معروف‌ترین قوانین مورفی؛ بدشانسی‌هایی که در تمام زندگی با آن سروکار دارید

باشگاه خبرنگاران - ۴ تیر ۱۴۰۰



به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، گاهی ممکن است که خواسته‌های انسان در زندگی برآورده نشود، اما اگر برای شما هم پیش آمده که در یک روز مهم، تمام دنیا برخلاف آن چیزی که انتظار داشته‌اید پیش برود، مطمئنا با نام «قوانین مورفی» آشنا هستید. مورفی در نظر خیلی از افراد، فردی با نگرش منفی به زندگی و از نظر سایرین، یک انسان واقع‌گرایانه است.

قوانین مورفی: لبخند بزن، فردا روز بدتریِ…

اولین‌بار قوانین مورفی در علوم مهندسی معروف شد. در مورد بنیان‌گذار اصلی این موضوع اختلاف نظرات بسیاری وجود دارد که ما پرطرفدارترین آن را برایتان انتخاب کردیم. در سال ۱۹۴۹، در پایگاه نیروی هوایی ادواردز کالیفرنیا، سرگرد ادوارد مورفی (Edward Aloysius Murphy Jr.)، مهندس هوافضای پروژه آزمایش تحمل نیروی گرانش انسان در شرایطی خاص با طراحی‌های بسیار پیچیده و دقیق بود. همه چیز خوب پیش رفت تا آن‌که در یکی از مهم‌ترین بخش‌های آزمایشات این پروژه، یکی از دستیاران مورفی، به دلیل اشتباه در نحوه وصل کردن کابل‌ها، تمام زحمات او را به باد داد.

"مورفی در نظر خیلی از افراد، فردی با نگرش منفی به زندگی و از نظر سایرین، یک انسان واقع‌گرایانه است.قوانین مورفی: لبخند بزن، فردا روز بدتریِ…اولین‌بار قوانین مورفی در علوم مهندسی معروف شد"اولین بار در این‌جا بود که مورفی با گفتن: «اگر فقط یک راه برای اشتباه کردن وجود داشته باشد، این مرد قطعا همان راه را پیدا می‌کند.» در مورد دستیارش، معروف شد. نهایتا با آن‌که امکان تکرار آزمایش برای او وجود داشت، از انجام آن کناره‌گیری کرد.

در واقع شاید تنها جمله‌ای که با بار معنایی مثبت بتوان از میان گفته‌های مورفی یافت، این باشد: «اگر قرار باشد اتفاقی پیش بیاید، کاملا همانطور خواهد شد.» به مرور زمان بدشانسی‌ها، با عنوان قوانین مورفی به داخل فرهنگ عامیانه راه یافت. در ادامه ما برای شما تعدادی از معروف‌ترین آن‌ها را به طور خلاصه گردآوری کرده‌ایم. با ما همراه باشید و حتما خاطراتی را که با خواندن این قوانین برایتان تازه می‌شود، با ما به اشتراک بگذارید.

۱۵ مورد از معروف‌ترین قوانین مورفی:

دقیقا زمانی که نمی‌خواهید با کسی روبه‌رو شوید، او را کاملا از نزدیک ملاقات خواهید کرد.

اگر به نظر می‌رسد همه چیز در کارتان به خوبی پیش رفته، قطعا یک جای کار می‌لنگد.

هر چقدر اهمیت یک کار بالاتر باشد، همه چیز بدتر پیش خواهد رفت.

درست زمانی که در حین انجام کاری حسابی دستتان را کثیف کرده‌اید، بینی شما شروع به خاریدن خواهد کرد.

اگر عادت دارید در شروع روز کاری یک لیوان قهوه داغ بنوشید، حتما رئیستان از شما کاری خواهد خواست که پایان آن دقیقا تا سرد شدن قهوه‌تان طول خواهد کشید.

به محض خریدن یک کالا، حتی اگر روز‌ها به دنبال پیدا کردن آن با کم‌ترین قیمت ممکن شهر را گشته باشید، همان وسیله را با قیمت نازل‌تر در مغازه دیگری خواهید یافت.

اگر در حین صحبت با دوستانتان بگویید یک دستگاه کار نمی‌کند و بخواهید این موضوع را به آن‌ها ثابت کنید، آن دستگاه قطعا به درستی کار خواهد کرد.

شما همواره در آن قسمت از خیابان که حجم ترافیک بیشتر است قرار می‌گیرید.

همیشه بعد از امتحان، چیزی را که نمی‌دانستید به خاطر خواهید آورد.

اگر در شرایطی قرار گرفتید که از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنید، این وسایل همیشه دیرتر از موعد مقرر به ایستگاهی که در آن قرار دارید می‌رسند و اگر شما دیر رسیده باشید، قطعا راس ساعت حرکت کرده و رفته‌اند.

همیشه نقاطی از بدن دچار خارش می‌گردد که به دلایل مختلف، در آن لحظه دسترسی به آن نقطه ممکن نیست.

درست فردای روزی که علت دیر رسیدن به محل کارتان را به دروغ پنچر شدن لاستیک ماشینتان عنوان کرده‌اید، ماشینتان واقعا پنچر خواهد شد و دوباره دیر خواهید رسید.

هنگامی که مکان وسیله‌ای را از یاد برده‌اید، آن وسیله در آخرین نقطه‌ای که برای جست‌وجو گشته‌اید قرار دارد.

اگر برایتان پیش بیاید که کاملا اتفاقی یک شماره را اشتباه بگیرید، حتما آن طرف خط شماره را برمی‌دارد.

اگر چیزی از دستتان بیفتد، قطعا در دورترین و دشوارترین نقطه ممکن برای برداشتن آن قرار گرفته است.

منبع:دینو

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط