سریال چکاوک قسمت ۷۸ هفتاد و هشت
منور در بیمارستان به اتاق نریمان می رود و به او میگوید:«همه چیز رو به آقا کامران گفتم. حالا برو یکی دیگه رو پیدا کن تا حروم زاده ات رو بندازی بهش.» سپس وسایلش را جمع کرده و می رود. نریمان شوکه و عصبی می شود.
فریده با کامران در حیاط بیمارستان نشسته و میگوید که به خاطر تهدید نریمان مجبور شده بود به او دروغ بگوید که قصد ازدواج با مراد را دارد. او از کامران میخواهد که دوباره حلقه را به دستش بیندازد. کامران به خاطر اینکه شب قبل با آزلیا بوده است، نمیتواند ابراز خوشحالی کند.
"منور در بیمارستان به اتاق نریمان می رود و به او میگوید:«همه چیز رو به آقا کامران گفتم"فریده از اینکه کامران ذوق ندارد گلایه میکند. کامران شوکه شدن را بهانه می کند.
شب فریده به همراه کامران به عمارت می رود. همه از دیدن آنها در کنار یکدیگر خوشحال می شوند.
بعد از شام ، سیف الدین در اتاق خود با کامران است و به کامران در مورد علاقه بین یوسف و مژگان میگوید. او سپس میگوید که متوجه شده است که آزلیا، خواهر پرستار سابق کامران، زاهده است و او از اینکه آزلیا این مسأله را پنهان کرده است، حس خوبی ندارد. کامران میگوید که از این قضیه با خبر است و خودش موضوع را حل کرده است.
در بیمارستان، نریمان از کامران به خاطر تزریق آمپول شکایت میکند.
روز بعد دکتر پیش مراد به وزارت بهداشت رفته و برگه شکایت نریمان را به او می دهد.
مراد برای معاینه نریمان به بیمارستان می رود.
او نریمان را معاینه کرده و از او سوالاتی میکند و متوجه تناقض گویی هایی می شود.
این را هم ببینید: سریال امانت قسمت ۲۱۴
در عمارت کامران فریده را بیدار کرده و آنها حاضر می شوند. کامران میخواهد فریده را به مدرسه برساند. او باز هم نسبت به کار کردن فریده ابراز نارضایتی میکند. فریده میگوید که او به خاطر بدهی به مراد و اینکه او را در لحظات سخت تنها نگذاشته اند، باید به تدریس ادامه بدهد و کارش را دوست دارد.
در بیمارستان منور رفته تا وسایلش را جمع کند. او در سالن خدمتکار آزلیا را میبیند و به او خبر می دهد که دیگر خدمتکار نریمان نیست و به خانه سیف الدین رفته است.
"حالا برو یکی دیگه رو پیدا کن تا حروم زاده ات رو بندازی بهش.» سپس وسایلش را جمع کرده و می رود"او میگوید که کامران و فریده نیز آشتی کرده اند. او میگوید که فریده و کامران میخواهند ازدواج کنند و بهتر است خدمتکار به آزلیا بگوید که زیاد دنبال کامران نباشد. خدمتکار آزلیا با طعنه میگوید که آنها خیلی وقت پیش کار خودشان را کرده اند. منور متعجب می شود. نریمان از پشت در حرفهای آنها را می شنود.
مراد به اتاق کار کامران رفته و وقتی کامران می فهمد که او وزیر بهداشت است، عصبی می شود و حدس می زند که مراد او را اخراج خواهد کرد.
مراد میگوید که با نریمان صحبت کرده است و نتیجه تصمیمش را بعدا خواهد گفت. سپس می رود.
آزلیا که خبر آشتی فریده و کامران را می شنود، به مدرسه پیش فریده می رود و میگوید که دوست دارد شاهد عقد او باشد. فریده که قرار بود مژگان را شاهد عقد کند، به ناچار قبول میکند.
فریده بعد از مدرسه به خانه مراد می رود. مراد از او در مورد کامران و اذیت کردن هایش سوال میکند. فریده می گوید که آنها آشتی کرده اند و کامران به او اجازه کار داده است.
این را هم ببینید: سریال آپارتمان بیگناهان قسمت ۱۹۱ صد و نود و یکم
شب در عمارت کامران در مورد مسأله شکایت نریمان و تصمیم مراد برای اخراج او با سیف الدین صحبت میکند.
"نریمان شوکه و عصبی می شود.فریده با کامران در حیاط بیمارستان نشسته و میگوید که به خاطر تهدید نریمان مجبور شده بود به او دروغ بگوید که قصد ازدواج با مراد را دارد"سیف الدین میگوید که بهتر است او و فریده با مراد صبحت کنند. کامران از او میخواهد که چیزی به فریده نگوید زیرا نمیخواهد به خاطر او به مراد خواهش کند.
سر میز شام مژگان با طعنه و دلخوری میگوید که فریده تصمیم دارد آزلیا را شاهد عقد خودش بکند. کامران بعد از شام با عصبانیت به خانه آزلیا می رود و میگوید که حق ندارد به فریده نزدیک بشود و نباید شاهد عقد باشد.
در زمان حال، فریده و دخترش در مهمانخانه هستند. کامران که مدتهاست دنبال فریده میگردد، به مهمانخانه رسیدن و اتاقی میگیرد. فریده از پشت در صدای کامران را در سالن شنیده و سریع دخترش را بیدار میکند تا از آنجا بروند.
در زمان گذشته، یوسف و سیف الدین و جمال و مژگان آماده شده و به تکیرداغ می روند تا جمال مژگان را برای یوسف خواستگاری کند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران