از ۳۰۰ هزار مولتیمیلیاردر تا ۴۹ هزار بیشناسنامه
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، از سال ۱۳۸۶ که توزیع سهام عدالت کلید زده شد، این جراحی بزرگ اقتصادی-اجتماعی از همان ابتدا با یک چالش اساسی روبهرو شد، درحالیکه قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ صراحتا دولت را مکلف میکرد مشمولان دریافت سهام عدالت از ۶ دهک پایین درآمدی را شناسایی کند، اما درنهایت آنچه در اجرا اتفاق افتاد، واردکردن دهکهای جمعیتی یا اقشار مختلف در طرح بهجای دهکهای درآمدی بود. باوجود اینکه کمدرآمدها از همان ابتدا معترض این بیعدالتی بودند، اما عمق فاجعه این توزیع نابرابر تا تابستان سال جاری که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گزارش مربوط به نحوه توزیع سهام عدالت را منتشر کرد، چندان آشکار نشده بود. در گزارش وزارت رفاه آمده بود که حدود ۴۲ درصد (۲۰.۸ میلیون نفر) از افراد واقع در دهکهای یک تا ۶ که گروههای هدف سهام عدالت بودند، فاقد سهام عدالتند. همچنین بین این افراد، ۳ میلیون نفر هم مددجویان تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی دیده میشوند که از منابع طرح مذکور بیبهره ماندهاند. همه این کژکاریها درحالی رخ داده بود که در دهکهای ۷ تا ۱۰ که اصلا جزء گروههای هدف طرح اعطای سهام عدالت نبودند، ۱۷.۵ میلیون نفر سهام دریافت کردهاند.
حال سوال این است که آیا دولت احمدینژاد بهعمد اینگونه سهام عدالت را توزیع کرده؟ بررسیها نشان میدهد گرچه انحرافهای جدی در توزیع سهام عدالت در دولت مذکور وجود داشته، اما یکی از موانع این بیعدالتی، نبود اطلاعات دقیق از دهکهای درآمدی بوده که دولت هم راه میانبر را انتخاب و بهجای دهکها، سهام را به اقشار داده است.
"در گزارش وزارت رفاه آمده بود که حدود ۴۲ درصد (۲۰.۸ میلیون نفر) از افراد واقع در دهکهای یک تا ۶ که گروههای هدف سهام عدالت بودند، فاقد سهام عدالتند"البته مساله فقط به سهام عدالت ختم نمیشود؛ طی ۴۰ سال اخیر سالانه مقادیر قابلتوجهی بودجه در قالب بودجه کمیته امداد، بودجه سازمان بهزیستی، یارانه نان و گندم، هزار میلیارد تومان یارانه بخش سلامت و بیمه درمان، یارانه بخش آموزشوپرورش و آموزشعالی، بودجه سازمان هلالاحمر، بودجه بنیاد شهید، یارانه نقدی مصوب سال ۱۳۸۹، یارانه معیشتی و بنزینی، یارانه آب، برق و سایر حاملهای انرژی و همچنین میلیاردها تومان سهم دولت از بیمه که در اختیار سازمان تأمین اجتماعی قرار میگیرد، همه و همه پرداخت میشوند، اما همچنان پای سیاست فقرزدایی در ایران لنگ است. با مقدمهای که گفته شد، طی سالهای اخیر یک اتفاق کمنظیر در حوزه سیاستهای رفاهی کشور رخ داده، که آنهم رونمایی از «پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان» است. در این گزارش ضمن معرفی این سامانه، با حسین میرزایی، سخنگوی طرحهای حمایت معیشتی وزارت رفاه گفتوگو داشتیم که مشروح آن را در ادامه از نظر میگذرانید.
در ابتدا مختصری از فلسفه شکلگیری «پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان» بفرمایید.
سال ۹۳ دغدغهای برای وزارت رفاه بهوجود آمد. دغدغه این بود که یک تکلیفی به وزارتخانه ما داده شد که باید پردرآمدها را شناسایی کرده و یارانه نقدی افراد بینیاز را قطع میکردیم. درواقع حول مدیریت یارانههای نقدی و الزامی که «قانون ساختار نظام جامع تامین اجتماعی» داشت، ما به این سمت رفتیم که یک پایگاه جامعی از اطلاعات رفاهی ایرانیان را ایجاد کنیم.
هدف اولیه هم، ایجاد یک شناسنامه رفاهی بود. ماموریتهای مختلفی به وزارت رفاه داده شد تا اینکه سال ۹۸ بهطور جدی «پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان» نهایی شد. آیتم محوری و کلیدی ما در این سامانه «فرد» است و فرد را هم با کد ملی میشناسیم، یعنی مبتنیبر کد ملی ما اطلاعات افراد را از دستگاههای مختلف جمع و برای هر ایرانی یک شناسنامه اقتصادی-اجتماعی ایجاد کردیم. یکی از موارد پراهمیت در جمعآوری دادهها این بود که ما این اطلاعات را در قالب ساختار «خانوار» منظم کنیم. بر این اساس ما اطلاعات خانوار را از سازمان هدفمندی دریافت کردیم و مکرر این اطلاعات بهروزرسانی و تکمیل میشوند.
آنچنان که در وبسایت وزارت رفاه آمده، ۵۰ پایگاه اطلاعاتی در سامانه رفاه ایرانیان به یکدیگر متصل هستند.
"همچنین بین این افراد، ۳ میلیون نفر هم مددجویان تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی دیده میشوند که از منابع طرح مذکور بیبهره ماندهاند"بفرمایید مهمترین اطلاعات موجود در پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان کدامند؟
ببینید دستهبندی اطلاعاتی این سامانه را اگر بخواهم مختصر بگویم، بخش اول مربوط به اطلاعات هویتی و سجلی افراد است. بخش دوم مربوط به ۳ دستهبندی شامل دسته داراییها، درآمدها و هزینهها است. دارایی فرد شامل ملک، خودرو، درآمد شامل شغل و مجوز صنفی است و در بخش هزینهها هم اطلاعاتی مثل تراکنشهای کارتی و بانکی، سفرهای خارجی و... وجود دارد. البته یکدسته اقلام داده هم مربوط به اطلاعات پشتیبان است.
مثل بانک اطلاعات نهادهای حمایتی (بنیاد شهید و جانبازان، کمیته امداد، بهزیستی، بانک اطلاعاتی کودکان بازمانده از تحصیل و...). برای مثال درحالیکه ما وسعسنجی را برای همه ایرانیان انجام میدهیم، همزمان به اطلاعات پشتیبان هم مراجعه میکنیم تا مشخص شود که این فرد مستمریبگیر نهادهای حمایتی است یا خیر. با این اطلاعات مشخص میشود که چه تعداد از افراد، مستحق دریافت مستمری از یک نهاد حمایتی هستند.
از دیدگاه شما مهمترین کارکرد عملیاتی پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان چه بوده است؟
پرواضح است که اگر در حوزه نظام رفاهی مسائل را مقداری کلانتر نگاه کنیم، در وزارت رفاه ما کاری بزرگ انجام دادیم و آن اینکه، نظام رفاهی «درخواستمحور» را به نظام رفاهی «شناساییمحور» تبدیل کردیم. یعنی اگر قبلا مردم میآمدند درخواست دریافت کمک از نهادهای حمایتی را میدادند، اما با دادههایی که در پایگاه اطلاعات رفاهی ایرانیان داریم، خودمان قادر هستیم افراد نیازمند حمایت را شناسایی کنیم که البته در موضوعات مختلف این اقدام انجام شده است (همانند تسهیلات کرونایی، کمکهای معیشتی و...). نمونه اخیر این تغییر پارادایم، شناسایی ۳۴ میلیون نفری است که به آنها حمایتهای کرونایی داده شد.
"با مقدمهای که گفته شد، طی سالهای اخیر یک اتفاق کمنظیر در حوزه سیاستهای رفاهی کشور رخ داده، که آنهم رونمایی از «پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان» است"این شناسایی با بالاترین دقت انجام شد. اغلب این افراد کسانی بودند که به حداقل درآمد دسترسی نداشتند، هیچکدام از اعضای خانوار درآمد ثابت نداشتند و از نظر شاخصهای بانکی نیز، خانوار در سطح پایینی بود.
یکی از شیوههای بنیادین برای فقرزدایی در کشور، طراحی و اجرای طرح «درآمد پایه همگانی» یا «تضمین حداقل درآمد» است. آیا در سامانه پایگاه رفاه اطلاعات ایرانیان اطلاعات کافی برای اجرای احتمالی این طرح وجود دارد؟
همانطور که در سوال شما هم مطرح شده، در دنیا کشورها بهسمت «تضمین حداقل درآمد» رفتهاند. بر این اساس با تعیین حداقل درآمد، افرادی که درآمد آنها پایینتر از این مقدار باشد، دولت باید این شکاف را جبران کند و اگر درآمد بیشتر باشد که فرد باید مالیات آن را بدهد. منطق این اقدام این است که سیاستگذار اطمینان حاصل میکند که جامعه به یک حد نرمالی از لحاظ برخورداری رسیده و شکاف فقر و غنا چندان زیاد نیست.
این اقدام همچنین موجب کاهش ضریب جینی و عملا کاهش شکاف طبقاتی میشود و افراد به اندازهای که نیاز دارند، تامین خواهند شد. هنوز موانعی بر سر اجرای چنین طرحی وجود دارد، اما خبر خوب اینکه خیلی از زمینههای این امر در سالهای اخیر در وزارت رفاه فراهم شده و درصورت همکاری نهادها و دستگاهها، در سالهای آینده باید شاهد اتفاقات خوشایند در این زمینه باشیم.
یکی از معضلات نظام رفاهی ایران، نبود یک سیستم جامع و هماهنگ در زمینه فقرزدایی است. بر این اساس، دهها دستگاه اجرایی از وزارت رفاه گرفته تا کمیته امداد، بهزیستی و هزاران هزار خیریه در این سیستم با همپوشانی، فعالیت میکنند. با دادههایی که در پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان تجمیع شده، آیا امکان هماهنگسازی و ساماندهی کمکها و حمایتها وجود دارد؟
یک بند قانونی در قانون بودجه سال ۱۳۹۹ وجود دارد و آن، بند «ح» تبصره ۱۷ است. در این بند قانونی آمده است: «کلیه دستگاهها از جمله نهادهای عمومی غیردولتی و بنیادها که به هر شکل از اقشار آسیبپذیر حمایت میکنند، مکلفند تمامی حمایتها و کمکهای خود را به تفکیک شماره (کد) ملی فرد دریافتکننده حمایت، در سامانه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ثبت نمایند.
"دغدغه این بود که یک تکلیفی به وزارتخانه ما داده شد که باید پردرآمدها را شناسایی کرده و یارانه نقدی افراد بینیاز را قطع میکردیم"پس از ثبت اطلاعات، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مکلف است امکان استعلام استحقاقسنجی افراد دریافتکننده حمایت را در اختیار نهادهای حمایتکننده قرار دهد. همچنین در این بند تصریح شده ۱ـ آن بخش از هزینههای موسسات خیریه خصوصی که به اشخاص پرداخت میشود تنها درصورت ثبت در سامانه مذکور از معافیتهای مالیاتی برخوردار میشوند. ۲ـ بانکها و موسسات اعتباری خصوصی و دولتی مکلفند تسهیلات قرضالحسنه پرداختشده را به تفکیک شماره(کد) ملی در سامانه مذکور ثبت کنند. ۳ـ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مکلف است امکان ثبت اطلاعات حمایتهای انجامشده و همچنین استعلام استحقاقسنجی افراد را برای موسسات خیریه مردمنهاد نیز فراهم کند.» براساس تکالیف بند «ح» تبصره ۱۷، درمجموع اولا همه نهادهای حمایتی موظف شدهاند اطلاعات کمکهای خود را به تفکیک کد ملی به وزارت رفاه ارسال کنند، همچنین امکان ارائه اطلاعات به سازمان امور مالیاتی باید فراهم باشد. بر این حساب، تراکنشهایی که در سیستم ثبت نشده است، مشمول مالیات خواهد شد.
اینها تفسیر بند «ح» تبصره ۱۷ است و تکلیف مشخص شده است. اگر این اتفاق بزرگ بیفتد، ما در آن صورت وقتی به شناسنامه رفاهی افراد نگاه کنیم با دقت بالا میتوانیم بگوییم چه افرادی هنوز تحت حمایت هیچ ارگانی نیستند و در سویی دیگر میتوان مشخص کرد چه افرادی همزمان از چندین خیریه کمک دریافت میکنند. بهعبارتی جلوی همپوشانیها و هدررفت منابع را میتوانیم بگیریم. در این صورت، در سطح کلان میتوان از «تضمین حداقل درآمد» حرف زد. مثلا اگر خط فقر ۵ میلیون تومان باشد، در آن صورت میتوان وضعیت دسترسی افراد به کمکهای نهادهای حمایتی را مشخص کرد.
"درواقع حول مدیریت یارانههای نقدی و الزامی که «قانون ساختار نظام جامع تامین اجتماعی» داشت، ما به این سمت رفتیم که یک پایگاه جامعی از اطلاعات رفاهی ایرانیان را ایجاد کنیم"ممکن است فردی ۳۰ درصد این مبلغ را از نهادهای حمایتی دریافت کند، ۷۰ درصد را از خیریهها و در سویی دیگر ممکن است فردی هم حتی نصف این مبلغ را هم نتواند دریافت کند. پس از یک سو دیگر همپوشانی خدمتی را نخواهیم داشت و در سویی دیگر، هیچ فرد کمدرآمدی بهحال خود رها نخواهد شد. این سیستم جامع اطلاعاتی که در بند «ح» تبصره ۱۷ آمده، موضوع بسیار حیاتی و کلیدی است و باید حتما این اتفاق بیفتد.
یکی از کارکردهای پایگاه رفاه اطلاعات ایرانیان، استحقاقسنجی افراد با استفاده از آزمون وسع است. آیا با این دادهها میتوان تکلیف بر زمین مانده حذف یارانه نقدی ۳ دهک پردرآمد که از لایحه بودجه سال ۱۳۹۳ مطرحشده را به سرانجام رساند؟
در پاسخ به این سوال ابتدا باید ابتدا پرسید آیا دهکبندی دقیق وجود دارد؟ پاسخ مثبت است. ما توان دهکبندی دقیق را داریم، همچنانکه در گزارش سهام عدالت که در تابستان ۹۹ منتشر شد، دادهها همگی بر مبنای دهکبندی پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان بود.
با دادههای پایگاه رفاه اطلاعات ایرانیان میتوان گفت مثلا چند درصد ایرانیها زیر خطفقر قرار دارند؟
من این موضوع را مطرح نمیکنم چون حساسیت بالایی نسبت به خطفقر وجود دارد. طرح این موضوع در حیطه وظایف افراد دیگری است.
یعنی اطلاعات دقیق برای تعیین رقم خطفقر و جمعیت بالا و پایین خطفقر وجود دارد؟
بله.
عنوان دهک درآمدی اطلاعات کلی را از وضعیت معیشتی و درآمد ارائه میدهد. با دادههای پایگاه رفاه اطلاعات ایرانیان میتوان از صدکها سخن گفت؟
بله، اطلاعات دقیق به تفکیک صدک هم قابل دسترس است و ما هم این کار را کردهایم.
با دادههایی که وزارت رفاه دارد، مثلا میتوان ۱۰ خانوار پردرآمد ایران را معرفی کرد؟
بله، میتوانیم دقیق بگوییم چه تعداد ثروتمند وجود دارد و حتی ۱۰ خانوار پردرآمد چه مقدار درآمد دارند.
مثلا ۱۰ خانوار پردرآمد ایران سالانه چقدر درآمد دارند؟
ببینید امکان اعلام وجود ندارد. بگذارید یک موضوعی را مطرح کنم که در بحث تحلیل دادهها به آمارهایی میرسیم که عجیب و غریب و وحشتناک هستند.
بفرمایید چه دادههایی برای شما بسیار حیاتیاند و در عین حال کمتر به آن دسترسی دارید؟
همه دادهها بهنوعی مکمل یکدیگر هستند. البته که اهمیت اموال منقول و غیرمنقول بسیار بیشتر از برخی دادهها است.
"ماموریتهای مختلفی به وزارت رفاه داده شد تا اینکه سال ۹۸ بهطور جدی «پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان» نهایی شد"اطلاعات این اموال در اختیار نیروی انتظامی (مثل خودرو) و سازمان ثبت اسناد و املاک است. اگر این اطلاعات بهصورت برخط در اختیار ما قرار بگیرد یا در فواصل زمانی کوتاهمدت بهصورت سیستمی بهروزرسانی شود، اثرگذاری سیاستهای رفاهی بسیار بالا خواهد بود.
کدام دستگاهها اطلاعات جزئیتر از معیشت و دارایی خانوار دارند اما همکاری لازم را با پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان ندارند؟
ما گلایههایی در برخی محافل مطرح کردیم، ولی اجازه دهید مصداقی به نام نهاد یا دستگاهی اشاره نکنم. قانون میگوید دستگاهها باید بهصورت خودکار و سیستمی دادهها را به وزارت رفاه بفرستند. متاسفانه همکاریها بهرغم الزمات قانونی، آنطور که باید اثرگذار باشد، نیست. باید شرایط طوری رقم بخورد که دستگاههای اجرایی بدون اجبار، دادهها را به ما ارائه کنند تا کار ما صرفا در بخش تحلیل داده باشد و انرژی و زمان ما در چانهزنی با دستگاهها هدر نرود.
هنوز ما با دستگاهها چالش داریم. خوشبختانه یا شوربختانه تا دلتان بخواهد الزام قانونی داریم که دستگاههای اجرایی را ملزم به ارائه اطلاعات دقیق و بهنگام به وزارت رفاه میکند، اما هنوز چالش عدمارائه دادهها وجود دارد.
چرا همکاری نمیکنند؟
بهنظرم عدمهمکاری برخی دستگاهها به این موضوع برمیگردد که بسیاری از خیریهها، دستگاههای اجرایی، بنیادها و نهادهای حمایتی از آنجایی که هر کدام از اینها یک جمعیتی را تحت پوشش دارند و بودجهای هم ناظر به این جمعیت تحت پوشش دریافت میکنند، این خود ابزار قدرت است و به این دلیل هیچ دستگاهی حاضر نیست اطلاعات خود را در اختیار وزارت رفاه قرار دهد. البته اخیرا اتفاق خوبی افتاده و کمیته امداد و بهزیستی پای کار آمدهاند و همچنین خیریهها هم گرچه اطلاعات را در اختیار ما نگذاشتهاند، اما به این نتیجه رسیدهاند که باید از این به بعد سنجههایی داشته باشند که چشمبسته به کسی کمک نکنند. تاحدودی داریم به این بلوغ نزدیک میشویم و ما در مسیری هستیم که در آینده به آن بلوغ خواهیم رسید. با اطمینان میگویم که اگر دستگاههای اجرایی همکاری کنند، ما در سالهای آینده در حوزه فقرزدایی و محرومیتزدایی به یک تمرکز بسیار خوب خواهیم رسید.
چرا با وجود هزینههای قابل توجه برای فقرزدایی، سیاستهای رفاهی در ایران هنوز موفقیت قابل انتظاری را نداشته است؟
اجازه بدهید با یک نگاه کلانتر به این موضوع نگاه کنیم.
"یکی از موارد پراهمیت در جمعآوری دادهها این بود که ما این اطلاعات را در قالب ساختار «خانوار» منظم کنیم"ببینید در اقتصاد ما دو نظام داریم، اولی نظام رفاهی و دومی نظام مالیاتی است. نظام مالیاتی میگوید فرد چقدر درآمد داشته، چقدر باید مالیات بدهد و تاکید دارد که از عواید فرد یا خانوار یا بنگاه مالیات دریافت کند. اما در سمت دیگر، نظام رفاهی میگوید فرد چقدر رفاه از دست رفته دارد، یا شغل ندارد، یا دچار معلولیت است و غیره. نظام رفاهی میگوید برای جبران این رفاه از دست رفته من کمک میکنم. این دو نظام دقیقا مقابل هم هستند.
برای مثال فردی که میخواهد از سیستم بانکی تسهیلات دریافت کند، در پاسخ به درخواست توانسنجی بانک برای بازپرداخت اقساط، افراد یا شرکتها معمولا بیشاظهاری میکنند تا تسهیلات بیشتری دریافت کنند. اما در نظام مالیاتی، شرکتها سعی میکنند کماظهاری کنند. حالا ما اگر بتوانیم نظامات مالیاتی و رفاهی را بههم گره بزنیم، نتایج این تقاطعگیری، دادههای واقعی و قابل اتکا خواهد بود.
در سطح جهان مثلا در آلمان و آمریکا و... دولتها بهجای فشار بر بخش مولد اقتصاد، به سراغ اظهارنامه مالیاتی خانوار رفتهاند. ما در اینجا بهجای تمرکز بر خانوار، مالیات را بهسمت بنگاهها بردیم.
"بفرمایید مهمترین اطلاعات موجود در پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان کدامند؟ببینید دستهبندی اطلاعاتی این سامانه را اگر بخواهم مختصر بگویم، بخش اول مربوط به اطلاعات هویتی و سجلی افراد است"کسبوکار را خفه کردیم، میگویم کسبوکارها باید هم مالیات بدهند، هم بیمه بپردازند؛ هم به اندازه کافی حقوق و عیدی و سنوات و... بدهند. اینها توان بخش مولد را محدود میکند. بنابراین ما در سطح کلان نیاز داریم نظامات رفاهی و مالیاتی، نظامات تسهیلاتی و مالیاتی و یک سطح دیگر هم یعنی نظامات بیمهای و مالیاتی را باهم تقاطعگیری کنیم. خروجی اینها اطلاعات دقیق و درستی خواهد بود که میتوان براساس آن درمورد مسائلی مانند مالیات بر مجموع درآمد، وسعسنجی برای اعطای کمکهای حمایتی و...
تصمیمگیری کرد. با اطمینان بالا به شما میگویم در آن صورت سیاستهای رفاهی بالاترین بازدهی را خواهد داشت و بهطور قابل توجهی از هدررفت منابع جلوگیری خواهد شد. یک مثال برای شما بزنم. در سال گذشته با تقاطعگیریای که در دادهها داشتیم، ۳۰۰ هزار خانوار ثروتمند را به سازمان امور مالیاتی معرفی کردیم که پرونده مالیاتی نداشتند.
نظرتان درخصوص آینده سیاستهای رفاهی ایران چیست؟
تاکید میکنم که برای حکمرانی باید به سراغ شفافیتی از نوع پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان و امثال آن برویم. بهعنوان مثال عرض میکنم، درحالحاضر همه مسئولان از دلالی و سلطه واسطهها بر بازار گله و شکوه میکنند.
"دارایی فرد شامل ملک، خودرو، درآمد شامل شغل و مجوز صنفی است و در بخش هزینهها هم اطلاعاتی مثل تراکنشهای کارتی و بانکی، سفرهای خارجی و.."ما سالانه میلیاردها تومان بودجه را خرج نظارتها و گشتهای میدانی کردهایم که متخلفان را شناسایی کنیم. میخواهیم با خودروهای گشت تعزیرات، بر بیش از ۳.۵ میلیون صنف دارای پروانه فعالیت صنفی و صدها هزار فعال کسبوکار فاقد مجوز و هزاران کسب و کار غیررسمی که بعضا مجازی هم هستند، نظارت کنیم که عملا کمترین اثرگذاری را دارد. درحالیکه اگر ما «فاکتور الکترونیک» را اجباری کنیم، همه معاملات و قراردادها بهصورت الکترونیک ثبت شده و اطلاعات ناظر به کلیه داراییها، سرمایهها و املاک و اطلاعات مالی، پولی و اعتباری در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار میگیرد. در آن صورت بهطور خودکار و از یک اتاق کنترل مرکزی، میشود بر کل زنجیره تامین، توزیع و عرضه کالا نظارت کرد. نه قاچاقی اتفاق میافتد نه احتکاری.
هر ایرانی یک شناسنامه رفاهی
براساس قانونی که در سال ۱۳۸۳ مصوب شد، وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی موظف به ایجاد یک پایگاه اطلاعات رفاهی شد.
اولین اقدام گسترده از سال ۱۳۹۲ به نام پایگاه اطلاعاتی رفاه ایرانیان شروع و این پایگاه توانست با ایجاد رابطه دوطرفه ۵۰ پایگاه اطلاعاتی از ۲۶ دستگاه دولتی را به یکدیگر متصل کند. تجمیع این اطلاعات میتواند تصویر واضحی از شناسنامه اقتصادی-اجتماعی هر ایرانی، خدمات برخط رفاه، ارتباط فراسازمانی، استحقاقسنجی و موارد دیگر را ارائه دهد. ۱- برآورد هزینههای مالی خانوار، ۲- اندازهگیری میزان یارانه و خدماترسانی دستگاههای اجرایی به هر فرد ۳- شناسایی مستحقان و جامعه هدف هر خدمت، ۴- جلوگیری از مراجعات زیاد مردم برای انجام امور اداری، ۵- ایجاد هماهنگی بین دستگاههای اجرایی دولتی، عمومی و مردمی در خدماترسانی، پنج هدفی است که پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان بر مبنای آنها شکل گرفته است. درواقع خروجی این سامانه اطلاعاتی، تهیه یک شناسنامه رفاهی برای هر کدام از ایرانیان بوده است.
از ۳۰۰ هزار مولتیمیلیاردر تا ۴۹ هزار بیشناسنامه
براساس آنچه در وبسایت وزارت رفاه آمده، از جمله خروجیهایی که در ۲ سال اخیر از پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان گرفته شده، میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
تعیین مستحقان سهام عدالت: درخصوص این موضوع توضیح داده شد که براساس دادههای آماری پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان، بیش از ۲۰ میلیون نفر از افرادی که باید سهام عدالت میگرفتهاند، سهامدار نیستند و ۱۷ میلیون نفر غیر واجد شرایط سهام گرفتهاند.
سامانه بیمه کارگران ساختمانی: براساس آنچه در وبسایت وزارت رفاه آمده، زمانی که اعلام شد کارگران ساختمانی در سامانه بیمه کارگران ساختمانی ثبتنام کنند، پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان توانست با تجمیع اطلاعات سازمان تامین اجتماعی، انجمن کارگران ساختمانی و سازمان فنی و حرفهای ۳۲۰ هزار متقاضی غیرکارگر و غیرمشمول را شناسایی و حذف کرده و از هدررفت ۱۰۰۰ میلیارد تومان حق بیمه دولت جلوگیری کند.
سامانه بیماران خاص: دولت سالانه مبالغ قابل توجهی به درمان بیماران خاص اختصاص میدهد.
"مثل بانک اطلاعات نهادهای حمایتی (بنیاد شهید و جانبازان، کمیته امداد، بهزیستی، بانک اطلاعاتی کودکان بازمانده از تحصیل و...)"مشاهدات حاکی از آن بود که این مبالغ بخش زیادی از بیماران را پوشش نمیدهد. از سویی دیگر برخی از این افراد از حمایت و خدمات دو یا چند نهاد حمایتی برخوردار بودند. پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان با تجمیع اطلاعات سازمان تامین اجتماعی، بیمه سلامت، کمیته امداد و نیروهای مسلح حدود ۸۰ هزار نفر از افراد را حذف کرده و از این طریق ۸۰۰ میلیارد تومان صرفهجویی شده است. از سوی دیگر ۸۲ هزار نفر مستحق دریافت خدمات شدند.
حذف یارانه نقدی: در سالهای گذشته یارانه ۳.۵ میلیون نفر به کمک پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان حذف شده است.
معرفی ۳۰۰ هزار خانوار ثروتمند بدون سابقه مالیاتی: یکی از کارکردهای بسیار مناسب پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان، شناسایی دهکهای ثروتمند است. در سالهای اخیر ۳۰۰ هزار خانوار ثروتمند بدون سابقه مالیاتی شناسایی و به سازمان امور مالیاتی معرفی شدند.
شناسایی کودکان خارج از مدرسه ابتدایی: با تجمیع اطلاعات وزارت آموزش و پرورش و سازمان ثبت احوال مشخص شد ۱۳۶ هزار کودک در مدرسه حضور ندارند.
در مرحله بعدی با شناسایی کد ملی و اسناد هویت، با خانوادههای این کودکان تماس گرفته شد و علت عدمحضور در مدرسه مشخص شد.
یافتن شغل در بخش خصوصی به تفکیک رشته: براساس درخواست وزارت علوم برای اولینبار پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان اقدام به شناسایی فارغالتحصیلان دانشگاهی در یافتن شغل در بخش خصوصی به تفکیک رشتههای تحصیلی کرده است. درنهایت کد ملی فارغالتحصیلان دانشگاهها با کد شغلی سازمان تامین اجتماعی افراد تطبیق و محل کار هر فرد مشخص شد.
شناسایی کودکان فاقد شناسنامه: در سرشماری وزارت کشور تنها ۶ هزار کودک فاقد شناسنامه شناسایی شده بودند. اما با قابلیتهایی که پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان داشت، ظرف مدت یکماه ۴۹ هزار کودک فاقد شناسنامه شناسایی شدهاند.
شناسایی افراد دارای دو دفترچه درمانی: با انطباق اطلاعات بیمهای سازمان تامین اجتماعی و سازمان بیمه سلامت مشخص شد ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از ایرانیان همزمان از دو دفترچه استفاده میکردند.
استحقاقسنجی بیمه رانندگان و قالیبافان: از سال ۹۶ برای دو میلیون راننده و قالیباف مشابه کارگران ساختمانی ثبتنام و استحقاقسنجی آنها انجام شده است.
امکانی برای زنان سرپرست خانوار: در این خصوص نیز اطلاعات جامعی فراهم شده است که میتواند دست دولت و نهادها را در حمایتها بگیرد.
تسهیلات کرونایی: علاوهبر یارانه معیشتی سال ۹۸، در سال ۹۹ نیز یارانه حمایتی کرونایی و وام یک میلیون تومانی کرونایی خانوار از دیگر خروجیهای جدید پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان بوده است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران