قسمت هفتاد و دو صداقت‌ سیز

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱

   سریال صداقت‌ سیز قسمت هفتاد و دو 72Sedaghatsiz Serial Part ۷۲

ولکان شب به خانه برمی‌گردد و روی کاناپه می‌خوابد. درین نیمه‌شب خواب می‌بیند که همه در خانه جمعند و او کیک پخته اما همه از کیک او بدگویی می‌کنند و می‌گویند بدمزه شده است. سپس آسیه را می‌بیند که پیش او می‌آید و می‌گوید چیزی که او هنگام کیک پختن رعایت نکرده زمان بوده، چون زمان همه‌چیز را طبق اصول پیش می‌برد. در خواب ولکان پیش آسیه می‌رود و او را بغل می‌کند و همراه خودش می‌برد و به درین اهمیتی نمی‌دهد. درین در خواب از خواب می‌پرد و فاروق را می‌بیند که قصد کشتن او را دارد.

"   سریال صداقت‌ سیز قسمت هفتاد و دو 72Sedaghatsiz Serial Part ۷۲ ولکان شب به خانه برمی‌گردد و روی کاناپه می‌خوابد"سپس از خواب می‌پرد و با آشفتگی به طبقه پایین می‌رود و از ولکان می‌خواهد که به اتاق بیاید. ولکان یادآوری می‌کند که فقط به خاطر بارداری او در خانه مانده تا تنها نباشد. درین دلگیر می‌شود.

یک هفته بعد آسیه در مطبش مستقر شده و دریا برای سرزدن به او به مطب جدید می‌رود. پلین هم از بیمارستان استعفا داده و منشی آسیه شده.

بهار در حیاط مطب با ملیح تلفنی صحبت می‌کند. ملیح می‌گوید می‌خواهد با دمیر به رستوران برود و از بهار می‌خواهد با علی به آنجا بیاید. بهار از آسیه اجازه علی را می‌گیرد.

ملیح در حیاط خانه هالوک نشسته و گونول برای او قهوه می‌آورد. گونول به خاطر این‌که ملیح درین را لو نداده از او تشکر می‌کند.

"درین نیمه‌شب خواب می‌بیند که همه در خانه جمعند و او کیک پخته اما همه از کیک او بدگویی می‌کنند و می‌گویند بدمزه شده است"آنها در مورد هالوک صحبت می‌کنند که برای ادامه درمان و دور بودن از جوّ آنجا فعلاً مدتی به استانبول رفته است.

گونول با درین تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد شب به خانۀ آن‌ها بیاید. درین می‌گوید بالاخره پای ولکان از خانۀ آسیه بریده شده و پیش اوست و می‌خواهد در این مدت از بودن با ولکان لذت ببرد و جایی نمی‌رود. بعد از قطع تلفن درین که در مزون است به دیدم می‌گوید که هنوز او را نبخشیده و دلیل این‌که او را بیرون نکرده این است که جلوی چشمش باشد تا کار اشتباهی نکند. همان‌موقع ولکان به مزون می‌آید.

او از درین می‌خواهد که آماده شود تا برای چکاب به بیمارستان برود. درین سعی می‌کند بهانه بیاورد اما ولکان اصرار می‌کند.

اونور با تاکسی دنبال نیل به در خانۀ او می‌رود. وقتی نیل بیرون می‌آید سرجون جلو می‌رود و با عصبانیت می‌پرسد آن پسر کیست؟ او به سرجون یادآوری می‌کند یک هفته است حتی تماس با او نگرفته و دیگر با او کاری ندارد. سپس با اونور می‌رود و سرجون عصبانی می‌شود.

"سپس آسیه را می‌بیند که پیش او می‌آید و می‌گوید چیزی که او هنگام کیک پختن رعایت نکرده زمان بوده، چون زمان همه‌چیز را طبق اصول پیش می‌برد"

درین پنهانی با سونا تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد چند دقیقه بعد زنگ بزند و بگوید زینب مریض و بی‌قرار است. وقتی درین و ولکان در راه بیمارستان هستند سونا تماس می‌گیرد. درین از ولکان می‌خواهد که به خانه بروند اما ولکان قبول نمی‌کند و می‌گوید بعد از چکاب خواهند رفت. ولکان و درین به بیمارستان می‌رسند. درین نگران و مضطرب است.

آنها وارد اتاق دریا می‌شوند. درین روی تخت دراز می‌کشد و دریا هم با استرس شروع به سونوگرافی می‌کند.

آسیه به خانه می‌رود. کمی بعد زنی دم در می‌آید و خودش را آسیه معشوقه پدر آسیه معرفی می‌کند. آسیه با دیدن آن زن جامی‌خورد.

"در خواب ولکان پیش آسیه می‌رود و او را بغل می‌کند و همراه خودش می‌برد و به درین اهمیتی نمی‌دهد"

ممنون از این‌که با من همراه بودید، خدانگهدار.

قسمت بعدی - سریال صداقت‌ سیز قسمت هفتاد و سه ۷۳ قسمت قبلی - سریال صداقت‌ سیز قسمت هفتاد و یک ۷۱ Next Episode - Sedaghatsiz Serial Part ۷۳ Previous Episode - Sedaghatsiz Serial Part ۷۱

منابع خبر

اخبار مرتبط

پندار - ۲۰ فروردین ۱۴۰۱
پندار - ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
پندار - ۲۳ فروردین ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
خبر آنلاین - ۲۰ مهر ۱۴۰۰
پندار - ۱۹ فروردین ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۶ خرداد ۱۴۰۱
پندار - ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱