حافظ عاشق مردم، رند ازلی، زهرا شمس و منوچهر تقوی بیات - Gooya News

گویا - ۲۸ دی ۱۴۰۰

غزل ۱۶۱

بحر هزج مثمن سالم

مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن

۱ - مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد

قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد

۲ - رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت

مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد؟

۳ - مرا روز ازل کاری بجز رندی نفرمودند

هر آن قسمت که آنجا رفت از آن افزون نخواهد شد

۴ - خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش

که ساز شرع از این افسانه بی قانون نخواهد شد

۵ - شراب لعل و جای امن و یارِ ِ مهرـ بان ساقی

دلا کی به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد

۶ - مجال من همین باشد که پنهان مهر او ورزم

کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد

۷ - مشوی ای دیده نقش غم ز لوح سینه ی حافظ

که زخم تیغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد

منابع خبر

اخبار مرتبط