از ادعای تحریم انتخابات تا لشگرکشی نام‌ها برای ۱۴۰۰

از ادعای تحریم انتخابات تا لشگرکشی نام‌ها برای ۱۴۰۰
فردا
فردا - ۱۷ مهر ۱۳۹۹

خبرگزاری تسنیم: جریان اصلاحات در ماه‌های گذشته و بعد از انتخابات مجلس یازدهم، با بحران‌های تشکیلاتی و نظری مواجه بود. از یک سو شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان که از سال ۹۴، عالی ترین نهاد انتخاباتی این جریان بود با استعفای رئیس(محمدرضا عارف) و نائب‌رئیس(موسوی لاری) مواجه شد و ۹ ماه مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری خبری از کم و کیف فعالیت این تشکل نیست.

از طرف دیگر، برخی چهره‌های این جریان همچون صادق زیباکلام با سر دادن شعار "اصلاحات مرد" معتقدند اصلاحات به آن معنایی که عارف و سیدمحمد خاتمی داشتند مرده و محال ممکن است کسی به‌اعتبار آنها رأی بدهد!

نگاهی به مواضع و اظهارات اصلاح‌طلبان در ماه‌های گذشته نشان دهنده این است که آنها استراتژی مشخصی برای آینده ندارند یا هنوز راهبردی برای ۱۴۰۰ اتخاذ نکرده‌اند. این عدم راهبرد ناشی از اوضاع نابسامانی است که از بعد چند انتخابات و بویژه مواجه شدن با کارنامه منفی آقای روحانی رخ داد.

حضور چهره‌های غیر اصلاح‌طلب در لیست‌های انتخاباتی آنها، انشقاق در میان احزاب بر سر مشروعیت شورای عالی سیاست‌گذاری و خروج برخی چهره‌های اصلاح طلب از این شورا و حمایت از یک شخصیت با سابقه‌ی حضور در جمع راست سنتی(حسن روحانی) در، موجب شد تا آنها با بحران هویت مواجه شوند و نسل جدید اصلاح‌طلبان دقیقاً نداند که اصلاح طلب واقعی کیست و در اصلاح به‌دنبال چه هستند؟ مسئله‌ای که یک بار غلامحسین کرباسچی نیز بعد از شکست در انتخابات دوم اسفندماه به آن اذعان داشته و و در مناطره با تاجزاده می‌گوید "اصلاحاتی که از ۷۶ شروع کردید و مدام نام آن را می‌برید پس از ۲۳ سال بنشینید و بگویید؛ دقیقاً چه‌معنایی دارد... شما چه‌چیزی را می‌خواهید اصلاح کنید و چطور می‌خواهید اصلاح کنید؟!"

آنها از یک سو نه می‌توانند به‌دلیل افزایش روز افزون مشکلات اقتصادی و معیشتی و رکورد افزایش قیمت سکه و ارز و ناکامی دستگاه دیپلماسی، به حمایت از دولت بپردازند و نه از دیگر سو می‌توانند با چند مصاحبه یا انتقاد، بخواهند دکان دونبشی باز کنند و فاصله‌گذاری جعلی با دولت داشته باشند، چراکه زمانی آش حمایت از روحانی آنقدر شور بود که سعید حجاریان تئوریسین این جریان در مصاحبه‌ای جایگاه اصلاح‌طلبان را در حدّ دندانه‌های کلید روحانی تنزل داده بود: "اگر آقای روحانی محذوراتی دارد ما از ایشان مطالبه‌ای نداریم، بلکه به عنوان مشاورانی امین تجربیات خود را در اختیارشان قرار می‌دهیم. به قول معروف "مفتاح را دندانه شو"، حاضریم دندانه کلید ایشان باشیم."

محمدرضا خاتمی نیز اصلاح‌طلبان را تضمین روحانی دانسته و معتقد بود، " آنچه سبب می‌شود ما مطمئن باشیم که آقای روحانی در دولت دومش دولت بهتر و کارآمدتری از دولت اول خواهد داشت، اعتقاد و باور به خودمان است که می‌توانیم خواسته خودمان را محقق کنیم."

اینگونه حمایت‌های غلاظ و شداد اصلاح‌طلبان از روحانی موجب شده تا انتقادهای امروزشان در باور مردم ننشیند و حتی بهزاد نبوی شخصیت شناخته شده این جریان، نقدهای این روزهای هم حزبی‌های خود به روحانی را بیشتر سیاسی دانسته و معتقد است، اصلاح‌طلبانی که در این شرایط به دولت بابت مشکلات انتقاد می‌کنند، بیشتر به دنبال جدا کردن خرج خود از دولت، به امید کسب رأی در انتخابات بعدی‌اند، که اخلاقی نیست.

محمود واعظی رئیس‌دفتر روحانی هم درباره انتقاد اصلاح‌طلبان از دولت، با اشاره به اینکه از سال ۹۲ وزرا، استانداران و اعضای دولت از بین اصلاح‌طلبان انتخاب شده، نقد این جناح را نقد به دوستان خودشان دانسته و به تسنیم گفت "حداقل اگر مراعات بقیه اعضای دولت را نمی‌کنند مراعات حال رفقا و هم‌فکران خود را بکنند!"

این وضعیت برزخی اصلاح‌طلبان، ناشی از شکست در انتخابات مجلس و عملکرد دولت روحانی، موجب شد تا برخی از چهره‌های این جریان صحبت از عزلت‌گزینی و دوری از قدرت یا تحریم انتخابات کنند.

"خبرگزاری تسنیم: جریان اصلاحات در ماه‌های گذشته و بعد از انتخابات مجلس یازدهم، با بحران‌های تشکیلاتی و نظری مواجه بود"محمدرضا تاجیک از تئوریسین‌های این جریان چند روز مانده به انتخابات مجلس پیشنهاد داده بود "عاقلانه چندی از دیار قدرت رخت بربندند." و برخی دیگر از چهره‌های رادیکال این جریان هم سال گذشته دم از تحریم احتمالی انتخابات می‌‌زدند.

با این وجود، رفتارها و گفتارهای اصلاح‌طلبان نشان می‌دهد ایده دوری از قدرت یا تحریم انتخابات چندان هم جدی نیست و عطش دستیابی به قدرت، موجب شده تا آنها همچنان متناقض سخن بگویند.

سعید حجاریان که در انتخابات مجلس صحبت از حضور مشروط کرده بود، این روزها با چرخش در مواضع پیشین خود، از لزوم ماندن در قدرت صحبت می‌کند و در یادداشت اخیر خود معتقد است باید تلاش کنیم ضمن آنکه پایی در میان مردم داریم، پایی درون قدرت باز کنیم.

این آشفتگی در اظهارات و سیاست‌های اصلاح‌طلبان، در حوزه مصادیق کاندیداها نیز رسوخ کرده است و در این عرصه نیز از رادیکال‌ترین افراد تا میانه‌روها را در برمی‌گیرد.

حزب اتحاد ملت از احزاب طیف تندروی اصلاح‌طلبان گزینه‌هایی همچون محمدرضا خاتمی، مصطفی معین، محسن صفایی فراهانی و در اولویت بعدی، عباس آخوندی و محمدرضا ظفرقندی را مدنظر دارد.

محمدرضا عارف که از ریاست شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح طلبان استعفا داده، حضور خود در انتخابات ۱۴۰۰ را به احساس تکلیف مشروط کرده و گفته اگر لازم بدانم راحت به میدان می‌آیم. در کنار نام عارف، شخصیت‌هایی همچون محمدجواد ظریف، مسعود پزشکیان و صادق خرازی نیز گزینه‌های بالقوه برای حضور در ۱۴۰۰ هستند.

فهرست اصلاح‌طلبانی که احتمالا وارد عرصه انتخابات شوند نشان می‌دهد که به‌رغم اینکه برخی اصلاح‌طلبان ادعا می‌کنند انتخابات آزاد نیست یا انتخابات را تحریم کنیم، اسب خود را برای حضور در انتخابات زین کرده‌اند اما چالش هایی که آنها را برای دور ماندن از قدرت به فکر وامی‌داشت همچنان پابرجاست.

اینکه چگونه می‌توانند از زیر بار حمایت از روحانی شانه خالی کنند یا اختلافات درونی خود را برای رسیدن به یک کاندیدای واحد در انتخابات ریاست‌جمهوری یا لیستی مشترک در انتخابات شوراها حل و فصل کنند، سوالی است که تاکنون کسی جواب مشخصی به آن نداده است. مسئله‌ای که نشان می‌دهد مشکل این جناح برای ادامه حیات سیاسی خود داشتن کاندیدای اختصاصی یا تشکیلاتی مانند شورای سیاست‌گذاری نیست، بلکه نیازمند بازنگری در مانیفست خود و بازتعریف اصلاح‌طلبی هستند تا هم مانع از سوءاستفاده رادیکال‌ها و تندروها از این جریان شوند و هم سودای فرصت‌طلبی را بتوانند کنار بگذارند.

منابع خبر

اخبار مرتبط