حمله کرونا به زنان سرپرست خانوار / آموزش مهارت برای زنان سرپرست خانوار به‌خودی‌خود سودمند نیست

حمله کرونا به زنان سرپرست خانوار / آموزش مهارت برای زنان سرپرست خانوار به‌خودی‌خود سودمند نیست
خبرگزاری دانشجو
خبرگزاری دانشجو - ۲۱ آذر ۱۴۰۰



گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو – محدثه ایزدی؛ در ابتدای شیوع بیماری کرونا ذهنیت ما این بود که این بیماری به‌زودی به پایان می‌رسد، اما با توجه به شرایط به وجود آمده این‌گونه نشد و همچنان این بیماری مهمان ناخوانده کشور ماست. اوایل کسی فکر نمی‌کرد که آثار کرونا و محدودیت‌های آن به این میزان گسترش پیدا کند و همه ابعاد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار دهد. یکی از اثرات منفی این بیماری تحولات چشمگیر نهاد خانواده در ایران است. با توجه به افزایش آمار مرگ‌ و میر ناشی از این بیماری و همچنین مشکلات اقتصادی به وجود آمده برای خانواده‌ها و افزایش طلاق، شاهد نسبت رو به رشد خانوار‌های زن-سرپرست، هستیم.
 آنچه موجب می‌شود سرپرستی زنان خانوار به‌عنوان یک مسئله اجتماعی شناخته شود، مشکلات و موانعی است که در دنیای بیرون بر سر راه سرپرستی زنان به وجود آمده و باعث می‌شود تا زنان سرپرست خانوار به‌عنوان قشر آسیب‌پذیر شناخته شوند.

روند افزایشی زنان سرپرست خانواده 

بر اساس گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، تعداد خانوار دارای سرپرست مرد در سال ۱۳۹۸، بیش از ۲۲ میلیون خانوار و تعداد خانوار دارای سرپرست زن نیزبیش از ۳ میلیون خانوار است و پس از شیوع کرونا شاهد رشد ۲۶ درصدی زنان سرپرست خانوار بوده ایم.

زنان سرپرست خانوار عموماً شامل زنان بیوه و مطلقه، همسران معتاد، همسران مردان مهاجر، همسران مردان زندانی، دختران مجرد و همسران مردان ازکارافتاده هستند. شیوع بیماری کرونا و مرگ‌ومیر ناشی از آن، همچنین افزایش تورم و بالا رفتن آمار طلاق و علاقه به تجرد از سوی جوانان باعث افزایش آمار زنان سرپرست خانوار گردیده است.

کرونا کم‌وبیش بر روی همه افراد جامعه اثر گذاشته است، ولی تأثیرات آن بر خانواده‌های زن سرپرست مخرب‌تر بوده است.

"اوایل کسی فکر نمی‌کرد که آثار کرونا و محدودیت‌های آن به این میزان گسترش پیدا کند و همه ابعاد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار دهد"مادری که هم وظیفه مادر بودن را بر عهده دارد، هم وظیفه تأمین معاش خانواده را، به‌ واسطه کرونا بازار کاسبی‌اش کساد شده است و از کار خود اخراج گردیده و هرروز فشار بیش‌تری را تحمل می‌کند، فشار واردشده به زن سرپرست خانوار به‌عنوان ستون خانواده همه اعضا را تحت تأثیر قرار می‌دهد. علاوه بر آن افزایش هزینه‌ها و اجاره‌ بهای خانه‌ها باعث شده است این خانواده‌ها به سمت حاشیه شهر‌ها نقل‌مکان کنند و فرزندان آن‌ها با خطرات بیش‌تری روبه‌رو شوند و دغدغه زن سرپرست خانوار بیشتر شود.

با توجه به افزایش آمار خانواده‌های زن سرپرست و بحران‌هایی که این خانواده‌ها با آن‌ها روبه‌رو هستند لازم است بیش از قبل به شرایط آن‌ها رسیدگی شود.

سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی در گفتگو با خبرگزاری دانشجو درخصوص تغییرات ناشی از بحران در خانواده‌ها اشاره کرد: وقتی بحرانی اتفاق می‌افتد این بحران می‌تواند شرایط مردم را در حوزه‌های مختلف تحت تأثیر قرار بدهد. ازجمله این شرایط و تغییرات ممکن است در حوزه سرپرست خانوار باشد. یکی از این بحران‌ها کرونا است که مرگ‌ومیر زیادی طی چند سال اخیر داشته است، گرچه ماقبل از کرونا هم شاهد روند افزایشی زنان سرپرست خانوار بودیم.

رئیس انجمن مددکاران افزود: زنان سرپرست خانوار به سه گروه تقسیم می‌شوند؛ یکی گروهی که تمکن مالی دارند و نیازی به کمک دولت ندارند، گروه دیگر سرپرست خانوار حقوق‌بگیر بوده و بعد از فوت حقوق ماهیانه به خانواده او تعلق می‌گیرد، گروه سوم کسانی هستند که تمکن مالی ندارند و از جایی حقوق دریافت نمی‌کنند که بر اساس اصل ۲۱ و ۲۲ قانون اساسی دولت موظف است که از آن‌ها حمایت کند که این حمایت‌ها در حال حاضر توسط دو سازمان بهزیستی و کمیته امداد انجام می‌شود؛ که هر خانواده از یکجا می‌تواند حمایت دریافت کند، در کنار ارگان‌های دولتی خیریه‌ها و ارگان‌های مردم‌نهاد نیز نقش مؤثری ایفا می‌کنند.

اهمیت شناسایی زنان سرپرست خانوار در دوران پسا کرونا

موسوی چلک عنوان کرد: آنچه در دوران پسا کرونا مهم است، شناسایی سریع این خانواده‌ها از طریق دولت به‌منظور ساماندهی و برآورد هزینه‌های موردنیاز با محوریت مددکاران اجتماعی و تشکیل پرونده مدیریت مورد برای تک‌تک این افراد هست که در مرحله بعدی متناسب با هر خانواده نوع حمایت‌ها مشخص شود؛ فردی که نیاز مالی ندارد ممکن است نیازمند حمایت‌های مشاوره‌ای باشد که این مستلزم ورود انجمن روانشناسی و مشاوره هست.

وی افزود: علاوه بر آن از دست دادن شغل سرپرست خانواده یکی دیگر از مشکلات ناشی از کروناست که لازم است حمایت‌های اقتصادی که قبلاً هم انجام می‌شد گسترده‌تر شوند. مسئله‌ای که وجود دارد این است که فرایند عضویت در بهزیستی و کمیته امداد لازم است تسهیل شود تا بتوان هرچه سریع‌تر این افراد را شناسایی کرد و به سازمان‌های مربوطه ارجاع داد؛ زیرا مردم در شرایط بحران انتظار حمایت از دولت رادارند.

آسیب‌پذیر بودن این خانواده‌ها متصدیان گره‌گشایی را بر آن داشته تا در جهت توانمندسازی آنان تا رسیدن به سطح اقتصادی و اجتماعی مطلوب حمایت کنند. سرشماری از این قشر و گرداوری داده‌ها درباره این قشر روند کمک‌رسانی را تسهیل می‌کند. نکته مهم دیگر در برخورد با زنان سرپرست خانوار آموزش افزایش تاب‌آوری و مهارت مقابله با بحران هست که توسط ارگان‌های مربوطه باید انجام شود.

زندگی زنان پس از ترک مرد خانواده غالبا با مشکلاتی روبه رو است. از جمله آن می‌توان علاوه بر سختی روبه رویی با مسائل اقتصادی که این گروه از زنان برای مقابله با آن تربیت نشده اند به زندگی در تنهایی، همراه با افسردگی و ناامیدی که بیشتر ناشی از نگرش منفی جامعه نسبت به زنان تنها است اشاره نمود. ایفای نقش‌های چندگانه‌ای که گاه در تعارض با یکدیگر نیز تعریف می‌شوند سبب خستگی جسمی و روحی آن‌ها می‌شود.

"با توجه به افزایش آمار مرگ‌ و میر ناشی از این بیماری و همچنین مشکلات اقتصادی به وجود آمده برای خانواده‌ها و افزایش طلاق، شاهد نسبت رو به رشد خانوار‌های زن-سرپرست، هستیم"مطالعات و تحقیقات بسیاری نشان داده است که در مرحله اول فقر اقتصادی است که سبب عدم رفاه ذهنی و نارضایتی زن سرپرست خانوار می‌شود، به همین دلیل زن سرپرست خانوار تمام انرژی خود را برای تامین زندگی هزینه می‌کند و در نتیجه از وظیفه تربیتی و مادری خود غافل می‌شود.

آسیب تغییر نقش مادر به نان آور

دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاری ایران در خصوص اهمیت جایگاه زنان سرپرست خانوار بیان کرد: یکی از آسیب‌های اجتماعی در نقش زنان سرپرست خانوار عوض شدن نقش تربیتی مادر به نان‌آور هست، مادری که باید زمان زیادی را برای تربیت فرزندان خود قرار دهد مجبور به تأمین معاش و فعالیت اقتصادی می‌شود، درنتیجه فرزندان این مادر در جامعه رهاشده و خطر‌های بسیاری در کمین آن‌ها خواهد بود، چه‌بسا دچار آفت‌های اجتماعی نیز می‌شوند.

رئیس انجمن علمی مددکاری افزود: علاوه بر آن فرزندان این خانواده‌ها برای کمک کردن به اقتصاد خانواده خیلی زود وارد بازار کار می‌شوند و در جامعه ممکن است به سمت گرایش‌های نامعقول بروند، آنچه مهم است هزینه کردن دولت در این سن برای آن‌ها و سرمایه‌گذاری برای آینده دولت هست، زیرا اگر این فرزندان به سمت مواد مخدر یا خلاف بروند دولت مجبور است به‌جای استفاده کردن از آن‌ها به‌عنوان نیروی کار، برای آن‌ها هزینه کند و خرج زندان‌ها را بدهد.

نابرابری بازار کار زنان و مردان علت بیکاری زنان سرپرست خانواده 

یکی از نکات مهم درزمینهی زنان سرپرست خانوار بحث توانمندسازی این زنان می‌باشد، اغلب صاحب‌نظران توانمندسازی را برحسب میزان تسلط و دسترسی اجتماعات محلی به‌ویژه زنان به منابع و میزان نقش‌آفرینی آنان در مدیریت بر این منابع تعریف نموده‌اند؛ اما آنچه در جامعه در حال مشاهده هستیم نوع نگاه متفاوت به زنان سرپرست خانوار است که می‌توان تحت عنوان مسئله نابرابری بازار کار برای زنان و مردان عنوان کرد. زن سرپرست خانوار برای استخدام شدن ترجیح می‌دهد که خود را زن سرپرست معرفی نکند، آنچه مهم است فراهم کردن شرایط کاری زیر نظر صاحب‌کاران قابل‌اعتماد از سمت دولت است تا نگاه ابزاری و جنسی به این زنان نداشته باشند؛ مادری که توانایی اداره اقتصاد خانواده‌اش را نداشته باشد و در شرایط کرونایی امروز شغل خود را ازدست‌داده باشد ممکن است به هر کاری دست بزند تا بتواند خرج زندگی خود را دربیاورد، حتی ممکن است دست به تن‌فروشی بزند که این موضوع زندگی فرزندان را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد.

وی افزود: علاوه بر نگاه منفی جامعه به زنان سرپرست خانوار نحوه کمک کردن به این خانواده‌ها صحیح نیست، ما در روایات داریم که وقتی می‌خواهید به کسی کمک کنید به نحوی کمک را بدهید که اگر با دست راست داده شد دست چپ متوجه آن نشود درحالی‌که امروزه برای کمک به این خانواده‌ها تحقیقات محلی صورت می‌گیرد یا اگر بنا به اهدای جهیزیه باشد کاروان جهیزیه راه می‌اندازند درحالی‌که باید کرامت انسانی این خانواده‌ها حفظ شود به‌ طوری‌ که هیچ‌ کس در مدرسه متوجه نداشتن پدر فرزندان نشود.

رئیس انجمن علمی مددکاری ادامه داد: راهکاری که برای کمک به این زنان سرپرست خانوار داده می‌شود آموزش یک مهارت به آن‌ها است، درحالی‌که وقتی این زن سرپرست خانوار بازار فروشی نداشته باشد چگونه می‌خواهد از این مهارت استفاده کند، دولت ابتدا باید بازار کار مناسب برای این مهارت را فراهم کند تا زن سرپرست خانوار بتوانند به‌وسیله آن کسب روزی کند و آموزش مهارت به‌خودی‌خود سودمند نیست.

به گفته پژوهشگران اشتغال و کارآفرینی اثرات بسیار مثبتی بر روحیه و رفتار انسان دارد این اثرات مثبت را می‌توان در مواردی، چون اجتماعی شدن، کسب ساختار کلی برای زندگی و رشد شخصیت برشمرد. داشتن شغل یا فعالیت مثبت در اجتماع برای تمامی افراد به‌ویژه زنان سرپرست خانواده با رشد مهارت‌ها، ایجاد یک چارچوب زمان‌بندی‌شده منظم برای زندگی، تعامل اجتماعی، کسب هویت فردی، شغلی، جایگاه اقتصادی و اجتماعی همراه است. برای بسیاری از مردم، به‌ویژه زنان سرپرست خانواده، از دست دادن یا نداشتن شغل به معنای از دست دادن خانه و کاشانه و سایر دارایی‌های باارزش آن‌ها است. موقعیت خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و عزت‌نفس آن‌ها به‌طور منفی تحت تأثیر چنین شرایط نامطلوبی قرار می‌گیرد.

متأسفانه در هیچ‌یک از عرصه‌های قانونی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی زمینه‌های جدی برای توسعه کارآفرینی زنان مهیا نشده است و سیاست‌گذاری‌های خاصی برای توسعه کارآفرینی و اشتغال زنان سرپرست خانوار مشاهده نمی‌شود.

منابع خبر

اخبار مرتبط