بررسی پیوند جنبش کارگری با انقلاب مهسا، جلال ایجادی - Gooya News

گویا - ۱۸ مرداد ۱۴۰۲

از نگاه جامعه شناختی در جامعه جنبش‌ها یکسان نیستند. همیشه جنبش‌ها متفاوت و با ویژگی خود هستند هر چند ممکن است آنها همزمان باشند. افزون برآن هیچ جنبش کلانی یکدست نیست و دارای اجزایی است که از یک منطق پیروی نمی‌کنند. بنابراین شاخص‌های اصلی و اهداف آنها را باید تشخیص داد تا محتوا و ماهیت آنها روشن گردد. در سال ۱۴۰۱ در ایران جنبش‌های گوناگونی بوقوع پیوست.

"افزون برآن هیچ جنبش کلانی یکدست نیست و دارای اجزایی است که از یک منطق پیروی نمی‌کنند"انقلاب زن زندگی آزادی یک انقلاب سیاسی ملی، دمکراتیک، لائیک و زنانه است. همزمان با این انقلاب، ما در ایران شاهد جنبش‌های گوناگون کارگری، بازنشستگان، معلمان، مال باختگان و غیره بودیم. جنبش کارگری در چارچوب خواستهای صنفی و اقتصادی و در میدان مطالبات سندیکایی و در اعتراض علیه سرکوب کارگری باقی ماند.

در ایران در تمام دوران جمهوری اسلامی مبارزه کارگری بشکل اعتصاب و اعتراض در محل کار و راهپیمایی پیوسته ادامه داشته است. موج‌های اعتصاب کارگری در دوران انقلاب مهسا افزایش یافت و محاصره اجتماعی علیه رژیم را استوارتر می‌نماید. جنبش اعتراضی کارگری بطور عمده اقتصادی و صنفی است و برای دستمزدها و حقوق و مزایای شغلی و سندیکایی و علیه تورم و فشار اقتصادی و زورگوئی برخی صاحبکاران و نهادهای دولتی مانند وزارت کار و نیروی سرکوب مبارزه کرد.

جنبش کارگری بطور عمده در عرصه کار باقی می‌ماند و بمثابه «یک داده کامل اجتماعی» ظاهر می‌شود. این جنبش علیه نوع مناسبات غیرعادلانه محیط کار و اعتراضی کارگری علیه ستم اقتصادی و خفقان بشمار می‌آید.

در این دوران، جنبش کارگری دارای سه ویژگی است: یکم، ابعاد جنبش بزرگ می‌شود و واحدهای تولیدی بسیاری مانند نفت و پتروشیمی و حمل ونقل را در بر می‌گیرد. دوم، این جنبش گاه همبستگی خود را با انقلاب زن زندگی آزادی بنمایش می‌گذارد ولی جنبش صنفی اقتصادی باقی می‌ماند و به جنبش سیاسی ارتقا پیدا نمی‌کند. سوم، هنوز جنبش کارگری نتوانسته تا پیوند با بقیه جنبش را تحقق ببخشد. این جنبش برای منافع کارگران عدالت جویانه است ولی به جنبش علیه حکومت و برای دمکراسی تبدیل نشده و شعارهای اصلی انقلاب مهسا را از آن خود ننموده است.
در واقع وجود استبداد سخت و تخریب مداوم نهادهای کارگری و سندیکایی توسط رژیم و فقدان سازمانهای سندیکایی سراسری نیرومند، مانع اصلی شکل گیری جنبش کارگری سیاسی می‌باشد.

"بنابراین شاخص‌های اصلی و اهداف آنها را باید تشخیص داد تا محتوا و ماهیت آنها روشن گردد"کماکان این پرسش اساسی مطرح است که کدام عوامل از پیوند جنبش کارگری با کل جنبش سیاسی زن زندگی آزادی، جلوگیری بعمل آوردند. جنبش‌های کارگری منطق خاص خود را دارند و در تحلیل این جنبش‌ها نه تنها وضع مادی و معیشیتی آنها بلکه همچنین شرایط سندیکایی و ارتباط گیری و فضای سیاسی و نیز هراس افکنی معیشیتی و تهدید به بیکاری و سیاست سرکوب از جانب رژیم و غیره را باید مورد توجه قرار داد.
افزون برآن پرسش اینجاست انگیزه جنبش اقتصاد است یا فرهنگ و سیاست؟ مارکس روی علیت اقتصادی انگشت می‌گذارد و فرهنگ را به عامل فرعی کاهش می‌دهد، مکتب فرانکفورت روی فرهنگ و کنش ارتباطی در جامعه تاکید می‌کند و والتر بنژامن از بیان اقتصاد در فرهنگ سخن می‌گوید. امیل دورکیم جامعه شناس فرانسوی، از «درگیری اجتماعی» برای تحرک جامعه می‌گوید و می‌پرسد جنبش در پی کدام تقسیم کار اجتماعی است و کدام تعادل اجتماعی را دنبال می‌کند؟

منابع خبر

اخبار مرتبط

رادیو زمانه - ۲۱ آذر ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۱۳ تیر ۱۴۰۲
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۳۰ بهمن ۱۳۹۹
رادیو زمانه - ۱۲ مرداد ۱۴۰۲
کلمه - ۲۱ مهر ۱۳۹۹
رادیو زمانه - ۱۱ اسفند ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۲۳ آبان ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۱۴ آبان ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۵ شهریور ۱۴۰۰

دیگر اخبار این روز

خبرگزاری دانشجو - ۲۰ مرداد ۱۴۰۲
آفتاب - ۱۸ مرداد ۱۴۰۲