آمدن فتح‌الله‌زاده تنها راه ممکن بود / اولیایی مخالف مدیران جوان: هیچ‌کدام موفق نشدند

آمدن فتح‌الله‌زاده تنها راه ممکن بود / اولیایی مخالف مدیران جوان: هیچ‌کدام موفق نشدند
ورزش ۳
ورزش ۳ - ۲۵ مهر ۱۴۰۱

به گزارش ورزش سه، برکناری مصطفی آجورلو از مدیرعاملی باشگاه استقلال و انتخاب دوباره علی فتح‌الله‌زاده برای این سمت، باعث شد تا به سراغ کاظم اولیایی، مدیرعامل اسبق استقلال برویم و از او در خصوص این تغییرات و چالش‌هاش پیش روی مدیرعامل جدید آبی‌ها سوال کنیم.

همچنین در این گفت‌وگو از اولیایی درباره حضور ادامه‌دار مدیران قدیمی و باتجربه‌ در فوتبال و دلیل عدم استفاده از مدیران جوان‌تر پرسیدیم که او در توضیح این مسئله درباره شرایط مدیریت در ایران صحبت کرد.

این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانیم:

* درباره تغییرات مدیریتی باشگاه استقلال و برکناری آقای آجورلو چه نظری دارید؟

این اتفاق اجتناب ناپذیر بود. این روزها مباحث مالی باشگاه‌ها اهمیت زیادی دارد و آقای آجورلو هم در بدو ورودشان وعده هزار میلیارد را دادند و سپس قرارداد ۵۰۰ میلیاردی با اسپانسر مطرح شد و بعد از آن هم جنگ و دعوایی بر سر تبلیغات دور زمین به راه افتاد و صحبت از ۱۵۰ میلیارد به میان آمد اما متاسفانه درآمدها به این شکل محقق نشد و در نتیجه همه این عوامل باعث شد که مسئولان تصمیم به تغییر بگیرند تا شاید شرایط بهتر شود.

* برگشت آقای فتح‌الله‌زاده را چطور می‌بینید؟ فکر می‌کنید آینده باشگاه استقلال با حضور ایشان چطور باشد؟

آقای فتح‌الله‌زاده از مدیران باتجربه استقلال است و با توجه به علاقه و شناختی هم که دارد، گزینه مناسبی بود. در شرایط فعلی همه باید کمک کنیم تا ایشان در باشگاه موفق شود و موفقیت‌هایی که باعث دلخوشی هواداران است، ادامه‌دار باشد.

* یکی از مهمترین مسائل پیش روی باشگاه استقلال در این دوره، بدهی‌های سنگینی است که باید پرداخت شود. فکر می‌کنید مدیری مثل آقای فتح‌الله‌زاده برای این شرایط مناسب است؟

مگر ما در گذشته مدیران غیرورزشی نیاوردیم که فقط بدهی اضافی کردند؟ به هر حال یکی از راه‌ها هم این است که یک مدیر باتجربه بیاوریم که در گذشته هم تجربه این مشکلات را داشته است. فکر می‌کنم آوردن آقای فتح‌الله‌زاده تنها راه ممکن بود؛ نیاز بود که در این دوره مدیری بیاید که کار و جامعه را بشناسد و اهلیت داشته باشد و ایشان هم فرد شناخته‌شده‌ای است که جامعه و پیشکسوتان او را می‌شناسند و خودش هم نسبت به مسائل استقلال، آگاهی کامل دارد.

"غیر از این راهی نبود.* شما موافق این مسئله نیستید که این تغییرات و بی ثباتی، به ضرر باشگاه‌ها خواهد بود؟ این تغییرات به مجمع ربط دارد و اشکال از آنجاست"غیر از این راهی نبود.

* شما موافق این مسئله نیستید که این تغییرات و بی ثباتی، به ضرر باشگاه‌ها خواهد بود؟ 

این تغییرات به مجمع ربط دارد و اشکال از آنجاست. این قوانین ماست که مشکل دارد؛ ما لایحه جامعه باشگاه‌داری نداریم، در کشور مدیریت باشگاهی تعریف نشده و درآمدها اصلاح نمی‌شود. مشکل ما مدیر نیست اما چون مدیران روی صحنه هستند از آنها توقع است اما آیا مقررات فوتبال حرفه‌ای در کشور وجود دارد؟ آیا محل‌های درآمدی از فوتبال وجود دارد؟ ما فوتبال را حرفه‌ای اداره می‌کنیم؟ ما می‌خواهیم به صورت دولتی فوتبال را اداره کنیم اما در طرف مقابل، دولت هم هیچ هزینه‌ای را نپذیرد. ما باید تکلیف فوتبال را روشن کنیم؛ هنوز تکلیف کلی فوتبال کشور از نظر قانونی مشخص نیست. یک‌بار در مجلس تصویب می‌کنند یک درصدی از درآمد وزارتخانه‌ها باید خرج فوتبال شود و به این شکل فوتبال را کاملا دولتی می‌کنند و هزینه‌ها را بالا می‌برند اما یکباره مجلس تصویب می‌کند که دولت حق هیچگونه پرداختی را به فوتبال ندارد.

مشکل این قوانین متضاد که فوتبال را سردرگم کرده و زیر سوال برده، است نه مدیر اجرایی.

* فکر می‌کنید چرا هنوز مدیران ما، مدیران هم‌نسل شما هستند و مدیر جدید و جوانی وارد فوتبال نمی‌شود؟

به دلیل شناخت. مدیرانی که در زمان هزینه‌های پایین‌تر باشگاه‌ها را اداره کرده‌اند، شناخت پیدا کردند و اهلیت هم دارند. مدیریت ما که در شرایط عادی نیست، در شرایط بحران است و در این وضعیت هم باید شخصی بیاید که بحران را بشناسد و مدیران سابق این بحران را می‌شناسند اما مدیران جوان خیر. استقلال در چند دوره متوالی مدیرانی مثل آقای موسوی، خلیل‌زاده، افشارزاده،‌ سعادتمند، مددی، فتحی و ... داشت که جوان و سرمایه‌دار بودند اما کدام موفق شدند؟

* در واقع از نظر شما شیوه مدیریت دهه هفتاد و هشتاد الان هم جواب می‌دهد و بحران‌ها به همان شکل هستند؟

خیر؛ بحران‌ها تغییر کرده‌اند اما در هر صورت مدیریت موردنیاز، مدیریت بحران است.

"این قوانین ماست که مشکل دارد؛ ما لایحه جامعه باشگاه‌داری نداریم، در کشور مدیریت باشگاهی تعریف نشده و درآمدها اصلاح نمی‌شود"در مدیریت بحران شناخت عمیق از بحران تعیین‌کننده است‌ و آقای فتح‌الله‌زاده حداقل این بحران را می‌شناسد. آقای آجورلو چرا یک‌باره هزینه‌ها را بالا برد؟ چرا از درآمد هزار میلیاردی صحبت کرد؟ چرا با فدراسیون درگیر شد؟ چرا قرارداد ۵۰۰ میلیاردی امضا کرد و محقق نشد؟ چون از باشگاه استقلال شناخت نداشت‌. در مدیریت بحران، فرصت شناخت وجود ندارد و باید از قبل شناخت داشته باشید‌. علت این است.

* یعنی از نظر شما در باشگاه‌هایی مثل استقلال و پرسپولیس نمی‌توان به مدیران جوان میدان داد؟

مگر ندادند؟ برای مثال مگر دولت آقای احمدی‌نژاد مدیران جوان نیاورد؟ فقط که نمی‌توانیم بگوییم جوان؛ کار باید اداره شود و مدیران باید کار را بشناسند. تغییرات زمانی مثبت هستند که مدیران مناسب انتخاب شوند.

ما همه چیز را به هم می‌زنیم و هر روز از صفر شروع می‌کنیم. جوان‌ها باید دوره ببینند. حکومت انگلیس، دولتی دارد به نام دولت در سایه که گاهی توانش از دولت خودش هم بیشتر است و جوان‌ها باید در آن محیط بزرگ شوند و اطلاعات کسب کنند اما ما می‌خواهیم یک‌باره یک نفر به وسط میدان بپرد و همه چیز را درست کند.

* ما چطور می‌توانیم مدیران جدید و جوان را به درستی وارد چرخه مدیریت کنیم؟

ما باید جوان‌ها را در کنار مدیران و پیشکسوتان داشته باشیم تا رشد طبیعی داشته باشند و اطلاعات کسب کنند و ارزشیابی دقیقی هم داشته باشیم. برای مثال من یک خاطره می‌گویم؛ در دوره آقای کفاشیان در فدراسیون فوتبال، جلسه‌ای داشتیم که از من خواستند زمان جلسه را جابه‌جا کنیم. زمانی که از ایشان پرسیدم چرا؟ گفتند رییس فدراسیون ژاپن قرار است به اینجا بیاید؛ گفتم برنامه چیست؟ گفتند ایشان قصد دارد جانشین خودش را که می‌خواهد سال آینده در انتخابات شرکت کند، اینجا آورده که با من آشنا کند تا در‌ مجامع بین‌المللی برای ریاست فدراسیون آماده شود.

"ما باید تکلیف فوتبال را روشن کنیم؛ هنوز تکلیف کلی فوتبال کشور از نظر قانونی مشخص نیست"ما هم باید پله به پله بالا برویم اما متاسفانه اینجا همه چیز آسانسوری است و مدیر را از یک جا برمی‌داریم و بدون شناخت، جای دیگری می‌گذاریم و زمانی که وارد می‌شود همه چیز را به هم می‌زند و دیگر نمی‌تواند جمع کند.

* و مدیران موفق باید چه ویژگی‌هایی داشته باشند؟

ما باید شیوه تعیین مدیران جوان را تعیین کنیم و برای آن یک دستورالعمل بنویسم. شناخت محیطی مهم است و از طرفی بخشی از مدیریت اکتسابی است و بخشی از آن ذاتی و ما باید ارزشیابی داشته باشیم که نیروهایمان توانایی اداره چه تشکیلاتی را دارند. مدیران باید توانایی مدیریتی، شناخت، ابزار کافی، اشراف کافی و ... را داشته باشند. البته باز هم تاکید می‌کنم بیشتر مراحل مدیریت ما، مدیریت بحران است و در بحران هم باید به شناخت و اعتماد توجه کنیم.

.

منابع خبر

اخبار مرتبط

کلمه - ۴ شهریور ۱۳۹۹