چند فریم از زندگی خسرو آواز ایران

چند فریم از زندگی خسرو آواز ایران
خبر آنلاین
خبر آنلاین - ۱۸ مهر ۱۳۹۹

فاطمه پاقلعه‌نژاد: خبر درگذشت استاد محمدرضا شجریان، هرچند به سبب دوره طولانی‌مدت بیماری او غیرقابل پیش‌بینی نبود اما باز هم دوستداران او را در سراسر ایران اندوهگین و غمگین کرد. افراد زیادی از نسل‌های مختلف که اخبار مربوط به محمدرضا شجریان را نه به خاطر حضور هر روزه‌اش روی آنتن تلویزیون -که سال‌ها بود از آن دور شده بود- و نه به خاطر حاشیه‌هایش در فضای مجازی دنبال می‌کردند. آنها شجریان را دوست داشتند چون خود را «فرزند ایران» و «خاک پای مردم ایران» خواند و این عناوین نه فقط حرف و شعار بودند که در عمل هم بارها به مردم ثابت شدند.

محمدرضا شجریان در طول عمر ۸۰ساله خود تصاویر بسیاری در ذهن مردم به جای گذاشته است. این چند قاب اما انتخاب خبرآنلاین از زندگی پربار این استاد بزرگ است که در ادامه می‌خوانید.

شجریان و قرائت قرآن



از روز گذشته یکی از ویدئوهایی که در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی فارسی به شدت بازنشر شده، ویدئوی قرائت قرآن استاد شجریان در مراسم ختم پدرش است.

"فاطمه پاقلعه‌نژاد: خبر درگذشت استاد محمدرضا شجریان، هرچند به سبب دوره طولانی‌مدت بیماری او غیرقابل پیش‌بینی نبود اما باز هم دوستداران او را در سراسر ایران اندوهگین و غمگین کرد"

خودش در گفت‌وگوهایی از این می‌گوید که از هر زمان که به یاد دارد در جلسات قرآن مشهد رفت و آمد داشته و از سال ۱۳۳۲ به عنوان قاری نوجوان در رادیو مشهد به قرائت قرآن پرداخته است. در محیط مذهبی خانه پدری شجریان اما جایی برای ورود ساز نبوده. بنابراین استاد شجریان در ۲۶سالگی و پس از آن که به تهران مهاجرت می‌کند با نام سیاوش بیدکانی فعالیت خود را در زمینه موسیقی شروع می‌کند. فعالیتی که مدتی از پدر مخفی می‌ماند اما در نهایت پدر پی به راز پسر می‌برد و پس از شنیدن صدای آواز او، صدایش را شریف می‌خواند. او البته اصرار می‌کند که محمدرضا در کنار آلبوم‌های موسیقی، یک نوار قرآن هم از خودش به بازار بدهد اما شجریان به این دلیل که به گفته خودش «فکر می‌کرده این دو با هم نمی‌خواند» این کار را انجام نمی‌دهد.

در نهایت پس از فوت پدر استاد محمدرضا شجریان در قالب دو آلبوم «به یاد پدر یک و دو» تعدادی از تلاوت‌های قرآن خود را عرضه می‌کند.

به‌یادماندنی‌ترین تلاوت محمدرضا شجریان که در خاطر همه مانده اما «ربنا» است. آوای خوشی از آیات قرآنی که با صدای محمدرضا شجریان و در دستگاه سه‌گاه خوانده شد و در ماه رمضان پیش از افطار از تلویزیون و رادیو پخش می‌شد. تاریخچه «ربنا» به سال ۱۳۵۸ برمی‌گردد. زمانی که شجریان مامور می‌شود تا مناجات‌هایی را با صدای هنرمندان جوان برای رادیو تلویزیون ضبط کند. او برای اینکه نمونه‌ای برای شاگردانش ارائه دهد، «ربنا» را می‌خواند.

"آنها شجریان را دوست داشتند چون خود را «فرزند ایران» و «خاک پای مردم ایران» خواند و این عناوین نه فقط حرف و شعار بودند که در عمل هم بارها به مردم ثابت شدند"در پایان کار همه نمونه‌هایی که از هنرمندان جوان ضبط کرده را تحویل رادیو تلویزیون می‌دهد. در ماه رمضان همان سال اما در کمال تعجب این صدای خودش است که پیش از افطار از تلویزیون پخش می‌شود و تا سال‌ها بعد هم ماندگار می‌شود. آوایی که هوشنگ ابتهاج درباره آن می‌گوید: «ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﯾﻪ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﻧﯽ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﻭ ﺑﺒﺮﯼ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻋﺮﺑﯽ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺑﮕﯽ، ﺍﮔﻪ ﻣﯽ‌ﺗﻮﻧﯿﻦ ﻣﺜﻞﺍﯾﻦ ﺑﺨﻮﻧﯿﻦ … ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻧﻈﯿﺮ ﻧﺪﺍﺭﻩ!»

محمدرضا شجریان و شورش با سایه و لطفی



گروه عارف و شیدا که با حضور محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی و هوشنگ ابتهاج در رادیو تلویزیون ملی ایران فعالیت می‌کردند، در سال۱۳۵۷ و فردای کشتار جمعه سیاه (۱۷شهریور۵۷) و در اعتراض به واقعه اسفناک سینمارکس آبادان، با انتشار متنی که محمدرضا لطفی آن را نوشت، هوشنگ ابتهاج کمی تلطیفش کرد و در نهایت به خط محمدرضا شجریان بازنویسی شد، درحقیقت نامه استعفای محمدرضا شجریان و دوستانش از رادیو و تلویزیون و ایستادن آنها در کنار مردم بود. آنها پس از آن در کانون چاووش به فعالیت خود ادامه دادند و به انتشار قطعاتی پرداختند که اغلب آنها فضای انقلابی داشت و به شور انقلابی مردم کمک می‌کرد. گرچه بعدها گفت‌وگویی از محمدرضا شجریان منتشر شد که از این می‌گفت که در آن سال‌ها به اندازه بقیه انقلابی نبوده و برخی تفکرات چپ انقلابی را قبول نداشته است.

پرویز مشکاتیان بهترین دوست



یکی از درخشان‌ترین دوره‌های هنری زندگی محمدرضا شجریان همکاری و دوستی او با پرویز مشکاتیان است.

این رفاقت به قدری نزدیک می‌شود که شجریان بعدها در گفت‌وگویی دراین‌باره می‌گوید: پرویز را مثل پسرم دوست داشتم.

در این دوره از زندگی شجریان و مشکاتیان چند آلبوم بسیار مشهور عرضه می‌کنند. «بیداد»، «بر آستان جانان»، «نوا (مرکب‌خوانی)»، «دستان ماهور (سر عشق)». این آلبوم‌ها نوید رفاقتی طولانی بین این دو هنرمند را می‌دهد اما در نهایت این دوستی هم به اختلاف می‌خورد و محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان هر کدام با گروههای دیگری شروع به همکاری می‌کنند. در این دوره فراق به زعم تعداد زیادی از کارشناسان موسیقی هیچ‌کدام از این دو هنرمند نتوانستند توفیقی که در همکاری با هم داشتند را تکرار کنند. در همین سال‌ها آلبوم‌های «دود عود»، «گنبد مینا» و «جان عشاق» از این دو منتشر می‌شود که در زمان همکاریشان ضبط شده بود.

در سال‌های بیماری محمدرضا شجریان هم در ابتدا «طریق عشق» و پس از آن «خراسانیات» از همکاری‌های قدیمی این دو هنرمند به بازار موسیقی عرضه شد.

"خودش در گفت‌وگوهایی از این می‌گوید که از هر زمان که به یاد دارد در جلسات قرآن مشهد رفت و آمد داشته و از سال ۱۳۳۲ به عنوان قاری نوجوان در رادیو مشهد به قرائت قرآن پرداخته است"

محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان آنقدر از نظر روحی و فکری با هم نزدیک بودند و سلیقه ادبی و هنری‌شان با هم می‌خواند که گفته می‌شود زمان ضبط آلبوم موفق «بیداد» یک شب زمانی که پرویز مشکاتیان در حال نواختن سنتور بوده و محمدرضا شجریان حافظ را ورق می‌زده یک‌باره با هم یک قطعه می‌سازند و صبح فردای همان روز آن قطعه را  در استودیو ضبط می‌کنند.

محمدرضا شجریان در قاب سینما



«دلشدگان» ساخته علی حاتمی اولین کار سینمایی است که کارگردان آن برای بخش موسیقی به سراغ حسین علیزاده و محمدرضا شجریان می‌رود. فیلم درباره گروهی است که برای ضبط قطعات موسیقی به اروپا سفر می‌کنند. تصنیف‌هایی که شعر آنها را علی حاتمی سروده بود و فریدون مشیری به لحاظ فن شعر آنها را تایید کرده بود. محمدرضا شجریان آوازهای این فیلم را براساس اشعار حافظ و سعدی خواند. محمدرضا شجریان اما برای حضور در این فیلم یک شرط مهم می‌گذارد؛ اینکه بازیگر نقش فیلم زمان پخش صدای او لب نزند.

پس از این فیلم در تیتراژ «زمستان است» هم نام محمدرضا شجریان دیده می‌شود.

فیلم بعدی که داستان پسری در خانواده مذهبی است که حس و حال او با آوازها و ترانه‌های شجریان روایت می‌شود «ابجد» ساخته سال۸۱ است که هیچ‌گاه در ایران به نمایش درنیامده است. ابوالفضل جلیلی کارگردان این فیلم سینمایی است که تاکید دارد تهیه‌کننده خارجی فیلم از او خواسته که حتما رضایت محمدرضا شجریان را برای استفاده از صدای شجریان گرفته است.

یک قاب سینمایی دیگر از محمدرضا شجریان، زمانی است که اصغر فرهادی برای فرش قرمز فیلم «فروشنده» در فستیوال کن آهنگ «دلشدگان» را انتخاب می‌کند. او که در فیلم «جدایی نادر از سیمین» هم به نوعی علاقه خود به استاد شجریان را نشان داده بود، برخلاف روال که برای فرش قرمز هر فیلم از موسیقی خود فیلم استفاده می‌شد برای فرش قرمز «فروشنده» اثری از محمدرضا شجریان را انتخاب کرد.

اعتراض به صداوسیما برای رعایت نکردن حقوق مولف



محمدرضا شجریان علاوه بر نامه‌ای که سال ۵۸ برای صداوسیمای وقت نوشت، دو بار دیگر در سال‌های ۷۴ و ۸۸ هم نامه‌هایی را به روسای وقت صداوسیما نوشت که از میان این دو نامه‌ای که او در سال ۷۴ و خطاب به علی لاریجانی نوشت از دیگری مهم‌تر است.

"بنابراین استاد شجریان در ۲۶سالگی و پس از آن که به تهران مهاجرت می‌کند با نام سیاوش بیدکانی فعالیت خود را در زمینه موسیقی شروع می‌کند"محمدرضا شجریان در این نامه به خاطر رعایت نکردن حقوق مولف به علی لاریجانی اعتراض می‌کند و در کنار این موضوع نسبت به اوضاع موسیقی در تلویزیون هم انتقاد می‌کند.

او در بخشی از این نامه مفصل می‌نویسد: سر آن ندارم که از وضعیت موسیقی در این رسانه سخن بگویم که سخن فراوان است و متاسفانه تکرار دیگر گونه ای از همان سرگذشت اندوه بار موسیقی است که به آن اشاره کردم. صدا و سیما در حال حاضر تسلیم گرایشهای سطحی در موسیقی شده است و ما شاهد تقلید ناشیانه و ابتدایی از خوانندگانی هستیم که از این رسانه کنار گذاشته شده اند. در حال حاضر،از این رسانه انواعی از موسیقی پخش می شود که فاقد کمترین ارزش هنری است. درک و شعور موسیقی عریض و طویل گاه تا بدان مایه نازل و اندک می شود که مبتذل ترین قطعات موسیقی را که ما نام  موسیقی خال طوری(موسیقی کافه های لاله زاری)  برآن می گذاریم ،به عنوان آرم برنامه پخش می کنند.

و در ادامه در بخش دیگری از نامه از رعایت نکردن حقوق مولف و پخش آثار او روی کلیپ‌های تصویری بدون اجازه می‌نویسد و ادامه می‌دهد: بارها ناخشنودی خود را از کار صدا و سیما اعلام کرده ام.من تنها به دنبال حقوق خود نیستم ،هرچند اگر به دنبال این هم بودم ،باز خرده ای بر من وارد نبود.من فقط قصد دارم یک نکته را به این دستگاه عریض و طویل یادآوری کنم و آن رعایت حقوق دیگران است.صدا و سیما باید بیاموزد که حقوق آثار هنری و حتی بسیار گسترده تر از آن ،هر اثر فرهنگی متعلق به پدیدآورندگان است و ملک مطلق این دستگاه عظیم نیست.

مهمترین بخش این نامه که بعد از ممنوعیت پخش صدای محمدرضا شجریان مخالفان او سعی کردند نادیده‌اش بگیرند اما بخشی است که استاد شجریان ربنا را از میان آثارش مستثنی می‌کند و آن را متعلق به مردم می‌داند و می‌نویسد: به صراحت اعلام می کنم که مایل نیستم صدای من از صدا و سیمایی پخش شود که بی اعتنا به حقوق هنرمندان است.قاطعانه از جنابعالی می خواهم دستور دهید هیچ اثری از من مطلقا از رادیو و تلویزیون پخش نشود.چون در ماه مبارک رمضان هستیم ،تنها به احترام این ماه مبارک و ادای دین به نیک سرشتی مردمی که در دامان آن ها پرورش پیدا کرده ام ،پخش «مناجات» و «ربنا» را اجازه می دهم.

محمدرضا شجریان و کارزار انتخابات



محمدرضا شجریان که از ابتدای شهرتش از سیاست خود را دور نگه داشته بود، سال ۸۸ و در ماجراهای پس از انتخابات، در یک سمت جنجال‌های آن روزها قرار گرفت. او در پاسخ به رئیس جمهور وقت که معترضانش را خس و خاشاک خوانده بود، خود را صدای خس و خاشاک نامید و همین موضوعی سرآغاز جنجالی شد که تا زمان درگذشت این هنرمند ادامه داشت.

پس از آن بود که کنسرت‌ها و فعالیت‌های این هنرمند در زمینه موسیقی لغو شد و از ماه رمضان همان سال پخش ربنا پس از ۳۰سال از تلویزیون قطع شد.

این اما تنها باری نبود که نام شجریان و انتخابات در کنار هم قرار می‌گرفت. پس از آن در انتخابات سال۹۲ بود که در فیلم انتخاباتی حسن روحانی صدای محمدرضا شجریان از ضبط ماشین این کاندیدای ریاست جمهوری پخش می‌شد و او به این موضوع اعتراض می‌کرد که واقعا چرا مردم باید از صدای این هنرمند محروم باشند! موضوعی که به یک شعار انتخاباتی بدل شد اما محرومیت مردم از صدای خسرو آواز ایران برای دو دوره ۴ساله ریاست جمهوری حسن روحانی ادامه یافت و در نهایت پس از درگذشت او بود که ممنوعیت صدا و تصویرش در تلویزیون برداشته شد!

پیام نوروزی که کاممان را تلخ کرد



نوروز سال۹۵ بود. زمانی که محمدرضا شجریان پس از مدت‌ها که از او خبری نبود در یک ویدئوی کوتاه سال نو را به همه مردم ایران تبریک گفت. چهره او که در آن زمان ۷سال بود که از تلویزیون دور شده بود، با سری تراشیده مقابل دوربین قرار گرفت و از مهمانی پانزده ساله گفت که او را مجبور کرده موهایش را بتراشد.

"فعالیتی که مدتی از پدر مخفی می‌ماند اما در نهایت پدر پی به راز پسر می‌برد و پس از شنیدن صدای آواز او، صدایش را شریف می‌خواند"مهمانی به نام سرطان که قرار گرفتن اسمش در کنار نام بزرگ استاد شجریان کام دوستداران هنر ایران را تلخ کرد. بیماری سرطان کلیه که از سال ۸۰ آغاز شده بود و در این ۴سال اخیر اوج گرفته بود و در نهایت منجر به درگذشت این استاد آواز ایران شد و دوستدارانش را در سوگ او نشاند.

قاب آخر؛ بدرود خسرو آواز



پس از ویدئوی تلخ سال۹۵ و اعلام خبر دست و پنجه نرم کردن استاد محمدرضا شجریان با بیماری، دیگر کمتر عکسی از او در فضای مجازی منتشر شد. با درایت همایون شجریان و دیگر اعضای خانواده‌اش عکسی از محمدرضا شجریان در بستر بیماری خوراک لایک گرفتن پیج‌های اینستاگرامی نشد و تصاویری که از او در صفحات رایان، مژگان و همایون شجریان منتشر شد همه حکایت از شادی و سرزندگی این استاد بزرگ داشت و محمدرضا شجریان چهره ماندگار عرصه هنر با همین تصاویر پرامید در اذهان دوستداران هنر ماند. انتخاب ما برای قاب آخر این گزارش هم همین تصویر است. تصویری که در اردیبهشت ۹۶ همایون شجریان از پدر در باغ خانوادگی‌شان منتشر کرد.

تصویری که برایش می‌نویسیم: بدرود خسرو آواز ایران؛ به فرشته‌ها به باران، برسان سلام ما را....

۲۵۸۲۵۸

منابع خبر

اخبار مرتبط