قسمت دویست و سیزده آپارتمان بی‌گناهان

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱

   سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت دویست و سیزده 213Apartemane Bi Gonahan Serial Part ۲۱۳

آپارتمان بی گناهان

۶۲-۲

شب در خانه گلبن سر میز شام حکمت از ناراحتی لب به غذا نمی زند و سراغ صفیه را می گیرد و می گوید: «تا وقتی از اون خونه نیاد بیرون خوب نمیشه.» گلبن کلافه می شود و از پدرش می خواهد از این حرف ها نزند و حکمت می گوید: «خودت ناراحتی مجبوری با منم سر و کله بزنی. وقتش شده برم آسایشگاه. نمی خوام سربار کسی باشم.» همه از او می خواهند این حرف را نزند و گلبن می گوید آرزو دارد بچه اش را در آغوش پدرش را ببیند. اسات منتظر است گلبن خبر بارداری اش را بدهد اما گلبن سکوت می کند. اسات از همه می خواهد به خانه ممدوح بروند تا حال و هوایشان عوض شود.

"نمی خوام سربار کسی باشم.» همه از او می خواهند این حرف را نزند و گلبن می گوید آرزو دارد بچه اش را در آغوش پدرش را ببیند"

وقتی گلبن وارد خانه ممدوح می شود و می بیند که آنجا تزئین شده می فهمد اسات این جشن را تدارک دیده تا خانواده را خوشحال کند گلبن دلهره می گیرد و اسات می گوید: «ما خیلی وقته سزاوار این شادی هستیم.» وقتی گلبن به پدرش می گوید باردار است حکمت با خوشحالی می گوید: «یعنی من می تونم نوه م رو ببینم.؟» او گلبن را در آغوش می گیرد و می گوید: «نتونستم پدر خوبی باشم اما قول میدم پدربزرگی خوبی بشم.» همه با خوشحالی به گلبن تبریک می گویند.

کمی بعد خان به خواست نریمان به خانه ممدوح می رود و با دیدن جشنی که آنجا برپاست جا می خورد و وقتی می فهمد گلبن باردار است با خوشحالی و ناباوری به او تبریک می گوید و اسات را در آغوش می گیرد و می گوید: «پدر خیلی خوبی میشی. شک ندارم.»

همه مشغول شادی و خنده هستند که متوجه می شوند صفیه جلوی در ایستاده و آنها را تماشا می کند. گلبن و حکمت از صفیه می خواهند داخل شود و کنا آنها باشد اما صفیه که از سر و وضعش خجالت می کشد فورا از آنجا می رود. خان هم که نمی خواهد صفیه را تنها بگذارد آنجا را ترک می کند و پیش صفیه می رود.

آنیل به ناجی که در اتاق اوست می گوید در خانه ممدوح جشنی برپاست و گلبن باردار است. ناجی می گوید: «پس صفیه داره نوه دار میشه!» آنیل تعجب می کند اما ناجی از احساس مادرانه قدرتمند صفیه نسبت به خواهرها و برادرش خبر دارد.

فردا دکتر باز هم در خانه را به صدا در می آورد و گلبن به صفیه التماس می کند که اجازه بدهد دکتر وارد شود.

او می گوید: «من بچه م رو دور از تو بزرگ نمی کنم.» حسیبه باز هم سعی می کند صفیه را بترساند اما صفیه بالاخره اجازه می دهد دکتر وارد شود به شرط اینکه گلبن برود. دکتر با صمیمیت و مهربانی با صفیه صحبت می کند و با او در مورد خانه داری و نظافت حرف می زند تا احساس راحتی کند. وقتی دکتر از صفیه می پرسد چرا انقدر به این کار اهمیت می دهد صفیه می گوید چون میکروب خانواده اش را مریض می کند و می کشد. دکتر می گوید: «خانواده تون خیلی خوش شانسن که شما بیشتر از اونا به فکرشون هستین.» دکتر می پرسد: «می خواید تا آخر عمرتون تنها اینجا بشینید؟ چرا خودتون رو لایق تنهایی می بینید؟» صفیه می گوید: «کسی که دوست داشته باشه نمیره. هر چند هیچکس منو اونقدر که ترکم نکنه دوست نداره.» دکتر می گوید: «به نظر من اینطور نیست.

"شک ندارم.»همه مشغول شادی و خنده هستند که متوجه می شوند صفیه جلوی در ایستاده و آنها را تماشا می کند"شما ترسو هستین.» صفیه عصبانی می شود و می گوید: «آره. من ترسوئم. شما هم وقتتون رو تلف نکنین.» دکتر می گوید: «چرا اینجوری با همه رفتار می کنید؟ از مادرتون یاد نگرفته باشین!» صفیه از دکتر می خواهد ساکت شود چون مادرش صدایشان را می شنود. دکتر تعجب می کند.

قسمت بعدی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت دویست و چهارده ۲۱۴ قسمت قبلی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت دویست و دوازده ۲۱۲ Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part ۲۱۴ Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part ۲۱۲

منابع خبر

اخبار مرتبط

پندار - ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
آفتاب - ۲۶ مرداد ۱۳۹۹
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱