قانون جدید وزارت علوم برای «اعتراض دانشجویی» در دانشگاهها

قانون جدید وزارت علوم برای «اعتراض دانشجویی» در دانشگاهها
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۱۵ آذر ۱۴۰۱

خبرگزاری مهر؛ گروه حوزه و دانشگاه-زهرا سیفی: ۱۶ آذر یادآور آغاز جنبش دانشجویی در سال ۱۳۳۲ است که قشر فرهیخته و بیدار دانشجو در اعتراض به کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد و دخالت‌های آمریکا در امور ایران همزمان با ورود نیکسون معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به ایران، تظاهراتی به‌پا کردند و با حمله مزدوران شاه به دانشگاه تهران ۳ نفر از دانشجویان به خاک و خون غلطیدند و عده‌ای مجروح و گروهی بازداشت شدند.

جنبش دانشجویی در ایران با ماهیت و رویکرد مبارزه با استعمار و استکبار آمریکایی و استقلال‌طلبی و عدالت‌خواهی شکل گرفت، با نگاهی به تاریخ سیاسی و اجتماعی کشور مشاهده می‌کنیم که جنبش‌های دانشجویی همواره در کنار باقی جنبش‌های سیاسی و اجتماعی نقش مهمی در تحولات سیاسی کشور ایفا کرده‌اند.

وجود روحیه پرسشگری، نقد و مطالبه گری در این قشر از جامعه باعث شده دانشجویان همواره طلایه‌دار تحولات سیاسی، چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی در کشور باشند البته نقش دانشجویان هم در پیروزی انقلاب اسلامی و هم در دفاع مقدس و بازسازی و پیشرفت کشور و تولید علم و فناوری و در عرصه مدیریت نظام اسلامی نقشی تعیین کننده بوده است.

به دنبال وقوع شکل جدیدی از فعالیت تشکل‌ها و جنبش دانشجویی که در پی حوادث اخیر در کشور رقم خورده است و به مناسبت «روز دانشجو» به سراغ دکتر عبدالحسین کلانتری، معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری رفتیم و در خصوص اهمیت این روز، سیر تحول جنبش دانشجویی، واکاوی تحولات ماههای اخیر دانشگاه‌ها و نحوه بیان اعتراضات و مطالبات دانشجویی به گفتگو نشستیم.

متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:

*ارزیابی و تحلیل شما از سیر تحول جنبش دانشجویی از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ تا به امروز چیست؟ محور اصلی جنبش دانشجویی طی این سال‌ها چه بوده و تغییر و تحولات آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دانشگاه از بدو شکل گیری در ایران و غرب به نوعی با انتقاد و با حلاجی شرایط واقعی جامعه و کنکاش در حد و مرزهای علم شناخته می‌شود، همین ویژگی که جز ایده بنیادین شکل گیری دانشگاه‌ها بوده و هست موجب شده که پویایی و نشاط خاصی در دانشگاه‌ها حاکم باشد. این پویایی و نشاط به واسطه حضور خود دانشجویان در دانشگاه‌ها دو چندان شده است چرا که دانشجویان هنوز درگیر بسیاری از ملاحظات اجتماعی، بوروکراتیک و سیاسی جامعه نشده‌اند و زلالی و شفافیت خاصی دارند.

در کنش‌های متنوعی که در طول تاریخ حیات فعالیت‌های دانشجویی می‌بینیم شاهد نوعی آرمان گرایی، حقیقت طلبی، نقد وضع موجود و میل به فراتر رفتن از شرایط موجود و نیل به اهداف مطلوب را می‌بینیم.

این مسائل جلوه و بروز مختلفی در طول تاریخ فعالیت‌های دانشجویی در ایران داشته است اما واقعه ۱۶ آذر یک نقطه عطف بود. قبل از این هم فعالیت دانشجویی داشتیم اما شرایط آن زمان را بعد از کودتای ۲۸ مرداد در نظر بگیرد که یک کودتایی آمریکایی در جهت زمین گیر کردن مطالبات ملی مردم ایران بود و دولت وقت را سرنگون کرد. جو خفقانی در کشور شکل گرفت.

در آن شرایط نزدیک ۴-۵ ماه بعد، ورود نیکسون معاون رئیس جمهور وقت آمریکا را به ایران داشتیم و آن سه دانشجو با حرکت مبارزه جویانه

ای
که در مقابل این حضور و دعوت داشتند، توانستند این فضای پرخفقان را بشکنند و فضای جدیدی به وجود بیاورند. این واقعه بیانگر نفرت از سلطه گری جریانات استعماری داخل و رفتار استکباری کشورهای غربی به طور خاص آمریکا بود.

"قبل از این هم فعالیت دانشجویی داشتیم اما شرایط آن زمان را بعد از کودتای ۲۸ مرداد در نظر بگیرد که یک کودتایی آمریکایی در جهت زمین گیر کردن مطالبات ملی مردم ایران بود و دولت وقت را سرنگون کرد"این ویژگی جز لاینفک جنبش دانشجویی قبل و بعد از انقلاب شد و به نوعی مقابله با سلطه و استکبار ستیزی و حفظ استقلال میهن قبل و بعد از انقلاب در جنبش دانشجویی ظهور و بروز دارد.

انقلاب اسلامی نقطه عطف ویژه ای در فعالیت‌های دانشجویی و به طور کلی در فعالیت‌های سیاسی، فرهنگی در کلیت کشور بود که این ویژگی را خیلی بارزتر کرد و در ذیل شعار نه شرقی، نه غربی و شعارهای استقلال، آزادی که مردم ایران سر می‌دادند، جریان دانشجویی نیز همنوا با آنان و حتی در جاهایی پیشتاز این جریانات، سعی کردند مقابله با جریان‌های استکباری را همیشه نمایندگی کنند.

اما پس از آن جریانات دانشجویی در یک دوره تاریخی در ایران به جهت پیگیری سیاست‌های خاصی که در صدد این بود بسیاری از مناسبات استکباری که در جهان وجود داشته را عادی سازی کند، کمرنگ‌تر شد و رنگ باخت. اساساً از حساسیت‌های تمدنی و بین المللی جریانات دانشجویی در مقطعی کاسته شد و حتی گام‌های مؤثری در جهت اینکه کلیت جریانات دانشجویی غیر سیاسی شود، برداشته شد و دانشجویان کمتر در این عرصه حضور پیدا کردند.

در همان مقاطع در مقابل این رویکرد، مقام معظم رهبری صحبت تاریخی خود را بیان کردند که «خدا لعنت کند دست‌هایی که نمی‌گذارند دانشجویان ما سیاسی باشند.»

این مسئله امتداد پیدا کرد و در دولت‌های مختلف کمابیش با همین رویه پیش رفت تا به امروز که تحولات خاصی در متن جامعه و بدنه دانشجویی رخ داد.

باید یک بازنگری در نوع و شیوه فعالیت دانشجویی داشته باشیم تا دوباره بتوانیم متناسب با شرایط جدید و متناسب با ویژگی‌های نسل جدید دانشجویی، محیطی را برای کنش گری دانشجویان فراهم کنیم.

* پس شما رکود جنبش دانشجویی را طی سالیان اخیر (البته قبل از وقایع اخیر) تأیید می‌کنید؟ اگر آن را تأیید می‌کنید، فکر می‌کنید سهم مسئولان آموزش عالی و مسئولان دانشگاه‌ها در به وجود آمدن این رکود چقدر بوده است؟

بخشی از این رکود، رکود جهانی بوده است. به عنوان مثال در جنبش‌های ۱۹۸۰ در فرانسه و آلمان، لیدرهای این جنبش‌ها دانشجو بودند اما پس از این اتفاقات، جنبش دانشجویی تقریباً به تدریج در یک مقیاس جهانی افول پیدا می‌کند و ما شاهد چنین کنش گری‌هایی در عرصه جهانی نیز نیستیم بنابراین کشور ایران هم یک جزیره مجزا از سایر کشورها نبوده است. چه در جریانات راست و چه در جریانات چپ جهانی ما شاهد این افول بودیم و ایران هم جدا از آن نبوده است.

نکته دیگر اینکه جامعه ایران در یک سطحی بعد از انقلاب اسلامی و بعد از جنگ و بعد از پیگیری سیاست‌های تعدیل، کمتر وارد لایه‌های سیاسی می‌شد. بنابراین باز هم دانشگاه جدای از کلیت جامعه ایران نبوده و لذا این دو تحول به صورت عمده صورت پذیرفته است.

در واقع به نوعی مطالبات معطوف به سبک زندگی، فضاهای فرهنگی و اجتماعی در بین کلیت جامعه ایران زیاد شده بود و در بین دانشجویان و دانشگاهیان هم دیده می‌شد.

اما فارغ از اینها، نگاه‌هایی نیز وجود داشت که صراحتاً خواستار این بود که دانشجویان تنها به درس و مشق خود برسند. این نگاه کارکرد اصلی دانشگاه را در علم و پژوهش خلاصه و سایر کارکردهای دانشگاه‌ها را مرضی و معیوب بیان می‌کرد که مخل دانشگاه تلقی می‌شد. این تلقی در بین مجموعه آموزش عالی و مسئولین کشور نیز وجود داشت و مسئولین کشور طبیعتاً بر نمی‌تابیدند که از بدنه دانشجویی مطالبات یا سوال‌هایی در مورد روندهای کلان کشور صورت بگیرد.

سوالاتی که در مورد نحوه عملکرد اقتصادی، سیاسی دولت و سیاست خارجی کشور مطرح می‌شد یا پاسخ داده نمی‌شد و یا به نوعی سرکوب می‌شد. در چنین فضایی رهبر معظم انقلاب بارها و بارها تأکید کردند که کار جنبش و جریانات دانشجویی، مطالبه گری است و در سطح بالاتر حتی خواستار این شدند که دانشجویان به حل مسائل کشور کمک کنند و در تصمیم سازی ها ورود پیدا کنند اما این نگاه در دولت‌ها برتابیده نمی‌شد.

بسیاری از مشکلاتی که امروز با آن مواجهیم ناشی از همین نکته است. یعنی عدم پاسخگو بودن مسئولین به مجموعه دانشجویانی که در دانشگاه‌ها حضور دارند و سوال و پرسش و مطالبه در حوزه‌های مختلف دارند.

*پس از این دوره رکود به واکنش‌های هیجانی در حوادث اخیر می

رسیم
.

"این واقعه بیانگر نفرت از سلطه گری جریانات استعماری داخل و رفتار استکباری کشورهای غربی به طور خاص آمریکا بود"در جریان ناآرامی‌های اخیر شکل برخی اعتراضات و مطالبه گری دانشجویان بیشتر بر مدار هیجان و دور از منطق بود به طوری که در پاره‌ای موارد شاهد خشونت و درگیری فیزیکی هم بودیم. این رفتار به نظر شما از کجا نشأت می‌گیرد؟

خواهش من این است که کل این رفتارها را به جنبش دانشجویی ربط ندهید. باید مقداری ریز بینانه تر تحلیل کنید. کشور در این چند سال اخیر درگیر مسائل و مشکلات عدیده ای بود و به تبع این مسائل و مشکلات شاهد اتفاقاتی در جامعه بودیم. وقایع سال ۹۶ و بعد ۹۸.

در سال ۹۸ هم کرونا شکل گرفت و تقریباً بسیاری از مشکلات به واسطه اینکه مشکل اصلی کرونا است به حاشیه رفت. اصل مسئله در دوره کرونا مهار یک پاندمی به نام کرونا شده بود که حیات و ممات ما با آن پیوند خورده بود و بنابراین اصل مبارزه، مبارزه با کرونا بود و بسیاری از این مسائل که قبلاً سر باز کرده بود به پستو رفتند. نه اینکه آن مسائل از بین رفته و یا حل شده باشند، به واسطه پاندمی کرونا به حاشیه رفته بودند و دیده نمی‌شدند اما به محض اینکه کرونا حل شد، مسائل خود را نشان دادند و سر باز کردند. دولت سیزدهم با این مسائل مواجه و درگیر شد.

نکته دوم، در دانشگاه‌ها در طول تاریخ دانشگاه پس از انقلاب، شاهد مجموعه‌های مختلف دانشجویی بودیم که اینها مطالبات گروه دانشجویان را در نسبت با حاکمیت و مسئولین دانشگاه وساطت و میانجی گری می‌کردند. در واقع حلقه‌های میانی بودند که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره می‌کنند که بین مسئولان و مردم به نوعی وساطت می‌کردند.

"بنابراین باز هم دانشگاه جدای از کلیت جامعه ایران نبوده و لذا این دو تحول به صورت عمده صورت پذیرفته است"کرونا از یک طرف و سیاست‌هایی که اساساً این حلقه‌های میانی را بر نمی‌تابید از سوی دیگر، موجب شد این مجموعه‌های دانشجویی دچار رخوت، رکود و یا حتی ضعف‌های شدیدی که منجر به از بین رفتن شأن شود، شدند.

ما زمانی که کار را به دست گرفتیم بسیاری از این مجموعه‌ها دچار رکود شده بودند. کارکرد این مجموعه‌ها چیست؟ بخش دانشجویان را در حوزه فرهنگی و خاصی نمایندگی می‌کنند. حدود سه هزار و ۶۰۰ نشریه دانشجویی، هزار و ۱۰۰ گروه جهادی دانشجویی، ۷۰۰ هیئت دانشجویی، هشت هزار و ۴۸۰ کانون فرهنگی و هنری، ۱۰ هزار انجمن علمی دانشجویی مجموعه‌هایی بودند که در کف دانشگاه، مطالبات، خواسته‌ها، علایق و سلایق دانشجویان را میانجی گری می‌کردند و اینها را یا با کلیت حاکمیت و دولت و یا با مسئولین، بسته به عرصه کنشگری شأن متصل می‌کردند.

اینها دچار اختلالات شدید در دوران کرونا شدند. کارکرد اینها چه بود؟ اهداف دانشجویی را پیگیری می‌کردند و جامعه پذیری فرهنگی، سیاسی، اجتماعی دانشجویان به عهده آنها بود. در شرایطی که دانشگاه مجازی شد تقریباً این مجموعه‌ها اگر نگویم کاملاً از بین رفتند و یا بسیار دچار رخوت و رکود شدند.

.

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری مهر - ۲۳ مرداد ۱۴۰۱