ادامه جنجال "شوخی تلخ کرونایی چین با دنیا"؛ چرا اصولگرایان از سفیر چین دفاع میکنند؟
آفتابنیوز :
«انگلوفیل» و «روسوفیل» در تاریخ معاصر ایران واژههای پرکاربردی است. این دو اصطلاح شماری از شخصیتهای سیاسی در تاریخ را به دو طیف شیفتگان روسیه و انگلیس تقسیم میکند. اما این روزها و در بحبوحه بحران کرونا اصطلاح دیگری هم شنیده شده است؛ «چاینوفیل».
همهچیز هم از یکشنبه هفته گذشته آغاز شد. وقتی که سخنگوی وزارت خارجه آمار دولت چین را «شوخی تلخ» با دنیا خواند و سفیر چین در ایران با لحن تندی به این سخنان او واکنش نشان داد. ماجرا هنوز ادامه دارد و حالا عدهای از نمایندگان مجلس در تذکری به وزیر خارجه خواستار احضار سفیر چین شدهاند.
محمود صادقی، نماینده تهران، به روزنامه شرق میگوید که در صورت ادامه جلسات علنی مجلس این موضوع را دنبال خواهد کرد.
"آفتابنیوز : «انگلوفیل» و «روسوفیل» در تاریخ معاصر ایران واژههای پرکاربردی است"البته این فقط یکسوی ماجراست. در سوی دیگر، اصولگرایان خواستار برخورد با مقام وزارت بهداشت ایران، یعنی کیانوش جهانپور شدهاند و اظهارات او را در راستای سیاستهای «آمریکا و غرب» میدانند. سؤال اینجاست که آیا در کشاکش نزاع قدرت بین چین و آمریکا، اصطلاح دیگری به فرهنگ لغات سیاسی ایران اضافه میشود؟
مبارزه با آمریکا، وابستگی به چین
فضای مجازی پر از اظهارنظرهای حامیان و مخالفان انتقاد از آمار چینیهاست. علی مطهری در توییتی نوشته است: «گستاخی سفیر چین درباره کرونا باید پاسخ داده شود. وزارت خارجه باید سفیر چین را احضار کند».
مطهری در ادامه نوشته است که «متأسفانه نیاز اقتصادی ما به چین باعث شده که درباره ظلم عظیم دولت چین به مسلمانان این کشور نیز سکوت کنیم. قرار نبود مبارزه ما با آمریکا منجر به وابستگی به چین شود».
از سوی دیگر، نیروهای موسوم به ارزشی به روابط ایران و چین در شرایط تحریمی اشاره کردند و اظهارنظر سخنگوی وزارت بهداشت در راستای سیاستهای «دشمن» دانستند. محمود صادقی دراینباره توضیح میدهد: «به نظر من این یک موضوع علمی و تخصصی است. به همین دلیل رابطه دوستانه یا خصمانه کشورها با ما نباید مانع اظهارنظرهای علمی و تحقیق درباره ویروس کرونا شود. چین کشور دوست ایران محسوب میشود و در چنین شرایطی ما نیازمند تداوم این دوستی هستیم، اما نباید خود را مقید به ایدئولوژی آنها و شیوه خاصی که دولت چین در مواجهه با مسائل دارد، بدانیم.
"این دو اصطلاح شماری از شخصیتهای سیاسی در تاریخ را به دو طیف شیفتگان روسیه و انگلیس تقسیم میکند"آنها در مواجهه با ویروس کرونا پنهانکاری گستردهای انجام دادند و پزشکی که نخستینبار بحث ویروس را مطرح کرد نیز تا مدتها تحت فشار سیاسی قرار گرفته بود. به هر حال چین در چارچوب سیاستها و روشهای علمی خود عمل میکند، اما ما نباید تابعی از سیاستها و خطمشی دولت چین باشیم». صادقی میگوید که هرچند نباید به مسئله جنبه سیاسی داد تا رقبای چین از آن بهرهبرداری کنند، اما «این ملاحظات نباید باعث شود که خود را ملزم به پذیرش هر آنچه چین به عنوان کشور دوست میگوید بدانیم.» در خلال همین بحثها عدهای نیز عکسی از سردر وزارت خارجه جمهوری اسلامی منتشر کردند؛ جایی که این عبارت بر کاشیهای آبی آن نقش بسته شده است: «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی».
البته تفاوت دیدگاه در نحوه مواجهه با موضوع بین اصولگرایان هم دیده میشود. سیدمؤید علویان، معاون وزیر بهداشت دولت نهم، در یک برنامه تلویزیونی گفته است: «اجازه نمیدهیم سفیر کشور دیگر به مسئول ما اهانت و توهین کند. این حرف را بهصراحت میگویم.
چینیها با خودشان صداقت داشتند اما با دنیا صداقت نداشتند. این واقعیت است».
علویان تأکید کرد: «از ملت و دولت چین که مقدار زیادی در این بحران کمک کردند، ممنونیم اما آنها با دنیا صداقت نداشتند، نگفتند و کمشماری کردند».
در این بین اما برخی به ماجرا جنبه امنیتی نیز دادهاند. صادقی میگوید که «این اتفاق بسیار خطرناک است و ما شاهد مداخله نهادهای نظامی در این مسئله هستیم». او به سرمقاله هفتهنامه «صبح صادق» اشاره میکند که در آن سخنان جهانپور «نسنجیده» و «غیرکارشناسانه» خوانده شده که «موجبات دلخوری دولت چین را فراهم کرد». در این سرمقاله حتی خواسته شده تا «پشت پرده» این سخنان که «پیشتر و بارها ازسوی رسانههای غربی و آمریکایی تکرار شده است»، روشن شود.
"اما این روزها و در بحبوحه بحران کرونا اصطلاح دیگری هم شنیده شده است؛ «چاینوفیل».همهچیز هم از یکشنبه هفته گذشته آغاز شد"نماینده تهران میگوید که «ابتدا باور نمیکردم که سرمقالهای در هفتهنامه صبح صادق که مرتبط با دفتر سیاسی سپاه است، در همین زمینه منتشر شود و در آن درخواست توبیخ مقام وزارت بهداشت را داشته باشند. آن هم به دلیل یک اظهارنظر و بهصورت آشکار نیز بگویند که اظهارنظر ایشان باعث دلخوری دولت چین میشود. چنین موضعی برای ما که انقلاب اسلامی و سیاست «نه شرقی، نه غربی» را اتخاذ کردیم، عجیب است و بههیچوجه با مبانی سیاسی انقلاب اسلامی سازگار نیست». به گفته صادقی «دفاع نهادهای نظامی از ارزشها و آرمانها خوب است اما واکنش به اظهارنظر یک مسئول و درخواست توبیخ او جای تعجب دارد»؛ چراکه «ارزشهایی که سپاه و نیروهای انقلابی درپی آن هستند اقتضا میکند که مدافع استقلال، حاکمیت و تمامیت کشور باشند.
بنابراین اگر بر فرض کشوری تخلفی کرده باشد نباید به دلیل همکاری و روابطمان از آن چشمپوشی کنیم و حتی باب اظهارنظر را هم ببندیم». صادقی ادامه میدهد: «وقتی مقام معظم رهبری بحث احتمال حمله بیولوژیک را مطرح کردند من در اظهارنظری گفتم که باید نهادهای ذیربط ازجمله سازمان پدافند غیرعامل به این موضوع ورود کنند.
موضوع ویروس کرونا مرتبط با یک کشور نیست و احتمال حمله بیولوژیک ازسوی آمریکا و پنهانکاری دولت چین برای ما تفاوتی با یکدیگر ندارد». به گفته او، «ویژگی کشور ما و سیاست نه شرقی نه غربی که یک راهبرد زیربنایی است این قابلیت را ایجاد میکند که بهصورت آزاد به محققان اجازه فعالیت بدهیم تا یافتههای علمی خود را بدون سوگیری ایدئولوژیک و سیاسی مطرح کنند». صادقی اضافه میکند: «به این ترتیب همه نهادها ازجمله صداوسیما و سپاه باید فضا را برای بحثهای علمی باز کنند و از مزیت بزرگ جمهوری اسلامی که کشوری غیرمتعهد به شرق و غرب است برای روشنگری درباره کرونا استفاده کنیم». او تأکید میکند که حساسیتها درباره روابط با چین ارزشمند است، اما «برای حفظ هویت انقلاب اسلامی» باید اجازه داد تا این موضوع بهطور بیطرفانه مطرح شود.
اکنون باید دید که وزارت خارجه چه رویکردی را در مواجهه با درخواست نمایندگان دنبال میکند. سخنگوی این وزارتخانه بعد از مشاجره توییتری جهانپور و «چانگهوا»، سفیر چین، «از شجاعت، فداکاری و عملکرد حرفهای چینیها در مهار کووید 19» قدردانی کرده بود.
"وقتی که سخنگوی وزارت خارجه آمار دولت چین را «شوخی تلخ» با دنیا خواند و سفیر چین در ایران با لحن تندی به این سخنان او واکنش نشان داد"یک روز بعد هم جهانپور پس از افزایش فشارها در توییتی از «حمایتهای فراموشناشدنی چین از ایران» نوشت. سفیر چین اما بار دیگر به او چنین پاسخ داد: «آقای عزیز، بنابراین امیدوارم که شما به حقایق و تلاشهای بزرگ مردم چین احترام بگذارید».
استقلال و انعطاف
حمیدرضا آصفی نیز در یادداشتی درهمین باره نوشته است: ناگفته پیداست سیاست خارجی کشورها برای تامین و حفظ منافع ملی شکل میگیرد. جمهوری اسلامی ایران از زمان استقرار، الگویی از سیاست خارجی را تحت عنوان نه شرقی نه غربی مطرح کرده است. این شعار تا آن زمان از سوی هیچ کشوری به عنوان مبانی سیاست خارجی مطرح نشده بود. «نه شرقی، نه غربی» به هیچوجه به معنای قطع رابطه حسنه با شرق یا غرب نیست، حتی به این معنی هم نیست که فاصله جمهوری اسلامی ایران، با غرب یا شرق، همواره و در هر شرایطی ثابت بماند.
سیاست نه غربی نه شرقی جمهوری اسلامی ایران، در یک جمله خلاصه میشود: تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای کلان ایران مستقل از خواست و دیکته شرق یا غرب صورت میگیرد. ممکن است روزی روابط با غرب نزدیکتر و روز دیگر با شرق نزدیکتر باشد.
در ادامه این یادداشت که در روزنامه اعتماد منتشر شده، آمده است: شرایط و اقتضائات دوران، تعیینکننده جهتگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. اولینبار نگاه به شرق از سوی ویلی برانت، صدراعظم فقید آلمان غربی، زمانی که قصد داشت روابط با برلین شرقی را توسعه دهد، مطرح شد. مفاهیمی که امروز ما از شرق درنظر داریم، کاملا متفاوت با آن چیزی است که آقای برانت درنظر داشت. سیاست خارجی در کشورها گاه براساس نیازهای داخلی، گاه براساس ایدئولوژی حاکم درون کشورها (مانند آنچه در دوره شوروی سابق و اقمار آن کشور وجود داشت) و گاه براساس تمایلهای فردی در کشورهایی با حاکمیت خودکامه و موروثی شکل میگیرد.
"در سوی دیگر، اصولگرایان خواستار برخورد با مقام وزارت بهداشت ایران، یعنی کیانوش جهانپور شدهاند و اظهارات او را در راستای سیاستهای «آمریکا و غرب» میدانند"اما بلاتردید شکلی از سیاست خارجی میتواند منافع ملی کشورها را تامین کند که بر پایه و اساس خواست مردم و مردمسالاری شکل گرفته باشد.
به همین دلیل است که سیاست خارجی در کشورهای دیکتاتوری و حکومتهای موروثی عمدتا غیرمستقل و وابسته است. در کنار این هر اندازه توانمندی داخلی چسبندگی ملت-دولت، تابآوری عمومی افزایش یابد، سیاست مستقل خارجی قابل حصولتر و بادوامتر است. در دورههای مختلف جمهوری اسلامی ایران باتوجه به شرایط مختلف، راهکارهای متفاوتی را در دستور کار قرار داد. در دوران جنگ تحمیلی نیاز به حفظ تمامیت ارضی کشور و مقابله با دشمن خارجی بود، اولویت سیاست خارجی بود، در دوران سازندگی منافع کشور در گرو تامین نیازهای گسترده برای بازسازی خرابیهای حاصل از جنگ ۸ ساله بود و در دوران اصلاحات که مفاهیم جدیدی مطرح و معرفی شد، اولویتهای سیاست خارجی، تحت همان رویکرد استقلال در ذیل این اهداف تعیین شد. جمهوری اسلامی ایران از ابتدا در مسیر سیاست نه شرقی و نه غربی حرکت کرده است، اگرچه برخی اقتضائات در زمانهای مختلف یا برخی تحولات در جهان بیرونی، این سیاست را به لحاظ ظاهری دچار انعطاف کرده است.
برای مثال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تشکیل روسیه، به این دلیل که در اهداف و رویکرد ایدئولوژیک و سیاست خارجی کاملا از نظر ماهیتی با دولت بلشویکی تفاوت داشت در رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تاثیر داشت. در عین حال برخی رفتار کشورهای اروپایی که عملا در جهت سیاست خارجی ایالاتمتحده امریکا حرکت کردند، باعث تعدیل جنبههایی از روابط ایران با اروپا شد. جمهوری اسلامی ایران در ذیل سیاست نه شرقی نه غربی خود، در دوران اشغال افغانستان از سوی شوروی، علیرغم پیشنهادهای وسوسهکننده، به هیچوجه حاضر به مصالحه و قربانی کردن منافع مردم افغانستان در ازای دریافت موشک و تسلیحات نظامی در جنگ خانمانسوز تحمیلی نشد. همچنانکه در روابط با کشورهای غربی نیز حاضر نشد اهداف بلندمدت جمهوری اسلامی ایران را که حافظ و ضامن عزت و منافع ملی بود، قربانی مطالبات این کشورها کند. تهران، همواره آماده بوده در چارچوب استقلال و عزت ملی، روابط خود را با کشورهای غربی توسعه دهد.
"مطهری در ادامه نوشته است که «متأسفانه نیاز اقتصادی ما به چین باعث شده که درباره ظلم عظیم دولت چین به مسلمانان این کشور نیز سکوت کنیم"در نیمه اول دهه ۱۳۷۰ استراتژی روابط با اتحادیه اروپا و کشورهای غربی در وزارت خارجه تدوین و به تصویب و تایید بالاترین مسوولان ارشد نظام رسید. اما این کشورهای اروپایی بودند که نتوانستند از شرایط موجود در ایران و فرصت توسعه روابط بهرهبرداری کنند. نتیجه اینکه در برخی موارد فاصله گرفتن از یک مجموعه و نزدیک شدن به مجموعه دیگر، تابع شرایطی بوده که بر جمهوری اسلامی ایران، تحمیل شدهاند. آنچه خط قرمز جمهوری اسلامی ایران است عدم وابستگی و قرار گرفتن در انقیاد این بلوک یا آن بلوک قدرت جهانی است. اگرچه در صحنه جهانی بسیاری از مرزبندیها و تعاریفی که در چهار دهه گذشته وجود داشت، از جمله مفهوم شرق و غرب، کاملا دگرگون و متحول شدهاند، اما مفهوم استقلال و عدم سرسپردگی، در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ثابت مانده است.
امروزه سمبل غرب امریکای توسعهطلب است و شرق به معنای آنچه ۴۰ سال پیش مطرح بود دیگر وجود ندارد. منازعهای که این روزها در سطح جامعه درخصوص اظهارات دو سخنگوی محترم، وزارت بهداشت و وزارت امور خارجه، مطرح است باید در همین چارچوب ارزیابی شود. باید توجه داشت که تصمیمها و اقدامات پاییندستی در ذیل سیاستهای کلان جمهوری اسلامی ایران تعریف میشود. همچنانکه سخنگوی محترم وزارت امور خارجه به آن اشاره داشت، این کنشها به هیچوجه در تقابل یا خدشهدار کردن اصل نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی ایران تفسیر نمیشود.
واکنش روزنامه کیهان به ماجرای انتقاد سخنگوی وزارت بهداشت از چینیها
روزنامه کیهان نیز در مطلبی درباره انتقاد سخنگوی وزارت بهداشت ایران از چین، به دفاع از چین پرداخت و نوشت: «اظهارات نسنجیده سخنگوی وزارت بهداشت درباره نحوه برخورد و اطلاعرسانی چین درباره شیوع کرونا بهانهای شده تا عدهای خاص که مواضع آنها در ابراز نوکری و سوابقشان در چاکرمنشی نسبت به غرب روشن است، برای استقلال کشور اشک تمساح بریزند. کیانوش جهانپور در گفتوگو با یک رسانه ترکیهای تلویحا چینیها را به دروغگویی درباره کرونا متهم کرده بود.
"محمود صادقی دراینباره توضیح میدهد: «به نظر من این یک موضوع علمی و تخصصی است"موضوعی که با واکنش رسمیمقامات چین مواجه شد، اما جهانپور ضمن اصرار و پافشاری بر موضع خود اظهارات حاشیهساز دیگری را مطرح کرد که واکنش مقامات چینی را در پی داشت و در عین حال به شکلی محترمانه از جهانپور دعوت کردند که برای اطلاع و آگاهی بیشتر، اخبار و اطلاعات صحیح و درست مربوط به چین را از منابع رسمی این کشور دنبال کند. در ادامه هم سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان با انتشار توئیتی در صفحه خود ضمن دلجویی از چینیها، شجاعت، فداکاری و عملکرد حرفهای چین و همچنین رفتار سخاوتمندانه چینیها در قبال کشورمان در روزهای دشوار کرونایی را ستود.
کیهان در ادامه نوشته است: اینکه حاشیهسازی جهانپور در قامت سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آن هم در شرایطی که صدر تا ذیل این وزارتخانه امروز در خط مقدم مبارزه با ویروس کروناست و جانفشانی، ایثار و از خود گذشتی کادر درمانی آن در دنیا مثالزدنی شده و جایگاه این قشر در نزد افکار عمومی را تقدس بخشیده تا چه اندازه با شرح وظایف سخنگوی این مجموعه همخوانی دارد! موضوع این وجیزه نیست. نکته قابل تأمل موج سواری فرصتطلبان و پادوهای رسانهای جریان خاص در داخل کشور از رفتار هزینهساز سخنگوی وزارت بهداشت آن هم در برهه حساس و خطیر کنونی کشور است. این جریان بدنام که سابقه مشعشعی در بزک شیطان بزرگ و همکاسههای اروپایی آن دارند، به ناگاه رگ وطنپرستیشان متورم شد وگریبان چاک کردند که با اعتراض مقامات چینی به اتهامزنی جهانپور و دلجویی وزارت امورخارجه از چینیها، جمهوری اسلامی مستعمره چین شد! بیشک «وطنپرستی»، حس و مفهومیبسیار ارزشمند و ستودنی است اما با مرور کلی سوابق این جریان درخواهید یافت، قبای وطن دوستی برای این جریان نه تنها گشاد است بلکه به تن آنها زار میزند.
این روزنامه اصولگرا افزوده است: این مدعیان همانهایی هستند که به آمریکا نامه نوشتند و از ترامپ درخواست تحریم بیشتر ایران برای تسلیم شدن و زانو زدن در برابر آمریکا را کردند، جریانی که همنوا و هم صدا با شبکه عنکبوتی رسانههای معاند و ضدانقلاب از هیچ تلاشی برای تزریق یاس و ناامیدی در جامعه با هدف شکستن مقاومت مردم در برابر زیادهخواهیهای آمریکا و در نهایت تن دادن به مذاکره ذلت بار با جنایتکارترین دولت جهان فروگذار نکردند، مدعیانی که در مقابل بدترین توهینها، تهمتها و تحقیرهای مقامات آمریکائی و اروپایی از جمله تروریست خواندن ملت ایران از سوی ترامپ دم برنیاوردند، جریان بدنامیکه پس از هر خباثت و فریبکاری و دغلکاری غربیها در برجام و پسا برجام به جای اعتراض، به توجیه و سرپوش گذاشتن بر آن برآمدند و دهها و صدها نمونه دیگر... امروز با وقاحت هرچه تمامتر واکنش محترمانه ولو با لحن اعتراضی سفیر چین خطاب به جهانپور را به مستعمره شدن ایران تعبیر میکنند.
آنهم چینی که برخلاف اروپا و آمریکا که حتی در شرایط سخت مبارزه ایران با کرونا، از تحریمها کوتاه نیامدند و هیچ کمکی در این راه نکردند، بلکه به یکدیگر هم ترحم نکردند و به راهزنی و سرقت ماسک و تجهیزات پزشکی از هم پرداختند، سخاوتمندانه به کمک و همراهی با دولت و ملت ایران شتافت. محمولههایی شامل ۱۰ میلیون ماسک، ۵۰۰ هزار کیت تشخیص کرونا، ۳۰۰ هزار جراحی و لباس ایزوله، دو میلیون و ۲۰۰ هزار دستکش، ۳۵۰ ونتیلاتور، ۵۰۰ اتاق پیشساخته بیمارستانی و انواع دارو و تجهیزات بیمارستانی از جمله کمکهای بیمنت چینیها به ایران است و به نوعی تنها حامیکشورمان در روزهای سخت و دشوار کرونایی بودند. اینکه مقصد عمده صادرات ایران در دو سال گذشته و یکی از مهمترین شریانهای اقتصادی ایران در دوران تحریمهای ظالمانه آمریکا و اروپا همین چینیها بودهاند نیز توضیح واضحات است و نیازی به گفتن ندارد. بر اساس آنچه شرح آن رفت پرواضح است که مشکل چنین جریان بدنام و بدسابقهای نگرانی برای استقلال ایران نیست چه آنکه پیشتر یکی از همین پادوهای غرب افاضه کرده بود که ما لیاقت مستعمره شدن بریتانیای کبیر! را نداشتیم، درد این جریان آن است که چرا ایران مستعمره شیطان بزرگ و اروپای فریبکار نشده است.»
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران