از مدیران فوتبالی "بله قربان‌گو" تا سرمایه‌سوزی در خوزستان

از مدیران فوتبالی "بله قربان‌گو" تا سرمایه‌سوزی در خوزستان
ایسنا
ایسنا - ۲۶ تیر ۱۴۰۲



ایسنا/خوزستان "خوزستان مهد فوتبال ایران است"؛ جمله ای که هنوز بر سر زبان اهالی فوتبال است ولی واقعیت این است که فوتبال خوزستان رو به افول رفته و با روزهای خوب گذشته که همراه با حضور چندین فوتبالیست این استان در تیم ملی بود و در فوتبال ایران آقایی می کرد، فاصله بسیاری گرفته است.

فراز و نشیب فوتبال خوزستان دلایل متعددی دارد که خبرگزاری ایسنا با برگزاری میزگردی در همین زمینه به بررسی این مهم پرداخته است؛ در این میزگرد ضمن اشاره به مدیرانی که بدون در نظر گرفتن شایستگی بر صندلی مدیریت نشانده می شوند، نبود تفکر و تدبیر لازم در همین مدیران برای برنامه ریزی جهت پرورش بازیکن در رده سنی پایه و تزریق آن به تیم بزرگسالان و سردرگمی در تصمیم گیری از جمله موارد تاثیرگذار در حرکت آسانسوری باشگاه های خوزستانی در سال های اخیر عنوان شد تا علی رغم هواداران زیادی که فوتبال در استان خوزستان دارد، نگرانی و انتقادات نیز نسبت به وضعیت تیم های فوتبالی در این استان روز به روز بیشتر شود. در این میزگرد راهکارها برای احیای فوتبال خوزستان نیز مطرح شد.

متن این میزگرد را در ادامه می خوانید.

کمرنگ شدن بومی‌گرایی

حسن سالمی از پیشکسوتان فوتبال خوزستان و مدرس فیفا با بیان این که فوتبال کنونی ما فقط اسمش فوتبال است، اظهارکرد: تنها شمایلی از فوتبال واقعی در فوتبال خوزستان به اجرا درمی‌آید و این هم به دلیل این است که خوزستان از بومی‌گرایی در فوتبال فاصله گرفته است. سال‌ها تأکید داشتیم که باید به مقوله بومی‌گرایی با توجه به استعدادهای نابی که در استان خوزستان وجود دارد توجه شود تا وقتی یک مربی به استان خوزستان می‌آید و طبیعتاً اقدام به انتخاب بازیکنان غیربومی دارد، زمانی که از آن باشگاه می‌رود آن تیم به یکباره خالی نشود که در نهایت نیز دود آن به چشم فوتبال خوزستان برود.

وی ادامه داد: ما دائماً از بومی‌گرایی حرف می‌زنیم اما بعد در تیم‌های لیگ برتری و حتی لیگ یکی کمتر شاهد استفاده از استعدادها و نخبه‌های فوتبالی خوزستان هستیم و شاید این نیز به دلیل عدم توجه لازم به فوتبال در رده سنی پایه در استان خوزستان باشد؛ در همین زمینه من اگر مسئولیتی در این فوتبال داشتم، فوتبال خوزستان را یکی، دو سال به حالت تعلیق درمی‌آوردم و در این مدت اقدام به الگوپذیری از باشگاه‌های بزرگ دنیا می‌کردم. در آکادمی‌های بزرگ دنیا بهترین و بزرگ‌ترین مربیان به عنوان مربیان پایه انتخاب می‌شوند و آیا در آکادمی‌های خوزستان چنین اقداماتی انجام می‌شود که نتیجه آن در نهایت کمک به تیم‌های لیگ برتری و لیگ یکی باشد؟ چرا نباید از افراد باسابقه و باتجربه در فوتبال خوزستان به عنوان استعدادیاب استفاده شود.

"به هر حال ایده من این است که باید برای احیای فوتبال خوزستان استعدادیاب‌ها انتخاب و با تعیین مسئولیت و نحوه کار به شناسایی جوانان و نوجوانان مستعد در این رشته بپردازیم"چرا با آگاهی از وجود استعداد در شهرهای مختلف استان خوزستان نباید استعدادیاب‌ها در این مناطق حاضر شوند و نخبه‌ها را شناسایی کنند؟

راه حلی برای احیای فوتبال خوزستان

این پیشکسوت افزود: ما اکنون در فوتبال خوزستان با رویش قارچی مدارس فوتبال مواجه هستیم و نکته جالب این است که به دلیل نبود تفکر و تدبیر پشت این مدارس فوتبال هیچ چیزی عاید فوتبال استان نمی‌شود. به هر حال ایده من این است که باید برای احیای فوتبال خوزستان استعدادیاب‌ها انتخاب و با تعیین مسئولیت و نحوه کار به شناسایی جوانان و نوجوانان مستعد در این رشته بپردازیم. چرا باید تیم فولاد خوزستان با داشتن یک آکادمی مجهز بازیکنان غیربومی را به خدمت بگیرد، آن هم وقتی که سال هاست فریاد می‌زنیم که باید بومی‌گرایی شود و نکته قابل تأمل این است که علی‌رغم هزینه‌هایی که در این آکادمی می‌شود، هیچ بازدهی ندارد زیرا بازدهی جایی خود را نشان می‌دهد که شاهد حضور حداکثری بازیکنان بومی آکادمی در تیم بزرگسالان به عنوان ویترین این باشگاه باشیم.

وی بیان کرد: درد این است که در باشگاه‌های فوتبال خوزستان دائماً شاهد دور باطل هستیم. دور باطلی که باعث می‌شود به اهدافی چون بومی‌گرایی نرسیم و با فرار سرمایه‌ها مواجه باشیم. مثل اتفاقاتی که هر فصل با تغییر و تحولات در هیات مدیره باشگاه صنعت نفت آبادان شاهد هستیم، در حالی که باید طی یک برنامه‌ریزی بلندمدت برای بازیکن، مربی و تیم‌مان طرح داشته باشیم.

همچنین گاهی مواقع در فوتبال خوزستان در بحث تیم‌های پایه باشگاه انتخاب‌هایی صورت می‌گیرد که نشان از تحمیل شدن سرمربی به آن تیم است. موضوعی که خودبه‌خود به فوتبال خوزستان ضربه زده و باعث سرمایه سوزی می شود. فوتبال خوزستان برای احیا باید ابتدا در رده‌های سنی پایه به وضعیت مناسبی برسد.

سالمی گفت: چرا باید در حالی که در گذشته خوزستان نفرات زیادی در ترکیب تیم‌های ملی پایه داشت، اکنون باید شاهد تک‌نفرات در تیم‌های ملی باشیم؟ چرا دیگر نباید مبعلی‌ها، بداوی‌ها و کعبی‌ها را در تیم ملی نداشته باشیم و چرا باید این همه احساس خلاء کنیم؟ باشگاه‌ها باید ضعف فعلی را بپذیرند و اگر هم استعدادیابی صورت می‌گیرد فرمالیته نباشد و کار بنیادی و اساسی صورت بگیرد. این همه کلاس‌های مربیگری در استان خوزستان برگزار می‌شود، مربیانی که می‌توانند به عنوان استعدادیاب به رشد و بازگشت این فوتبال به روزهای اوج خود کمک کنند.

دلایل عدول فوتبال خوزستان

علی پارسا دیگر پیشکسوت فوتبال خوزستان نیز اظهارکرد: من معتقدم در بحث ساختن یک بسته فوتبالی مناسب، مدیریت اجرا بسیار مهم است. به نظر من کمرنگ شدن و عدول فوتبال خوزستان دلایل مختلفی دارد و از دلایل عمده آن نبود افراد شایسته در رأس مدیریت باشگاه‌ها است.

"دور باطلی که باعث می‌شود به اهدافی چون بومی‌گرایی نرسیم و با فرار سرمایه‌ها مواجه باشیم"ضمن اینکه دلالی در فوتبال بخش آسیب‌زا به این رشته است. همچنین نکته مهم در افت فوتبال در استانی که علاقه‌مندان بسیاری به این رشته وجود دارد، محدود کردن فضاهای فیزیکال بوده و بعد هم انتظار داریم با چنین اقداماتی فوتبالیست ما رشد کند. پس باید دید آیا نگاه در فوتبال خوزستان یک نگاه تعاملی بوده است و آیا در استخراج سرمایه‌ها آن‌طور که باید اقدام کرده‌ایم و آیا نوآوری برای احیا و کشف استعدادها برای تزریق در سال‌های آینده به تیم‌های بزرگسالان استان در لیگ‌ برتر و لیگ یک داشته‌ایم؟ پس در ابتدای امر باید بتوانیم به جواب این سؤال‌ها برسیم که آن مدیرانی که در رأس کار هستند برای این فوتبال چه کرده‌اند؟

فوتبال خوزستان بدون نقشه راه

وی افزود: مهم‌تر از همه این است که آیا برای فوتبال خوزستان نقشه راهی تدوین شده است؟ نقشه‌ای که اگر وجود نداشته باشد این فوتبال به بیراهه می‌رود و آینده خوبی را نمی‌توان متصور بود. من معتقدم به دلیل نبود همین نقشه راه، شایستگی خیلی از مسائل را در فوتبال خوزستان از دست داده‌ایم زیرا برنامه نداشته‌ایم و تدبیری برای پرداختن به وضعیت فوتبال در این سال‌ها وجود نداشته است. البته اینکه فوتبال خوزستان دچار چنین افتی شده است صرفاً به خاطر نوع مدیریت‌ها نیست و می‌توان آن را در علل دیگر هم جست‌وجو کرد.

دلایلی که باعث می‌شود دیگر ما صفر ایران‌پاک و مظلومی‌ها را در فوتبال خوزستان نبینیم. نباید فراموش کنیم که ورزش یک پدیده اجتماعی زایش‌زا است که ما در این بخش نیز در استان خوزستان درمانده‌ایم و اگر قرار است برای احیای فوتبال در خوزستان کاری شود نیازمند برنامه‌محوری هستیم تا عزت فوتبال خوزستان حفظ شود.

بومی‌گرایی بله یا خیر؟

مسعود رضائیان از مدیران با تجربه فوتبال ایران با تاکید بر این که بحث بومی‌گرایی را دلیل پیشرفت یا پسرفت فوتبال خوزستان نمی‌دانم، عنوان کرد: البته من بومی‌گرایی را برای تیم‌هایی که پول ندارند خوب می‌دانم، برای تیم‌هایی که بر اساس آزمون و خطا می‌خواهند پیش بروند. بنابراین حق تیم‌های ثروتمند و پولدار که همه منابع مالی را در اختیار دارند مثل منچسترسیتی، رئال مادرید و بارسلونا این است که نگاهی به بومی‌گرایی نداشته باشند. البته نگاه آن ها به آکادمی و بازیکن سازی نیز است. به هر حال برای تیم‌هایی که پول ندارند بهترین راه‌حل این است که از منابع و آکادمی داخلی خودشان استفاده کنند، پس یکی از راه‌حل‌هایی که می‌تواند به فوتبال خوزستان کمک کند تا از این برزخ خارج شود، داشتن آکادمی است، البته نه چیزی که در شرایط فعلی اسم آن را آکادمی گذاشته‌ایم.

"مثل اتفاقاتی که هر فصل با تغییر و تحولات در هیات مدیره باشگاه صنعت نفت آبادان شاهد هستیم، در حالی که باید طی یک برنامه‌ریزی بلندمدت برای بازیکن، مربی و تیم‌مان طرح داشته باشیم"یعنی باید آکادمی واقعی فوتبال داشته باشیم.

فوتبال خوزستان مدرسه ای حتی بدون تابلوی سیاه گچی

وی عنوان کرد: همه آکادمی‌های دنیا به صورت مشترک یکسری ویژگی‌ها دارند و آیا ما همه این ویژگی‌ها را در آکادمی‌هایمان داریم؟ که باید بگویم خیر. هر آکادمی به ویژگی‌هایی که به آن‌ها اشاره می‌کنم نیاز دارد؛ اینکه فرآیندهای مربوط به استعدادیابی، انتخاب، پرورش و توسعه بازیکن را داشته باشد و ما در استان خوزستان مشکل بزرگ‌مان در قدم اول یعنی استعدادیابی است. استعدادیاب‌ها بعضا وقتی برای استعدادیابی می‌روند، وقتی فوتبالیستی را می‌بینند که دریبل می‌زند او را انتخاب می‌کنند، در حالی که ممکن است در باشگاهی مثل منچسترسیتی اصلاً به این مقوله توجه نشود. آن‌ها به این نگاه می‌کنند که قد و قامت این استعداد و سرعت و توانش چقدر است و بعد پیش‌بینی می‌کنند که این فوتبالیست قرار است ۴ یا ۸ سال دیگر کجا باشد؟ قبلاً یکی از مربیان خارجی در تیم‌های پایه فوتبال خوزستان یک استعداد ۱۴ ساله را که از نظر ما برای دروازه‌بانی بسیار خوب بود، اعلام کرد که نمی‌خواهد که تعجب کردیم و دلیلش این بود که می‌گفت این بازیکن حدود دو سال است که در آکادمی فعالیت دارد اما متوسط رشد او وقتی ۲۰ ساله می‌شود یک متر و ۷۰ سانت خواهد بود و برای ایستادن در دروازه مناسب نیست.

رضاییان گفت: پس من معتقدم در تمام فرایندهای مربوط به استعدادیابی ایراد داریم. ضمن اینکه فراموش نکنیم برای پرداختن بهتر و بیشتر به فوتبال خوزستان زیرساخت بسیار اهمیت دارد و شرایط فعلی ما در فوتبال خوزستان به این صورت است که مدرسه داریم اما حتی یک تابلو سیاه گچی هم نداریم.

پس وقتی در فوتبال خوزستان یک جای مسطح برای فوتبال بازی کردن و آموزش نداریم، قرار است چه چیزی را به این فوتبالیست آموزش دهیم؟ از همه مهم‌تر باید اجازه دهیم این فوتبال برای همه باشد که فعلا این طور به نظر نمی رسد. اصلا بحث من این است که آیا آکادمی‌های ما توانستند اصول اولیه را که خیلی از آکادمی‌های دنیا به آن اعتقاد و باور دارند، داشته باشند. نکته مهم دیگر این است که ما در این جا یک گذشته خوبمان را ملاک قرار داده‌ایم و چون آن را اکنون نداریم فقط دنبال آن هستیم. در صورتی که شرایط به وجود آمدن آن گذشته را در حال حاضر نداریم. ضمن این که متأسفانه اکنون همه پدر و مادرها می‌خواهند فرزندشان مسی شود اما هیچ کس نمی‌گوید که فرزندم را وارد یک آکادمی کردم که به صورت سالم بازی کند و لذت ببرد.

کار در دست مدیران نابلد

سیاوش بختیاری‌زاده اولین کاپیتان تیم فوتبال فولاد خوزستان و از پیشکسوتان خوزستان نیز اظهارکرد: دهه ۶۰ یک دهه برتر برای فوتبال خوزستان است که این برتری هم به مدیریت خوب مرحوم رستم‌منش در آن برهه برمی‌گردد و این را عنوان کردم که بگویم مشکل ما در فوتبال خوزستان این است که باید در تمام بخش‌ها کار به کاردان سپرده شود، در حالی که در سال های اخیر شاهد بوده ایم کار در باشگاه ها در دست کاردان ها نبوده است؛ مدیران خوبی در استان خوزستان داریم اما بعد کار به دست مدیرانی می‌افتد که مدیریت را بلد نیستند و یا مجبور هستیم در رأس باشگاه‌ها از مدیران غیربومی استفاده کنیم.

"همچنین گاهی مواقع در فوتبال خوزستان در بحث تیم‌های پایه باشگاه انتخاب‌هایی صورت می‌گیرد که نشان از تحمیل شدن سرمربی به آن تیم است"مگر می‌شود مسعود رضائیان را در استان خوزستان داشته باشیم اما او در رأس مدیریت باشگاهی نباشد و این یعنی پسرفت فوتبال خوزستان.

مدیران بله قربان گو بلای جان فوتبال خوزستان

وی ادامه داد: فوتبال از مرزها گذشته است و من هم اعتقاد دارم که زمان گفتن بومی‌گرایی گذشته است اما بحث فوتبال در استان خوزستان متفاوت است و تمام شعارهای ما از دهه ۶۰ تاکنون این بوده که "خوزستان برزیلته" و سؤال من این است کدام باشگاه برزیلی از اروپا بازیکن جذب کرده است؟ این کار را نکرده‌اند چون از آنجا که برزیل مملو از فوتبالیست است به استعدادهای خودشان بها داده‌اند. خوزستان نیز پر از فوتبالیست است اما از زمانی که پول وارد فوتبال شد، بازیکنان و مدیران خوزستانی بی‌سواد و ندانم‌کار و از رده خارج شدند و بعد نیز فرصت‌طلب‌ها و دلال‌ها به فوتبال خوزستان هجوم آوردند و بعد هم مدیران درجه چندم و بله قربان‌گو را در رأس امور قرار داده شدند و نتیجه آن نیز این شد که فوتبالیست‌های خوزستانی از صحنه خارج شدند و در واقع شاهد  فرار سرمایه‎‌ها و سرمایه سوزی بودیم. پس این مدیران بلای جان فوتبال خوزستان شده اند.

سرمربی سابق استقلال اهواز و نفت مسجدسلیمان خاطر نشان کرد: چند روزی است که آکادمی‌های فوتبال در خوزستان با تبلیغات فراوان در حال تست‌گیری هستند و این در حالی است که باشگاه‌های سپاهان و ذوب آهن، یک ماه پیش از این اقدام آکادمی‌های فوتبال در خوزستان، تست‌گیری کردند و از بیش از هزار نفری که در تست‌گیری آن‌ها شرکت کرده بودند، ۳۰۰ نفر آن‌ها بچه‌های خوزستانی بودند و این همان رفتن سرمایه از استان خوزستان به دلیل نبود مدیریت لازم در رأس باشگاه‌های استان است. خیلی از نوجوانان و جوانان خوزستانی که به ناحق در استعدادیابی‌های استان دیده نمی‌شوند به تهران می‌روند و با پرداخت پول هنگفت عضو تیم‌های تهرانی برای حضور در آسیاویژن می‌شوند.

فوتبال خوزستان در قهقرا

وی بیان کرد: چقدر جان کندیم تا ممی‌زاده، ممی‌زاده و حزباوی، حزباوی شد اما بعد خیلی راحت استعداد از این استان می‌رود. روندی که هر فصل در تیم‌های لیگ برتری استان خوزستان شاهد هستیم و بعد بازیکنانی مُسن با رقم قرارداد وحشتناک را وارد فوتبال خوزستان می‌کنیم.

خوزستان ۱۸ نماینده در مجلس دارد که متأسفانه در خیلی از مسائل سکوت کرده‌اند و همین سکوت باعث شده ورزش و فوتبال این استان به قهقرا برود و از همین‌جا از این نمایندگان و استاندار خوزستان می‌خواهم به مسائل این فوتبال ورود کنند. باید مدیرانی را در رأس باشگاه‌ها قرار دهیم که کار را مدیریت کنند و این در حالی است که در همین استان خوزستان در یکی از آکادمی‌ها که باید به آن توجه ویژه داشت تا نخبه‌های ورزشی از همین رده‌های سنی پایه رشد کنند، شاهد هستیم که ۵۰ درصد آکادمی را بازیکنان سفارشی تشکیل می‌دهند و بعد می‌خواهیم در این شرایط فوتبال خوزستان از تمام ظرفیتش استفاده کند و عملکرد باشگاه‌ها آسانسوری نباشد.

فوتبال خوزستان اسیر مدیرانی که فقط می‌خواهند باشند

بختیاری زاده خاطر نشان کرد: وقتی مدیر کاربلدی در رأس باشگاه قرار می‌گیرد که بدون هیچ چشم‌داشت و بدون این که کمتر مصاحبه‌ای از او ببینی، تمام هم و غمش اعتلای آن باشگاه باشد، نتیجه آن موفقیت و قهرمانی خواهد بود. بدبختی فوتبال خوزستان این است که عده‌ای فقط می‌خواهند باشند و وقتی هم به این صورت است، نه از پتانسیل استان خوزستان به نحواحسن استفاده می‌شود و نه در انتخاب غیربومی‌ها شایسته‌سالاری صورت می‌گیرد. البته این را هم متوجه‌ شده‌ایم که اگر می‌خواهیم مدیرعامل یک باشگاه شویم، لازم است یک ستاد انتخاباتی برای فلان نماینده راه‌اندازی کنیم و بعد دو ماه می‌توانیم مدیرعامل یک باشگاه شویم و این خود فاجعه است.

جایی که فوتبال خوزستان از آن ضربه خورد

در بخش دیگری از این گفت و گو مسعود رضائیان به جایی که فوتبال خوزستان از آن ضربه خورده است، اشاره کرد و گفت: اگر مدیری که برای باشگاه‌های خوزستانی انتخاب می‌شود از مدیران ارشد پالایش نفت آبادان، نفت و گاز مسجدسلیمان و شرکت فولاد خوزستان باشد، وقتی به او امر می‌شود که باید در رأس فلان باشگاه قرار بگیری باید این موضوع را بپذیرد و اختیاری از خود ندارد. یعنی می‌خواهم بگویم مدیرانی که در بخش‌های صنعتی کار می‌کنند باید تابع نقطه نظرات مدیرعاملان شرکت‌هایشان یا هیات امنا باشند.

"به نظر من کمرنگ شدن و عدول فوتبال خوزستان دلایل مختلفی دارد و از دلایل عمده آن نبود افراد شایسته در رأس مدیریت باشگاه‌ها است"اصولاً وظیفه مدیرعامل هم اجرای دستورات و تصمیمات مدیران بالادستی است. البته وظیفه یک مدیرعامل در باشگاه این است که به عنوان یک متر و قطب‌نما راه را نشان دهد اما ممکن است او فردی با اعتماد به نفس بالا باشد که بگوید من خودم راه را بلدم که بزرگ‌ترین مشکل ما همین آدم‌هایی هستند که بلد نیستند اما فکر می‌کنند بلدند و فوتبال خوزستان از همین جا ضربه خورده است. باز هم تأکید می‌کنم وظیفه یک مدیرعامل این است که تصمیمات هیات مدیره را به نحواحسن با توجه به منابع موجود اجرایی کند و علاوه بر این موضوع باید کمک کند که هیات مدیره تصمیمات درستی بگیرد و اگر غیر از این صورت بگیرد کسب موفقیت هم سخت خواهد شد. ما خیلی درباره شایسته‌سالاری بحث می‌کنیم اما خیلی مطمئن نیستم که برداشت درستی از شایسته‌سالاری داشته باشیم؛ تعریف شایستگی این است که اختلاف معنادار در عملکرد بین دو نفر یا دو گروه وجود داشته باشد و همین فرد شایسته نیز ۴ رکن دارد و  باید دارای دانش، تجربه، مهارت و نگاه تخصصی باشد.

وی ادامه داد:  اینکه گفته می‌شود بهتر است یک مدیر فوتبالی در رأس یک باشگاه قرار بگیرد به خاطر فوت کوزه‌گری است که او بلد است اما برخی از همین مدیران فوتبالی هم در رأس کار قرار می‌گیرند و با وجود اینکه زیربنا و ساختارهای سیستمی ذهنی را ندارند و فقط می‌خواهند بر اساس تجربه عمل کنند کار اشتباه پیش می‌رود. در حالی که این مدیر اگرچه در گذشته فوتبال بازی می‌کرده اما باید تلاش کند برنامه‌ریزی یاد بگیرد و اطلاعات خود را به‌روز کند و با یادگیری همین مهارت‌ها می‌تواند از پس کار بربیاید.

اعتماد به مدیران بومی کاربلدی که مُرده را زنده می‌کنند

این مدیر باتجربه فوتبال ایران عنوان کرد: هر هفته چهار بار از کنار رودخانه کارون رد می‌شوم اما می‌دانم کارونی که امروز از کنار آن رد می‌شوم، کارون فردایی نیست که قرار است از کنار آن رد شوم؛ می‌خواهم بگویم مدیریت هم به همین صورت است و همان‌طور که می‌دانید سبک‌های مدیریت در موقعیت‌های مختلف بسیار متفاوت است، پس باید یک مدیر وقتی در رأس یک باشگاه قرار می‌گیرد از افراد باتجربه مواردی را یاد بگیرد.

موقعی که مدیرعامل شدم در جایی عنوان کردم که من را به قفس شیر هل دادند اما می‌توانم خودم را از این قفس نجات دهم. یعنی آن‌قدر در خودم می‌بینم که حداقل در این قفس خورده نشوم. آن زمان خیلی تصادفی وارد عرصه مدیریت شدم اما هر جایی که رفتم به نیتی من را بردند و گاهی فکر می‌کردند من می‌توانم مُرده را زنده کنم. زمانی که به نفت مسجدسلیمان رفتم این تیم از ۱۰ بازی ۴ امتیاز گرفته بود، وقتی به ملوان رفتم پولی وجود نداشت و تیم در اعتصاب و رو به سقوط بود و زمانی هم که به باشگاه نفت آبادان رفتم این تیم با یک برد در انتهای جدول قرار داشت. همین فولاد هم اگر یک روز بی‌پول شد، شک نکنید من مدعی اول بازگشت به این باشگاه هستم چون می‌گویند رضائیان بدون پول هم می‌تواند کار کند.

"همچنین نکته مهم در افت فوتبال در استانی که علاقه‌مندان بسیاری به این رشته وجود دارد، محدود کردن فضاهای فیزیکال بوده و بعد هم انتظار داریم با چنین اقداماتی فوتبالیست ما رشد کند"می‌خواهم بگویم آنچه باعث شد در چنین شرایطی بتوانم از مدیریت‌ها سربلند خارج شوم اعتماد بالادستی‌ها به من بود.

کدام مدیران به فوتبال خوزستان ضربه زده‌اند؟

علی پارسا نیز معتقد است فضای بسته فکری برخی مدیران آسیب زاه شده است، گفت: مدیران ما باید این نکته را مدنظر قرار دهند که هر وقت مسئولیت قبول می‌کنند اگر باید در یازده آیتم توانمند باشند اما تنها ۱۰ آیتم را دارند، در یک آیتم باقی‌مانده حتما از اهل فن کمک بگیرند. در غیر این صورت نداشتن همین یک آیتم می‌تواند مشکل‌ساز شود. ورزش یک وسیله برای همگرایی است و فرصتی که یک مقوله می‌تواند برای کم کردن آسیب‌های اجتماعی ایجاد کند همین ورزش و به ویژه فوتبال است اما متأسفانه فضای بسته فکری برخی مدیران فوتبالی در استان آفت شده است و باید بتوانیم با کسب دانش لازم، رو به جهش برویم. برای فوتبال خوزستان زشت است که در رأس مدیریت باشگاه‌ها و تیم‌هایمان، مدیران و سرمربیان غیربومی قرار بگیرند. باید به خوزستان برای انتخاب افراد در راس باشگاه ها و تیم ها نگاه ملی شود نه میلی.

یک پیشنهاد برای احیای فوتبال خوزستان

سیاوش بختیاری‌زاده هم در ادامه این میزگرد با ارائه یک پیشنهاد به شخص اول مدیریت استان خوزستان برای احیای فوتبال، گفت: مدتی پیش جلسه‌ای بین استاندار خوزستان و مدیران باشگاه‌های لیگ برتری استان برگزار شد و سؤال من این است که در این جلسه مدیران باشگاه‌ها چه گفتند که استاندار خوزستان توانست از شرایط باشگاه‌ها مطلع شود، در حالی که باید به نظر من چند پیشکسوت هم در این جلسه شرکت می‌کرد تا اطلاعات لازم را به استاندار می‌دادند تا باز هم شاهد عملکرد آسانسوری باشگاه‌های خوزستانی نباشیم.

امیدورام استاندار خوزستان صدای ما را بشنود و کمک بگیرد تا این انتقال تجربه، اجازه ندهد دچار دور باطل شویم. وقتی این روند طی نشود در فوتبال خوزستان هیچ وقت حق به حقدار نمی‌رسد و آن مدیری که باید در رأس باشگاه قرار بگیرد تا بتواند به عملکرد رو به جلوی فوتبال خوزستان و گرفتن تصمیمات درست برای احیای این فوتبال کمک کند، هیچ وقت در این سمت قرار نخواهد گرفت. تا وقتی که مدیران ما با ترس اینکه صندلی‌های خود را از دست ندهند تن به اجرای هر تصمیمی و دستوری می‌دهند، بی‌شک فوتبال خوزستان پیشرفتی به چشم نخواهد دید.

وی بیان کرد: مدیر موفق کسی است که در اوج نداری بتواند یک تیم را در لیگ برتر نگه دارد. مثل کاری که مسعود رضائیان در نفت آبادان انجام داد و ای کاش آقایان مدعی در مدیریت بروند مدیریت باشگاهی مثل نفت مسجدسلیمان را بر عهده بگیرند تا آن موقع مشخص شود توانایی آن‌ها چقدر است. این که همین مدیران در باشگاه‌های متمول استان خوزستان به موفقیت برسند نمی‌شود گفت که این مدیران توانمند بوده‌اند.

برای ثبات در باشگاه های خوزستان چه باید کرد ؟

همچنین حسن سالمی در ادامه این گفت و گو با بیان این که حلقه مفقوده مدیریت نداشتن فلسفه و استراتژی در باشگاه ها است، اظهارکرد: متأسفانه هیچ باشگاهی در ایران نه فلسفه باشگاه‌داری را بلد است و نه نگاهی به آن دارد.

"من معتقدم به دلیل نبود همین نقشه راه، شایستگی خیلی از مسائل را در فوتبال خوزستان از دست داده‌ایم زیرا برنامه نداشته‌ایم و تدبیری برای پرداختن به وضعیت فوتبال در این سال‌ها وجود نداشته است"در حالی که اگر نگاهی به باشگاه‌های معتبر چون رئال مادرید و آژاکس داشته باشید می‌بینیم که به طور مثال آژاکس فلسفه‌اش نبودن به دنبال قهرمانی بوده و به دنبال تربیت بازیکن و فروش آن‌ها است اما رئال مادرید در فلسفه‌اش به دنبال قهرمانی است. در این میزگرد به خیلی از مسائل پرداخته شد اما امیدوارم مدیران ما بتوانند روی فلسفه باشگاه‌داری، نحوه مدیریت آکادمی و دیگر مسائل نظارت و موارد را اجرایی کنند تا این‌قدر شاهد فراز و فرود در فوتبال خوزستان نباشیم و در نهایت یک روند ثابت در این فوتبال را شاهد باشیم. معتقدم برای استفاده از نیروهای خوزستانی و نهایت استفاده از عنوان بومی‌گرایی در تیم‌های لیگ برتری و حتی لیگ یکی استان خوزستان باید هدف‌گذاری کنیم و استفاده از نیروهای متخصص نیز مدنظر باشگاه‌ها باشد. این موارد نباید در حد حرف باقی بماند و باید باشگاه‌های استان برای فرار از عملکرد آسانسوری این موارد را به مرحله اجرا برسانند.

پاک کردن صورت مساله و پرداخت هزینه آن

علی پارسا نیز با بیان این که باید در فوتبال خوزستان یاد بگیریم که به دنبال پاک کردن صورت مسئله نباشیم، افزود: متاسفانه در این سال‌ها زیاد شاهد این موضوع بوده‌ایم و اگر صورت مساله را پاک کنیم، باید هزینه را جای دیگر پرداخت کنیم. جایی که یک تیم با طرفداران زیاد به لیگ یک سقوط می‌کند و عواطف و احساسات مردم یک شهر درگیر می‌شود.

چرا وقتی برخی تیم‌ها در برخی شهرها مثل یک ستون برای آن شهر هستند با نامدیریتی و تصمیماتی که هیچ تفکر و تدبیری پشت آن نیست، آن‌ها را به بیراهه می‌کشانیم، در حالی که باید نگاه امیدزا به این تیم‌ها داشته باشیم تا همین امید به مردم و جوانان شهر تزریق شده و در نهایت شکوفایی جوانان نخبه در فوتبال را برای آینده فوتبال خوزستان داشته باشیم.

حرکت آسانسوری فوتبال خوزستان ادامه خواهد داشت، مگر این که...

وی عنوان کرد: من معتقدم جامعه بدون بزرگ حتی اگر به اجماع هم برسد پایدار نیست. پس در فوتبال خوزستان حتی اگر به موفقیت هم برسیم مقطعی خواهد بود زیرا نه از پیشکسوتان استفاده‌ای شده است و نه کارهای زیربنایی شده است. پس هر کاری که انجام شود، باز هم عملکرد باشگاه‌ها آسانسوری خواهد بود. از مسئولان می‌خواهم فوتبال خوزستان را دریابند و به دنبال بودجه پایدار برای آن باشند و تا کی قرار است تیم‌های ما کاسه چه کنم چه کنم به دست بگیرند و نتیجه آن سقوط باشد.

انتهای پیام

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری میزان - ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
ایسنا - ۲۰ فروردین ۱۴۰۱