراه بود و تولید آن سه بار به دلیل «مشکلات چشمی» متوقف شد.
لولوبریجیدا نقشهای کوچکی در سریالهای آمریکایی بازی کرد اما بعد در شاخه دیگری از هنر مشغول به کار شد.
مصاحبه با کاسترو
این پروژهای برای ارضای غرور یک هنرپیشه پا به سن گذاشته نبود، لولوبریجیدا واقعا خوب بود.
او برنده جوایز عکاسی در کشورش ایتالیا شد و مجمسمههای برنزی و مرمریاش در یک نمایشگاه بینالمللی در سویل اسپانیا به نمایش درآمدند.
او همچنین با مصاحبه و گرفتن تعدادی عکس از فیدل کاسترو، رهبر سابق کوبا، جهان را غافلگیر کرد.
لولوبریجیدا گفت: «ما ۱۲ روز را باهم گذراندیم. او نه به عنوان یک رهبر سیاسی که به عنوان یک انسان به من علاقهمند شد. فهمید که برای حمله کردن به او آنجا نرفتهام و من را پذیرفت.»
لولوبریجیدا همچنین برای یونیسف کار کرد و تلاش ناموفقی هم برای رسیدن به پارلمان اروپا داشت. او تا همین اواخر هم به فعالیت در سیاست ادامه داد و پارسال هم برای رسیدن به سنای ایتالیا تلاش کرد که ناکام ماند.
مردان جوانتر
به رغم داشتن لقب «زیباترین زن جهان» او هرگز نتوانست مرد مناسبش را پیدا کند.
لولوبریجیدا گفت: «تجربهام به من میگوید که هر وقت مرد مناسبی پیدا میکردم، او از من میگریخت. مردان مهم میخواهند ستاره باشند نه سایه شما.»
در یکی از رابطههای ناموفق او با خاویر ریگائو رافولس، اسپانیایی جذابی که ۳۴ سال از خودش کوچکتر بود آشنا شد، آنها در سال ۲۰۰۶ نامزد کردند اما کمی بعد به دلیل توجه بیش از حد مطبوعات از هم جدا شدند.
ریگائو اما ماجرا را ادامه داد و عروسی گرفت و ظاهرا از یک شیاد برای بازی در نقش عروس استفاده کرد. طبق گفته لولوبریجیدا او خبر عروسی را در اینترنت پیدا کرد.
لولوبریجیدا شکایت کرد اما ریگائو شواهدی به دادگاه ارائه کرد که طبق آن لولوبریجیدا قبلا وکالتنامهای به او داده که طبق آن اجازه ازدواج غیابی داشت.
لولوبریجیدا در دادگاه باخت اما آن ازدواج سال ۲۰۱۹ با کمک پاپ باطل شد.
لولوبریجیدا یک پرونده حقوقی دیگر هم علیه پسر خودش، میلکو داشت. او تلاش کرده بود کنترل اموال مادرش را که آن موقع ۸۰ ساله بود، بدست بگیرد. لولوبریجیدا کمی قبل رابطه با یک مرد خوشتیپ بیست و چند ساله را شروع کرده بود.
او در اواخر زندگی منزویتر شده بود اما گاه بیگاه رسانهها تصویر او را با عشاق جوانش شکار میکردند. او یک بار گفته بود: «من فقط یک ستاره فیلم هستم به دلیل که جامعه این را از من میخواهد.»
جینا لولوبریجیدا یکی از آخرین بازماندههای دوران طلایی سینما بود، زنی که گاهی در زندگی واقعی هم مانند نقشهای نامتعارفش در فیلمها میشد.
او با تعریفی که از زندگی داشت و زیست و درگذشت: «همه ما به دنیا میآییم که بعد بمیریم، تفاوت در شور و هیجانی است که ما برای زندگی انتخاب میکنیم.»
جینا لولوبریجیدا، یکی از بزرگترین هنرپیشههای اروپایی در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۵۰ در ۹۵ سالگی درگذشت.
این هنرپیشه ایتالیایی که اغلب از او به عنوان «زیباترین زن جهان» نام برده میشد، سابقه حضور در فیلمهایی مانند گوژپشت نتردام، بندباز، سلیمان و ملکه سبا را در کارنامه داشت.
جینا لولوبریجیدا با شماری از ستارههای کلاسیک تاریخ سینما مانند همفری بوگارت، فرانک سیناترا، راک هادسن و ارول فلین همکاری کره بود.
فعالیت حرفهای خانم لولوبریجیدا در دهه ۱۹۶۰ رو به افول گذاشت و او وارد دنیای عکاسی و سیاست شد.
او که به «لو لو» شهرت داشت، یکی از آخرین بازماندههای عصر طلایی سینما بود که یک بار همفری بوگارت در موردش گفته بود: «کاری کرده که مرلین مونرو مثل شرلی تمپل به نظر برسد.»
جولیا کیتانی، وکیل جینا لولوبریجیدا به خبرگزاری رویترز گفت که موکلش در کلینیکی در شهر رم ایتالیا درگذشت.
در پشت دوربین هم در حالی که هوارد هیوز، غول صنعت فیلمسازی بارها از او خواستگاری کرده بود، ماجرای دشمنی طولانی او با سوفیا لورن، دیگر هنرپیشه ایتالیایی معروف بود.
یک زندگی پرماجرا
لوییجینا لولوبریجیدا ۴ ژوئیه ۱۹۲۷ به دنیا آمد. او دختر یک تولید کننده مبلمان بود که دوران نوجوانیاش با بمباران کشورش در جنگ جهانی دوم همراه بود. او سپس در دانشکده هنرهای زیبای رم در رشته مجسمهسازی تحصیل کرد.
یک استعدادیاب به او پیشنهاد داد که در چینهچیتا که آن زمان بزرگترین مرکز فیلمسازی ایتالیا و اروپا بود، تست دهد.
اما جینا لولوبریجیدا علاقهای به این پیشنهاد نداشت: «اولین باری که برای ایفای یک نقش به من پیشنهاد شد، رد کردم. در نتیجه آنها گفتند که هزار لیره به من میدهند. برای این که دست به سرشان کنم گفتم که قیمت من یک میلیون لیره است، اما آنها قبول کردند.»
سال ۱۹۴۷ او در رقابتهای دختر شایسته ایتالیا شرکت کرد و سوم شد و دو سال بعد از آن با میلکو اسکوفیچ، دکتری اهل اسلوونی، ازدواج کرد.
اسکوفیچ، چند عکس با بیکنی از زن جدید و کماکان گمنامش گرفت که هزاران کیلومتر دورتر چشم ثروتمندترین مرد جهان در هالیوود را گرفت.
دلباختگی
هیوز رئیس یک شرکت فیلمسازی بزرگ در هالیوود بود. او ۲۰ سال از لولوبریجیدا بزرگتر بود و به داشتن روابط خارج از ازدواج با بزرگترین ستارههای زن هالیوود مانند مارلین دیتریش، ریتا هیورث و آوا گاردنر شهرت داشت.
هیوز دنبال جینا لولوبریجیدا گشت و به او پیشنهاد داد برای بازی در سینما تست دهد. او قبول کرد که همراه شوهرش راهی آمریکا شود. در روز سفر مشخص شد که هیوز فقط برای یک نفر بلیت فرستاده است.
هیوز حتی وکلای طلاق را هم به فرودگاه فرستاده بود و بعد هم او را در یک هتل لوکس با منشی و راننده مستقر کرد و سپس بارها از او خواستگاری کرد.
هیوز همه چیز را چیده بود و حتی آزمون بازیگری هم یک سکانس در مورد پایان ازدواج بود.
این سفر سه ماه طول کشید و هیوز هر روز او را ملاقات میکرد. برای فرار از دست خبرنگاران آنها یا در رستورانهای ارزان غذا میخوردند یا روی صندلی عقب ماشین هیوز.
رفتار هیوز واقعا گستاخانه بود اما لولوبریجیدا گفت که از توجهی که به او میشد، لذت میبرد. او بعدا گفت: «او حسابی قد بلند و جذاب بود؛ به مراتب بیشتر از شوهر خودم.»
قبل از بازگشت به رم، هیوز قراردادی هفت ساله پیش روی او گذاشت که استخدامش را برای سایر شرکتهای هالیوودی بسیار گران میکرد، لولوبریجیدا گفت: «آن را امضا کردم چون میخواستم به خانه برگردم.»
هیوز تسلیم نشد. وکلای او، لولوبریجیدا را تا صحرای الجزایر که او در آن فیلمبرداری داشت، تعقیب کردند. شوهر لولوبریجیدا با این دلباختگی یک دههای کنار آمد. او حتی با وکلای هیوز تنیس هم بازی کرده بود.
ستاره سینما
پس از دست رد زدن به سینه هالیوود، لولوبریجیدا در سینمای فرانسه و ایتالیا مشغول به کار شد و در فیلمهایی مانند میس ایتالیا و نان، عشق و فانتزی بازی کرد.
اولین فیلم او به زبان انگلیسی شیطان را بران به کارگردانی جان هیوستون بود. با نقشی که او در آن فیلم مقابل همفری بوگارت در ساحل آمالفی ایتالیا بازی کرد، راه بازی مقابل شماری از بزرگترین هنرپیشههای مرد تاریخ سینما باز شد.
در شمشیرهای متقاطع با ارول فلین همبازی شد و در گوژپشت نتردام با آنتونی کویین. او یک سلبریتی جهانی بود که در مراسم استقبالش در آرژانتین ۶۰ هزار نفر از جمله خوان پرون، رئیسجمهوری این کشور، حاضر شدند.
لولوبریجیدا برای بازی در نقش یک یتیم مقابل ویتور گاسمن، یکی از بهترین هنرپیشههای ایتالیایی جوایز مختلفی برد و در فیلم بندباز و در مرکز یک مثلث عشقی با بازی برت لنکستر و تونی کورتیس حضور یافت.
لولوبریجیدا در فیلم عاشقانه جنگی «هرگز نه اینقدر کم» که در میانمار و تایلند فیلمبردای شد با فرانک سیناترا همبازی شد؛ هرچند که از او خوشش نیامد و بعدا گفت: «کوچکترین طنزی نداشت.»
فیلم بعدی با فاجعه همراه شد. در حالی که دو سوم فیلم سلیمان و ملکه سبا فیلمبرداری شده بود، تایرون پاور، هنرپیشه نقش اول مرد در یکی از صحنههای شمشیربازی در مادرید دچار حمله قلبی شد.
یک روایت میگوید که او در ماشین لولوبریجیدا و در راه بیمارستان درگذشت. روایت دیگر میگوید که او در رختکن درگذشت و سپس در حالی که دستمالی روی آروارهاش بسته بودند که از افتادن چانهاش جلوگیری شود، به بیرون از استودیو «راه برده شد.»
اصل ماجرا هرچه که بود، یول براینر جایگزین بازیگر درگذشته شد. فیلم در سال ۱۹۵۰ با یک صحنه سکس گروهی به نمایش درآمد؛ صحنهای که البته در آن هم به طور کامل لباس به تن داشتند.
راک هادسن و سوفیا لورن
او در سال ۱۹۶۰ برای پرداخت مالیات کمتر و قولهایی که راجع به وضعیت قانونی شوهر اهل یوگسلاوی خود گرفته بود، راهی کانادا شد. یک مجله این سفر را «قاطعترین استدلال در مورد سیاستها مهاجرت لیبرال» نامید.
حرفه او به عنوان هنرپیشه کمی خلوت شده بود اما او هنوز فرصت برای همبازی شدن با ستاره محبوبش، راک هادسن، داشت.
آنها در کمدیهای رومانتیک سپتامبر بیا و همبسترهای عجیب همبازی شدند. پس از یک عمر دست رد زدن به سینه هیوز و بسیاری از مردان مطرح هالیوود، این بار هادسن بود که حاضر به قبول رابطه نشد.
او یک بار به خبرنگاری گفت: «به محض این که راک هادسن عشق من را رد کرد، فهمیدم که همجنسگراست.»
او البته در مصاحبههای دیگر با قطعیت کمتری سخن گفت: «من نگفتم او همجنسگرا است و بعدا مردم این حرف را تغییر دادند. او در سکانسهای عاشقانهای که باهم داشتیم، کاملا عادی رفتار میکرد.»
دشمنی او با سوفیا لورن هم به جاهای بامزهای کشید.
لورن یک بار گفته بود که «خوش سر و سینهتر» از لولو بریجیدا است. لولوبریجیدا هم در جواب گفته بود که لورن فقط میتواند نقش زنان دهاتی را بازی کند نه خانمهای اشرافی را. او گفته بود: «فرق بین ما فرق بین یک اسب خوب مسابقه با یک بز است.»
لولوبریجیدا مدتی کوتاه رابطهای خارج از ازدواج با کریستین بارنارد، نخستین جراحی که عمل پیوند قلب انجام داد، برقرار کرد و این به معنای پایان ازدواجش بود.
طلاق به تازگی در ایتالیا قانونی شده بود و او از نخستین کسانی بود که از آن بهره برد.
لولوبریجیدا گفت: «زن ۲۰ ساله مانند یخ است. در ۳۰ سالگی گرم است و در ۴۰ سالگی داغ. در حالی که مردها افت میکنند ما بهتر میشویم.»
او کشته مردههای زیادی داشت. یکی از این افراد رینیه، شاهزاده موناکو بود که آن موقع با گریس کلی ازدواج کرده بود. لولوبریجیدا یک بار مدعی شد: «او میخواست در خانهاش و مقابل چشم همسرش با من لاس بزند و طبیعتا جواب من منفی بود.»
آخرین فیلم مهم او «شاه، بیبی، سرباز» بود که با دیوید نیون در سال ۱۹۷۲ همبازی شد. این فیلم با تنشهای زیادی همراه بود و تولید آن سه بار به دلیل «مشکلات چشمی» متوقف شد.
لولوبریجیدا نقشهای کوچکی در سریالهای آمریکایی بازی کرد اما بعد در شاخه دیگری از هنر مشغول به کار شد.
مصاحبه با کاسترو
این پروژهای برای ارضای غرور یک هنرپیشه پا به سن گذاشته نبود، لولوبریجیدا واقعا خوب بود.
او برنده جوایز عکاسی در کشورش ایتالیا شد و مجمسمههای برنزی و مرمریاش در یک نمایشگاه بینالمللی در سویل اسپانیا به نمایش درآمدند.
او همچنین با مصاحبه و گرفتن تعدادی عکس از فیدل کاسترو، رهبر سابق کوبا، جهان را غافلگیر کرد.
لولوبریجیدا گفت: «ما ۱۲ روز را باهم گذراندیم. او نه به عنوان یک رهبر سیاسی که به عنوان یک انسان به من علاقهمند شد. فهمید که برای حمله کردن به او آنجا نرفتهام و من را پذیرفت.»
لولوبریجیدا همچنین برای یونیسف کار کرد و تلاش ناموفقی هم برای رسیدن به پارلمان اروپا داشت. او تا همین اواخر هم به فعالیت در سیاست ادامه داد و پارسال هم برای رسیدن به سنای ایتالیا تلاش کرد که ناکام ماند.
مردان جوانتر
به رغم داشتن لقب «زیباترین زن جهان» او هرگز نتوانست مرد مناسبش را پیدا کند.
لولوبریجیدا گفت: «تجربهام به من میگوید که هر وقت مرد مناسبی پیدا میکردم، او از من میگریخت. مردان مهم میخواهند ستاره باشند نه سایه شما.»
در یکی از رابطههای ناموفق او با خاویر ریگائو رافولس، اسپانیایی جذابی که ۳۴ سال از خودش کوچکتر بود آشنا شد، آنها در سال ۲۰۰۶ نامزد کردند اما کمی بعد به دلیل توجه بیش از حد مطبوعات از هم جدا شدند.
ریگائو اما ماجرا را ادامه داد و عروسی گرفت و ظاهرا از یک شیاد برای بازی در نقش عروس استفاده کرد. طبق گفته لولوبریجیدا او خبر عروسی را در اینترنت پیدا کرد.
لولوبریجیدا شکایت کرد اما ریگائو شواهدی به دادگاه ارائه کرد که طبق آن لولوبریجیدا قبلا وکالتنامهای به او داده که طبق آن اجازه ازدواج غیابی داشت.
لولوبریجیدا در دادگاه باخت اما آن ازدواج سال ۲۰۱۹ با کمک پاپ باطل شد.
لولوبریجیدا یک پرونده حقوقی دیگر هم علیه پسر خودش، میلکو داشت. او تلاش کرده بود کنترل اموال مادرش را که آن موقع ۸۰ ساله بود، بدست بگیرد. لولوبریجیدا کمی قبل رابطه با یک مرد خوشتیپ بیست و چند ساله را شروع کرده بود.
او در اواخر زندگی منزویتر شده بود اما گاه بیگاه رسانهها تصویر او را با عشاق جوانش شکار میکردند. او یک بار گفته بود: «من فقط یک ستاره فیلم هستم به دلیل که جامعه این را از من میخواهد.»
جینا لولوبریجیدا یکی از آخرین بازماندههای دوران طلایی سینما بود، زنی که گاهی در زندگی واقعی هم مانند نقشهای نامتعارفش در فیلمها میشد.
او با تعریفی که از زندگی داشت و زیست و درگذشت: «همه ما به دنیا میآییم که بعد بمیریم، تفاوت در شور و هیجانی است که ما برای زندگی انتخاب میکنیم.»