پل مسکال بازیگری که با «افترسان»‌ درخشید/این فیلم تجربه زندگی بود

پل مسکال بازیگری که با «افترسان»‌ درخشید/این فیلم تجربه زندگی بود
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۱۴ بهمن ۱۴۰۱

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اسکرین

دیلی
، پل مسکال با نقش‌های متعددی که از همین حالا دریافت کرده تا برای کارگردان‌های سرشناس ایفا کند (از جمله برای «گلادیاتور» ریدلی اسکات)، دیگر به یک بازیگر در حال صعود بدل شده است.

وی در گفت‌وگویی با اسکرین درباره «افترسان» فیلم مستقل بریتانیایی که به او کمک کرد تا در جایی قرار گیرد که اوج آرزوهای بازیگران است، حرف زده است.

وی معتقد است هر شخصیتی که بازیگر نقشش را می‌پذیرد باید او را تاحدی از منطقه امن خود خارج کند؛ ولی «افترسان» فیلمی نبود که وی بگوید نمی‌تواند انجامش دهد. می‌گوید: نمی‌دانستم در نهایت چه از آب درمی‌آید، اما غریزه‌ام می‌گفت آن مرد را به نوعی می‌شناسم.

پل مسکال در مورد اینکه چه چیزی او را به سمت ایفای نقش یک پدر مجرد با نام کالوم در اولین تجربه کارگردانی شارلوت ولز کشاند گفت: فیلمنامه این فیلم یکی از زیباترین جزییاتی را داشت که من تا به حال خوانده‌ام. بنابراین هر سوالی که داشتم همیشه به راحتی پاسخ داده می‌شد.

ارتباط این بازیگر ایرلندی با کالوم، که در مه غلیظ افسردگی راه خود را طی می‌کند و در عین حال سعی دارد برای دختر ۱۱ ساله‌اش سوفی حضوری موثر داشته باشد، از سوی منتقدان با تحسین روبه رو شد و با نمایش در هفته منتقدان کن امتیاز نمایش آن برای مناطق مختلف ۱.۷ میلیون دلار فروخته شد. این رقم تاکنون گران قیمت‌ترین مبلغ برای توزیع کننده‌ای در سینماهای بریتانیا و ایرلند است. این فیلم با هفت جایزه که از جوایز فیلم مستقل بریتانیا به دست آورد و چهار نامزدی بفتا و پنج جایزه فیلم مستقل اسپرایت، نامزدی اسکار بازیگر نقش اول برای این بازیگر را هم کسب کرد.

این بازیگر ۲۷ ساله می‌گوید: فکر می‌کنم نگاه ما به مردانگی در سینما دارد تغییر می‌کند.

"این رقم تاکنون گران قیمت‌ترین مبلغ برای توزیع کننده‌ای در سینماهای بریتانیا و ایرلند است"صحبت درباره اینکه مرد بودن چیست هم در حال تغییر است و کالوم نمونه‌ای از این مورد است. اگر بخواهید بشنوید که پدری مجرد در تعطیلات با دخترش است، احتمالاً به این نتیجه می‌رسید که او بی‌رحم است یا پدر خوبی نیست؛ اما کالوم، هر چیزی که هست، به عنوان یک پدر بهترین چیز است.

مسکال ادامه می‌دهد: یکی از چیزهای مهمی که در آماده شدن برای این نقش یاد گرفتم این بود که کالوم واقعاً نمی‌داند چه اتفاقی برای او می‌افتد. او در تعطیلاتش با سوفی آنجا نشسته، کاملاً آگاه است که باید خوشحال باشد، اما این‌طور نیست و من فکر می‌کنم که این ویرانگر است.

شارلوت ولز نویسنده / کارگردان «افترسان» درباره این واقعیت که این فیلم از رابطه او با پدرش الهام گرفته شده است صحبت کرده و مسکال می‌گوید جنبه شخصی داستان بار مسئولیت بیشتری را به همراه نداشت و حتی کاملاً مخالف این امر بود.

او می‌گوید: دانستن اینکه یک عنصر شخصی در داستان وجود دارد، موجب شد کارگردان کمتر بازیگران را با ورود به آن دنیا تحت فشار قرار دهد، و من هرگز فشاری احساس نکردم. حس می‌کردم دارم روی شخصیتی کار می‌کنم که می‌توانم آن را خودم بسازم و با آن بدوم، اما اگر به بن‌بست‌هایی می‌رسیدم، شارلوت با ظرافت مرا از آن‌ها بیرون می‌آورد و برای همین احساس امنیت باورنکردنی داشتم.

یکی از نگرانی‌های اولیه مسکال این بود که باید لهجه اسکاتلندی‌اش را کامل می‌کرد. در حالی که او هرگز با لهجه‌های دیگر مشکل جدی نداشت، اما لهجه اسکاتلندی چیزی بود که او هرگز نتوانست آن را در مدرسه نمایش در دوبلین ارایه کند.

وی می‌گوید: اما وقتی واقعاً چیزی را بخواهی، یک اتفاق عجیب رخ می‌دهد.

این لهجه به نوعی شروع به آمدن کرد… وقتی مسکال بر لهجه تسلط یافت، در طول فیلمبرداری هم لهجه ماندگار شد – آنقدر که او برای حمایت از همبازی جوانش؛ فرانکی که قبلاً بازی نکرده بود و اینجا در نقش دختر او ظاهر شده بود، به صحبت با این لهجه ادامه داد تا او حسی ارگانیک داشته باشد و حس نکند وارد به یک چیز ساختگی می‌شود سپس دوباره به زندگی واقعی برمی‌گردد.

این کیفیت ارگانیک پویا و کاملاً متقاعدکننده در رابطه پدر

و دختر
به ولز اجازه داد تا رویکردی جذاب و مبهم به داستان‌گویی داشته باشد.

مسکال بهترین بخش کارش را ملاقات با افراد جدید می‌خواند و می‌گوید: هرگز انتظار نداشتم با یک بچه ۱۱ ساله اینقدر صمیمانه کار کنم و از آن لذت ببرم. او آنقدر باهوش و غریزی بود که به من هم منتقل شد. یک تجربه بازیگری سرگرم کننده و همچنین یک تجربه برای زندگی شد.

در طول همه‌گیری کووید -۱۹، فیلمبرداری این فیلم در ترکیه انجام شد و همین کمی سختی ایجاد کرد. مسکال می‌گوید: در واقع خیلی تنها بودم. اما من دوست دارم وقتی کار می‌کنم، خودم را ایزوله کنم.

در نهایت این احساس انزوا و قطع ارتباط احتمالاً کمک کرد تا فیلم در نهایت به چیزی که شد، بدل شود.

منابع خبر

اخبار مرتبط