جاسوسان سینمای ایران

جام جم - ۱۹ مرداد ۱۴۰۲

یکی از نخستین اقدامات در آن مقطع برای برون رفت از کرختی و انفعال سینمای ایران، ساخت فیلم «دست شیطان» به کارگردانی حسین زندباف بود که به دلیل توجه به ژانر و نیاز تماشاگر، در حد و اندازه خودش به کامیابی رسید و راه را برای فعالیت سینما و تولیدات دیگر سینمای بدنه و تجاری باز کرد.

از دست شیطان به عنوان نخستین فیلم جاسوسی سینمای ایران نام می‌برند اما حتی موفقیت فیلم در اکران هم باعث نشد فیلم‌های جاسوسی در سینمای ما پا بگیرند و به تولید انبوه برسند. به بهانه پخش فیلم دست شیطان در ساعت ۱۳ و ۱۵ دقیقه جمعه ۲۰ مرداد از شبکه پنج سیما ضمن بررسی نکاتی درباره این اثر، برخی فیلم‌های دیگر جاسوسی سینمای ایران را مرور کرده‌ایم. 

سال ۶۰ یکی از سال‌های ملتهب و پرهیاهوی تاریخ معاصر ایران بود و دشمنان شکست خورده، از هر دری برای ضربه زدن به انقلاب و نوپا استفاده کردند. ترور برخی از مهم‌ترین شخصیت‌های انقلابی به دست گروهک‌های منافقین و تروریست‌های دیگر، آزمونی جدی برای پایداری انقلاب و انقلابیون بود. فیلم دست شیطان که فیلمبرداری آن از آبان سال ۵۹ آغاز و سال ۶۰ آماده نمایش شد، در یک بزنگاه تاریخی، حساس و ملتهب اعلام حضور کرد و از این منظر نیازمند توجه و تحلیل بیشتر است. لازم بود تا در قالب یک فیلم داستانی و سینمایی، تحرکات ضدانقلابی دشمن و فعالیت‌های جاسوسی، خرابکارانه و جتایتکارانه دشمنان و در راس آنها آمریکا و خیانت وطن‌فروشان، به تصویر کشیده شود.

"ترور برخی از مهم‌ترین شخصیت‌های انقلابی به دست گروهک‌های منافقین و تروریست‌های دیگر، آزمونی جدی برای پایداری انقلاب و انقلابیون بود"دراین میان چه فضایی بهتر و مستعدتر از فیلم‌های جاسوسی با چاشنی سینمای ماجراجویانه و حادثه‌ای. 
     
حضور در بزنگاه تاریخی
آنطور که جمال امید در جلددوم کتاب تاریخ سینمای ایران به آن اشاره می‌کند، دست شیطان ابتدا در نخستین جشنواره فیلم جمهوری اسلامی ایران یعنی «میلاد» به نمایش در می‌آید و به سبب بافت پرتحرک و هیجان‌انگیزش مورد اقبال تماشاگران فستیوال قرار می‌گیرد اما نظر منتقدان مغایر این پسند است. با این حال فارغ از امتیازات متنی و فرامتنی فیلم و انطباق با اوضاع و احوال روز کشور، همان موانع و چالش‌هایی که در همه سال‌های سینمای ایران دست‌اندازی جدی در مسیر تولید و نمایش فیلم‌های جاسوسی، امنیتی و اطلاعاتی بود و کماکان هست و همین مساله تعداد تولیدات را انگشت شمار کرده است، دامن نخستین فیلم در این زمینه را هم گرفت. حسین زندباف در گفت‌و‌گویی که با جمال امید داشت، به توقیف‌ها و توقف‌های پیاپی دست شیطان در اوایل اکران اشاره می‌کند. فیلم گرچه برخلاف سنت رایج سینمای ایران پیش از تهران در شهرستان‌ها به نمایش درمی‌آید و نوید اتفاقات خوبی را می‌دهد اما در گام‌های اول، اوضاع چندان خوب پیش نمی‌رود. زندباف در این زمینه می‌گوید: « فیلم پس از پنج روز نمایش در مشهد توقیف می‌شود، در ابتدای نمایش در اصفهان مشکل پیش می‌آید اما بعدا بدون وقفه ادامه پیدا می‌کند، روز اول نمایش در رشت توقیف می‌شود اما بعدا اجازه نمایش پیدا می‌کند، در شیراز نمایش فیلم در شرایطی متوقف می‌شود که نمایش فیلم هندی با کلیه صحنه‌های رقص و آوازش بدون مشکل روی پرده است! در گرگان پس از روز اول نمایش، فیلم توقیف اما در فاصله کوتاهی نمایشش بلامانع اعلام می‌شود.

اگر در شهرستانی نمایش فیلم بدون اشکال پیش می‌رفت، تعجب می‌کردیم!»

شاید کمی بدبینانه باشد اما هیچ بعید نیست در کنار اوضاع ملتهب و ناآرامی‌های سال ۶۰ و تحرکات دشمن و عناصر ضدانقلاب، نظر و نقدهای منفی منتقدان هم سهمی در این توقیف و توقف‌ها ایجاد کرده باشد. البته نه بصورت مستقیم و از روی آگاهی و تعمد بلکه نقدهای منفی منتقدان شاخک‌های نظارتی را هم تیز کرده باشد تا آنها هم نسبت به دست شیطان موضع بگیرند. دامنه نقدهای منفی منتقدان از زمان رونمایی از فیلم در جشنواره میلاد تا اکران عمومی فیلم حتی باعث شد اداره کل نظارت و نمایش درباره دست شیطان تجدیدنظر کند و حتی باعث حذف برخی صحنه‌های فیلم حین نمایش شود.  اما بخش روشن ماجرا، استقبال خوب تماشاگران از فیلم بود. دست شیطان که در تهران از ۴ آذر ۶۰ در سینماهایی چون شهر تماشا، میامی، حافظ، پیوند، تیسفون، ژاله، نادر و توسکا به نمایش درآمد، فروش خوبی در گیشه داشت و حتی به دفعات پروانه نمایش آن تمدید شد.

"فیلم دست شیطان که فیلمبرداری آن از آبان سال ۵۹ آغاز و سال ۶۰ آماده نمایش شد، در یک بزنگاه تاریخی، حساس و ملتهب اعلام حضور کرد و از این منظر نیازمند توجه و تحلیل بیشتر است"  قاعدتا چنین اقبال و استقبالی از یک فیلم جاسوسی باید به الگویی برای تولید فیلم‌های بیشتر و بهتر تبدیل می‌شد اما سایه نقد منتقدان و اوضاع ملتهب سیاسی و اجتماعی کشور و حساسیت‌های نهادهای نظارتی روی چنین فیلم‌ها و مضامینی، سنگین‌تر بود که باعث شد بسیاری از فیلمسازان قید این مخاطرات و ملاحظات را بزنند و اصلا سراغ ساخت فیلم‌های جاسوسی، امنیتی و اطلاعاتی نروند.  
   
 دلایل موفقیت فیلم
حسین زندباف را بیشتر به عنوان تدوینگر و تهیه‌کننده می‌شناسیم اما او چند فیلم را هم کارگردانی کرده است از جمله همین دست شیطان که از قضا نخستین فیلمی بود که در مقام کارگردان ساخت. زندباف که خود تدوین فیلمش را برعهده داشت، فارغ از برخی کم و کاستی‌ها و ضعف در اجرا، در کل روایت جذاب، پرتعلیق و هیجان‌انگیزی از داستانی جاسوسی دارد. او همچنین به عنوان تدوینگر، ریتم و ضرباهنگ را هم به خوبی ایجاد و در طول روایت حفظ و مخاطب را تا پایان با خود همراه می‌کند.  دست شیطان، سراغ قصه‌ای بعد از ماجرای طبس و عدم توفیق نظامی آمریکا برای نجات گروگان‌های سفارتخانه می‌رود، جایی که جاسوسی به عنوان عکاس وارد پایتخت می‌شود تا محل اسکان گروگان‌ها را که به شهرهای اطراف پایتخت منتقل شده‌اند، شناسایی و به «سازمان سیا» گزارش کند.

گروهی از مأموران امنیتی رد جاسوس را می‌گیرند و او را تحت تعقیب و مراقبت قرار می‌دهند. مأموران به بخشی از اسناد و مدارک جاسوسی دشمن دست می‌یابند. یکی از مدارک اسلایدی است که روی آن نوشته شده است: «زمان پیروزی» و زیر آن سه نقطه سفید وجود دارد که اتصال آنها حرف ۷ را تشکیل می‌دهد. بررسی اسلاید مأموران را به این نتیجه می‌رساند که آن سه نقطه اماکنی هستند که جاسوس باید در آنها عملیات خرابکارانه انجام دهد. تعقیب و گریز ادامه می‌یابد و جاسوس، که تعدادی از مأموران را از پا درآورده است، قبل از عبور از مرز کشته می‌شود.فیلم به سبک فیلم‌های آمریکایی و اروپایی جاسوسی، پیش از تیتراژ میخش را محکم می‌کوبد و جاسوس ایرانی سیا را در فرودگاه به مخاطب نشان می‌دهد.

"لازم بود تا در قالب یک فیلم داستانی و سینمایی، تحرکات ضدانقلابی دشمن و فعالیت‌های جاسوسی، خرابکارانه و جتایتکارانه دشمنان و در راس آنها آمریکا و خیانت وطن‌فروشان، به تصویر کشیده شود"حتی ماموران به سرپرستی محمدعلی کشاورز را هم می‌بینیم که همه چیز را زیرنظر دارند و راننده جاسوسان را با یکی از ماموران عوض می‌کنند تا او جاسوس را از فرودگاه سوار ماشین کند. اما جاسوس کارکشته است، متوجه هویت واقعی راننده می‌شود و او را هدف گلوله قرار می‌دهد و از ماشین به بیرون می‌پرد و فرار می‌کند. درحالی که فکر می‌کنیم وقتی ماموران اینقدر به جاسوس نزدیک هستند و دائما او را رصد می‌کنند، در ادامه چه داستانی برای روایت وجود خواهد داشت؟ اما فیلمنامه نادر ابراهیمی، داستان‌نویس سرشناس که البته با فیلمنامه و کارگردانی هم بیگانه نبود و قبل از دست شیطان، سریال مشهور آتش بدون دود را ساخته بود، جز‌ئیات و مسیر پرپیچ و خمی دارد که در بخش‌هایی باعث غافلگیری مخاطب می‌شود. تازه بعد از این‌که جاسوس، مامور (راننده) را هدف قرار می‌دهد، عنوان بندی آغاز می‌شود و ما دستی با دستکش سیاه چرمی می‌بینیم که با اسلحه‌ای شلیک می‌کند. دستی که همان دست شیطان است که بصورت تمثیلی اشاره به دخالت‌های همیشگی شیطان بزرگ، آمریکا دارد.

 
     
بازیگران نامدار 
حضور چهره‌های شناخته شده‌ای چون محمدعلی کشاورز، هادی اسلامی، کیومرث ملک‌مطیعی، حسین خانی‌بیک و عنایت‌ا... شفیعی، از جمله دلایل موفقیت فیلم است، به ویژه حضور اسلامی که نقش مغز متفکر گروه امنیتی، اطلاعاتی و ضدجاسوسی را دارد و در قصه میدان‌داری می‌کند. محمدعلی کشاورز در اوایل فیلم که برای دعوت دوباره اسلامی به همکاری سراغ او رفته، دیالوگ جالب و درعین حال مهمی می‌گوید که نسبتی مستقیم با عنوان و فضا و مضمون قصه دارد: «تو خودت خوب می‌دونی اگه آمریکایی‌ها در دنیا هیچ کاری رو بلد نباشند، جاسوسی رو خیلی خیلی خوب بلدند، تو این کار واقعا استادند.» البته کشاورز در ادامه با گفتن جمله «ما از پسشون برنمیایم.» از این مقابله اظهارناامیدی می‌کند اما دیالوگ اسلامی روایتگر آن‌سوی جبهه و بیانگر رصد اطلاعاتی و روحیه انقلابی برای شکست خائنان و دشمنان است: «(از پسشون) برمیایم خیلی خوب هم برمیایم.»   این اسلامی است که باوجود شهادت برخی از ماموران در طول قصه به دست جاسوس (همان دست شیطان) در تعقیب و گریزی اکشن، جاسوس را در حال فرار از کشور گرفتار می‌کند تا درنهایت با شلیک همکارش از پادرآید. در پایان جاسوس که روی تپه‌ای مورداصابت گلوله قرار گرفته، پاهایش در هوا به شکل حرف v به نشانه کلمه پیروزی معلق می‌ماند. دوربین همینجا ثابت می‌ماند (فیکس فریم) و نریشن هادی اسلامی (با صدای منوچهر اسماعیلی) اسم رمز جاسوسان در فیلم (زمان پیروزی) را به این شکل تعبیر و تفسیر می کند: «زمان پیروزی اما نه برای تو و اربابات، برای ما.

"حسین زندباف در گفت‌و‌گویی که با جمال امید داشت، به توقیف‌ها و توقف‌های پیاپی دست شیطان در اوایل اکران اشاره می‌کند"من فقط یه چیزو خیلی دلم می‌خواد بدونم، دلم می‌خواد بدونم یه آدم هرچقدرم کثیف و رذل باشه، هرچقدرم فاسد و نجس باشه، چطور می‌تونه به مردمش خیانت کنه. چطور می‌تونه؟» این همه گفتیم اما نباید از بازی خوب آرش تاج تهرانی بازیگر نقش جاسوس آمریکا در فیلم دست شیطان بگذریم. او با صداپیشگی سعید مظفری از شروع تا پایان فیلم، باعث زحمت گروه ماموران می‌شود و همه عملیات و ماموریت‌های امنیتی، اطلاعاتی و ضدجاسوسی فیلم، ماجراجویی‌ها و صحنه‌های اکشن و تعقیب و گریز قصه وامدار حضور او به عنوان نقش منفی و ضدقهرمان فیلم است. او در این زمینه حکم کاپیتان جاسوس‌های سینمای ایران را دارد و از این نظر باید برای تاج تهرانی ارزش و جایگاهی تاریخی قائل باشیم. 

ویژگی فیلم‌های جاسوسی
یکی از شکل‌های آثار جاسوسی در تریلر و درام‌های سیاسی است و جدال سیاستمداران و جنگ قدرت، در جاهایی ایجاب می‌کند طرفین به جاسوسی و کسب اطلاعات بدون اجازه رو بیاورند. عمدتا این فضا در بستر منافع و امنیت ملی و در سطح بین‌المللی رخ می‌دهد و طبیعتا جاسوسی هم ابعادی گسترده و پیچیده‌تر پیدا می‌کند.

در شکل دیگر از تریلرهای سیاسی هم جاسوسی در مقیاس کوچک‌تر حرکت می‌کند و مسائل و منافع شخصی، می‌تواند مستعد درامی جاسوسی باشد. در فیلم‌های جاسوسی آنچه حرف اول را می‌زند جنبه‌های معمایی قصه و نفوذ جاسوس به سیستم یا شخص دارای اطلاعات حیاتی، فرآیند نفسگیر و ملتهبی است که تماشاگر را تا پایان با خود همراه می‌کند. هرکدام از روش‌های عیان یا مخفی بودن هویت جاسوس در این فیلم‌ها، مسیری جذاب پیش روی مخاطب قرار می‌دهد و هیجان ناشی از آنها تماشاگر را تا پایان با خود همراه می‌کند. بنابراین هیجان و تعلیق از مهم‌ترین عناصر ذاتی و اولیه فیلم‌های موسوم به جاسوسی است و شخصیت‌پردازی، گره‌افکنی و گره‌گشایی‌ها در فیلمنامه نقشی مهم در موفقیت بیشتر این آثار دارد. گاهی هم جاسوس‌بازی، به تعقیب و گریزی محسوس و فیزیکی‌تر منجر می‌شود.

"فیلم گرچه برخلاف سنت رایج سینمای ایران پیش از تهران در شهرستان‌ها به نمایش درمی‌آید و نوید اتفاقات خوبی را می‌دهد اما در گام‌های اول، اوضاع چندان خوب پیش نمی‌رود"این مسیر اغلب در فیلم‌های ژانر اکشن اتفاق می‌افتد و جاسوس به جز هوش و جسارت و دانش جاسوسی و دریافت سریع و به موقع اطلاعات، باید توانایی و مهارت بدنی هم داشته‌باشد تا به محض لو رفتن یا احتمال دستگیری و مرگ، در چشم به هم زدنی خود را از مهلکه برهاند یا در صورت گرفتاری، یک تنه با فرد یا جماعتی طرف حساب شود. از آنجا که روش‌های جاسوسی و بحث‌های اطلاعاتی و امنیتی، گسترده، پیچیده و متفاوت است، فیلم‌های جاسوسی هم می‌توانند بسیار متنوع باشند. ضمن این‌که فیلم‌ها در این زمینه با اقتضائات زمانه هم پیش می‌روند، برای همین در فیلم‌های جاسوسی این سال‌ها، فارغ از جاسوسی به روش‌های کلاسیک و دستبرد فیزیکی اطلاعات و اسناد، جاسوسی اینترنتی و فعالیت‌های هکری هم حضوری جدی‌تر در فیلم‌های جاسوسی دارد.

بعضی از جاسوس‌های سینمای ایران

۱- ماجرای نیمروز
کارگردان: محمدحسین مهدویان
جاسوس: مهدی پاکدل، حسین مهری

۲- ماجرای نیمروز۲؛ رد خون
کارگردان: محمدحسین مهدویان
جاسوس: امیراحمد قزوینی

۳- قلاده‌های طلا
کارگردان: ابوالقاسم طالبی
جاسوس: علیرام نورایی

۴- روباه
کارگردان: بهروز افخمی
جاسوس: جلال فاطمی

۵- امکان مینا
کارگردان: کمال تبریزی
جاسوس: مینا ساداتی

۶- ضد
کارگردان: امیرعباس ربیعی
جاسوس: مهدی نصرتی

۷- لباس شخصی
کارگردان: امیرعباس ربیعی
جاسوس: کاراکتر ناخدا بهرام افضلی

۸- ابلیس
کارگردان: احمدرضا درویش
جاسوس: خسرو شکیبایی

۹- حرفه‌ای
کارگردان: اسماعیل فلاح‌پور
جاسوس: چنگیز وثوقی

منابع خبر

اخبار مرتبط

رادیو زمانه - ۲۱ شهریور ۱۴۰۱
خبرگزاری دانشجو - ۷ آبان ۱۴۰۱
فردا - ۲۳ فروردین ۱۳۹۹
رادیو زمانه - ۲۲ فروردین ۱۴۰۲
رادیو زمانه - ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
جام جم - ۱۹ مرداد ۱۴۰۲