اطلاعاتی از اسرائیل که رسانههای غربی سانسور میکنند
«آیا اسرائیل با عقبنشینی ناگهانی از غزه، تسلیم میشود؟» صهیونیستها روز گذشته از بخشهای شمالی غزه درحالی خارج شدند که به هیچیک از اهداف از پیش تعیینشده یعنی «نابودی حماس» و «آزادی اسرای صهیونیست» دست پیدا نکردند. با این حال بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی هنوز چنگودندان نشان میدهد و مدعی است که با وجود عقبنشینی، اما جنگ علیه نوار غزه تا «رسیدن به اهداف متوقف نخواهد شد.»، اما روی زمین، وضعیت متفاوت از لفاظیهای نتانیاهو است. نخستوزیر رژیمصهیونیستی در آن واحد در دو جبهه داخلی و خارجی مشغول جنگ است.
از یکسو جبهه مقاومت به اشکال مختلف رژیم را محاصره کرده است و از دیگر سو نخستوزیر با ارتش، اپوزیسیون و نهادهای اطلاعاتی مشغول نزاع و درگیری است. در چنین شرایطی ارتش صهیونیستی به جز در دو منطقه التوام و برج المکوسی که مسیر ضروری برای تدارکات و خروج نیروهای اشغالگر اسرائیل است، از مناطق شمالی خارج شده است. آنگونه که منبع آگاه به المیادین گفته، یکی از دلایل عقبنشینی میتواند به درگیری مستمر نیروهای مقاومت با اشغالگران در محورهای شمالی و غزه مرتبط باشد.
این درگیریها مانع از ایجاد مواضع امن نیروهای اشغالگر اسرائیلی شد و آنها را مجبور به عقب نشینی به سمت شهرک نتساریم (در غلاف غزه) کرد.
"در چنین شرایطی ارتش صهیونیستی به جز در دو منطقه التوام و برج المکوسی که مسیر ضروری برای تدارکات و خروج نیروهای اشغالگر اسرائیل است، از مناطق شمالی خارج شده است"البته رخدادهای میدان نشان میداد تداوم جنگ چه اتفاقی را رقم میزند، اما در چهارمین ماه جنگ، مشخص شد که محاسبات حماس برای حمله به رژیمصهیونیستی دقیق بود. آنها به جای انتظار برای مرگ تدریجی و بدون شرافت، ابتکار عمل را برگزیده و وارد میدان نبرد با دشمن شدند. حمله ناگهانی ۷ اکتبر نخستین ضربه ویرانکننده را به رژیم وارد کرد. در این عملیات بیش از سطح تخریب فیزیکی در شهرکها، ساختارها و ذهن صهیونیستها خراب شد. آنها برای جبران شکست و بازیابی حیثیت خود به عملیات زمینی در غزه کشیده شدند.
این ورود هرچند به تخریب نوار غزه منجر شد، اما بهترین نیروها و قدرتمندترین وسایل زرهی رژیم در معرض تسلیحات کوتاهبرد مقاومت فلسطین قرار گرفت.
با توجه پیچیدگی محیط عملیاتی در غزه به دلیل بافت شهری و تراکم بالای جمعیتی و ساختمانی در این منطقه، به علاوه حضور پرتعداد گروههای مقاومتی و تجهیزشان به انواع تسلیحات قابل حمل توسط نفر، ارتش رژیم بهترین نیروهایش از یگانهای نخبه را به همراه پیشرفتهترین و حفاظت شدهترین وسایل زرهیاش را برای نفوذ و پیشروی به کار گرفت. از میان نیروها و وسایل زرهی، آنچه مهمتر بود و باید مورد ضربه قرار میگرفت، وسایل زرهی بودند. اگر آنها هدف قرار میگرفتند، نیروها نیز هدف قرار گرفته بودند، زیرا در جریان پیشرویها کمتر اتفاق میافتاد سربازان صهیونیست خارج از وسایل زرهی حضور داشته باشند.
در مقابل، مقاومت نیز دارای دوگانه مخصوص به خود بود؛ شبکه تونلها و تیمهای ضدزره. به کارگیری ترکیبی شبکه تونلها برای انبار مطمئن، حفاظت و انتقال امن بین خطوط جهت استفاده تیمهای ضدزره کارایی شگفتانگیزی علیه یکی از برترین ارتشهای جهان داشت. تیمهای ضدزره در هنگام بمباران هوایی و گلولهباران توپخانه در پناه تونلها سالم میماندند.
"البته رخدادهای میدان نشان میداد تداوم جنگ چه اتفاقی را رقم میزند، اما در چهارمین ماه جنگ، مشخص شد که محاسبات حماس برای حمله به رژیمصهیونیستی دقیق بود"آنها برای رفتوآمد به نقاط مختلف غزه نیز مورد استفاده قرار میگرفتند که باعث میشد تا پهپادهای شناسایی رژیم قادر به شناسایی تیمهای ضدزره نباشند.
اعضای این تیمها در موقعیتی نزدیک به یگانهای پیشرو رژیم از تونلها بیرون آمده و به سرعت راکتهای ضدزره خود را به سمت تانکها پرتاب کرده و از منطقه خارج میشدند. درنتیجه طی درگیریهای ناگهانی، با وجود کشته و زخمی شدن صهیونیستها، تیمهای ضدزره مقاومت که از سه یا پنج نفر تشکیل میشد، سالم میماندند. حماس با تیمهای ضدزره کمتعداد و ساده خود که از سربازان معمولی و راکتهای ارزانقیمت ۲۰۰ دلاری یاسین-۱۰۵ تشکیل شده بود، موفق شد یگانهای نخبه ارتش رژیم را که سوار بر تانکهای ۱۰ میلیون دلاری مرکاوا بودند، شکست دهد.
شکست در باتلاق جنگ زمینی در غزه برای صهیونیستها از دو ماه فراتر رفته و در برابر هدف قرار گرفتن صدها خودرو زرهی که حامل هزاران سرنشین نظامی بودهاند، همچنان تیمهای ضدزره در زیرزمین غزه باقی ماندهاند تا این منطقه به معنای واقعی به باتلاقی برای زمینگیری ارتش رژیم تبدیل شود. صهیونیستها با وجود آنکه میدانند توسط حماس در غزه به تله کشانده شدند و در معرض فرسایشی کمسابقه قرار گرفتند، نمیتوانند به راحتی از این منطقه دست به عقبنشینی بزنند. عقبنشینی بدون دستاورد و به صورت یکجانبه، شکست است.
از اینرو آنان در شرایطی مبهم و با وجود قطعی شدن شکست خود برای حفظ آبرو، باقی ماندن و ادامه نبرد زمینی در غزه را در پیش گرفتند و به جای تمام شدن روند تلفات، کاهش تلفات را پیگیری میکنند.
خودروهای زرهی
رژیمصهیونیستی به نسبت جمعیت ۹ میلیون نفریاش دارای تجهیزات زرهی انبوهی است. این وسایل شامل تانک، نفربر، خودروهای زرهی و بولدوزرهای زرهی میشود. بخشی از این وسایل زرهی که قدیمیتر به حساب میآیند، مانند تعدادی از تانکهای مرکاوا مارک-۳ و تانکهای ماگاچ که نمونه ارتقایافته تانکهای آمریکایی M-۴۸ و M-۶۰ است، به شکل ذخیره نگهداری میشوند تا در شرایط اضطراری مجددا به خدمت درآیند. تعداد مجموع تانکهای عملیاتی رژیم ۲۲۰۰ تا ۳۰۰۰ عراده تخمین زده میشود که نزدیک به ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰ عراده آن از نسل مرکاوا است. صهیونیستها برای پیشروی در غزه مجبور بودند صرفا از تانک مرکاوا مارک-۴ استفاده کنند که پیشرفتهترین نسل تانک مرکاوا و بهترین تانک در دارایی زرهی رژیم است.
طبق برنامه باید ۶۶۰ عراده از این تانک تولید میشد، اما تاکنون ۳۶۰ عراده تولید شده که معادل نیمی از برنامه است.
"آنها به جای انتظار برای مرگ تدریجی و بدون شرافت، ابتکار عمل را برگزیده و وارد میدان نبرد با دشمن شدند"برای پیشروی به غزه با توجه به شرایط پیچیده و مخاطرهآمیز بودن اصل عملیات نظامی در چنین محیطی، یگانهای نخبه مانند تیپ گولانی سوار بر تانکهای مرکاوا مارک-۴ راهی غزه شدند. با توجه بهشدت ضربات به وسایل زرهی رژیم که شامل ۸۲۵ وسیله میشود، میتوان گفت تعداد قابل توجهی از تانکهای مرکاوا مارک-۴ رژیم در غزه هدف قرار گرفته و آسیب دیدهاند.
علاوهبر این تانکها، نفربرهای مختلف ازجمله نمر که براساس شاسی مرکاوا ساخته شده به همراه خودروها و بولدوزرهای زرهی نیز هدف قرار گرفتهاند. این وسایل در پیشرویها مورد استفاده نبودند، اما پس از اشغال یک منطقه برای انتقال نیرو یا ایجاد سنگر و پاکسازی راهها، به آنجا ارسال میشدند.
مرکاوا مارک-۴
مرکاوا مارک-۴ اصلیترین دارایی زرهی رژیم و برای مدتها باعث افتخار صهیونیستها و موجب هراس دشمنان منطقهای آن بوده است. این تانک دارای ویژگیهایی ممتازی است که میتواند آن را با تانکهای پیشرفتهترین تانکهای غربی مانند آبرامز آمریکایی، چلنجر-۲ انگلیسی و لئوپارد-۲ آلمانی قابل مقایسه کند، هرچند آنها درمجموع برتر از مرکاوا به نظر میرسند. تانک مرکاوا در لایههای حفاظتی خود دارای لایهها و ابتکارها ابتکار حفاظتی متعددی است که ارزیابی آنها در جنگ غزه لازم است.
این بخشها شامل زره و انحنای زره، زره قفسی روی برجک، تقویت زیر تانک، سامانه هشداردهنده لیزری و سامانه دفاع فعال تروفی هستند.
زره قدرتمند
زره مرکاوا از بهترین مواد ساخته شده و ضخامت قابلتوجهی دارد. این باعث شده تا میزان مقاومت بالایی در این تانک فراهم شود. زره مرکاوا، اما در تمام نقاط تانک بهطور مساوی تقسیم نشده بلکه با توجه به الزامات میدان نبرد بر نقاط خاصی از تانک متمرکز است. در میدان نبرد که محیطی دشتمانند است، تانکها بیشتر از سمت جلو و برجک که محل نصب توپ است، آسیبپذیرند؛ آن هم در برابر مدل جنگی ارتشهای کلاسیک که با یگانهای پرتعداد وارد نبرد میشوند.
تانک مرکاوا در جلو ۸۸۰ مم در برابر مهمات انرژی جنبشی و ۱۴۰۰ مم در برابر مهمات خارج گود مقاومت دارد. جلوی برجک نیز در برابر مهمات انرژی جنبشی تا ۱۰۰۰ مم و در برابر مهمات خارج گود تا ۱۴۰۰ مم مقاومت دارد.
"در این عملیات بیش از سطح تخریب فیزیکی در شهرکها، ساختارها و ذهن صهیونیستها خراب شد"قدرت نفوذ موشک کورنت بهعنوان قدرتمندترین موشک ضد تانک قابل میتواند به درک از حفاظت زرهی مرکاوا کمک کند. این موشک بین ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ مم توان نفوذ دارد. به همین دلیل اگر این موشک نیز به مرکاوا اصابت کند، نمیتواند آن را بهطور کامل منهدم کند و تنها به آن آسیب میرساند. مشکل صهیونیستها، اما این بود که مبارزان فلسطینی به وسیله راکتهای ضدتانک و بمبهای چسبان خود اغلب از پهلو و پشت تانک که حفاظت زرهی کمتری دارد به مرکاوا آسیب رساندهاند.
زره قفسی بالای برجک
براساس تجارت جنگی تانکها بیشتر از سمت جلو بدنه و جلوی برجک هدف قرار گرفتهاند و به همین دلیل نیز بالاترین حفاظت زرهی به این بخشها تعلق گرفته است. با توجه به این وضعیت تعدادی از کشورها دست به تولید موشکهای تاپ اتک زدهاند که از بالا به تانک حمله میکند.
این بخش از تانک با توجه به عدم وجود تهدید کمترین زره را دارد که باعث میشود آسیبپذیری قابلتوجهی داشته باشد. راه مقابله با موشکهای تاپ اتک و پس از آن پهپادهای انتحاری که روی تانک شیرجه میزدند، نصب زره قفسی بر بالای برجک بود. زره قفسی باعث میشد کلاهک موشک و پهپاد یک متر بالای برجک منفجر شوند و آسیبی به زره کم روی تانک وارد نشود.
این موضوع دلیل دیگری نیز دارد، زیرا پرتابههای ضدتانک مدرن به دلیل وجود زره قدرتمند دارای دو فیوز انفجاری هستند. فیوز اول که در نیمه اول موشک و راکت قرار دارد ضد زره است و وظیفه دارد پس از اصابت سوراخ کوچکی در بدنه زره برای ورود موشک به داخل باز کند. پس از آن بخش دوم موشک منفجر شده و داخل تانک را از بین میبرد.
"از میان نیروها و وسایل زرهی، آنچه مهمتر بود و باید مورد ضربه قرار میگرفت، وسایل زرهی بودند"صهیونیستها نیز طی سالهای اخیر و بهویژه پس از جنگ اوکراین زره قفسی را روی برجک تعدادی از تانکهای خود نصب کردهاند، اما این زره روی تانکهای حاضر در غزه به دلیل عدم کارایی وجود نداشتند.
انحنا در جلو و زیر تانک
یک رویه مرسوم در تانکها انحنا دادن به زره در بخشهایی است که احتمال اصابت پرتابههایی مانند موشکها و راکتهای ضدتانک از آن سمت بیشتر است. این انحنا باعث میشود پرتابههایی که با سرعت بالا به بدنه تانک اصابت میکنند در لحظات اولیه برخورد منحرف شده و به اصطلاح بر بدنه تانک ننشینند. تولیدکنندگان برای آنکه بتوانند احتمال کمانه کردن پرتابهها را افزایش دهند، از زرههای واکنشدهنده نیز استفاده میکنند تا ایمنی تانک افزایش یابد. این حفاظت، اما در غزه ناکارآمد بود به این دلیل که راکتها عمدتا از سمت پهلو و پشت و فاصله بسیار نزدیک به سمت تانکها پرتاب شده یا برای آسیب به تانک از بمبهای چسبان و تلههای انفجاری بهره گرفته شده است. انحنا در مرکاوا، اما به زیر تانک نیز کشیده شده است.
بمبهای کنار جادهای بلای تانکها و نفربرهای رژیمصهیونیستی در لبنان و غرب در عراق بودند. این موضوع باعث شد تا با استفاده از تجارب این جنگها در مرکاوا مارک-۴ زره اطراف و زیر تانک تقویت شده و همزمان تمهیداتی مانند ایجاد انحای v شکل زیر تانک اندیشیده شود. این انحنا فشار انفجار را به اطراف تانک منتقل کرده و مانع از متمرکز شدن آن میشد. با توجه به این شناخت و همچنین دشوار بودن نصب بمبهای کنار جادهای، حملات اغلب به شکلی انجام شدند که این قابلیت نیز به کار صهیونیستها نیامد.
سامانه دفاع فعال تروفی
تمام اجزای حفاظتی تانکها از زره گرفته تا انحنا و سیستم هشداردهنده لیزری، حالتی غیرفعال دارند. با اینحال تانک مرکاوا مجهز به یکی از پیشرفتهترین سامانههای دفاع فعال است.
"به کارگیری ترکیبی شبکه تونلها برای انبار مطمئن، حفاظت و انتقال امن بین خطوط جهت استفاده تیمهای ضدزره کارایی شگفتانگیزی علیه یکی از برترین ارتشهای جهان داشت"پس از آنکه شوروی روش دفاع فعال را رها کرد، صهیونیستها اولین ارتشی بودند که به سمت اینگونه سیستمها حرکت کردند. دفاع فعال به این معناست که سامانه در برابر پرتابه دست به اقدام تهاجمی برای دفاع میزند. سیستم دفاع فعال صهیونیستها «تروفی» نام دارد که شامل دستکم ۴ رادار روی برجک تانک است.
این رادارهای پوششی ۳۶۰ درجهای برای مرکاوا فراهم میکنند. وظیفه این رادارها شناسایی پرتابهها و هدایت آتش به سمت آنهاست. پس از آنکه موشک و راکتهای ضدتانک توسط رادارها شناسایی شدند، سامانه تروفی به وسیله تانکهای ساچمهای خود به آنها شلیک کرده و باعث میشود آنها پیش از رسیدن به تانک در هوا منفجر شوند.
قیمت سامانه تروفی ۳۰۰ هزار دلار است و کارایی آن باعث شده تعدادی از کشورهای غربی نیز برای نصب روی تانکهای خود آن را خریداری کنند. این سامانه در غزه بنابه دلایلی کارایی چندانی نداشته است. به نظر میرسد بافت ساختمانی، پرتاب راکتها از فاصله نزدیک و ارتفاع پایین و بهرهگیری از بمبهای چسبان ازجمله دلایل ناکارآمدی این سامانه گرانقیمت و پیشرفته در غزه بوده است.
هشداردهنده لیزری
تعدادی از موشکهای ضدتانک از روش هدایت لیزری بهره میگیرد. پیش از این موشکهای ضدتانک مجهز به هدایت سیمی بودند. نحوه عملکرد این موشکها اینگونه بود که پس از پرتاب اگر قرار بود آنها دو کیلومتر را طی کنند در تمام مسیر پیامها برای تغییر مسیر موشک از طریق یک سیم که به لانچر پرتاب متصل بود منتقل میشد.
مدل دیگر هدایت رادیویی بود.
"تیمهای ضدزره در هنگام بمباران هوایی و گلولهباران توپخانه در پناه تونلها سالم میماندند"این دو مدل هرکدام مشکلات خاص خود را داشتند از جمله دشواری هدایت پس از پرتاب. از این رو روش نشانهگذاری لیزری برگزیده شد. در این روش کاربر ابتدا توسط یک سامانه لیزری تانک را هدف میگیرد سپس موشک شلیک شده و به دنبال خط لیزر میرود که روی تانک منعکس شده است. تانکها برای مقابله با موشکهای ضدتانک با روش هدایت لیزری از سامانههای هشداردهنده لیزری استفاده میکنند به این صورت که این سامانه بلافاصله پس از انداخته شدن لیزر روی بدنه تانک آن را تشخیص داده و هشدار میدهد. تانک برای فرار از موشک دو راه دارد.
نارنجکهای دودزا پرتاب کرده و سپس تغییر موقعیت میدهد. اینگونه لیزری که روی تانک ثابت شده بود ارزش خود را از دست داده و کاربر نیز نمیتواند موقعیت جدید تانک را تشخیص دهد. یک راه دیگر اختلال لیزری است که باعث میشود اشعه لیزر لانچر دچار مشکل شود. سیستم هشداردهنده لیزری در غزه با توجه به استفاده از راکتهای ضدزره غیرهدایتشونده که روش از روش ابتدایی هدایت چشمی بهره میگیرند به کار صهیونیستها نیامد.
سوراخ مرکاوا
تانک مرکاوا به طور عمیق ریشه در تجارب میدان نبرد و البته سنتهای یهودی دارد. با توجه به اهمیت بالای حفاظت از جان در سنتهای یهودی و هدف قرار گرفتن تانکها از جلو در میدان نبرد، تانک مرکاوا به شکل نامعمولی طراحی شده است.
"درنتیجه طی درگیریهای ناگهانی، با وجود کشته و زخمی شدن صهیونیستها، تیمهای ضدزره مقاومت که از سه یا پنج نفر تشکیل میشد، سالم میماندند"در این تانک موتور به جای عقب در جلو تانک تعبیه شده است تا در صورت هدف قرار گرفتن، مانع از فرار خدمه نشود. تلاش برای تعبیه درب فرار در انتهای تانک باعث شده این بخش دارای زره بسیار کمی باشد. این ابتکار برای خدمه تانک مرکاوا در غزه به بلای جان تبدیل شد. مبارزان فلسطینی با توجه به زره قدرتمند تانک مرکاوا، درب فرار آن را به عنوان نقطه ضعف آماج حملات خود قرار دادند. فیلمهای منتشرشده توسط گردانهای القسام نشان میدهد مبارزان این گروه با توجه به هراس شدید نظامیان صهیونیست و عدم همراهی کاروانهای زرهی توسط نیروهای پیاده به راحتی خود را به نزدیک تانک رسانده و بمبها را در برابر درب فرار تانک مرکاوا قرار میدهند.
منبع: فرهیختگان
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران