دستان غربی پشت صدام در جنگ تحمیلی

دستان غربی پشت صدام در جنگ تحمیلی
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۱۹ بهمن ۱۴۰۰



خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - محدث تک‌فلاح: جنگ تحمیل شده به جمهوری اسلامی ایران در ایامی که انقلاب نوپای اسلامی تازه داشت جان می‌گرفت برای مردم تازه آرامش‌یافته ایران شوک بدی بود. عراق با بهانه‌هایی که می‌خواست ایران را اشغال کند و چند ساعته تهران باشد و با توان نظامی‌ای که داشت جلو آمد. حتی در همان چند کیلومتر ابتدایی هم در کار خودش ماند. سربازان جمهوری اسلامی نگذاشتند از خرمشهر فراتر برود و با همین مقاومت‌شان تا ۸ سال عراق را میخ‌کوب در مرز غرب و جنوب غربی ایران نگه‌داشتند. اما ادامه این جنگ با قدرتمند شدن عراق پیش رفت و ایران با تمام زخم‌هایی که تازه از انقلاب بر تن داشت و مرهم شده بود روز به روز مقاوم‌تر و خستگی‌ناپذیرتر می‌شد.

"خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - محدث تک‌فلاح: جنگ تحمیل شده به جمهوری اسلامی ایران در ایامی که انقلاب نوپای اسلامی تازه داشت جان می‌گرفت برای مردم تازه آرامش‌یافته ایران شوک بدی بود"این قدرتی که از عراق دیده می‌شد، به‌خاطر خود رژیم بعث و صدام نبود بلکه حامی جدیدی به‌یاری او آمده بود که از هر حیث توانمندترش می‌کرد. انگلیس و آمریکا علی‌رغم این‌که در رسانه‌ها اعلام کرده بودند که پشتیبانی هیچ‌کدام از کشورهای درگیر جنگ را نمی‌کنند، به حمایت از عراق سرگرم بودند. چرایی و چگونگی این حمایت‌ها را در این گزارش باهم مرور می‌کنیم.

استعمارگر می‌خواست هم‌چنان استعمارگر بماند

جنگ جهانی دوم تمام شده بود و قدرت بزرگ استعمار انگلیس رو به افول بود، اما انگلیس در انتخاب سیاست‌هایش کماکان پیرو یار دیرینش بود که در مقابل ایران باشد. تا جایی که بین خود سیاستمداران انگلیس نیز افرادی به این رویه و دنباله‌روی بی چون و چرای به‌وجود آمده، معترض بودند. از طرفی به دلایل مختلف روابط ایران و انگلیس هم به‌هم خورده بود از جمله:

ماهیت ضد استعماری جمهوری اسلامی ایران

اشغال سفارت آمریکا در ایران (لانه جاسوسی)

اشغال سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن

اخراج مکرر دیپلمات‌های دو کشور

و...

بررسی روابط ایران و انگلستان نشان می‌دهد که از زمان وقوع انقلاب اسلامی به بعد که دیگر حکومتی نیست که از روی اریکه قدرت هم باز گوش به فرمان انگلیس باشد، روابط بین ایران و انگلیس سرد شده است و از یک روز قبل از شروع جنگ تحمیلی تا پایان جنگ، این رابطه قطع شده است.

با انتشار کتاب آیه‌های شیطانی سلمان رشدی و صدور حکم ارتداد او از سمت امام خمینی (ره) هم ارتباط دو کشور به‌شدت تحت تأثیر قرار گرفت تا حدی که ده سال این کدورت روابط ادامه داشت.

طبیعی است، کشوری که سال‌هاست حکومت سلطنتی دارد و برای ایران با هزار و یک ترفند و کودتاهایی نظیر کودتای ۲۸ مرداد، زمینه سازی یک حکومت تابع خودش را چیده است، با تأثیر و اهمیت نظرات مردم غریبه است. با همین سیاست و تفکرات در طول سال‌های دفاع مقدس، از رژیم صدام و سیاست‌های آمریکا علیه ایران حمایت می‌کرد. یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که کمک‌های انگلیس به رژیم بعث تنها امنیتی و آموزشی نبود. تا جایی که از رساندن هرگونه از تجهیزات نظامی هم مضایقه نمی‌کرد. شاهد این ماجرا هم این‌که یونایتد پرس در اوایل جنگ تحمیلی در مورد شرایط منطقه که می‌نویسد، می‌گوید: «دولت انگلیس اخیراً یک قرارداد سری دیگری برای تحویل تانک‌های «چیفتن» با رژیم عراق منعقد ساخته است» البته در اواخر سال ۶۰ هم از لندن این چنین گزارش می‌دهد: «مقامات رسمی دولت محافظه کار انگلیس رسماً فروش هواپیماهای جنگنده «هاوک» و تحویل قطعات یدکی تانک به رژیم حاکم بر عراق را مورد تأیید قرار داده‌اند، این مقامات ضمناً اعلام داشتند که دولت عراق تلاش دارد از جت‌های جنگنده «آلفا» نیز که محصول مشترک فرانسه و انگلیس می‌باشد خریداری نماید.»

لندن در آبان ماه ۱۳۶۲، ۳۷۵ میلیون دلار به عراق کمک مالی کرد! در مارس ۱۹۸۲ نیز موافقت خود را جهت تحویل تانک به عراق اعلام کرد که قیمت آن‌ها یک میلیون دلار تخمین زده می‌شد.

"عراق با بهانه‌هایی که می‌خواست ایران را اشغال کند و چند ساعته تهران باشد و با توان نظامی‌ای که داشت جلو آمد"از طرفی در یک قرارداد ۳۰۰ هواپیمای هاوک را به ارزش ۲ میلیارد دلار را به عراق تحویل دهد.

جنگ نابرابر

با شروع حمله عراق به ایران، در حالی که بیش از ۸۰ کشور به صورت رسمی و غیر رسمی عراق را یاری می‌دادند، جمهوری اسلامی ایران حتی از داشتن حق خرید سیم خاردار که یک وسیله غیرنظامی محسوب می‌شد، محروم بود. «جیووانی دی استفانو» وکیل ایتالیایی صدام که از کمک شرکت‌های اروپایی به رژیم صدام برای به‌دست آوردن مواد شیمیایی پرده برداشت، در این رابطه گفته است: «به‌طور مشخص شرکت‌هایی از انگلیس، آلمان، ایتالیا، هلند و فرانسه در چهارچوب تضمین مالی آمریکا به عراق کمک کردند.» و در جای دیگر هم گفت: «انگلیس از جنگ میان عراق و ایران خوشحال بود زیرا در جریان این جنگ قیمت نفت برنت دریای شمال به اوج رسیده بود.»

این‌ها همه حقایقی است که از اسناد بین‌المللی برداشته شده است و اثبات آن تنها با حوصله کردن و ورق زدن میان اسناد، قابل انجام است. عمق فاجعه در حدی است که سازمان ملل متحد نیز طی گزارش به کمک‌های کشورهای غربی به برنامه‌های تسلیحاتی عراق اشاره می‌کند و می‌نویسد: «عراق تسلیحات خود را از ۱۵۰ شرکت آلمانی و آمریکایی و انگلیسی تهیه کرده است. بر اساس گزارش‌ها دولت عراق از سال ۱۹۷۵ توسط ۸۰ کمپانی آلمانی، ۲۴ شرکت آمریکایی و حدود ۱۲ شرکت انگلیسی و چند شرکت سوئیسی، ژاپنی، ایتالیایی، فرانسوی، سوئدی، برزیلی و آرژانتینی تجهیزات دریافت کرده است.»

از سویی فعالیت‌های دفتر ایران در لندن نه‌تنها توسط سازمان اطلاعاتی انگلیس رصد می‌شد، بلکه آن‌ها اطلاعات به دست آمده را در اختیار عراق نیز قرار می‌دادند. از دیگر مطالب قابل توجه در موضوع پشتیبانی از صدام این‌که هر سال حدود ۴۰ خلبان نظامی در پایگاه سلطنتی انگلیس آموزش می‌دیدند و شرکت‌های بزرگ هواپیمایی روی این دوره‌ها نظارت داشتند. البته انگلیس دست به هر کاری می‌زد که موازنه قدرت را به نفع عراق برگرداند و در این راستا از هیچ کمکی مضایقه نکرد.

مثلاً:

-همراهی انگلستان با آمریکا برای تحکیم تحریم اقتصادی علیه ایران و تلاش در جهت تغییر سیاست خارجی کشورها در راستای مخالفت با منافع ایران، (از جمله می‌توان حمایت‌های علنی این کشور از عراق را در مجامع بین‌المللی از جمله سازمان ملل نام برد.)

-اعطای اعتبارات مالی (کما اینکه یک مورد آن در متن اشاره شد) و ارسال انواع کالا، دارو و مواد غذایی به عراق.

-تلاش در همراه کردن کشورهای دیگر با سیاست‌های ضد ایرانی آمریکا در راستای صدور قطعنامه و بیانیه‌های مختلف و محکوم نمودن ایران در سازمان ملل و سایر محافل بین‌المللی به بهانه نقض حقوق بشر در ایران.

-فشار و منع کشورهای خارجی از صدور تسلیحات به ایران.

-همراهی تفنگداران دریایی انگلیس در خلیج فارس با آمریکایی‌ها بر ضد ایران.

آمریکا در حمایت از صدام دو هدف را دنبال می‌کرد: اول! آزادی زندانیانی که از حمله ناکام به طبس و کودتای نوژه گروگان گرفته شده بودند و دوم همان‌که بالاتر اشاره شد: انقلاب اسلامی برای آمریکا هم مثل انگلیس اتفاق ناخوشایندی بود که هر دو درصدد براندازی و شکست آن بودند. برژینسکی مشاور امنیتی کارتر، شروع جنگ منطقه‌ای علیه ایران را راه حل مناسبی برای جلوگیری از صدور انقلاب دانست و عنوان کرد که «آمریکا در مقابله با انقلاب ایران، باید تقویت دولت‌هایی را که توان انجام عملیات نظامی علیه رژیم ایران را دارا هستند مورد توجه قرار دهد.» لذا او در یک ملاقات سری با صدام این باور را در وی به وجود آورد که آمریکا به طور تمام قد حامی عراق است.

ترفندهای فروش تسلیحات به عراق

انگلستان هرچند در جنگ عراق با ایران ادعا می‌کرد از فروش تسلیحات به طرفین درگیر امتناع می‌کند، ولی شرکت‌های انگلیسی با عناوین مختلف در قراردادهایی که با عراق منعقد می‌کردند، در حال تجهیز بیش از گذشته ارتش این کشور بودند؛ به‌عنوان مثال، شرکت «مارکُنی» یکی از چندین شرکت انگلیسی بود که در جهت فروش تجهیزات به عراق فعالیت می‌کرد، البته شرکت‌های انگلیسی فقط برای ساخت سلاح و مهمات به صدام کمک نمی‌کردند، بلکه برای حفاظت از جان آن‌ها نیز تلاش‌هایی را انجام می‌دادند؛ محض مثال انگلیسی‌ها به همراه شرکت‌هایی از یوگوسلاوی سابق و بلژیک، برای نیروی هوایی ارتش بعث عراق پناهگاه‌های زیر زمینی مستحکمی را ساختند؛ بدین صورت که هر یک از کشورهای مورد اشاره بخشی از ساخت و تجهیز پناهگاه‌های نیروی هوایی ارتش صدام را برعهده داشتند که مسئولیت ساخت و تأمین نیروگاه‌های برق و تجهیزات ارتباطی این پایگاه‌ها بر عهده شرکتی از انگلستان بود. ناگفته نماند که دولت انگلستان در تجهیز ارتش بعث عراق به سلاح‌های ممنوعه کشتار جمعی همچون سلاح‌های شیمیایی نیز نقش داشته است به نحوی که علائم موجود روی بقایای بسیاری از بمب‌هایی که در حلبچه پیدا شد، نشان می‌دهد که عراق در ساخت سلاح‌های شیمیایی از مشارکت ۱۸ شرکت انگلیسی نیز استفاده کرده و فقط در یک مورد، دولت انگلستان در سال ۱۹۸۵ میلادی کارخانه ۱۴ میلیون پوندی تولید کُلر را که توسط رژیم بعث عراق برای ساخت سلاح‌های شیمیایی مورد استفاده قرار می‌گرفت، تجهیز کرده است.

منابع خبر

اخبار مرتبط