خط قرمز اسکار روی نام زنان فیلمنامه نویس
به گفته اهل فن، طی سالهای گذشته و بهدنبال فعالیتهای مستمر زنان هنرمند و فیلمساز، بالاخره آنها توانستهاند موفقیتهایی در دنیای پشت دوربین فیلمبرداری کسب کنند و تواناییهایشان را به نمایش و منصهظهور بگذارند.
با این حال، نکتهای که همین اهل فن مطرح کرده و عقیده دارند باید بیشتر از اینها به بحث گذاشته شود، این است که هنوز هم در دنیای سینما و فعالیتهای پشتصحنه، تبعیض علیه زنان هنرمند اعمال میشود و فیلمنامهنویسان زن نتوانستهاند در رقابتهای دو رشته بهترین فیلمنامه اقتباسی و اصیل، موقعیتی شبیه همکاران مرد خود پیدا کنند.
صنعت سینمای آمریکا در مقابل فیلمنامهنویسان زن
در صنعت سینمای آمریکا فیلمنامهنویسان زن زیادی وجود دارند که سالانه تعدادی از بهترین درامهای اجتماعی، سیاسی، روانکاوانه و خانوادگی را ارائه میدهند. آنها همچنین بهعنوان مشاور فیلمنامه هم حضور فعال و بسیار جدی در رشته تولید محصولات سینمایی دارند و با این حال، جامعه سنتی و مذکرپرور هالیوود حاضر به قبول موقعیت آنها و تواناییهایشان نشده است.
جملهای که عموم خانمهای فیلمنامهنویس در این رابطه به زبان میآورند، این است که همیشه به آنها گفته میشود: «هر چه میدانی و هر آنچه که در ذهنت است را بنویس و روی کاغذ منتقل کن.» آنها هم صادقانه این کار را انجام داده و فیلمنامههای خوب و درخشانی مینویسند که بسیار مورد توجه تماشاگران جدی قرار میگیرد. با این حال، در پایان روز، این آنها نیستند که مورد تشویق قرار میگیرند. تا به امروز و در اکثر مواقع، این همکاران مرد فیلمنامهنویس آنها بودهاند که تشویق نثارشان شده و جایزههای گوناگون را دریافت کرده و به خانه بردهاند. نصیحت بالا که سالهاست برای زنان فیلمنامهنویس تکرار میشود، امتیازی برای زنان هنرمند به همراه نداشته و فقط به استثمار ذهن خلاق و ذوق نوگرایانه آنها پرداخته است.
کازو ایشیگورو که اصلیتی ژاپنی دارد و نویسنده فیلمنامه درام بریتانیایی «زندگی» (۲۰۲۲) است، در رابطه با این نصیحت خیلی صریح میگوید: «این احمقانهترین چیزی است که تابهحال شنیدهام.
"تا به امروز و در اکثر مواقع، این همکاران مرد فیلمنامهنویس آنها بودهاند که تشویق نثارشان شده و جایزههای گوناگون را دریافت کرده و به خانه بردهاند"این چیزی شبیه مرور تصورات و پتانسیل ذهنی زنان نویسنده است و فایدهای برایشان نداشته است.»
کمپانیهایی که برای زنان، چراغ سبز ندارد
این در حالی است که نصیحت فوق به نوعی تفکر حاکم بر ذهن کسانی است که امورات کمپانیهای فیلمسازی را میگذرانند و بهعنوان مدیر این مراکز شناخته میشوند. همین افراد هستند که درنهایت چراغ سبز تولید فیلمها را صادر میکنند و تصمیم میگیرند که کدام فیلمنامه بهصورت فیلم سینمایی درآید و کدام فیلمنامه به بایگانی سپرده شود. برخی تحلیلگران در این رابطه صحبت میکنند که زمانی در ابتدای امر فیلمنامه جذاب این زنان فیلمنامهنویس به قفسه بایگانی سپرده میشود، عموم تماشاگران و رایدهندگان آکادمی اسکار چگونه میتوانند تماشاچی فیلمهایی باشند که ساخته نشدهاند و بنابراین نمیتوان دربارهشان اظهارنظر کرده و جایزهای به آنها داد؟ از داخل صنعت سینما شنیده میشود که بسیاری از این فیلمنامهها تنها به این دلیل رد میشوند که نویسندهشان یک خانم است.شاید این نکته بتواند توضیحدهنده این ماجرا باشد در صنعتی که مردسالار است و توسط مردان احاطه شده، زنان باید تلاشی مضاعف و سخت را سازمان دهند تا آکادمی اسکار آنها را نیز ببیند و در رشتههای نامزد شده همچون بهترین فیلمنامه اقتباسی و اصیل جای دهد.
شورش با دلیل زنان فیلمنامهنویس
در اوضاع و احوالی که آکادمی اسکار مدعی رعایت عدالت است و به خانمها تبعیضی نمیشود، نه تنها زنان فیلمنامهنویس که حتی زنان فیلمساز هم برای کسب حقوق اولیهشان مبارزه میکنند و بهنظر میرسد هنوز در مراحل اولیه کارشان هستند.
فیلمنامهنویسان زن با دیدن موفقیتهایی که خانمهای فیلمساز در چند سال اخیر کسب کردهاند، جان تازهای گرفته و فعالیتها و مبارزاتشان را گسترش دادهاند. برای مثال، پیشبینی میشود امسال در رشته بهترین کارگردان سال نام چند خانم وارد شود و همین موضوع، خانمهای فیلمنامهنویس را درگیر چالشهای تازهای کرده است. منتقدان سینمایی به این نکته اشاره میکنند که در سال ۲۰۱۴ که هشتگ «اسکار بهشدت سفیدپوستانه است» متولد شد، نام هیچ فیلمنامهنویس خانمی در دو رشته بهترین فیلمنامه اقتباسی یا اصیل به چشم نمیخورد.
۶۵ در برابر ۱۱ نامزدی، بدون جایزه اسکار
یک بررسی تاریخی حکایت از آن میکند که از بین ۶۵ فیلمی که از سال ۲۰۰۹ به این طرف، نامزد دریافت جایزه بهترین فیلمنامه اصیل شدهاند، فقط نام ۱۱ فیلمنامهنویس زن به چشم میخورد و در رشته بهترین فیلمنامه اقتباسی، این رقم به ۱۶ نفر میرسد.
این موضوع منتقدان سینمایی را هم به واکنش واداشته است.
منتقدان در اینباره صحبت میکنند که نگاهشان به ماجرا براساس جنسیت نویسندگان نیست و به کیفیت نوشتهها هم توجه زیادی دارند. به باور آنها، نوشتههای فیلمنامهنویسان زن در اغلب مواقع جذاب و خوب بوده و به همین دلیل، آنها به دفاع از مظلومیت زنان فیلمنامهنویس پرداختهاند. آنها از شارلوت ولز و دانا استیونز، نویسندگان فیلمنامه فیلمهای تحسینشده و اجتماعی «بعد از آفتاب» و «سلطان زن» اسم میبرند که نوشتههایشان امسال داعیه رقابتی جدی با فیلمنامهنویسان مرد دارند. بسیاری از تماشاگران جدی سینما، نامهایی چون «تیل»، «پرستار بچه» و «سرخ شدن» را به دو فیلم قبلی اضافه میکنند که چینونیه چوکوو، نیکیوتو جوسو و دومی شی آنها را نوشتهاند.
روحیه جنگجوی آسیاییتبارها
نکتهای که رسانهها و تحلیلگران سینمایی دربارهاش حرف میزنند حضور فیلمنامهنویسان خانم غیرآمریکایی بین کسانی است که در کار نگارش فیلمنامههای انگلیسیزبان هستند. این تحلیل ارائه میشود که این حضور باعث تغییرات دیدگاه بین اهالی سینما و خانمهای فیلمنامهنویس شده و جرات آنها برای ابراز وجود را افزایش داده است.
"همین افراد هستند که درنهایت چراغ سبز تولید فیلمها را صادر میکنند و تصمیم میگیرند که کدام فیلمنامه بهصورت فیلم سینمایی درآید و کدام فیلمنامه به بایگانی سپرده شود"یکی از منتقدان میگوید فیلمنامهنویسان خانم خارجی (که عمدتا هم آسیاییتبار هستند) روحیهای جنگجو و پرخاشگر دارند و بهراحتی سر تعظیم به سیاستهای مردسالارانه حاکم بر هالیوود و کمپانیهای فیلمسازی آن فرود نمیآورند. حضور آنها باعث دلگرمی بقیه همکارانشان در صنعت سینما شده و روحیه مبارزه و جنگجوییشان را افزایش داده است.
پرسش تحلیلگران سینمایی است که آیا در رابطه با بحث بیتوجهی و کمتوجهی به فیلمنامهنویسان خانم، راه افراط پیموده شده و بیش از حد در اینباره بزرگنمایی میشود؟
۹۴ سال اسکار و تنها ۱۰ جایزه برای زنان
نگاهی به تاریخ ۹۴ ساله مراسم اسکار نشان میدهد که سهم فیلمنامهنویسان زن از جوایز اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی و اصیل بسیاربسیار کم بوده و نمیتوان حتی به ۱۰ نام هم اشاره کرد. در مبارزه فیلمنامهنویسان زن آمریکایی برای کسب موقعیت برابر با همکاران مردشان در این دو رشته، آنها تنها نیستند. این روزها نویسندگان خانمی با اصلیت لاتینیتبار، آسیایی، اروپایی و حتی آفریقایی هستند که شبیه شخصیتهای زن مقاوم فیلمنامههایشان قصدی برای عقبنشینی ندارند و میخواهند به حقوق اجتماعیشان دست پیدا کنند. ظاهرا منبع الهام این نویسندگان همان شخصیتهای خانمی هستند که در نوشتههایشان و روی پرده سینما، با کمال میل چالشهای مختلف و سخت را به جان میخرند تا به خواستهشان برسند.
بهگفته یکی از آنها: «تنوع و اختلاف فقط در این نیست که چه کسی در پشت دوربین کارها را انجام میدهد.
ماجرا قبل از شروع کار فیلمبرداری آغاز میشود و پیش از آنکه کلید دوربین فیلمبرداری زده شود، ما با این موضوع طرف هستیم. کلید فیلمبرداری قرار است شروع چه داستانی را کلید بزند و این داستان را چه کسی نوشته است؟ این همان نکته بسیار مهمی است که همگان باید به آن توجه داشته باشند.»
آیا کسی صدای زنان هنرمند آمریکایی را میشنود؟
در حالی آمریکاییها و مدعیان حمایت از حقوق زنان در روزهای گذشته تلاش کردند تا ایران را از کمیسیون مقام زن در سازمان ملل متحد حذف کنند و نهاد جهانیای که باید حافظ حقوق تمامی ملل دنیا باشد، باز هم در زمین دشمن کشورهای مستقل بازی و ایران را از این کمیسیون حذف کرد، اما بررسی برخی از سیاستهای داعیهداران حقوق زنان، نشان میدهد که آنها چگونه روی تلاش زنان هنرمند خطقرمز میکشند و جامعه مردسالار خود را مدعی رعایت حقوق زنان معرفی میکنند. بررسی بزرگترین رویداد سینمایی جهان نشان میدهد که با توجه به تاریخ ۹۴ ساله اسکار، تعداد زنانی که توانستند جایزه اسکار کارگردانی یا فیلمنامهنویسی را در دو بخش اقتباسی و اصیل به دست بیاورند کمتر از ۱۰ نفر است. حالا همین نگاه تبعیضآمیز جنسیتی مورد نقد جامعه هنرمندان زن آمریکایی قرار گرفته تا صدای خود را به گوش جهانیان برسانند.
روزنامه جام جم
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران