سریال بی صداقت قسمت ۵ پنج
درین با گریه به ولکان میگوید:« من حامله ام. الان میخوای چیکار کنی؟» ولکان با درماندگی به او نگاه میکند و جوابی نمیدهد. درین میگوید:« باشه. من جوابم رو گرفتم.» سپس به اتاق رفته و در را قفل میکند. دریا با ولکان تماس میگیرد و میگوید که باید او را ببیند.
"دریا به خاطر وضعیت پیش آمده و رابطه ولکان و دریا و از طرفی زندگی ولکان با آسیه به او هشدار میدهد و یادآوری میکند که قرار نبود رابطه او و درین ادامه دار و جدی باشد ، اما او حالا باردار است"آنها با هم به کافی شاپ می روند. دریا به خاطر وضعیت پیش آمده و رابطه ولکان و دریا و از طرفی زندگی ولکان با آسیه به او هشدار میدهد و یادآوری میکند که قرار نبود رابطه او و درین ادامه دار و جدی باشد ، اما او حالا باردار است. ولکان میگوید که او درین و آسیه را دوست دارد و نوع دوست داشتنشان متفاوت است و نمیتواند هیچ کدام را حذف کند. دریا کلافه می شود.
حال مادر ولکان بد شده و او را به بیمارستان می برند. آسیه پیش مادر ولکان می رود.
مادر ولکان از او میخواهد که چیزی به ولکان نگوید.او که متوجه سرد شدن بین ولکان و آسیه شده است، غیر مستقیم از آسیه میخواهد که هرچه شده است، ولکان را ببخشد و به خاطر علی زندگی شان را خراب نکند.
درین به بیمارستان پیش دریا می رود و میگوید که همچنان سر تصمیم خود است و میخواهد بچه را سقط کند. دریا پیش آسیه می رود و خبر میدهد که درین برای فردا پیش دکتر دیگری وقت گرفته است تا بچه را سقط کند و این به معنی این است که ولکان آسیه را انتخاب کرده است.
بهار برای سالگرد ازدواجش خانه را تزیین میکند و غذاهای زیادی درست میکند. او به خودش می رسد و منتظر آمدن مرت می ماند. مرت به خانه نیامده و وقتی بهار با او تماس میگیرد، مرت میگوید که برای قرار کاری به رستوران رفته است و شب دیر برمیگردد. بهار دلگیر می شود.
این را هم ببینید: سریال روزی روزگاری چوکوروا قسمت ۴۷۶ چهارصد و هفتاد و شش
دریا به خانه پیش بهار می رود و با دیدن میز متعجب می شود.بهار توضیح میدهد که سالگرد ازدواج آنهاست اما مرا فراموش کرده است.
"ولکان میگوید که او درین و آسیه را دوست دارد و نوع دوست داشتنشان متفاوت است و نمیتواند هیچ کدام را حذف کند"دریا به بهار خبر میدهد که درین باردار است. بهار نیز عصبی می شود. دریا تظاهر میکند که آسیه همچنان چیزی نمیداند. سپس با حرص میگوید که اگر آسیه بچه نداشت، ماجرا را به او میگفت تا طلاق بگیرد.
در خانه ولکان هنگام خواب، ولکان میخواهد آسیه را ببوسد. آسیه ابتدا بهانه می آورد، اما ولکان از او میخواهد که کنارش بماند و به او نزدیک می شود.
نیمه شب وقتی مرت به خانه برمیگردد، مست است.
او با دیدن میز شام و عکسهای سالگرد ازدواج، تازه یادش می افتد که سالگرد را فراموش کرده است. او به اتاق می رود و میبیند که بهار خواب است.
درین استوری ولکان و علی را میبیند و از اینکه آنها با هم خوش میگذرانند و ولکان همچنان به فکر خانواده خود است، عصبی می شود. او با ولکان تماس تصویری میگیرد. ولکان سریع بیدار شده و گوشی را بیرون می برد تا آسیه بیدار نشود. سپس در حیاط جواب درین را می دهد.
"مرت به خانه نیامده و وقتی بهار با او تماس میگیرد، مرت میگوید که برای قرار کاری به رستوران رفته است و شب دیر برمیگردد"آسیه بلند شده و از پنجره این صحنه را می بیند و متوجه می شود که اشتباه تصور کرده و ولکان هنوز با درین است.
روز بعد، آسیه پیش وکیل می رود و میگوید که قصد طلاق دارد. وکیل میگوید که او باید مدرکی بیاورد تا در دادگاه ثابت کند که ولکان به او خیانت کرده است. سپس در مورد وضعیت امور مالی ولکان سوال میکند، زیرا بعد از طلاق اموال آنها بینشان تقسیم خواهد شد.
این را هم ببینید: سریال راهزنان قسمت ۴۶ چهل و ششم
مرت برای نهار به رستوران می رود و هالوک را آنجا می بیند. او سریع با ولکان تماس میگیرد و از او میخواهد که به رستوران بیاید تا برای نزدیک شدن به هالوک به خاطر سرمایهگذاری در شرکتشان پیش آنها باشد.
نیل پیش آسیه به بیمارستان می رود و آسیه بخیه های صورت او را می کشد. نیل در مورد تصمیم آسیه سوال میکند و آسیه میگوید که هنوز تصمیمی نگرفته است، زیرا طلاق گرفتن کار راحتی نیست.
نیل میگوید که کسی که خیانت کند، دوباره این کار را تکرار خواهد کرد و قابل بخشش نیست. سپس میگوید که به خاطر اینکه آسیه او را از دست سلجوق، دوست پسرش نجات داده است، برای جبران هرکاری که نیاز باشد انجام می دهد.
دوستان گونول به خانه او می روند. یکی از آنها از درین تعریف کرده و پسر فامیلشان را برای ازدواج با درین معرفی میکند و میگوید که بورا و درین به هم می آیند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران