او استاد رفاقت بود
آمد تا دنیای تئاتر ایران را تغییر دهد و دانش و علم را در این هنر نهادینه کرده و مسیر حرکت تئاتر سنتی به تئاتر امروزی و مدرن را به سرانجام برساند.
حمید سمندریان در آلمان درس هنر و تئاتر خواند و به ایران برگشت و دانشکده تئاتر را راهاندازی کرد.برای اعتبار زندهیاد سمندریان همین کافی است که استادی مانند مرحوم عزتا... انتظامی، یکی از افتخاراتش این بود که درس بازیگری را نزد استاد سمندریان آموخته بود.
فهرست دانشجویان و هنرآموزان زنده یاد سمندریان طولانی است و هرکدام از آنها تعدادی از بهترین نقشهای تئاتری یا سینمایی و تلویزیونی را بهنام خود ثبت کردهاند.
برخی هم کارگردانانی صاحب نام شدهاند. ناصر هاشمی، یکی از بازیگرانی است که در دانشکده هنرهای زیبا درس خوانده و یکی از اساتیدش آقای سمندریان بوده.
نجیبزاده بود
ناصر هاشمی، درباره استاد سمندریان میگوید: یکی از با شخصیتترین آدمهایی بود که در عمرم دیدهام.من از مدرسه که ناظم و مدیر سختگیری داشت و همه چیز را با خطکش میسنجیدند که ترازش بهم نخورد سال ۵۵ وارد دانشکده هنرهای زیبا شدم و زمانی که آقای سمندریان را دیدم و در کلاسهای ایشان حضور یافتم،شگفتزده شدم.یک انسان با آن سطح از علم و آگاهی و نگاه زیبابین و خلاق،آنقدر فروتن و خوشبرخورد بود که همه معادلات ذهنی مرا بهم ریخت.بهترین آموزهام از ایشان علاوه بر درسهایی که درباره بازیگری از استاد سمندریان آموختم، فن گفتوگو و تعامل با دیگران بود.ایشان با آنهمه سوادی که داشت، حرف دانشجویان را گوش میداد، نظرات آنها را میشنید، آنهایی را که درست بود قبول میکرد و درباره آنچه به نظرش قابل قبول نبود، گفتوگو میکرد.به نظرم ریشه این رفتار و این سبک زندگی به خانوادهای که ایشان در آن متولد شده و رشد کرده بود، برمیگردد.یک خانواده اصیل، نجیب و با فرهنگ میتواند چنین فرزندی تربیت کند.پدر آقای سمندریان هم اهل فرهنگ و هنر بودند و به آقای سمندریان در ایجاد دانشکده تئاتر و کلا تئاتر ایران کمک میکردند.خانم هما روستا، همسر آقای سمندریان هم درست شبیه خود ایشان بودند.برای همه ما این دو نفر رفیقهای خوبی بودند.در کنار آنها خیلی چیزها یاد گرفتیم از مرام و منش انسانی تا درس هنر و تئاتر و بازیگری.
کتابهایش، کلاس درساند
از ناصر هاشمی درباره نحوه تدریس زنده یاد سمندریان میپرسم و این که روش او چه تاثیری بر سطح علم و آگاهی دانشجویانش و هنر بازیگری و تئاتر ایران داشت؟
میگوید: آقای سمندریان در آلمان درس خوانده بود و با روشهای نوین آموزش هنر و تئاتر آشنا بود.همان روش را در دانشکده هم اجرا میکرد.در واقع دانشجویانش را با تئاتر جهان آشنا میکرد و متد درست بازیگری و کارگردانی را به آنها آموزش میداد.البته در کنار تدریس، ترجمه نمایشهای فرانسوی و آلمانی به فارسی هم در رشد تئاتر ا یران بیتاثیر نبود. به عنوان مثال مقدمه نمایش «ازدواج آقای میسی سی پی» یکی از مهمترین درسهایی است که در زمینه تئاتر میتوان، آموخت.کارگردان بینظیری در تئاتر بودند و به نظرم، آقای سمندریان و تاثیری که بر دانش تئاتری ایران داشت را میتوان در مجموعه کلاسهای آموزشی، ترجمهها و تالیفات و تئاترهایی که کارگردانی میکرد، بررسی کرد.این سه موضوع کامل کننده یکدیگر بودند.پوست اندازی ، تئاتر سنتی ایران از زمان آقای نوشین آغاز شده بود و آقای سمندریان ادامه دهنده راهی بود که آقای نوشین آغاز کرده بود.آقای سمندریان تئاتر ایران را مدرن کرد و این تاثیر در تاریخ ایران نوشته شده و نمیتوان آن را نادیده گرفت یا به سادگی از آن عبور کرد.
تاثیر ثبات اجتماعی بر فردیت آدمها
از بازیگر، برادرم خسرو میپرسم، همه شاگردان آقای سمندریان جزو بازیگران و کارگردانان خوب ایران هستند، افرادی که شخصیتهای باثباتی دارند و کمتر از آنها حاشیهای دیدهایم.بازیگرانی که آکآدمیک بازی میکنند و نشان میدهند که دانش بازیگری را آموختهاند.این را میتوان تاثیر استاد بر دانشجو و هنرجو دانست؟ چیزی که مدتهاست در حوزه بازیگری کمرنگ شده؟
میگوید: هر دورهای مختصات خود را دارد.به نظرم شرایط محیطی را نمیتوان بر رفتار و حتی سبک تدریس استاد، نادیده گرفت.دورهای که آقای سمندریان، در دانشگاه و صحنه تئاتر فعالیت داشتند، دورهای بود که فضای اجتماعی باثباتتر از امروز بود.همین ثبات بر رفتار همه آدمها و بخصوص هنرمندان تاثیر داشت.منظورم از ثبات این نیست که همه چیز خوب بود و همه اتفاقات سرجای خود قرار داشتند.اما این عصبیتی که چند سالی است بر جامعه حاکم شده، آن زمان وجود نداشت.تنوع دیدگاه و اندیشه بود اما عصبیت و عجله و شتاب نبود.حتی کمبودهایی بود، زمانی که کشور درگیر جنگ بود، اما انگار آدمهای آن زمان آرامتر از امروز بودند.دانشجو طالب آموختن بود و برای استاد، آموزش اولویت بود.الان اساتید کمتر در دسترساند.دانشجو اگر سوال و پرسشی داشته باشد،نمیداند استادش را باید چگونه پیدا کند و جواب پرسشش را از او بگیرد.زمانی که من دانشجو بودم، صحبتها از کلاس به تریا و کافه کشیده میشد،آنجا اگر تمام نمیشد به خانه هم میرفتیم و بحث را ادامه میدادیم تا به نتیجه برسیم، در بیشتر این دورهمیهای دوستانه، اساتید هم حضور داشتند. یک آدم هست آقای سمندریان ما را به تئاتر میبرد یا به پشت صحنه تئاترهایش دعوت میکرد و همانجا هم برای ما تبدیل میشد به کلاس درس.امروزه هم بازیگران جوان موفق زیادی داریم که تشنه آموختن هستند.بازیگران مودب و فروتنی که کار کردن با آنها را دوست دارم و لذت میبرم.این نکته را همیشه به خودم یادآوری میکنم که آدمها را باید طبق شرایط زمانه سنجید و با آنها کنار آمد.
طاهره آشیانی - روزنامهنگار / روزنامه جام جم
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران