ایران، انتخاب میان مشروعه و مشروطه؟ - Gooya News

ایران، انتخاب میان مشروعه و مشروطه؟ - Gooya News
گویا
گویا - ۳ تیر ۱۴۰۱

امیر طاهری - ایندیپندنت فارسی

حریف اصلی و واقعی نظامی خمینی‌گرا، فرهنگ، تجربه و چشم‌اندازی است که مشروطه عرضه می‌کند

آیا بحث سرنوشت‌سازی که می‌بایست چهل‌و‌چند سال پیش در ایران صورت می‌گرفت اکنون در حال صورت گرفتن است؟ چهار دهه پیش، سرعت حوادثی که به پیدایش جمهوری اسلامی انجامید مانع از آن شد که این بحث‌ــ یعنی انتخاب میان مشروطه و مشروعه‌ــ صورت گیرد. در آن زمان، بخشی از نیروهای سیاسی که در دوران مشروطه شکل گرفته بودند به جبهه مشروعه‌خواهان پیوستند، در حالی که بخشی دیگر از مشروطه‌خواهان به «صبر کنیم ببینیم چه می‌شود» متوسل شدند.

با این حال، خیلی زود روشن شد که نظام مشروعه، به‌ویژه در نسخه ولایت فقیه‌اش، توانایی اداره ایران را به‌عنوان یک دولت‌ـ‌ملت معاصر با زمان خود ندارد. چهار دهه پس از استقرار ولایت فقیه، اصحاب مشروعه همچنان در مرحله غلبه و تسلط بر ایران‌اند و بسی دورتر از حداقل برای حکومت به‌معنای متداول آن. در دهه‌های گذشته، مردم ایران نیز بارها نشان داده‌اند که نظام مشروعه یا تسلط ولایتی را نمی‌پذیرند. حرکت‌های اعتراضی و قیام‌های مردمی در این سال‌ها جزئی از منظره عمومی زندگی ایرانیان بوده است، از فروردین ۱۳۵۸ گرفته در تهران تا ۱۳۷۱ دوباره در تهران، شیراز و اراک و سپس، ۱۳۷۳ در قزوین، ۱۳۷۴ در اسلام‌شهر، ۱۳۷۸ باز در تهران و اصفهان، ۱۳۸۸ در تهران و بیش از ۵۰ شهر دیگر.

"چهار دهه پس از استقرار ولایت فقیه، اصحاب مشروعه همچنان در مرحله غلبه و تسلط بر ایران‌اند و بسی دورتر از حداقل برای حکومت به‌معنای متداول آن"از سال ۱۳۹۶ به بعد، حرکت‌های اعتراضی و قیام‌های مردمی در سطحی گسترده‌تر تقریبا سراسر ایران را در بر گرفته است. آبادان ۱۴۰۱ اوج تازه‌ای از این قیام‌ها را عرضه کرد.

در تمام این مدت، نظام مشروعه کوشیده است تا با بهره‌گیری از سه عامل زر، زور و تبلیغات برای حفظ خود بهره گیرد. ثروت بادآورده ناشی از صدور نفت منابع مالی لازم را در اختیار مشروعه‌خواهان قرار داد تا با گسترش فساد، عرضه رشوه‌های اجتماعی و اقتصادی، خرید وفاداری، بسیج و تربیت مشاطه‌گران سیاسی، مواضع قدرت را حفظ کنند. آنان از زور کور نیز بهره گرفتند: ده‌ها هزار اعدام، صدها هزار اعزام به زندان، راندن میلیون‌ها ایرانی به خارج و سازماندهی چندین نیروی سرکوبگر جزو اولویت‌های مشروعه‌خواهان بود. در همان حال، نظام مشروعه با حذف سیاسی و گاه حتی فیزیکی متحدان اولیه خود که هنوز بخشی از فرهنگ مشروطه را به یاد می‌آوردند، توانست در مسیر انحصار قدرت که هدف غایی همه نظام‌های استبدادی است، قرار گیرد.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

نظام مشروعه حربه دین و مذهب را نیز در خدمت تسلط خود بر ایران به کار گرفت و با الگوگیری از شیخ فضل‌الله نوری و حامیان روس او در آن زمان، مشروطه‌خواهان را به‌عنوان دشمنان اسلام و تدین به‌طور کلی ترسیم کرد.

شیخ فضل‌الله بارها گفته بود: اگر مشروطه بیاید، اسلام از بین خواهد رفت.

امروز، ۴۳ پس از پیروزی مشروعه، سه عامل ذکرشده در بالا دیگر کارایی لازم برای حفظ نظام خمینی‌گرا را ندارند. کاهش شدید درآمد نفت، بحران اقتصادی، فرسودگی زیربناها و تورم دورقمی عامل زر را کم‌اثرتر کرده است. عامل زور نیز به‌رغم خشونت بی‌رحمانه رژیم، نتایج دلخواه مشروعه‌خواهان را تامین نمی‌کند. با گسترش خشم مردمی به سراسر کشور، نظام مشروعه نیروی کافی برای سرکوب در مقیاس وسیع را ندارد. به‌خوبی می‌توان دید که برخلاف نظر موسسه واشنگتن که می‌گوید مردم ایران در رعب و وحشت از رژیم اطاعت می‌کنند، اگر ترسی در کار باشد، اکنون در اردوگاه مشروعه‌خواهان است.

بهره‌گیری از چماق تکفیر نیز دیگر کارا نیست.

"در دهه‌های گذشته، مردم ایران نیز بارها نشان داده‌اند که نظام مشروعه یا تسلط ولایتی را نمی‌پذیرند"کسانی که تحولات درون نهادهای سنتی تشیع را از نزدیک تعقیب می‌کنند، می‌دانند که نظام ولایت فقیه در مجموعه سپهر شیعه‌گری، چه رسد به اسلام، اقلیتی است که روز به‌ روز منزوی‌تر می‌شود.

مجموعه این تحولات دو نتیجه مهم داشته است. نخست، نظام مشروعه پذیرفته است که مخالف یا رقیب واقعی‌اش مشروطه است. در هفته‌های اخیر، گردانندگان نظام از خامنه‌ای گرفته تا امام جمعه‌های منصوب او حملات خود را متوجه شاهزاده رضا پهلوی، یا به‌طور کلی به گفته رئیسی، «خانواده پهلوی» به‌عنوان نماد مشروطه کرده‌اند. اکنون، صحبت از تشکیل ستاد ویژه‌ای برای «جلوگیری تطهیر خانواده پهلوی» در میان است. مبارزه با پهلویان به‌عنوان نماد مشروطه‌خواهی یکی از سه هدف بزرگ دستگاه تبلیغاتی مشروعه اعلام شده است.

کمتر از دو دقیقه پس از کنفرانس خبری اخیر شاهزاده رضا پهلوی در واشنگتن، مشاطه‌گران رژیم حملات خود را به شخص او شروع کردند.

تمامی این حملات جنبه شخصی داشت: آیا او گذرنامه آمریکایی دارد؟ آیا او می‌خواهد رژیم فاشیستی برقرار کند؟ این حملات ورشکستگی فکری مشروعه‌خواهان را زیر نورافکن قرار داد زیرا هیچ‌یک از آنان نتوانستند یا نخواستند یک ارزیابی جدی انتقادی از سخنان «رضا شاه دوم» ارائه دهند. البته این ناتوانی شگفت‌آور نیست. مشروعه از زمان بنیان‌گذارش شیخ فضل‌الله، توانایی انتقاد علمی و منصفانه از دیدگاه‌های مخالفان خود را نداشته است و امروز هم ندارد.

تا چندی پیش، مشروعه‌خواهان هر اعتراض مردمی را به حساب «منافقین»، «صهیونیست‌ها» یا «عوامل ضد اسلام» می‌گذاشتند. اما امروز، ناچارند بپذیرند که حریف اصلی و واقعی نظامی خمینی‌گرا، فرهنگ، تجربه و چشم‌اندازی است که مشروطه عرضه می‌کند.

دومین تحول مهم بازگشت بخشی روز به روز بزرگ‌تر از مشروطه‌خواهان که در ۱۳۵۷ اردوگاه خود را ترک کردند و به مشروعه پیوستند، به خانواده مشروطه است. این به‌هیچ‌وجه به این معنا نیست که همه این بازگشت‌گران در همه موارد هم‌فکر و هم‌نظرند.

در هر حال، هم‌فکری و هم‌نظری هرگز هدف مشروطه نبوده است و نمی‌تواند باشد زیرا مشروطه در پی ایجاد جامعه‌ای است انضمامی، برخلاف مشروعه که بر اساس حذف بنا می‌شود، که در آن تنوع گزینه‌های سیاسی نشانه قدرت نظام است نه ضعف آن.

مشروطه، برخلاف مشروعه که یک ایدئولوژی یا مسلک شبه‌مذهبی است، یک گرامر سیاسی برای اداره جامعه است که مقررات بازی را تعیین می‌کند و به همه افکار و عقاید و مسلک‌ها، حتی مشروعه که دشمن است، امکان خودنمایی در چارچوب مقررات پذیرفته‌شده همگان را می‌دهد.

منابع خبر

اخبار مرتبط

کلمه - ۹ شهریور ۱۳۹۹
رادیو زمانه - ۲۷ تیر ۱۳۹۹
خبر آنلاین - ۱۵ اسفند ۱۴۰۰
خبرگزاری مهر - ۲۷ اسفند ۱۳۹۹
باشگاه خبرنگاران - ۳۱ مرداد ۱۴۰۰
رادیو زمانه - ۱۰ مرداد ۱۳۹۹
بی بی سی فارسی - ۱۵ خرداد ۱۳۹۹